به گزارش ایسنا، دکتر سیدعلی مرتضویان در گفتوگویی تفصیلی با خبرنگار دفتر ارتباطات مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت به نقد و ارزیابی عملکرد مرکز الگوی پیشرفت طی یک دهه گذشته پرداخت و گفت: یکی از امتیازات بسیار بزرگ سند الگوی پیشرفت استفاده از واژه "تدبیر" در فرهنگ واژگانی این سند است. واژه تدبیر در فرهنگ اصطلاحات سند الگو فقط محدود به مباحث نظری یا آرمانی نیست بلکه می کوشد فرایند سیاستگذاری های عمومی را مرحله به مرحله مرحله رصدو پایش و ارزیابی کند.
مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
*با توجه به اینکه بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران در شعار «جمهوری اسلامی» از نظر تقدم و تأخر، جمهوری را بر اسلامی مقدم میدانستند چرا در نامگذاری اسم مرکز الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت، اسلامی بر ایرانی مقدم نوشته شده است. آیا دوگانهای در این زمینه وجود دارد یا اسلام و ایران به عنوان ظرف و مظروف ملاک بوده است؟
اصل اول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مقرر می کند که "حکومت ایران، جمهوری است." و در اصول پنجم و ششم ، بر اسلامیت نظام و ابتنای نظام بر آرای مردم تصریح شده است. یعنی در قانون اساسی ابتدا نوع حکومت مشخص شده و سپس نخست بر اسلامیت و بعد بر نقش سرنوشت ساز مردم تاکید شده است. .
وقتی میگوییم اسلامی- ایرانی، تاکیدی است بر اینکه اولا، این الگو برای جامعه ای تنظیم شده که اکثر نزدیک به کل جمعیت آن را مسلمانان تشکیل می دهد، ثانیا، متمرکز بر شرایط و اوضاع و احوال اقتصادی، سرزمینی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی کشور ایران است، ثالثا، الگویی صرفا تقلیدی نیست بلکه مبتنی است بر فهم و درک ایرانیان از زندگی مطلوب و شرافتمندانه در پهنه بسیار گستردهای به درازای تاریخ تمدن های بزرگ است . به نظرم کلمه ایرانی دلالت مهم دیگری هم دارد و آن اینکه ملت ایران به لحاظ تجربه های تاریخی بویژه تجربه دو انقلاب بزرگ در دوره معاصر، به درجه ای رسیده است که میتواند برای خودش چارچوب و الگویی برای نیل به پیشرفت ترسیم کند.
خوب است به این نکته اشاره کنم که ایرانیان با برخورداری از نگاه و جهان بینی یکتاپرستی، اسلام را پذیرفتند و این واقعیت نشان دهنده فهم ژرف آنها از اسلام است. از سده دوم شاهد زایش بیسابقهای در تفکر ایرانیان هستیم که شروع کردند به بازتولید میراث باستانی در پرتو اسلام و نور محمدی(ص) که بازتاب آن به صورت نوزایی ادبی، فلسفی، هنری ،حکمی و علمی مشهود است.
البته، اسلام، ایرانی و غیرایرانی ندارد بلکه هر قوم و ملتی فهم تمدنی خود از اسلام را ارائه می کند چنانکه فهم ما ایرانیان از اسلام هم برخاسته از پیشینه تمدنی ما است.
*ماهیت سند الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت چیست؟ آیا سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، یک کلاننظریه یا یک سند راهبردی و یا صرفاً یک گفتمان فراگیر اجتماعی است؟
ماهیت این سند راهبردی است اما ویژگی بارز آن در مقایسه با سایر اسناد برنامهای و کلان کشور جامعیت و فراگیری آن است. بنابراین در پاسخ شما باید بگویم "سند راهبردی فراگیر." این سند صرفا منعکس کننده آرزوها و محدود به یک موضوع یا بخش خاصی نیست بلکه سندی جامع است که براساس الگوی خود بستر پیشرفت جامعه را فراهم میکند. با روشن شدن مفهوم الگو و پیشرفت، پاسخ سوال شما دقیق تر داده خواهد شد.
*مبانی معرفتشناختی در سند چگونه تبیین شده است؟
مهمترین ویژگی سند الگوی پیشرفت این است که مبانی آن توحیدی است و در پرتو این مبنای توحیدی، اهداف با راهبردها و خطمشیها تبدیل به نقشه راه میشود.
یکی از ابتکارات سند الگو این است که در این نقشه راه جنبه های مادی و معنوی حیات یشر توامان مورد توجه اند. در متنی که به عنوان مقدمه سند الگو، در آغاز سند، آمده به این سوال شما به صورت مشروح پاسخ داده شده است.
