قاسم فتاحی در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: مقصود از تاریخ، علم و روشهای علمی است که به وسیله آن رویدادهای گذشته بر اساس شواهد و مدارک توسط تاریخ نگار مطالعه، بررسی و تحلیل میشود، همچنین علم تاریخ به مطالعه جنبههای مختلف زندگی انسانها و جوامع در گذشته میپردازد و افکار و اعمال پیشینیان را بررسی و تحلیل میکند، بنابراین تاریخ یک رشته کاملا علمی و تخصصی است و افرادی که میخواهند در زمینه تاریخ تحقیق و پژوهش کنند، حتما باید دارای مهارتها و توانمندیهای خاصی بوده و علاوه بر مطالعات فراوان آموزشهای تخصصی دیده باشند تا بتوانند با استفاده از منابع پژوهش شامل منابع نوشتاری و غیر نوشتاری و جستو جوی نقادانه با تکیه بر شواهد، مدارک و نیز با طی مراحلی خاص یک پژوهش تاریخی انجام دهند.
رئیس دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری چهارمحال و بختیاری و مدرس دانشگاه افزود: یک تاریخ نگار وقتی با گزارش تاریخی روبرو میشود، باید ابتدا آن را اعتبارسنجی یا نقد کند که درحقیقت نقد یک خبر تاریخی در واقع همان بررسی اصالت و اعتبار خبر است که در دو مرحله انجام میشود، در گام اول سنجش اعتبار و نقد روایتکننده خبر و کشف علائق و انگیزههای راوی با ملاکهای صورت میگیرد و در دومین گام سنجش اعتبار، نقد و بررسی گزارشها و منابع تاریخی یا همان نقد متن است که از راههایی چون مطابقت یک گزارش تاریخی با عقل، مقایسه و تطبیق آن گزارش تاریخی با سایر منابع پژوهش انجام میشود، اینجا است که اهمیت متن تاریخی و میزان تخصص و توانمندی مولف در تاریخ نگاری آشکار میشود.
وی ادامه داد: با توجه به اینکه انقلاب اسلامی ایران دگرگونیهای گستردهای را در حوزههای سیاسی و اجتماعی ایران به همراه داشته بدیهی است، تاریخنگاری نیز از این دگرگونیها بینصیب نماند، تاریخنگاری امری مهم، پیچیده و حاصل تعامل آگاهانه ذهن مورخ با واقعه تاریخی است و در هر عصری برخاسته از اندیشهها و گفتمانهای نسل معاصر خود است که در پرتو آن دورههای تاریخ نگاری متفاوتی شکل گرفتهاند، چنان که شاید نتوان پذیرفت تاریخ نگاری انقلاب اسلامی در سبک، روش و نگرش ادامه تاریخنگاری دوره قبل از انقلاب باشد.
فتاحی عنوان کرد: آنچه در تاریخنگاری اهمیت دارد، شناخت روند رخداد تاریخی، نگرش و تفکر مورخ، پیرامون آن است، بههمین دلیل مورخان در تاریخنگاری انقلاب اسلامی و تحلیل رخدادها باید بر مقدمات و بایستههایی در این امر توجه کنند تا زمینههای شکلگیری تاریخنگاری جامع و مستندی را فراهم سازند.
رئیس دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری چهارمحال و بختیاری و مدرس دانشگاه اضافه کرد: باتوجه به کتابهای تاریخی که تاکنون در حوزه انقلاب اسلامی نوشته شده است، معمولا محققان دستهبندی خاصی را از جریانات تاریخنگاری انقلاب مطرح میکنند، جریان اول جریانی است که بیشتر در سالهای اول انقلاب معمول بود و تحلیل یا تفسیر ایدئولوژیک از تاریخ انقلاب اسلامی است، بدین معنی که این جریان انقلاب اسلامی را در تداوم راه انبیا میدانست و تاریخ انقلاب را جلوه ای از تضاد حق و باطل معرفی میکرد.
