این آیین باستانی در روستایی در محاصره کوههای سر به فلک کشیده، با طبیعتی بکر و معماری سنگی با بافتی پلکانی؛ به نام هورامان برگزار میشود.
مراسم عروسی پیرشالیار، مصادف با زمانی است که همیشه کوههای اورامان و جادههای منتهی به آن پوشیده از برف است و سختی راه رسیدن به هورامان را دو چندان میکند.
در این وقت سال، درست در اواسط زمستان، زمانی که سوز سرمای هوا به استخوان هم میرسد، صدای دف و ذکر و رقص و سماع دراویش با آن چهره نورانی و ریش و موهای بلند در دل قیامتی به پا میکند و چنان نور روشنی به قلب و ذهن آدمی ساطع میکند که سوز سرمای جانگداز زمستان در برابرش هیچ است.
از پیر و جوان گرفته تا کودک و نوجوان آمدهاند تا بار دیگر در این آیین باستانی همراه با دراویش به رقص و پایکوبی بپردازند.
این تنها مردم روستا نیستند که به تماشای این آیین باستانی نشستهاند! مسافران از جای جای کشور میآیند تا به نظاره این آیین باشکوه باستانی بنشینند.
دسته دسته مردم به حلقه رقص دراویش میپیوندند، همین که رقص و پایکوبی بالا میگیرد، دراویش از دسته جدا شده و در وسط جمعیت به سماع مخصوص خود میپردازند، حرکات سریع خم و راست شدنشان، رقص موهایشان و ریشهای بلندشان در باد آنان را از جمعیت متمایز میکند و شوری در جمعیت به راه میافتد که گویی محشر کبری به پا شده است.
روز اول
روز اول شروع مراسم پیرشالیار روز پر کاری برای مردم روستا است، صبح روز اول با قربانی و نذورات مردم اورامان برای پیرشالیار آغاز میشود.
بخشی از گوشتها قربانی را در بین مردم روستا تقسیم و از بخشی از آن نیز آشی پخته میشود، مخصوص مراسم پیرشالیار که به آن آش (هولوشین) گفته میشود؛ که به عقیده مردم هورامان خوردن آن متبرک است.
سپس دراویش و مردم محلی هورامان، با لباسهای محلی خاص منطقه هورامان، به دور مقبره پیرشالیار حلقه میزنند.
دفنوازی، ذکر، قصیده خوانی و رقص و سماع عرفانی دراویش در مقابل خانه پیرشالیار از سنتها و آداب و رسومهای این مراسم است.
روز دوم؛ خلوتی با پیر شالیار
روز دوم مراسم برخلاف روز نخست که مراسمی جمعی و عمومی است، کاملا خصوصی و خلوتی است با پیر شالیار!
دراویش در دومین روز در مقبره پیرشالیار تجمع و به رقص و سماع عرفانی میپردازند و پس از خلوتی چند با این پیر عرفانی، مراسم در بعدازظهر روز دوم باردیگر جنبه عمومی به خود میگیرد.
روز سوم
روز سوم و یا روز آخر مراسم، روزی است که مردم به صورت دسته جمعی در محوطه مزار پیرشالیار تجمع به ذکر و دعا میپردازند، همچنین پخت نانی به نام "کولیره مژگه"، شبنشینی در مقبره پیرشالیار و گرداندن کفش چرمی از دیگر سنتهای این آیین باستانی است.
پیرشالیار کیست؟
در افسانههای محلی منطقه اورامانات آمدهاست که شاه بخارا شرط کرده بود که هرکس دخترش را شفا دهد او را به عقد وی درمیآورد.
عموی پادشاه با عدهای از اطرافیان شاه به سمت اورامان میروند تا شابهار خاتون را برای شفا گرفتن نزد پیرشالیار ببرند در نزدیکی خانه پیرشالیار به یکباره دختر شاه شنوا میشود و بعد ناگهان دیوی از تنورهای در آن نزدیکی نعرهای میکشد و بر زمین میافتد و کشته میشود و با کشته شدن دیو زبان دختر شاه هم باز میشود، با شفا یافتن شابهار خاتون طبق قول پادشاه دختر را به عقد پیرشالیار درمیآورند و جشن عروسی بزرگی برای آن دو برپا میکنند.
هرساله در چهل و پنجمین روز از زمستان، مردم هورامان این روز را گرامی میدارند.
انتهای پیام