جملات بالا بخشی از اظهارات یک دانشجوی ارشد هنرهای سنتی و صنایع دستی است که در گفتوگو با خبرنگار ایسنا مطرح شد.
صنایع دستی یکی از حوزههایی است که در حال حاضر آفتهای متعددی گریبانگیر آن شده است. از اظهارنظرهای غیرتخصصی که مسیر درست هنرمندان را دچار انحراف میکند تا انحصاری که در زمینه خرید و فروش محصولات این رشته هنری در بازار ایجاد شده است.
در همین راستا این بار به گفتوگو با فرزانه فلاح، دانشجوی ارشد رشته هنرهای سنتی و صنایع دستی پرداختیم تا بار دیگر مشکلات این حوزه را از زبان دانشجویان بشنویم.
مهمترین مشکل هنر صنایع دستی در حال حاضر چیست؟
این دانشجو در پاسخ به این سوال که در حال حاضر مهمترین مشکل هنر صنایع دستی از چه جنسی است؟ اظهار کرد: «اگر زمانی صنایع دستی بین همه ارزش داشت، بیشتر به خاطر این بود که فن بیان تصویری داشتند که تمام عوامل وحدت ـ چه به لحاظ دانش چه به لحاظ عقیده و باور ـ در آن گنجانده میشد که این نمونهرا میتوانیم از زمانی که نوشتار در صنایع دستی هنرمندان اضافه شد، نشان دهیم. مشکلی که داریم این است که ما با دانش روز و همزمان با دانش گذشتهمان نمیتوانیم پیوند لازم را برقرار کنیم.»
او ادامه داد: «دولت های ما فکر میکنند هنر یک اتفاق عملی از سر ذوق است؛ ولی نمیدانند ناخودآگاهِ افراد دارد یک دانش را از خودش نشان میدهد. مساله دوم اهمیتی است که نظام آموزشی باید به هنر میداد. چرا ما به اصطلاح خودمان میگوییم تکاندههای علمی را میفرستند هنر بخوانند؟! از طرفی افرادی که به هنر علاقه دارند، بنا بر نوع سیاست آموزشی، یا رشته گرافیک و یا رشته نقاشی را انتخاب میکنند که دیدگاه و پایه افکارشان را پایههای فکری غرب شامل شده است.»
فلاح در عین حال اضافه کرد: «اگر صنایع دستی مانند دوره کمالالملک بهعنوان هنر مادر معرفی میشد، هنرمند این حوزه خودش بهتر میفهمید که در چه جایگاهی قرار دارد. چون افرادی که وارد حوزه هنر میشوند، ممکن است به لحاظ علمی سطح پایینتری داشته باشند اما افراد خلاقی هستند که اغلب در خانوادهها تشویق نشدند؛ یعنی آن باور در آن هنرمند سوزانده شده است.»
او با اشاره به اهمیت تشویق شدن هنرمندان توسط دولت ها، در این زمینه اظهار کرد: «اگر هنرمند از سمت دولت ها و متولیان بخش آموزشی، به این تشویق و آگاهی برسد که چه رسالت بزرگی را بر دوش دارد، به هیچ عنوان پسرفت نخواهد داشت. اگر من به عنوان یک هنرمند حرفی را بزنم که دولتم بشنود، مطمئنا حرف من را کل جهان خواهد شنید. چون ضمیر ناخودآگاه در صنایع دستی خودش را بهتر نشان میدهد.»
آیا صنایع دستی انحصاری شده است؟
فلاح در ادامهی گفتوگو دلیل انحصاری شدن هنر صنایع دستی را اینگونه توضیح داد: «طبق تحقیقاتی که داشتهام، انحصاری شدن هنر به این مساله برمی گردد که هنرمند فکر میکند آن نوع بیان و خلاقیتی که در هنرش دارد، مال خودش است. برای من هنرمند این چنین فرهنگ سازی شده که نگذار کسی از روی کارت کپی کند چون قوانین کپی رایت در کشورمان نداریم، پس تو هنرت را مخفی نگه دار. من هنرمند دارم از سمت فرهنگسازیای که برای من کردهاند، حقایق را پنهان میکنم. شما در هر دوره هنری ـ چه مدرن و چه قبل از آن ـ کارهای همه هنرمندان را که کنار هم بگذارید، میبینید اصلا انحصار معنا ندارد.»
این دانشجو در آخر اضافه کرد: «انحصاری شدن هنر باعث شده تا من از درون هنرمندان دیگر باخبر نشوم و اگر بخواهم خبردار شوم باید قیمت خیلی گزافی برای آن پرداخت کنم. برای اینکه شاید با دیدن کار یک هنرمند جرقه درونی در من ایجاد شود.»
انتهای پیام
مشکلات هنرمندان صنایع دستی از نگاه دانشجویان
چرا فکر میکنیم تکاندههای علمی را میفرستند هنر بخوانند؟!
«دولتها فکر میکنند هنر یک اتفاق عملیِ از سر ذوق است، ولی نمیدانند ناخودآگاه افراد است که یک دانش را از خود نشان میدهد. مساله دوم اهمیتی است که نظام آموزشی باید به هنر میداد؛ چرا ما به اصطلاح خودمان میگوییم تکاندههای علمی را میفرستند هنر؟!»