پژمان نظرزاده، دبیر علمی فصل دوم «سینما جامعه» با اعلام این خبر به ایسنا میگوید: سینما بهعنوان یک پدیدۀ همهگیر که تفریحی ارزانقیمت برای طبقات فرودست بود، از روزهای آغازین حیات خود ارتباطی مستقیم با سوژههای مختلف جامعه برقرار کرد.
او با بیان اینکه بازتاب ایدئولوژیهای مختلف در روزهای آغازین سینما، آن را به ابزاری مؤثر و قدرتمند برای اشاعۀ نظرگاه حکومتها از شرق تا غرب عالم تبدیل کرد، ادامه میدهد: از تولد یک ملت(گریفیث - ۱۹۱۵)، رزمناو پوتمکین (آیزنشتاین -۱۹۲۵) تا پیروزی اراده (ریفنشتال - ۱۹۳۵)، سینما به شکل حیرتآوری در خدمت انواع مانیفستهای رایج سیاستورزی جهان بود و اردوگاه راست و چپ میکوشیدند، جهانبینی و بغضهای تاریخی و اجتماعی خود را در رسانهای که اقبال عموم مردم را به همراه داشت، منعکس کنند.
نظر زاده، تصریح میکند: شهر «برلین» در تعریف حزب نازی متفاوت بود با «اُدسا» در تعریف حزب کمونیست و یا «نیویورک» در دموکراسی آمریکایی اما این پایان ماجرای سینما نبود؛ در نقطۀ مقابلِ فیلمسازانی که در خدمت ایدههای مستقر حاکمیتها بودند، فیلمسازانی محسوب میشدند که مستقل از گفتمان سیاسی غالب، به بازنمایی جامعه و مصائب آن در نظامات جدید جهانی میپرداختند.
او میافزاید: از منظر این دسته از فیلمسازان، سینما ابزاری برای بازتاب دادن صدای جامعه در برابر قدرت سیاسی حاکم بود. بهواقع سینما عرصه و پروژۀ جدید روشنفکری است که شهر و مناسبات پیچیدۀ آن را از دریچۀ دوربین جستوجو میکند.
دبیر علمی فصل دوم «سینما جامعه» یادآور میشود: برای نمونه، فیلم دختر لُر اگرچه در پی دعوت به شهر و امنیت در پناه استقرار نهادهای مدرن در آن است و دستآوردهای حکومت پهلوی را در سینما بازتاب میدهد، اما در همین نقطه متوقف نمیشود. فرخ غفاری در سال ۱۳۳۷شمسی با نگاهی ناتورالیستی جنوب شهر تهران و مناسبات ناخوشایندش را به تصویر میکشد تا نشان دهد که سینمای ایران نیز به تأسی از سینمای جهان شخصیتی مستقل در برابر نهاد حاکمیت دارد.
او خاطرنشان میکند که این فیلم، هرچند توسط سانسور بیش از چند روز بر روی پرده تحمل نمیشود، اما سینمای ایران پس از آن با انبوه فیلمهای مواجه میشود که شهر را از منظری مستقل از گفتمان رسمی روایت میکنند و طبقات جامعه را آنگونه که هستند، نه بر اساس روایت رسمی بازتاب میدهند.
به باور نظر زاده، ابراهیم گلستان، داریوش مهرجویی، مسعود کیمیایی، امیر نادری، فریدون گله، رخشان بنیاعتماد، اصغر فرهادی و اسامی معتبر دیگر نیز در پی سالها و عبور حوادث یکبهیک میآیند تا جامعه و شهر خود را در سینمای ایران بازسازی کنند؛ بازسازی و روایتهایی که همچنان در راهند.
او میگوید: «سینما، جامعه» که دومین فصل از دور جدید فیلمخانه در اصفهان است، در پی جستوجوی رابطۀ مفاهیم جامعهشناسی و بازنمایی شهر در سینمای پس از انقلاب، در جلسات خود به گفتوگو با علاقهمندان و کارشناسان این حوزه مینشیند.
دبیر علمی دومین فصل «سینما جامعه» یادآور میشود: در نشست اول و دوم این فصل، فیلمهای «مغزهای کوچک زنگزده» و «جدایی نادر از سیمین» موردبررسی قرار گرفت و در سومین نشست، میزبان اکران و نقد فیلم «درساژ» با موضوع مسئلۀ هویت و مواجهۀ نسلها در سینمای ایران خواهیم بود.
نظرزاده خبر میدهد: کارشناس این برنامه، که سهشنبه ۱۹ بهمنماه رأس ساعت ۱۶ در سالن سینما سوره برگزار میشود، مهدی ژیانپور، جامعهشناس، پژوهشگر و رئیس جهاد دانشگاهی اصفهان است.
انتهای پیام