وی تصریح کرد: جریان دوم به نقش " قهرمان در تاریخ " قائل بودند و هستند به این معنی که امام خمینی را محور تاریخنگاری و تاریخسازی میدانستند، این دو جریان عمدتاً وابسته و متعهد به نظام بودند و جریانهایی که در سالهای بعد، یعنی از دههی دوم به بعد ظهور کرد، عمدتاً دارای این ویژگیها بودند.
فتاحی یادآور شد: جریان سوم انقلاب اسلامی را جلوه تعارض بین سنت و تجدد میدانستند و دوران حاضر را دوران گذر به سمت تجدد تلقی میکردند و معتقد بودند که این سیر اجتناب ناپذیر است و به دلیل ریشههای عمیقی که سنت در تاریخ کشور دارد، رسیدن به تجدد به یک مرحله گذار نیاز دارد.
رئیس دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری چهارمحال و بختیاری و مدرس دانشگاه بیان کرد: جریان چهارم انقلاب اسلامی را حرکتی مستمر از آرمانخواهی اسلامی اولیه به واقعنگری و ترجیح منافع ملی به بر آرمانهای ایدئولوژیک تعبیر میکند و جریان پنجم نیز همان تفسیر رایج مارکسیستی از پدیدهی انقلاب است.
وی افزود: جریان ششم انقلاب اسلامی آمیزهای از ایدئولوژی، سنت و تجدد است که به استقرار و تثبیت نظام مردم سالاری دینی انجامیده است، بنابراین تاریخنگاری انقلاب اسلامی، متأثر از سه جریان عمده است جریان های ایدئولوژیک، سنت و تجدد که ما در هر دوره یکی از این تاریخ نگاری ها یا تلقی از تاریخ نگاری را داشتهایم علاوه بر موارد فوق، میتوان نوعی تاریخنگاری درباری را هم ذکر کرد که خاص سلطنت طلبان خارج از کشور است و جریان رایج و غالبی نیست، ولی به هرحال پیروان آن صاحبان آثار هستند و فعالیت دارند.
فتاحی ادامه داد: اگر تاریخنگاری را در سه بعد روایی، تحلیلی و فلسفه تاریخ در نظر بگیریم در تاریخنگاری روایی بسیار قوی و گسترده عمل شده است، هرچند میتوان به آن انتقاداتی وارد کرد در تاریخنگاری اسنادی نیز شاهد رشد خوبی هستیم اما در تاریخنگاری تحلیلی هنوز ضعفوجود دارد.
رئیس دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری چهارمحال و بختیاری و مدرس دانشگاه عنوان کرد: در یک تقسیمبندی دیگر تاریخنگاری انقلاب اسلامی در پنج گروه شامل موافقان حکومت پهلوی (پهلوی ها، درباریان، آمریکاییها، تجارینویسان و...)، مخالفان حکومت پهلوی (اسلامگرایان، مارکسیستها و ملیگرایان)، تاریخنگاری دانشگاهی در داخل و خارج از ایران، نویسندگان حامی انقلاب اسلامی در خارج از کشور و روشنفکران دستهبندی میشود، آثاری که با موضوع تاریخ انقلاب اسلامی نگاشته شده به ندرت دارای شاخصههای تاریخنگاری علمی و مستند براساس شواهد و منابع و مدارک هستند.
وی در خصوص نقاط ضعف، محدودیتها و آسیبهای تاریخ نگاری انقلاب اسلامی اضافه کرد: در این خصوص باید به طیف وسیع و گستردهای از موانع و محدودیتها تا نقاط ضعف و آسیبهای تاریخنگاری انقلاب اسلامی اشاره کرد که به اختصار میتوان مواردی مانند عدم توجه به ماهیت و چیستی انقلاب ایران، فقدان هدفمندی در تاریخ نگاری انقلاب اسلامی، نداشتن تخصص و آشنایی با شیوههای علمی تاریخ نویسی در برخی از تاریخ نگاران حوزه انقلاب اسلامی، دخالت نظرات شخصی و تعصبات جناحی و گروهی و قومی و ... در تاریخ نگاری انقلاب اسلامی، سوگیری و جهتگیری و نیز پیشداوری در دفاع یا تخریب و دشمنی با انقلاب در میان برخی از تاریخ نگاران حوزه انقلاب اسلامی، عدم بهره گیری از تحقیق میدانی و تاریخ شفاهی در تاریخ نگاری انقلاب اسلامی و یا ناتوانی در به حداقل رساندن آفات و آسیب های تاریخ شفاهی، تاریخ نگاری ائدئولوژیک و بیتوجهی یا نا آگاهی از تاریخ نگاری علمی را بیان کرد.
