به گزارش ایسنا، پایگاه خبری آمریکایی بلومبرگ اخیرا به نقل از منابع آگاه نوشت: در بحبوحه خروج شرکتهای اروپایی و آمریکایی از روسیه، شرکتهای چینی درصدد برآمده اند جای آنها را بگیرند.
طولی نخواهد کشید که این اتفاق بیافتد. علاوه بر این، شرکتهای چینی برخلاف همتایای و رقیبان غربی خود واقع بین هستند. بنابراین پس از این که شرکتهای بریتیش پترولیوم، شل و تقریبا همه شرکتها بجز توتال انرژیز پس از بحران اوکراین، روسیه را ترک کردند، شرکتهای انرژی چینی دولتی به فکر رفتن به روسیه افتادند.
به گفته منابع آگاه، دولت چین سرگرم گفت و گو با چهار شرکت دولتی درباره خرید سهم در شرکتهای نفت و فلزات روسیه است. این نهادها شامل شرکت ملی نفت چین (CNPC)، شرکت پتروشیمی چین (سینوپک)، شرکت آلومینیوم و گروه فلزات معدنی چین هستند.
مذاکرات بین شرکتهای چینی و روسی در جریان است و اگرچه گفتن این که مذاکرات مذکور به قرارداد ختم می شوند، هنوز زود است. با این حال احتمال توافق زیاد است. این یکی از واضح ترین نمونه های مزایای دو جانبه است. چین به مواد خام برای رشد اقتصادی نیاز دارد و روسیه به مواد خام و پول نیاز دارد. این یک وضعیت برد-برد است و احتمالا دستاوردهای مهمی دارد و مبادلات غیردلاری میان دو کشور را تحکیم می کند و سلطه جهانی دلار را به مرور زمان تضعیف کرده و دو کشور را در برابر تحریمهای آتی در امان نگه می دارد.
روسیه پیش از این هم پرداخت به یوان را برای صادراتش به چین قبول می کرد و اکنون شرکتهای روسی به دنبال افتتاح حساب در بانکهای چین هستند. چندین بانک روسی هم در حال بررسی سوئیچ به سیستم پرداخت کارت یونیون پی (Union Pay) چین پس از توقف فعالیت شرکتهای ویزا و مستر کارت هستند. خرید سهام شرکتهای نفتی و فلزات روسیه توسط شرکتهای چینی فرآیند مذکور را تقویت خواهد کرد.
تحلیلگران سالهاست درباره تلاشهای چین برای بین المللی کردن یوان می نویسند. بر هیچ کس پوشیده نیست که این اقدام بخشی از برنامه های چین برای توسعه جهانی است که دولتهای غربی را نگران کرده است. با این حال به نظر می رسد این دولتها در حال تسهیل توسعه نفوذ چین هستند.
موج تحریمها علیه روسیه با هدف تنبیه کرملین و مردم روسیه برای حمله به اوکراین به راه افتاده است. با این حال یکی از پیامدهای ناخواسته بزرگ این تنبیه نزدیک کردن روسیه و چین به یکدیگر است. این اتفاق چندان به مذاق بروکسل، لندن یا واشنگتن خوش نمی آید زیرا اروپا و آمریکا با هزینه های بالای انرژی دست و پنجه نرم می کنند که نرخ تورم را بالاتر برده است در حالی که آنها صرف میلیاردها دلار هزینه برای گذار به سوی انرژیهای پاک را برنامه ریزی کرده اند.
چین عطش سیری ناپذیری برای انرژی دارد و از سوختهای فسیلی برای تامین تقاضای مورد نیازش استفاده می کند. برخلاف دولتها در اروپا و آمریکا، پکن هیچ عجله ای برای کاهش آلایندگی ندارد. این کشور رسیدن به سطح کربن خنثی تا سال ۲۰۶۰ را هدف گذاری کرده است و اگر روسیه به دلیل تحریمها نفت خود را با تخفیف بفروشد، در این صورت برای خریداران چینی بهتر خواهد بود.
آنچه که حتی برای چین بهتر خواهد بود، گرفتن جای بریتیش پترولیوم به عنوان سهامدار در غول نفتی "روس نفت" است. بعضی از ناظران صنعت که حافظه شان یاری می کند، به خاطر دارند که سهام "روس نفت" تنها عاملی بود که مانع متضرر شدن بریتیش پترولیوم در دوران رکود نفتی شد که به لطف سیستم مالیاتی روسیه و نرخ مبادله روبل در برابر دلار بود.
همچنین گذار به سوی انرژی پاک در هر دو سوی آتلانتیک، فلزات را از نظر اهمیت در کنار نفت و گاز قرار می دهد. چین به مدد ظرفیت پالایش عناصر خاکی نادر، در زمینه مواد معدنی استراتژیک برتری دارد و اکنون می تواند حضورش در آلومینیوم و نیکل را هم گسترش دهد.
بر اساس گزارش اویل پرایس، همه این موارد به شکل قابل توجهی به ضرر غرب است. در واقع برای برخی از افراد، سناریوی شراکت روسیه و چین در مقوله کابوس قرار می گیرد. با این حال این غرب بوده که با نادیده گرفتن پیامدهای اقداماتش، زمینه این شراکت را فراهم کرده است. همان طور که می دانیم همه اقدامات پیامدهایی دارند که اغلب ناخواسته و برای عاملان آنها، آسیب رسان هستند.
انتهای پیام