به گزارش ایسنا، روزهای میانی دی ماه ۱۳۹۹ بود که آمار مرگ و میر این بلای عالم گیر در ایران مجددا رو به کاهش گذاشت، دو رقمی شد و رفته رفته رنگ و روی قرمز نقشه کشور به زرد و آبی نزدیک میشد، غافل از آنکه کرونای انگلیسی در کمین کشور است. سرانجام ۱۶ دی ماه ۱۳۹۹ کرونای انگلیسی وارد کشور شد و این آغازی برای یک هیاهوی جدید بود. نوعی از ویروس وارد کشور شده بود که واگیردارتر از سویههای قبلی بود و در چنین شرایطی هنوز واکسیناسیون هم در کشور ما آغاز نشده بود. البته کنترل شرایط با ابزارهایی مانند برخی ممنوعیتهای فعالیت مشاغل، لحاظ محدودیت تردد شبانه، آغاز واکسیناسیون کادر درمان از ۲۱ بهمن ماه آن سال و ... تا حدودی خوب پیش رفت، اما یک خطر بزرگ در انتظارمان بود؛ سهلانگاری در نوروز!
با آغاز زمزمه آزادی سفرها در ایام نوروز ۱۴۰۰ وزارت بهداشت صراحتا مخالفت خود را با این موضوع اعلام کرد تا جایی که دکتر سعید نمکی _ وزیر سابق بهداشت مسافرت را به عنوان عاملی مهم در گردش ویروس دانست و تاکید کرد:« به عنوان وزارت بهداشت مطلقا موافق هیچ مسافرتی نیستیم.»
با این حال و با وجود مخالفت وزارت بهداشت و متخصصان برای سفرهای نوروزی اما ستاد کرونا به ریاست رئیسجمهور دولت دوازدهم با تاکید بر اینکه سفر به شهرهای قرمز و نارنجی ممنوع است، اما درعین حال برای آغاز سفرهای نوروزی به شهرهای زرد و آبی چراغ سبز نشان داد . در چنین شرایطی وزیر وقت بهداشت نیز اعلام کرد که بنابر اعمال و اعلام تک صدایی، شرایط را میپذیریم و در عین حال هم با «قسم حضرت عباس» از مردم خواست اگر همه دروازهها هم باز شد، سفر نروند.
تحویل سال ۱۴۰۰ در سایه گردش کرونای انگلیسی در کشور
و اینگونه بود که سال ۱۴۰۰ در شرایطی که ویروس انگلیسی در گردش بود و هنوز واکسیناسیون عمومی هم آغاز نشده بود، تحویل شد.
به دنبال شکل گیری سفرها، در واپسین روزهای تعطیلات نوروز بود که وزارت بهداشت اعلام کرد در ایام نوروز بیش از ۱۵ هزار فرد کرونا مثبت اقدام به سفر کردهاند. در این راستا دکتر علیرضا رئیسی _ سخنگوی پیشین ستاد ملی کرونا با اعلام اینکه سوش غالب در کشور در حال تبدیل شدن به سوش ویروس جهش یافته انگلیسی است، از افزایش ۲.۵ برابری تعداد شهرهای قرمز و نارنجی خبر داد و اینگونه بود که آثار سفرهای نوروزی و تغییر رفتارهای اجتماعی حتی پیش از اتمام تعطیلات نوروزی خود را نشان داد.
ماجرای موج چهارم کرونا در ایران
بر این اساس بود که کم کم زمزمههای آغاز موج چهارم کرونا با ویروس انگلیسی در کشور شنیده شد و نهایتا هم آمار مرگ و میرهای کرونایی مجددا سه رقمی شد و در چنین شرایطی بود که نمکی اعلام کرد:«متأسفانه در مورد کنترل سفرها کسی به حرف من گوش نداد و امروز با گرفتاری بسیار سنگینی مواجه هستیم و برای نظام سلامت ایام پرچالشی را می بینم.»