فتاحی تصریح کرد: از دیگر نقاط ضعف، محدودیتها و آسیبهای تاریخ نگاری انقلاب اسلامی میتوان به نبود توجه به مطالعات میان رشتهای و اتخاذ نگاه تک بعدی، کمبود منابع و مآخذ کافی در مورد برخی حوادث انقلاب اسلامی، عدم هماهنگی میان مراکز نگهداری اسناد و موسسات پژوهشی و دشواری دسترسی به اسناد و مدارک، تقابل های تاریخ نگارانه و غفلت از گفتمانهای روز، محدودیتهای مربوط به دسترسی به اسناد و سوابق، شواهد، داده ها، گزارشات و مواد خام پژوهش، فقدان منابع پژوهشی و بررسی های روشمند و علمی در این خصوص، نبود آرشیو معتبری از اسناد، مدارک و شواهد تاریخی و اجتماعی، محدودیت در دستیابی به افراد فعال و اثر گذار در انقلاب، دشواری های شناسایی افراد موثر در مبارزات انقلابی، عدم تمایل برخی از انقلابیونی که در تحولات انقلاب اسلامی نقش آفرین بودند، به انجام مصاحبه، گذشت حدود چهاردهه از زمان پیروزی انقلاب با توجه به آسیب پذیری حافظه انسان نیز باعث فراموشی بسیاری از خاطرات دوران انقلاب گردیده است، تعدادی از انقلابیون و افراد موثر در جریان انقلاب اسلامی اکنون دیگر در قید حیات نیستند و...اشاره کرد.
رئیس دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری چهارمحال و بختیاری و مدرس دانشگاه یادآور شد: بر خلاف باور نادرست برخی که چنین تصور و ترویج میکنند که تا آستانه پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷ هیچ خبری از فعالیت سیاسی و مبارزات انقلابی در چهارمحال و بختیاری نبود، بررسی منابع، متون، شواهد، اسناد و مدارک نشان میدهد که مردم این استان، همگام با تحولات دیگر مناطق کشور در شکلگیری و وقوع انقلاب در مقاطع مختلف نقش مؤثری داشته اند که برای مثال میتوان به تظاهرات وسیع و گسترده مردم شهرستان شهرکرد در روز ۶ آبان ۱۳۵۷ که منجر به اعزام نیروهای نظامی مرکز ۴۴ توپخانه اصفهان برای سرکوب قیام مردم و اعلام نوعی حکومت نظامی در این شهر شد اشاره کرد.
وی بیان کرد: آبان ۵۷ روز بسیار مهمی در تاریخ مبارزات مردم چهارمحال و بختیاری علیه رژیم پهلوی محسوب میشود گزارشات متعدد ساواک و اخبار انعکاس یافته در نشریات آن زمان و نیز اظهارات شاهدان عینی خبر از وقوع یک حادثه مهم در شهرکرد میدهد که مقدمه آن تظاهرات وسیع و گسترده دانشآموزان و معلمان شهرکرد در روز ۶ آبان ۵۷ است، در گزارش اولیه ساواک استان، این تظاهرات به شکل زیر منعکس شده است «حدود ۲۵۰ نفر دانشآموزان دبیرستانها و هنرستانها و هنرستان صنعتی، مقابل دبیرستان شاپور برابر استانداری اجتماع و به دادن شعار و تظاهرات مشغول که در ساعت ۱۱ حدود ۱۵۰ نفر اهالی شهرکرد با شعار زنده باد شاه به مقابله با دانشآموزان تظاهر کننده پرداخته، دانشآموزان به داخل دبیرستان رفته و تا کنون در آنجا ماندهاند.