مبانی، اصول، افق، رسالت و تدابیر مندرج در سند الگو به خوبی گویای چشمانداز و افقی است که قرار است ایران در سال 1450 به آن برسد. سند الگو با نگاه توحیدی شروع میشود. در بخش مبانی سند الگو به تفصیل مبانی خداشناختی، جهانشناختی، انسانشناختی، جامعهشناختی و ارزشی تعریف شده است. تنوع اقلیمی و بینشهای فرهنگی متنوع و حکمت عملی و روحیه علم دوستی و روحیه عدالت طلبی در ایران ریشه تاریخی بسیار درازی دارد. نگاه مداراجویانه و صلحطلبانه و تعادلگرایانه ایرانیان در طول تاریخ ایران قابل رصد و رهگیری است. در هیچ جای تاریخ از ملت ایران به عنوان ملتی خشن و متجاوز یا د نشده است و این همان مبنای معرفتی استواری است که براساس آن میتوان تمدن شکوفای دیگری را به درستی پی ریزی کرد.
*«پیشرفت» در سند الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت، چه تفاوتی با مفهوم بدیلی مثل توسعه دارد؟
این دو واژه از نظر معنا همپوشانی دارند و این طور نیست که این دو مقابل یکدیگر باشند.
توسعه به معنای کنونی آن از بعد از جنگ جهانی دوم رواج عام یافت و دلالت های آن تحت تاثیر مقتضیات زمان و مکان و منافع قدرت های بزرگ دستخوش تغییرات متعدد شده است.
مفهوم توسعه بیشتر به معنای گسترش است که چندان به کار سند الگوی پیشرفت نمیآید. در الگوهای توسعه رایج عمدتا تاکید بر ارضا و اشباع غرایزبشری و نیازهای مادی است که در بهترین حالت انسانی تک ساحتی را پرورش می دهد حال آنکه ایده پیشرفت بهتر می تواند ارتقا و بهبود و تعالی و پرورش ظرفیت های مادی و معنوی انسانی را تبییین کند.
معنای پیشرفت در یک جمله کوتاه عبارت است از ارتقاء و بهبود قابلیت ها و ظرفیت های انسان. اگر دولت ها بتوانند در ابعاد مادی و معنوی این ظرفیت ها را از طریق فراهم کردن ابزار و وسایل مختلف ارتقا دهند، پیشرفت حاصل میشود. البته این واقعیت در غرب هم نادیده گرفته نشده اما رویکرد و جهتگیری اصلیاش رفاه مادی و جسمانی انسان است و کاری به آسایش و آرامش روحی و اخلاقی و روانی انسان ندارد.
*نسبت سند الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت و سند الگوی توسعۀ پایدار چیست؟
سند الگوی پیشرفت و سند الگوی توسعه پایدار در برخی مسائل میتوانند با یکدیگر همسو باشند. الگوی توسعه پایدار به دلیل تاکید بر محیط زیست اهمیت زیادی پیدا کرد. برنامه های رشد اقتصادی که به مدت چند دهه بعد از جنگ جهانی در غرب دنبال شد عوارض نامطلوب بسیاری برای محیط زیست در مقیاس جهانی به بار آورد و ثمره اعتراضات و مبارزات و روشنگری های محافل علمی، دانشگاهی و روشنفکری ، ایده الگوی توسعه پایدار را در پی آورد. اسناد توسعه پایدار دست کم این فایده را داشته اند که توجه بخش بزرگی از مردم بویژه در جهان صنعتی را به مصائب و مخاطرات پیش روی انسان جلب کند، هرچند که در مقام عمل چالش ها و مخاطرات جهانی روندی افزایشی داشته اند.