بر همین اساس بود که کشوری که در هفته دوم بهمن ماه (۹۹) هیچ شهر قرمز کرونایی نداشت و تنها ۱۸ شهر آن نارنجی بودند و در مقابل ۳۰۱ شهر آبی داشت، حالا با گذشت کمتر از دو ماه به نقطهای برسد که تعداد شهرهای آبی تا ۹۰ درصد کاهش داشته باشد و در نقطه مقابل افزایش بیش از ۹۰ درصدی شهرهای قرمز و نارنجی اتفاق افتاد و به این ترتیب در چنین شرایطی آغاز طوفانی موج چهارم کرونا را با پر شدن تختهای بیمارستانی و افزایش موارد مرگ و میر رقم خورد. با ادامه روند صعودی مبتلایان و فوتیهای کرونا و اصرار متخصصان سلامت مبنی بر قرنطینه و رفتن به سمت لاکداون، پیشنهاداتی مبنی بر تعطیلی شهرهای قرمز و نحوه فعالیت مشاغل برای کنترل وضعیت بیماری مطرح و نهایتا هم اجرا شد که البته این ممنوعیتها و محدودیتها در برخی کلانشهرها چندان ملموس نبود.
تدبیر رمدسیویر درمانی سرپایی کروناییها
در این بین با افزایش چشمگیر شمار مبتلایان به این بیماری نفسگیر و به دنبال پر شدن تختهای بیمارستانی و کاهش ظرفیت پذیرش بیمارستانها، پروتکل جدیدی برای درمان بیماری در قالب رمدسیویر درمانی به شکل بستری موقت ابلاغ شد. بر این اساس بیمارانی که شرایط تقریبا بهتری داشتند در خانه میماندند و تنها برای تزریق ۶ دز رمدسیویر به شکل بستری موقت برای ساعتی در روز به بیمارستان مراجعه میکردند تا روند درمانی خود را طی کنند. در شرایطی که برخی متخصصین این موضوع و تردد کرونا مثبتها در سطح شهرها را عاملی برای انتقال بیماری و پس از آن افزایش مصرف این دارو به عنوان داروی بیمارستانیِ دارای اندیکاسیون خاص تجویز میدانستند، در عین حال عدهای هم از این تصمیم به عنوان یک تصمیم موثر یاد کردند که به دنبال خودکفایی کشور در تولید داروی رمدسیویر و برای کاهش بار بیماری در بیمارستانها اتخاذ شده بود و در شرایطی که ایدهآلِ بیمارستانی در منزل وجود نداشت و از آنجایی که تجربه نقاهتگاههای کرونا نشان داده بود مردم از این نقاهتگاهها استقبالی نمیکنند، این پروتکل درمانی را راه مناسبی برای برون رفت از شرایط بحرانی و جلوگیری از سرگردانی بیماران در خیابانهای منتهی به بیمارستانها و مراکز درمانی خواندند.
چالش واکسن در بحران کرونای انگلیسی
در این بین و در شرایط تاخت و تاز کرونا در کشور یکی از مهمترین ابزارهای کنترلی واکسیناسیون بود که در ایران به شکلی قطره چکانی در جریان بود؛ در واقع با آغاز واکسیناسیون کشوری کرونا در کشور از ۲۱ بهمن ماه سال ۹۹ مقرر شده بود تا در فاز اول افراد کادر بهداشت و درمان که مستقیماً با بیماران کرونا سر و کار دارند، کسانی که در خانههای سالمندان کار میکنند، جانبازان شیمیایی، تنفسی و بالای ۵۰ درصد، کارکنان مربوط به تغسیل اموات، افراد کمتوان ذهنی و جسمی واکسن کرونا دریافت کنند و در حالی که این گروه جامعه آماری حدود یک میلیون و ۳۰۰ هزار نفر را تشکیل میدادند اما از زمان شروع واکسیناسیون سراسری در ایران تا ۲۵ فروردین ماه ۱۴۰۰ از مجموع ۸۹۵هزار دُز واکسن توزیع شده، میزان واکسنهای تزریق شده در ۲۶ فروردین ماه به ۴۶۷ هزار و۸۷۱ دُز رسیده بود که از این میزان تنها ۳۶۱ هزار و ۹۵۱ نفر دُز اول واکسن کرونا و ۱۰۰ هزار و ۶۹۱ نفر نیز دُز دوم را تزریق کرده بودند. روند کند واکسیناسیون با واکسنهای موجود در کشور در حالی رخ میداد که پیش از آن دکتر علیرضا رییسی _ معاون سابق وزیر بهداشت وقت، تاکید کرده بود که "شبکه بهداشت کشور توانایی واکسیناسیون ۲۰ میلیون نفر در ماه را دارد. "
درحالی که بر اساس قول اولیه وزارت بهداشت قرار بود واکسیناسیون افراد فاز اول تا پایان اسفندماه به پایان برسد؛ اما برخلاف وعده زمانی اعلام شده و تحت تاثیر عدم تحویل به موقع واکسنهای خریداری شده، دکتر علیرضارئیسی _ سخنگوی پیشین ستاد ملی مقابله با کرونا در اظهاراتی دیگر اعلام کرد این وعده تا نیمه اردیبهشت ماه عملی میشود و به این ترتیب ۱.۳ میلیون نفر واکسینه میشوند.