فتاحی افزود: همراه با اعتصاب دانشآموزان، هنرجویان و دانشجویان عدهای تحت عنوان گروه موافق، مست و عربدهکشان در شهرکرد دست به تظاهرات دامنهداری زدند، این عده نخست به دانشآموزان دبیرستانهای شاهپور (شهید بهشتی) و هنرستان صنعتی حملهور شدند که دانشآموزان با ملاحظه وضع پیش آمده و آگاهی از قصد شوم این عده از خیابان به دبیرستان شاهپور پناه بردند و درهای ورودی دبیرستان را به روی حمله کنندگان بستند، دانشآموزان پس از خنثی کردن حمله اجیر شدهها به بامهای دبیرستان رفتند و آنجا با پرتاب سنگ و آجر از جان خود دفاع کردند و گروه مهاجم فرار را بر قرار ترجیح دادند.
رئیس دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری چهارمحال و بختیاری و مدرس دانشگاه ادامه داد: پس از متواری شدن این عده دانشآموزان با میز و نیمکت کلاسهای خود، چهارراههای اطراف دبیرستان را به منظور جلوگیری از حمله مجدد مهاجمان بستند و برای خنثی کردن گاز اشکآور و پرتاب شده از سوی پلیس چند حلقه لاستیک اتومبیل را آتش زدند، دانشآموزان دبیرستان شاهپور و هنرستانها و دیگر مراکز آموزش عالی شهرکرد در پشتبام دبیرستان شاهپور که درست مقابل استانداری قرار داشت به تظاهرات پرداختند و اتومبیلهای دولتی و نظامی را که از محل عبور میکردند یا از استانداری خارج میشد را سنگباران کردند.
وی عنوان کرد: بعداز ظهر این روز دانشآموزان پس از اتمام ساعت کار اداری و خروج کارکنان استانداری از محل دبیرستان خارج شدند و به تخریب چراغهایی که در میدان نصب شده بود پرداختند و با یک یورش به استانداری، ابتدا کیوسک اطلاعات استانداری و چندین اتومبیل دولتی و شخصی کارکنان را مورد هجوم قرار دادند و شیشههای این اتومبیلها را شکستند، آنگاه دانشآموزان و دانشجویان که متوجه غیبت دو تن از همکلاسیهایشان شده بودند که توسط کارمندان استانداری دستگیر شده بودند برای دومین بار با تجهیز کامل خود به وسیله چوب، لاستیک فرسوده اتومبیل و شیشههای بنزین به استانداری حمله کردند و در این حمله کلیه شیشههای ساختمان اداری استانداری را به وسیله آجر و سنگ شکستند و پس از آزاد ساختن دو دانشآموز دستگیر شده، دو اتومبیل استانداری و یک موتورسیکلت را به آتش کشیدند و زیر بقیه اتومبیلها لاستیک شعلهور قرار دادند.
فتاحی اضافه کرد: حمله دانشآموزان توسط کارکنان استانداری به اطلاع شهربانی رسیده و چند خودروی حامل پلیس مجهز به وسایل ضد اغتشاش و یک اتومبیل آتشنشانی برای حفاظت از استانداری به محل رسیدند که این عده در مقابل رگبار سنگ و آجر ناچار دست به شلیک چندین تیر هوایی زدند اتومبیل آتشنشانی که برای مهار کردن آتش اتومبیلهای استانداری به محل وقوع حریق آمده بود به علت عدم آگاهی و آشنایی مأموران آن از طرز استفاده آن بیحاصل ماند.
رئیس دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری چهارمحال و بختیاری و مدرس دانشگاه تصریح کرد: تظاهرکنندگان سپس از محل دبیرستان خارج شدند و به خیابانهای شهر ریختند و در بین راه عده کثیری از مردم به جمع تظاهرکنندگان پیوستند و تظاهرکنندگان در مسیر خود در خیابانهای سعدی، چهار راه ششم بهمن، یک مغازه مشروبفروشی را تخلیه و کلیه بطریها را در این مغازه شکستند و بعد آن را به آتش کشیدند شهرکرد بهطور کلی در اختیار کامل تظاهرکنندگان بود و عده تظاهرکنندگان به حدی بود که پلیس قادر به برقراری نظم نبود و شهرکرد، مرکز استان چهارمحال و بختیاری شاهد ۱۲ ساعت تظاهرات و ناآرامی بود.