تفاوت الگوی پیشرفت اسلامی- ایرانی با الگوی توسعه پایدار در تاکید و تمرکز و پایبندی نظری و عملی بر کرامت انسان است. نگاه به کرامت انسانی در الگوی توسعه پایدار ناقص است و شامل همه ابعاد انسانی و نیازهای فطری او نمیشود. به بیان دیگر، در الگوهای توسعه مادی کرامت انسانی در حد شعار باقی می ماند. تفاوت اصلی و اساسی در زاویه نگاه به انسان نهفته است. به فرموده مولانا: جانور فربه شود لیک از علف***آدمی فربه ز عزست و شرف
*با توجه به انبوه اسناد راهبردی و سیاستی فراوان موجود در کشور، چه ضرورتی برای ارائه سندی دیگر مانند سند الگو وجود داشت؟
تورم اسناد خودش آسیب زا است. اسناد کلان و برنامهای تولید شده طی 43 سال گذشته غالبا نقص مشترکی دارند وآن اینکه به الزامات واقعی یا واقع بینانه سیاستگذاری و حکمرانی توجه چندانی ندارند. در نتیجه انبوهی از اسناد با عنوان های گوناگون تولید می شوند بدن آنکه بتوانند گره از کار فروبسته شبکه های سیاستگذاری و مدیریتی کشور بگشایند . حالا سند الگوی پیشرفت درصدد است تا ارزشهای اسلامی و ایرانی را در نظامی منسجم از تدابیر معطوف به عمل واجرا جاری کند و تا حد ممکن از شکاف و فاصله میان آرمان ها و آرزوها و واقعیت ها بکاهد.
طی چهار دهه گذشته هر دولتی که بر سر کار آمده طوری رفتار کرده که گویا می خواهد بسیاری از چیزها را از صفر شروع کند. همه از عدالت سخن گفتند اما هر دولتی به سلیقه خودش دنبال پیاده کردن راهبردها و طرح های متفاوتی برای تحقق عدالت بوده و عمر این سیاست ها هم معمولا از عمر دولت ها فراتر نمی رود. به طور کلی عملکرد دولت ها در خصوص عدالت به هیچ وجه رضایت بخش نبوده است.
بدون آنکه بخواهم دست آوردهای بزرگ کشورمان را در دوران بعد از انقلاب بویژه در ایجاد زیر ساخت ها دست کم بگیرم ، واقعیت این است که همه دولت ها در چهاردهه گذشته کم و بیش به الگوی به اصطلاح پاندولی و زیگزاگی و جزیره ای گرایش داشته اند که حاکی از غلبه رفتار سلیقه ای و خاص گرایانه است ونه الگوی پلکانی که معرف هماهنگی و هم افزایی است .
به سندی نیاز داریم که مرحله به مرحله پیش برود و اقداماتش با شاخص های مشخصی قابل ارزیابی باشد. این سند چیزی نیست جز سند الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت. پایش، در دل تدابیر نهفته است. هر چند که برای اجرایی شدن تک تک تدابیر نیازمند قانونگذاری های بعدی هستیم.
کارشناسان سند الگو پذیرفتهاند دراجرای آرمان ها، ارزش ها و اصول همواره موانع و مشکلاتی ظاهر می شوند. به همین دلیل تمام تلاش سند الگو این است که همه عناصر لازم برای اجرای مطلوب آرمان ها، ارزش ها و اصول را فراهم آورد. ساختار هر تدبیری به گونهای است که جای خالی سیاست ها و قوانین مورد نیاز را نشان می دهد. به عبارت دیگر، در تدابیر سند الگو سیاست های کلی، اصول، ارزش ها و حتی راهکارها به گونه ای منسجم گردآمده اند و شاخصبندی هم وجود دارد.
هر یک از تدابیر 60 گانه با یک پژوهشنامه جامع و تخصصی همراه خواهد بود. دریک جمله، تدابیر سند الگو در حد یک سلسله ارزش و آرمان یا کلمات و تعابیر زیبا رها نمیشوند بلکه اصل براین است که هر تدبیر می تواند به صورت یک بسته سیاستی منسجم ، قابل اجرا و قابل ارزیابی عمل کند. اگر مدیران و کارگزاران نظام به سند الگوی اسلامی -ایرانی پیشرفت قدم به قدم عمل کنند آثار و نتایج مطلوب این سند در بخش های گوناگون کشور ظاهر می شود.
*ضمانت اجرای سند الگو چیست؟ چه اقداماتی پیشبینی شده تا سند الگو به سرنوشت دیگر اسناد برنامهای کشور دچار نشود؟
بعد از ابلاغ سند الگوی پیشرفت، احتمالا مجمع تشخیص مصلحت نظام مسوولیت مییابد تا اعمال تدابیر سند الگو را پشتیبانی کند.
*نقش اندیشکده ها به خصوص اندیشکده سیاست در تدوین، اجرا و نظارت بر تدابیر پیشنهادی و مصوب چیست؟
اندیشکده سیاست اواخر سال 1393 تشکیل شد. قبل و بعد از این اندیشکده اندیشکده های دیگری هم تشکیل شد اما شیوه کار آنها تا حدودی یکسان بود. نحوه کار اندیشکده ها به این صورت بوده که اسناد برنامهای رژیم گذشته را در کنار سایر کلان برنامههای داخلی و همه برنامههای توسعهای و الگوهای بینالمللی و خارجی به دقت بررسی کردند.