در این زمینه بیشتر بخوانید:
البته این همه ماجرا نبود؛ تاخیر در پرداخت پول کووکس و قرارگیری ایران در اواخر صف دیافت واکسن، بدعهدی کووکس در تحویل واکسنهای خریداری شده، تحریمهای ظالمانه، اغراض سیاسی و ناسیونالیسم واکسن و البته زمانبر بودن تولید واکسن کرونا در ایران و سایر نقاط جهان و ... همگی دست به دست هم دادند تا ایران در زمینه واکسیناسیون عقبتر از سایر کشورها قرار گیرد.
در شرایطی شرایطی بود که ایران نیز به عرصه ساخت و تولید واکسن کرونا ورود کرد و وزیر وقت بهداشت نیز اعلام کرد که تا پایان بهار واکسن ایرانی را روی میز جمهوری اسلامی ایران خواهد گذاشت.
به این ترتیب بود که در روزهای پایانی فروردین ماه واکسنهای کووایران برکت، کووپارس و فخرا مراحل کارآزمایی بالینی را طی میکردند و واکسن پاستوکووک نیز در فاز سوم مطالعات بالینی بود.
در این بین ادعاهایی هم پیرامون نشت واکسنهای وارد شده به کشور از مجموعه وزارت بهداشت به خارج از شبکه بهداشتی مطرح میشد که سیما سادات لاری _ سخنگوی وقت وزارت بهداشت آن را رد کرده و گفته بود:« واکسنها باید به اسم هر فرد ثبت شود و ادعای نشت واکسن از مجموعه وزارت بهداشت به بازار سیاه ادعایی واهی است؛ چراکه واکسنهای ما قابل رهگیری هستند.»
و حیرت جهان از مدیریت کرونا در ایران...
و اما در این میان همچنان حواشی دست از سر مدیریت کرونا در کشور برنمیداشت و انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ماه هم تنور این حواشی را داغ کرد تا جایی که وزیر وقت بهداشت در واکنش به برخی اظهارات در یکی از سخنرانیهایش اعلام کرد:« با دست خالی، با خزانه تهی و بانک مرکزی بی پول، فقط با ایثار و گذشت این بچههای کادر درمان ایستادند. حال میبینند یک آدمی که یک ثانیه متوجه نشده که کرونا یعنی چه، میآید اظهار نظر کرده و میگویند من سه ماهه فلان میکنم. این مجموعه علی رغم اینکه من معتقدم نقصانهایی داشتیم، اما معتقدیم با امکاناتی که داشتیم، بی نقصترین و موفقترین کشور دنیا در مدیریت کرونا بودیم، این را سازمان جهانی بهداشت میگوید. ۲۰ روز قبل گروهی به ایران آمده بودند و از اینهمه تدبیر در مدیریت کرونا حیرت کردند.»
بهارِ واکسن ایرانیِ کرونا
در هر حال سرانجام مجوز مصرف واکسن «کووایران برکت» در روزهای آخر خرداد ماه صادر و وعدههایی مبنی بر تحویل چندین میلیون دز تا پایان تابستان داده شد. بر همین اساس و بنابر اعلام وزیر وقت بهداشت مقرر شد تا این واکسن به سبد واکسیناسیون کشوری اضافه شود و نمکی در ۲۴ خرداد ۱۴۰۰ تاکید کرد:« مجوز مصرف اضطراری واکسن کووایران برکت صادر شد و از امروز محمولهای را که آماده کردند، تحویل همکارانمان در معاونت بهداشتی میدهند که از هفته آینده به مجموعه واکسیناسیون کشوری خواهد پیوست.»
و اما سونامی دلتا...
در چنین شرایطی و در حالی که هنوز از موج چهارم با کرونای انگلیسی به طور کامل رها نشده بودیم، زمزمههای کرونای هندی که بعدا «دلتا» نام گرفت در کشورهای همسایه شنیده میشد و وزیر وقت بهداشت در آن زمان گفت:« اگر میگویم که ترکیه را ببندید، به این دلیل است که من میدانم آنجا ویروس غیر انگلیسی هم دارد میچرخد و نوشتم اگر من گرفتار ویروس برزیلی و آفریقای جنوبی و موتاسیونیافته هندی شوم، دیگر نمیتوانیم کار را جمع کنیم.»