وی یادآور شد: روزنامه اطلاعات در شماره ۱۵۷۴۷ نیز در تیتری با عنوان: «آتش سوزی و تظاهرات خشونت آمیز در شهرکرد» درمورد وقایع ششم آبان نوشت «شهرکرد – چند گروه تظاهر کننده در خیابانهای شهر، شعب بانکها، مشروب فروشیها، سینماها، فروشگاهها و چند موسسه دیگر را به آتش کشیدند، هتل جلب سیاحان بر اثر حریق خسارات زیادی دید تظاهرکنندگان همچنین دو ماشین آتش نشانی را آتش زدند، در حال حاضر نفراتی از مرکز توپخانه اصفهان در شهر مستقر شدهاند و مغازهها، دبستانها و دبیرستانهای شهر تعطیل است و دو سوم از برق شهرکرد قطع شده و ارتباط تلفنی در بیشتر نقاط شهر مختل شده است.
فتاحی بیان کرد: در حالی که ساواک تلاش میکرد تا حمله به مغازهها و مراکز آموزشی را به تظاهرکنندگان نسبت دهد، کسبه و اصناف شهرکرد در نامهای که تسلیم دادستان چهارمحال و بختیاری کردند، حمله به مغازهها و مدارس شهر را از سوی افراد چماق به دست تعلیم دیدهای دانستند که مأموران انتظامی آنها را حمایت میکردند در این نامه آمده است که «مأموران انتظامی به جای جلوگیری از حمله مهاجمان به دبیرستان شاهپور، به سوی دانشآموزان گاز اشکآور پرتاب کردند، بررسی محتوای اسناد نیز نشان میدهد که ساواک برای سرکوب دانش آموزان از نیروهای «جاوید شاهی» یا «چماق به دست» سود برده است.
رئیس دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری چهارمحال و بختیاری و مدرس دانشگاه افزود: فردای آن روز ساواک چهارمحال و بختیاری با ارسال یک گزارش مفصل به اداره کل سوم ساواک کشور، ابعاد مختلف این تظاهرات را به این صورت تشریح میکند «بعد از ظهر روز ۶/۸/۵۷ حدود ۵۰۰ نفر از دانشآموزان دبیرستانهای مختلف شهرکرد که در دبیرستان شاهپور روبروی استانداری اجتماع نموده بودند ابتدا با دادن شعار اتحاد، مبارزه، پیروزی، تظاهراتی انجام سپس با پرتاب سنگ و بطری آتشزا شیشههای استانداری را شکسته و دو دستگاه اتومبیل دولتی را به آتش کشیدند، در این موقع تظاهرکنندگان که به تعداد آنها افزوده شده بود به سمت خیابانهای ششم بهمن و پهلوی حرکت و در مسیر خود کلیه شیشه بانکها و ادارات دولتی و فروشگاهها را شکسته و دو دستگاه اتومبیل آتشنشانی و سینما زهره و مهمانسرای جلب سیاحان و چند مغازه را آتش زده که در این موقع چون تظاهرات شدت یافت و دامنه آتشسوزی و خرابکاری وسیع شده بود مأمورین پلیس و ژاندارمری با پرتاب گاز اشکآور و شلیک تیر هوایی موفق به جلوگیری از ادامه خرابکاری شده به تدریج تا ساعت ۳۰/۱۹ متفرق شدند.
وی ادامه داد: در پایان این گزارش آمده است «این تظاهرات خسارت جانی نداشته ولی خسارت مالی فراوان به بار آورده است، ضمنا چون مأموران انتظامی موجود از جهت مقابله با تظاهرکنندگان کافی نبودند، لذا در ساعت ۲۱ همان روز شورای تأمین چهارمحال و بختیاری تشکیل و تقاضای اعزام یک گروهان نیروی کمکی از مرکز توپخانه اصفهان شد، در خاتمه به عرض میرساند که اهالی شهرکرد از وضع کنونی بسیار وحشتزده و نگران میباشند.