براساس این شیوه کار، تحقیقات زیادی به اعضای اندیشکده سیاست و محققان همکار با اندیشکده سپرده شد تا درباره واژگان و مفاهیم مندرج در این اسناد تحقیق کنند و نتایج تحقیقات در اختیار اندیشکده قرار گرفت.
اصل بر این بوده که هر یک ازاعضای اندیشکده ها در حوزه مطالعاتی خود یک کارشناس عالی است. وظیفه رییس اندیشکده این بوده که بین آرای مختلف همسویی به وجود آورد اما هیچ وقت تحمیل در کار نبود و مصوبات اندیشکده با رایگیری به تصویب اکثریت اعضا می رسید.
*امکان دسترسی جامعه نخبگانی به دانش و تجربه اندیشکدهها و اعلام نظر و نقد و پیشنهاددهی در این زمینه در اندیشکده چقدر مهیا بود؟
نشست های مشترکی با حضور روسای اندیشکدهها، اعضا و محققان بیرونی طی سالهای گذشته برگزار شد. در نتیجه این هم اندیشی ها مقالات و پژوهش های زیادی به عنوان ذخیره و سرمایه در آرشیو اندیشکدهها و مرکز الگو باقی است که دانش و بنیه علمی خوبی را برای عرضه به جوامع دانشگاهی و علمی در اختیار میگذارد.
برای انتقال دانش تولید شده در اندیشکدههای مرکز الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت باید تعامل بین این مرکز الگو و مجامع علمی و دانشگاهی از سطح و وضعیت جاری فراتر برود. به بیان دیگر، در مرحله گفتمانسازی یا پیشبرد گفتمانی زمینه برای بحث و تبادل نظر بین اندیشمندان و سطوح مختلف نخبگانی و علمی و دانشگاهی و مدیریتی و عرصه های عمومی فراهم شود تا ایدهها ی نو اخذ و در "تدبیرنامهها " منعکس شود.
اگر این کار با حمایت و نظر مثبت مسوولان مرکز انجام شود حتما بسیاری از ضعفها و نارساییهای جاری جبران خواهد شد. نباید فراموش کرد که با بوروکراسی دست و پا گیر و ناکارآمدی روبرو هستیم و همه بر ضرورت غلبه بر ناکارآمدیها تاکید دارند. امیدوارم از این پس از سند الگو جدا حمایت شود.
عملیاتی شدن تدابیر سند الگو به همزبانی و همدلی و روحیه جهادی نیاز دارد و اصلا شرط لازم برای موفقیت سند الگوی پیشرفت اعتقاد قلبی مجریان است. در این صورت میتوان امیدوار بود که راه برای شکل گیری جامعه و تمدن نوین اسلامی هموار خواهد شد.
کشورهای غربی تمدن جدیدشان را از طریق تمدن اسلامی باز شناختند و بازسازی کردند. ما هم میتوانیم با بهره گیری از دست آوردهای بشری دست به احیاگری تمدنی بزنیم به شرط آنکه در گام اول به کاری که میخواهیم انجام دهیم، اعتقاد داشته باشیم.
*نسبت سند الگوی پیشرفت با تمدن نوین اسلامی چیست؟
بعد از مرحله نظامسازی مرحله دولتسازی است. مهمترین وظیفه سند الگوی پیشرفت تئوریزه کردن الگوی دولتی است که بتواند جامعه پیشرفته اسلامی را پشتیبانی کند. مسئله مهمی که درطی چهار دهه گذشته همواره به دنبالش بوده ایم اکنون در افق دید ما قرار دارد. موفقیت در این مرحله مستلزم همکاریهای همه اجزا و ارکان نظام مدیریتی کشور به خصوص بعد از ابلاغ سند الگوی اسلامی -ایرانی پیشرفت است.
یکی از امتیازات بسیار بزرگ سند الگوی پیشرفت استفاده از واژه تدبیر در فرهنگ واژگانی این سند است. واژه "تدبیر" در سند الگو نقش محوری دارد و کل فرایند سیاستگذاری را مشفقانه رصد و دنبال میکند. پیشرفت مستقل در پرتو اسلام و انقلاب یکی از آرزوهای عمومی در دوره معاصر است . این سند می تواند دولت ها را طوری اصلاح کند که خود را ازعرصههای تصدی گری کنار بکشند و به کار اصلی خودشان یعنی کارگزاری و مدیریت عالی و حکمرانی مدبرانه بپردازند.
انتهای پیام