در حالی که واکسیناسیون کرونا نیز در کشور در حال تقویت بود، متخصصان درباره جهش جدید کرونا که از منشا هند برخواسته بود هشدار میدادند؛ ویروسی به مراتب سختتر از آنچه که طی یک سال و اندی قبل تجربه کرده بودیم با این تقاوت که میتوانست به شدت واکسن گریز هم باشد.
به این ترتیب بود که شیوع کرونای هندی دوباره شرایط مدیریت بیماری را در کشور پیچیده کرد و با شکلگیری موج پنجم، درست در میانه تابستان برخی اقلام دارویی کرونا و از جمله سرم تزریقی کمیاب و توزیعشان به چند داروخانه محدود شد و مردم میبایست ساعتها به این داروخانه و آن داروخانه مراجعه میکردند و در صفهای طویل و گاها چند ساعته برای دریافت دارو و درمان میایستادند؛ صفهایی که خودشان میتوانستند یکی از عوامل انتقال و شیوع کرونا باشند.
موضوعی که سازمان غذا و دارو آن زمان، افزایش چهار برابری مصرف رمدسیویر و اعتراض تولیدکنندگان سرم تزریقی به مجلس برای عدم واردات را توجیهی برای برخی از این کمبودها اعلام کرد. محمدرضا شانهساز _ رییس وقت سازمان غذا و دارو در این زمینه گفته بود: «مصرف رمدسیویر در خردادماه ۶۰۰ هزار عدد بوده و در اواسط مرداد ماه به دو میلیون و ۲۵۰ هزار عدد رسید و این موضوع نشان میدهد که گایدلاینها را برای تجویز این دارو درست رعایت نمیکنیم.»
در هر حال موج پنجم به مراتب سهمگینتر از تمام آن چیزی بود که خود را برایش آماده کرده بودیم و تختهای بیمارستانی مملو از بیماران بودند تا جایی که در کلانشهرهایی مانند تهران برای پیدا کردن تخت خالی سامانه تلفنی ۶۰۷۰ ( سامانه اعلام بیمارستانهایی با تخت خالی) طراحی شد تا بیماران سرگردان بیمارستانها نشوند و به شکل هدفمند بستری شوند.
قارچِ سیاه
اما گویا مصیبتهای این بلای عالمگیر تمامی نداشت. از اوایل خردادماه اعلام شد که یکی از عوارض ثانویه ابتلا به کرونا در افراد دیابتی که به کرونا مبتلا شده و کورتون با دز بالا مصرف میکنند بروز قارچ سیاه است. بیماری غیر واگیری که علائم آن پس از بهبودی از کرونا در فرد پر ریسک ظاهر شده و میبایست تا با تجویز و مصرف صحیح دارو تا حدی جلوی بروز آن را گرفت؛ این درحالیست که به دلیل افزایش آمار بیماران و مبتلایان، داروی درمان قارچ سیاه نیز در مقاطعی دچار کمبودهایی شد.
ادامه طغیان «دلتا» و مسافران واکسن
در این کشاکش، انتظار عمومی برای افزایش سرعت واکسیناسیون افزون شد و صفهای عریض و طویل را مقابل مراکز تزریق رقم زد؛ این درحالی بود که زمزمههایی مبنی بر عدم تامین به موقع دز دوم واکسن افرادی که نوبت اول را تزریق کرده بودند، شنیده میشد و بر دامنه نگرانیها میافزود. در این زمینه نیز مقرر شد تا تمام افرادی که منتظر دریافت دُز اول یا دوم واکسن کرونا هستند، منتظر دریافت پیامک بمانند و پیش از دریافت پیامک به مراکز بهداشتی که کار تزریق واکسن را انجام میدهند، مراجعه نکنند. در همین راستا دکتر ایرج حریرچی _ معاون کل وقت وزارت بهداشت در اظهاراتی ضمن عذرخواهی از مردم بابت عدم تامین واکسن در موعدی زودتر، گفت:« درست است که تمام تلاشها برای واردات واکسن انجام شده است و برای تامین واکسنهای داخلی اقدامات خوبی صورت گرفته است اما انتظارات مردم این است که در چند ماه اخیر واکسیناسیون عمومی وسیعتری صورت گیرد که متاسفانه موفق نشدیم و از مردم عزیز فارغ از اینکه چه میزان قصور و تقصیر وجود دارد، صمیمانه از طرف همه کسانی که در این سیستم در نظام کار میکنند، عذر خواهی میکنم.»