فتاحی عنوان کرد: آنچه مسلم است ساواک و عوامل وابسته به رژیم شاه در این تخریبها نقش داشتند، چرا که انقلابیون از دست زدن به هر گونه تخریبی خودداری میکردند، حمله چماقداران به مغازههای شهرکرد و اجتماع معلمان، باعث شد که اقشار مختلف مردم به ویژه فرهنگیان نسبت به اقدامات رژیم دست به اعتراض بزنند، بنابراین هم عدهای از فرهنگیان و هم گروهی از بازاریان در محل اداره آموزش و پرورش و جلو دادگستری اجتماع کردند و نامه اعتراض آمیزی را تهیه و امضا کردند، مدتی بعد کارکنان ادارات و سازمانهای دولتی نیز با فرهنگیان و بازاریان اعلام حمایت و همبستگی کردند.
رئیس دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری چهارمحال و بختیاری و مدرس دانشگاه اضافه کرد: با گسترش ناآرامیها و تظاهرات در شهرکرد، نیروهای نظامی و امنیتی مستقر در استان که قادر به کنترل اوضاع نبودند، با مصوبه شورای تأمین استان، درخواست اعزام یک گروهان نیروی کمکی از مرکز توپخانه اصفهان را کردند و استاندار چهارمحال و بختیاری طی تماس تلفنی با فرمانداری نظامی اصفهان و حومه تقاضای کمک نظامی فوری را کرد، لذا در اجرای این درخواست، «... یک آتشبار با استعداد یک نفر افسر ارشد (سرگرد سلیمانی مقدم) ۲ نفر افسر جز و ۲۶ نفر درجهدار و ۴۰ نفر سرباز با پنج دستگاه خودرو از گروه ۴۴ توپخانه [اصفهان] رأس ساعت ۲۰ مورخه ۶/۸/۵۷ به شهرکرد اعزام گردید تا زیر امر شهربانی شهرکرد قرار گیرند.»
وی تصریح کرد: واقعه مهم دیگر تظاهرات خونین روز عاشورای سال ۱۳۵۷ در فرخشهر بود که همزمان با سایر شهرها و مناطق چهارمحال و بختیاری، راهپیمایی و تظاهرات روزهای تاسوعا و عاشورا در فرخشهر نیز با شکوه و عظمت خاصی برگزار شد، در روز ۲۰ آذر ۱۳۵۷ شمسی مصادف با دهم محرم و عاشورای حسینی سال ۱۳۹۹ قمری، بر اساس هماهنگی و برنامهریزی قبلی تظاهرات عظیمی در فرخشهر برگزار شد که یک روز خونین را در این شهر رقم زد.
فتاحی یادآور شد: وقتی جمعیت تظاهرات کنندگان وارد فلکۀ شهر شد و شعارهای کوبنده انقلابی و ضد رژیم تمام اذهان را متوجه خود کرد، ماشین پاسگاه ژاندارمری که در انتهای جمعیت قرار گرفته بود، مسیر خود را عوض کرد و با دور زدن جمعیت از کوچه ها آمده و مقابل راه پیمایان ایستاد و احمدی رئیس پاسگاه گفت: «حق تظاهرات ندارید و ماشین به طرف جمعیت خواهران حرکت کرد که موجب ترس و وحشت آنها شد و نظم راهپیمایی به هم خورد و خیابان به صحنه تعقیب و گریز نیروهای نظامی و تظاهرکنندگان تبدیل شد.
رئیس دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری چهارمحال و بختیاری و مدرس دانشگاه بیان کرد: داستان از این قرار بود که سربازان با ماشین به تظاهرکنندگان داخل خیابان حمله می کردند، ولی جمعیت فوری به پیادهروها و داخل کوچه ها میرفتند و یا در خانهها و مغازهها موضع میگرفتند و وقتی ماشین نزدیک فلکه میرسید، دیگر کسی در خیابان نبود، امّا وقتی میخواست برگردد مواجه با انبوه باران سنگ و چوب و می شد سرانجام در دور آخر تعقیب و گریز که دیگر هوا هم داشت تاریک میشد، نیروهای نظامی از ماشین پیاده شدند و در عرض خیابان آرایش نظامی گرفتند و در مقابل جمعیت شروع به تیراندازی هوائی نمودند که موجب ترس و وحشت جمعیت به خصوص خانم ها شد.
