رضا سلیماننوری در گفتوگو با ایسنا به بررسی تخریب آثار تاریخی مشهد در یک سده اخیر پرداخت و اظهار کرد: در راستای بررسی تخریب ابنیه و آثار تاریخی باید سه دوره مختلف تاریخی مشهد در ۱۰۰ سال اخیر را در نظر گرفت. در دوره ۱۳۰۵ تا ۱۳۱۴ محمدولی اسدی، نائبالتولیه وقت آستان قدس که به نوعی همه کاره استان بود و تا هنگام برکناری، استاندارها زیر سایه او قرار داشتند؛ فعالیتهای عمرانی گستردهای را در مشهد انجام داد که ساخت و ایجاد خیابانهای تهران، طبرسی، کوهسنگی و ارگ از مهمترین آنها محسوب میشود. وی برای ایجاد فضاهای نوین شهری مجبور به تخریبهایی نیز شد اما این تخریبها بحران هویتی در مشهد را به دنبال نداشت.
وی افزود: دوره دوم تخریب گسترده در مشهد حد فاصل ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۷رخ داد. در این دوره زمانی عبدالعظیم ولیان به طور همزمان استاندار و نائبالتولیه بود و تخریبهای بسیار گستردهای را در اطراف حرم مطهر رضوی انجام داد تا میدان موسوم به فلکه سبز را ایجاد کند. در جریان این تخریبها تعداد زیادی از مدارس، مساجد، سراهای تجاری، معابر و منازل مردم نابود شد و تخریبی اثرگذار در هویت تاریخی مشهد رخ داد. بسیاری از انقطاعهای نسلی و هویتی موجود در مشهد حاصل تخریبهای هویتی در این دوره است.
سلیماننوری عنوان کرد: دوره سوم پس از حدود سال ۱۳۷۲ آغاز و با سرعتی متغیر تا ابتدای سال جاری که اجرای طرح جدید بهسازی و نوسازی اطراف حرم مطهر رضوی موسوم به طرح حریم حرم آغاز شد، ادامه داشت. در این دوره نیز شاهد تخریبهای هویتسازی هستیم که از آن جمله میتوان به تخریب مسجد حوض معجردار، بنای فاطمیه حاجی عابدزاده، حسینیه تاریخی شیخ محمد تقی بجنوردی و مسجد هفتدر اشاره کرد؛ اما در کنار این تخریبها، حفظ آثار نیز به نسبت قابل قبولی اعمال شده است.
حفظ آثار و ابنیه تاریخی پس از انقلاب به نوعی بهتر شده است
وی ادامه داد: در واقع حفظ آثار و تخریب ابنیه نسبت به دوره ولیان که نسبت۹۰ به ۱۰به نفع تخریبها داشت به نوعی بهتر شده و نسبت ۶۵ به ۳۵ پیدا کرده است. البته امیدوارم در سالهای آینده با توجه به اجرایی شدن طرح جدید حریم رضوی شاهد تغییر نگرش نسبت به این موضوع و حفظ کامل آثار تاریخی، فرهنگی و هویتی شهر باشیم.
این خراسانپژوه افزود: به نظر من لازم نیست هیچ تخریبی اتفاق بیافتد. آثار تاریخی، هویتی و فرهنگی باید حفظ شود و نقشهها و برنامههای ما بر اساس آنها تهیه شود، نه اینکه این آثار طبق برنامهها تخریب شود. ضعف ما در سالهای گذشته در این بوده است که معماران همواره بدون در نظر گرفتن بافت و آثار تاریخی و تنها بر اساس یک مشت ضوابط قراردادی که در دوران تحصیل از روی الگوهای غربی فراگرفته بودند، برنامههای خود را طراحی و اجرا کردهاند و از این طریق بسیاری از مدارس، مساجد، خانهها، حسینیهها، بازارها و ... به طور کامل از بین رفته یا بخشی از آنها تخریب شده است.
نویسنده کتاب خیابان ارگ مشهد خاطرنشان کرد: مردم مشهد به عنوان دومین کلانشهر ایران و پایتخت فرهنگی، مذهبی و ملی کشور حق بسیار بیشتری نسبت به آنچه دریافت کردهاند، دارند. حق شهری که هر ساله حدود یک سوم جمعیت کشور به آن سفر میکنند، داشتن بودجه ویژهای در سیستم بودجه کشور بوده و لازم است نگاه ویژه فرهنگی و اجتماعی نسبت به شهر از سوی دولت و مجلس وجود داشته باشد؛ زیرا پیادهسازی هر نوع برنامهای در این شهر تنها مردم مشهد را شامل نمیشود بلکه مردم کشور را تحت تأثیر قرار میدهد. بنابراین باید نگاه ویژه مالی، فرهنگی، روابط بینالملل، اقتصادی و اجتماعی نسبت به این شهر ایجاد شود.
محدود کردن مشهد به منزله محدودیت کشور است
سلیماننوری ابراز کرد: به تعبیری نیازهای مشهد محدود به مردم شهر نبوده و مردم کل کشور را در بر میگیرد، محدود شدنها در این شهر به منزله محدودیت در کل کشور است، لذا لازم است رویکردی بازتر، فرهنگیتر و با نگاهی مردمدوستانهتر و مردممدارنهتر در مشهد اجرایی شود و برای کلان مسئلههای آن تصمیماتی در سطح ملی گرفته شود؛ زیرا که هرگونه اقدام انجام شده و سخن گفته شدهای در این شهر که افکار عمومی از آن تلقی منفی کنند انعکاس جهانی داشته و به وجه جهانی جمهوری اسلامی ایران صدمه وارد میکند.
انتهای پیام