در این بین و به دنبال تاخیر در تحقق وعده مسئولان برای واکسیناسیون گروه هدف، با تبلیغات برخی کشورهای همسایه و از جمله ارمنستان درست در شرایطی که کرونای دلتا در ایران در اوج تاخت و تاز بود، برخی هر طور شده خود را به مرز ارمنستان رساندند تا با صرف هزینههای گزاف و حتی با وجود سختگیرانه شدن شروط دریافت واکسن و اقامت ۱۰ روزه در این کشور، خود را در برابر این بلای عالمگیر مصون کنند؛ آنهم در شرایطی که با ازدحام شدید شکل گرفته در پشت مرزها تنها سوغاتی این مسافران واکسن میتوانست ابتلا به کرونای دلتا باشد؛ موضوعی که سیما سادات لاری _ سخنگوی وقت وزارت بهداشت علت آن را «بدعهدی کشورهای خارجی در تحویل واکسنهای خریداری شده ایران در موعد مقرر عنوان کرد.» البته وزارت بهداشت تاکید داشت از آنجا که از پروسه تایید واکسن و اخذ مجوز مصرف در کشور ارمنستان را نمیداند و همواره نیز در بحث دارو و واکسن، موضوع تقلب هم مطرح است، بنابراین نمیتواند درباره شرایط احراز ایمنی، کارایی و اصل بودن این واکسنها نیز نظر دهد.
تابستان مرگبار کرونایی
در هر حال در میانه تابستان دیگر کرونای هندی رخ نشان داده بود و کاهش توجه مردم به رعایت پروتکلهای بهداشتی به عنوان بازویی موافق برای آن عمل کرد. پیکی که هم از نظر قدرت سرایت و هم از لحاظ شدت بیماری بسیار سریع و شدید بود، گریبان سلامت کشور را گرفت. آنچه از پیک پنجم کرونا در کشور به یاد داریم، تصاویر هولناکی است که در هیچ یک از پیکهای قبلی دیده نشده بود؛ تعداد ابتلای بسیار بالا، بستریهای بیش از ظرفیت بیمارستانها که باعث میشد بسیاری از بیماراستانها تخت کافی برای بیمارانشان نداشته باشند، سرگردانی مردم برای یافتن تخت خالی، کمبود داروهایی مانند رمدسیویر و ایجاد صفهای طویل در مقابل داروخانهها، مرگو میرهایی بالا و قبرستانهایی که مملو از جانباختگان مبتلا به کرونا شده بود.
به این ترتیب بود که در تابستان ۱۴۰۰ به آمار بیش از ۷۰۰ مرگ کرونایی در روز رسیدیم و رکورد مرگ و میر این بیماری در کشور شکسته شد و این درحالی است که این ارقام موارد ثبت رسمی تعداد مرگ و میرها بود و بر اساس اعلام وزارت بهداشتیها قطعا مرگ و میر کرونایی بیش از ارقام ذکر شده بود؛ زیرا شاخص اعلام مرگ بر اثر کرونا تنها تست مثبت کرونای فرد متوفی است. در این کشاکش بود که وزیر وقت بهداشت درخواست تعطیلی دو هفتهای کشور را داد که البته در ستاد ملی کرونا پذیرفته نشد.
هزینههای درمان کرونا
در این بین و در تاخت و تاز کرونا در موج پنجم یکی دیگر از مشکلات مردم رایگان نبودن درمان کرونا برخلاف اعلام قبلی وزارت بهداشت بود. در روزهای آغازین کرونا در یک نشست خبری اعلام شده بود که «بیمارستانها باید تمام تلاش خود را انجام دهند که موضوع رایگان شدن هزینه درمان بیماران مبتلا به کرونا انجام شود. همچنین اگر بیمار اتباع خارجی است و مبتلا به کرونا باشد، هزینه او نیز رایگان است.» این درحالی بود که سازمان بیمه سلامت نیز در سال ۱۳۹۹ اعلام کرده بود که سهم بیمار در پرداختی مانند قبل خواهد بود. به عبارتی ۳۰ درصد هزینه درمان بخش سرپایی و ۱۰ درصد هزینه بخش بستری بر عهده بیمار است با این تفاوت که به دنبال رایگان اعلام شدن درمان کرونا، این ما به التفاوت از جیب دولت پرداخت خواهد شد.