وی بیان کرد: زمانی که هوا کاملاً تاریک شده بود سید عباس صالحی با مأموران درگیر شد و مورد اصابت گلوله قرار گرفت که او را به طرف بیمارستان بردند و خبر آمد که شهید شده است، جمعیت که اصلاً تصور چنین درگیری و اقدام به تیراندازی را نداشت مات و حیران شده بود، کنترل اوضاع شهر از دست خارج شد، و پاسگاه برای تسلط بر اوضاع از مرکز چهارمحال و بختیاری تقاضای نیروی کمکی کرد و ظاهراً کنترل اوضاع را به دست گرفتند، تاریکی شب همه جا را فرا گرفت و جمعیت پراکنده شدند، پیکر شهید سیدعباس صالحی فردای آن روز یعنی در ۲۱ آذر ۵۷ بدون هیچ گونه اتفاق و درگیری خاصی در فرخ شهر تشییع و در قبرستان این شهر به خاک سپرده شد.
فتاحی افزود: واقعه تظاهرات بزرگ مردم فرخشهر در عاشورای سال ۵۷ و شهادت سید عباس صالحی در بولتن خبری ساواک این گونه روایت شده است «در ساعت ۱۸ روز ۲۰/۹/۵۷ (۲۵۳۷ شاهنشاهی)، گروهی از عناصر اخلالگر در فرخشهر - استان چهارمحال و بختیاری به تظاهرات آشوبگرانه پرداخته و مبادرت به آتش زدن برخی اماکن و شعب بانکها کردند که با دخالت مأموران انتظامی و شلیک چند تیر هوایی اخلالگران متفرق و در خلال آن یک نفر از عناصر اخلالگر کشته و یک نفر مجروح شد که جهت درمان به بیمارستان اعزام شده است».
رئیس دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری چهارمحال و بختیاری و مدرس دانشگاه گفت: بر اساس یکی از اسناد موجود در آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، خبر تظاهرات مردم فرخشهر در عصر روز عاشورای سال ۵۷ طی یک تماس تلفنی در ساعت ۵۰/۲۲ روز ۲۰/۹/۵۷ به مرکز فرماندهی ژاندارمری شهرکرد به این صورت اعلام شد« در ساعت ۳۰/۱۷ جاری عدهای از اهالی شهرستان[شهر] فرخشهر از توابع شهرکرد ضمن انجام تظاهرات ضد میهنی چند مغازه و دو شیشه بانک را به آتش کشیدند، ضمنا به چند نفر از مأموران پاسگاه ژاندارمری فرخشهر حمله و در اثر تیراندازی از طرف مأموران دو نفر از تظاهرکنندگان مجروح که یکی از آنان بهنام صالحی ۲۴ ساله درگذشته است».
وی ادامه داد: وقایع ۲۰ آذر فرخشهر، و شهادت سید عباس صالحی تأثیرات مهمی بر وضعیت مبارزاتی نواحی مختلف چهارمحال و بختیاری داشته و زمینههای گسترش روحیه انقلابی را در بین مردم استان فراهم کرد، در تلگراف ارسالی ساواک استان به ساواک مرکز، وضعیت شهرکرد در روز ۲۱ آذر این گونه منعکس شده است: «اکثر مغازههای شهرکرد بسته و اوضاع آرام و ساعت ۳۰/۹ حدود ۵۰۰ نفر از اهالی شهرکرد همراه طلابی که از قم برای [وعظ] به شهرکرد آمدهاند، حامل چند دستگاه اتومبیل و مینیبوس و اتوبوس بهمنظور شرکت در مجلس ختم عباس صالحی که روز گذشته در فرخشهر کشته شد به شهر مذکور حرکت کردند».
انتهای پیام