با این وجود موضوع رایگان بودن درمان کرونا و فرانشیز ۳۰ و ۱۰ درصدی که قرار بود از سوی دولت پرداخت شود، کم کم به دست فراموشی سپرده شد. این اتفاق در حالی رخ داد که تعرفههای خدمات تشخیصی و درمانی سال ۱۴۰۰ نیز در بخش دولتی و غیردولتی بهطور کلی ۲۸.۵ درصد رشد داشت و این به معنای گران شدن درمان کرونا نیز بود. با شدت گرفتن بار بیماری از ابتدای سال ۱۴۰۰و اضافه شدن بحث بستری موقت به پروتکل درمان کرونا، موضوع تازهای که قرار بود بیماران با آن دست و پنجه نرم کنند، هزینه تزریق رمدسیویر بود؛ دارویی که معمولا باید ۶ دُز از آن تزریق میشد و قیمت هر دُز آن در سال ۱۴۰۰ در صورتی که تولید داخل باشد ۷۰۰ هزار تومان و در صورت وارداتی بودن یک میلیون و ۲۰۰ هزارتومان بود. به این ترتیب بود که سازمان بیمه سلامت به دنبال این افزایش بیسابقه مصرف آن اعلام کرد: «برابر ضوابط ابلاغی به سازمان و مطابق پروتکلهای ابلاغی وزارت بهداشت تا سقف قیمت ۷۰۰ هزار تومان انجام میگیرد؛ بنابراین در بخش بستری ۹۰ درصد و در بخش سرپایی منوط به ممهور شدن نسخه به مهر بیمارستان ۷۰ درصد از هزینه دارو تحت پوشش سازمان بیمه سلامت قرار دارد.»
از سوی دیگر دکتر حنان حاجی محمدی _ مدیرکل دفتر خدمات تخصصی سازمان بیمه سلامت، در تاریخ ۱۱ مرداد ماه به ایسنا اعلام کرده بود: «هزینههای بستری مبتلایان کرونا در بخش دولتی به طور میانگین ۸۶ میلیون ریال تمام میشود که ۶ میلیون و ۷۰۰ هزارتومان آن توسط سازمان پرداخت میشود و مابقی نیز سهم بیمار است، در عین حال بخشی از مبلغ به صورت یارانهها توسط دولت پرداخت میشود؛ در واقع بدون در نظر گرفتن کمک دولت، بیمار باید یک میلیون و ۹۰۰ هزارتومان پرداخت کند. از طرفی بسته به نیاز بیماران به بستری در ICU این هزینهها بیشتر نیز خواهد شد. همچنین هزینه بستری مبتلایان به کرونا در بخش خصوصی به طور میانگین ۲۲۰ میلیون ریال تمام میشود و بر اساس ضوابط ابلاغی، ملاک پرداخت سازمان بیمه سلامت به عنوان بیمه گر پایه در کلیه بخشها بر اساس تعرفههای بخش دولتی محاسبه میشود.»
پایان تراژدیِ "دلتا"، سیل واکسن و ورود "امیکرون"
سرانجام پس از طی کردن چند ماه سخت و طاقت فرسا در مدیریت بیماری، پس از روی کار آمدن دولت جدید و از اواخر شهریور ماه بنابر اعلام وزارت بهداشت تمامی استانهای کشور از قله خیز پنجم کرونا عبور کردند و تاحدودی بر موج پنجم فائق آمدیم. اما ظاهرا قرار نبود این پایان پاندمی باشد؛ به طوری که از اوایل مهرماه دکتر بهرام عیناللهی _ وزیر بهداشت درخصوص بروز موج ششم کرونا اعلام آماده باش کرد. اما او در عین حال یکی از مهمترین سیاستهای دولت سیزدهم را به پایان رساندن واکسیناسیون ایرانیان تا دهه فجر سال ۱۴۰۰ خواند که البته تا حد زیادی هم به این مهم دست یافت.
در مجموع به دنبال تغییر دولت و اقدامات انجام شده جهت خرید واکسن و به دنبال آن سیل واردات واکسن به کشور، در کنار رونق گرفتن تولید واکسنهای داخلی و به بازار آمدن واکسنهای دیگر نظیر پاستوکووک، کووپارس، اسپایکوژن، فخرا و نورا ، مدت زمان بیشتری داشتیم تا از موج ششم با کرونای امیکرون که در اروپا و آمریکا در حال تاخت و تاز بود، در امان باشیم. در هر حال اواخر آذر بود که ورود امیکرون به کشور تایید شد؛ سویهای که قدرت سرایت و انتقال آن چندین برابر سویههای قبلی بود؛ اما تاخیر در واکسیناسیونِ عمده افراد گروه هدف کشور سبب شد تا جهش جدید کرونا یعنی امیکرون علیرغم شدت بیشتری که در انتقال و شیوع داشت اما دیرتر در کشور ما گردش کرده و علیرغم روند صعودی و عمودی نمودار مبتلایان آن، اما خوشبختانه آمار مرگ و میر مشابه موج پنجم روند افزایشی را طی نکند.
آغاز موج ششم
با این وجود و علیرغم هشدارهایی که متخصصان و مسئولین دادند اما سهل انگاری و عادی انگاری کرونا بعد از تزریق واکسن سبب شد تا با ورود سویه امیکرون ما هم به زودی درگیر موج بعدی کرونا با این سویه شویم. این درحالی بود که از مدتی قبل با تایید کمیته علمی کرونا واکسیناسیون دز سوم کرونا در کشور نیز آغاز شده بود.
از طرفی با آغاز شیوع جهش جدید کرونا در جهان بود که مجددا انستیتو پاستور ایران کار طراحی کیتهای تشخیصی را همانند آنچه که در حدود دو سال قبل انجام داده بود در دستور کار قرار داد تا در ایران هم از شناسایی موارد مبتلا به امیکرون جا نمانیم؛ به شکلی که همان زمان دکتر علیرضا بیگلری _ رئیس انستیتو پاستور ایران اعلام کرد:« با توجه به شیوع واریانت امیکرون در تعدادی از کشورهای جهان، آزمایشگاه مرجع کووید ۱۹ در انستیتو پاستور ایران کیت ویژه تشخیصی این واریانت را طراحی و در بین تعدادی از آزمایشگاههای منتخب شبکه ملی آزمایشگاههای کووید ۱۹ کشور که شامل بیش از ۵۰۰ آزمایشگاه است، توزیع کرد»
از دُز سوم تا مدیریت هوشمند
در این بین اقدامات کنترلی نظیر آغاز واکسیناسیون دز سوم کرونا از ۲۴ مهرماه با اولویت کادر درمان و سپس سایر افراد جامعه، آغاز به کار طرح مدیریت هوشمند کرونا در قالب سامانه ایران من و... آغاز شد تا پیش از رسیدن به روزهای سخت بتوانیم آماده باشیم. در این راستا وزیر بهداشت ازابتدای ورودش به وزارت بهداشت تاکید کرد که «با برنامه ریزیهای انجام شده ظرف چند هفته آینده تحولی در بحث قرنطینه ایجاد خواهد شد و قرنطینه عادی به قرنطینه هوشمند تبدیل میشود؛ بدین معنا که افرادی که واکسینه میشوند میتوانند از مزایای واکسیناسیون استفاده کنند.»
به دنبال طرح این موضوع مقرر شد تا دستگاهها و نهادهای مختلف از جمله وزارت راه و شهرسازی، وزارت ارشاد، وزارت بهداشت و... به سامانه ایران من که با هدایت وزارت کشور و راهنمایی وزارت بهداشت فعال بود متصل شوند تا اطلاعات افراد نظیر تزریق واکسن، ابتلا یا عدم ابتلا به بیماری، سفرهای افراد و... بررسی شده و اقداماتی مانند فروش بلیط هواپیما، قطار و اتوبوس بین شهری، چک کردن افراد برای دریافت خدمات، اجازه ورود کارمندان به ادارات و بررسی تزریق واکسن در آنها و .... توسط این سامانه بررسی شود و در یک کلام با آغاز به کار این سامانه مقرر شده بود که دیگر تعطیلی سراسری به دلیل کرونا نداشته باشیم. بر این اساس سامانه ایران من کار خود را از ۱۵ آذرماه در کشور آغاز کرد.
تفاوت امیکرون با جهشهای قبلی
در مجموع پس از تایید ورود امیکرون به کشور و تقریبا از نیمه دی ماه با افزایش موارد جدید کرونا و روزی ۱۰ تا ۱۲ درصد افزایش موارد نسبت به روز قبلش، شاهد روند اوج گیری این جهش از کووید۱۹ شدیم و به این ترتیب دیگر امیکرون در کشور به سویه غالب تبدیل شد. غلبه اُمیکرون، پیک ششم کرونا را در ایران کلید زد و زنگ تفریحی که میتوانست با رعایت پروتکلهای بهداشتی و بازگشاییهای هوشمند ادامه یابد، تمام شد. این در حالی بود که علیرغم هشدار کارشناسان، تصور میشد که اُمیکرون سویهای خفیف است و با همین استدلال هم رعایت پروتکلهای بهداشتی از سوی مردم کاهش یافت، مترو و اتوبوس شلوغتر شد و از طرف دیگر هم برخی بازگشاییها به صورتی یکباره صورت گرفت؛ به طوری که سالنهای سینما، تئاتر، موسیقی و... با ۱۰۰ درصد ظرفیت فعال، برگزاری جشنواره فجر و مدارس و دانشگاهها نیز بازگشایی شدند و خلاصه کلام آنکه همه چیز به روال عادی زندگی بازگشت و مجددا نقشه رنگبندی کرونایی کشور که زرد یا آبی شده بودند مجددا به نارنجی و قرمز تبدیل شدند.
بیشتر بخوانید:
امیکرون اما یک تفاوت مهم با سایر جهشهایی داشت که تاکنون تجربه کرده بودیم و آنهم سهم بالای ابتلای کودکان به این سویه بود موضوعی که به اذعان متخصصان نمیتوان آن را بیربط به آغاز دیر هنگام واکسیناسیون این گروه سنی دانست. با این حال خوشبختانه نوع ابتلای کودکان به امیکرون از وضعیت ریوی خارج شده و قسمتهای فوقانی دستگاه تنفس را درگیر میکرد. البته با وجود تایید و تاکید کمیته علمی کشوری مقابله با کرونا مبنی بر لزوم آغاز واکسیناسیون کودکان زیر ۱۲ سال با دو واکسن پاستوکووک و سینوفارم اما به گفته کارشناسان، مجوز و مصوبه نهایی برای واکسیناسیون کودکان با تاخیر و دیرهنگام بود و باعث شد که زمان از دست برود و نتوان کودکان را در برابر پیک ششم و اُمیکرون در زمان مناسب ایمن کرد؛ اما سرانجام واکسیناسیون گروه سنی ۱۲ تا ۱۸ سال و پس از آن ۵ تا ۱۲ سال از اوایل پاییز در کشور آغاز شد.
افول امیکرون و شروط سفر در قرن جدید
با این وجود اما بازهم امیکرون چندان جدی گرفته نشد و بیماری در سایه شدت گرفتن واکسیناسیون کرونا و افزایش ابتلا در بین افراد به حدی رسید که با ایجاد ایمنی نسبی در افراد با طی کردن روند طبیعی خود، سرانجام با طی کردن بازوی بالا رونده و گذر از قله موج ششم در میانه اسفند ماه رو به افول گذاشت و همین امر هم سبب شد تا با خروج به یکباره ۱۵۳ شهر از وضیعت قرمز کرونا صحبتها برای سفرهای نوروزی آغاز شود و بر این اساس بود که ستاد ملی کرونا مقرر کرد تا برخلاف سال قبل رنگبندیهای کرونایی ملاک سفرهای نوروزی نبوده و تنها دو شرط اصلی تزریق دو دز واکسن و عدم ابتلا به بیماری، ملاک سفرهای نوروزی سال ۱۴۰۱ باشد.
از طرفی مقرر شد تا در خصوص خودروهای شخصی نیز کنترل افراد از طریق دوربین کنترل پلیس راهور اتفاق افتد؛ به این صورت که مشخصات صاحب خودرو از نظر واکسیناسیون و عدم ابتلا به بیماری از طریق پلاک ماشین استعلام شود. موضوعی که خود خالی از ایراد نیست و مشخص نشده است که سایر سرنشینان خودرو قرار است از نظر تزریق واکسن و عدم ابتلا به بیماری چگونه مورد بررسی قرار گیرند؟
در هر حال اکنون آمار موارد روزانه ابتلا به کرونا در کشور همچنان کاهشی است و شهرها نیز در حال خروج از وضعیت قرمز و نارنجی هستند؛ در شرایطی که یک سال پر از فراز و نشیب در مقابله با این پدیده عالمگیر را پشت سر گذاشتیم و درست در روزهایی که ایران و جهان به دنبال تزریق واکسن، در حال تجربه شرایط بهتری هستند، باید بتوانیم دستاوردهای موجود را که پس از دو سال سختی به دست آوردیم را حفظ کنیم؛ بنابراین در آستانه عید نوروز و آغاز قرن جدید به یاد داشته باشیم که برای غلبه بر این بیماری و حفظ سلامت خود و عزیزانمان، به جز ابزار کنترلی رعایت پروتکلها و تکمیل واکسیناسیون راه دیگری مقابلمان نیست.
انتهای پیام