به گزارش ایسنا، قمهکشی، شلیک تیر، خفتگیری، سرقت و ... اتفاقاتی است که تئاتر شهر بارها و بارها با آن مواجه شده ولی شاید بازی روزگار باشد که این مجموعه این بار در سالروز تاسیسش، یکی از فجیعترین قمهکشیها را به خود ببیند.
تماشاگرانی که عصر دیروز، جمعه هشتم بهمن ماه برای تماشای اولین نوبت اجرای نمایش «احتمالات» قصد ورود به تالار چهارسو مجموعه تئاتر شهر را داشتهاند، پیش از ورود به این سالن، تئاتر دیگری از نوع تئاتر خشونت و بدبختانه، از نوع واقعی و مستند آن را به تماشا نشستهاند.
بر اساس اعلام روابط عمومی مجموعه تئاترشهر، «تعدادی از خلافکاران، فروشندگان مواد مخدر و اراذل و اوباش که طی سالهای اخیر به صورت مستمر در محیط پیرامونی بوستان دانشجو، چهارراه ولیعصر و محیط پیرامونی تئاتر شهرمزاحمتهای پی در پی و فراوانی را برای رهگذران، مسافران ایستگاه مترو و تماشاگران مجموعه ایجاد کردهاند، بعدازظهر دیروز برای چندمین بار در یک نزاع فجیع خیابانی جمعی در حضور رهگذران و تماشاگران مجموعه، اتفاقات ناگواری را در مجاور در ورودی تالار چهارسو رقم زدند.
در این نزاع خیابانی که این بار با ضرب و شتم شدیدتر و فجیعتری صورت گرفت، تعدادی از خلافکاران در ابتدا با چوب و چماق به جان یکدیگر افتادند، اما بعد از دقایقی کوتاه این نزاع خیابانی تبدیل به قمهکشی و چاقوکشی شدیدتری شد. فضای این ضرب و شتم به حدی بود که شدت آن باعث وارد آمدن جراحات فراوانی به طرفین دعوا شد. البته بعد از دقایقی با حضور سریع یگان امداد نیروی انتظامی ضاربان دستگیر و افرادی که با جراحتهای شدیدی روبه رو شده بودند، به مرکز درمانی منتقل شدند.»
صحنههای فجیع قمهکشی، کیفقاپی، سرقت، خفتگیری، شلیک اسلحه و ... اتفاقاتی نیست که فقط منحصر به چهارراه ولیعصر تهران یا پارک دانشجو باشد و با بدتر شدن وضعیت اقتصادی و افزایش خشونتهای خیابانی که بررسی دلایل آن خارج از هدف این گزارش است، باید منتظر اتفاقات بیشتری و به احتمال قوی، بدتری هم باشیم. ولی اینکه درست در سالروز تاسیس مجموعه تئاتر شهر، قمهکشی فجیع دیگری در محوطه این مجموعه رخ میدهد، شاید هشداری است که مسئولان ما برای هزارمین بار گوش خود را بر آن بستهاند.
مسلما انتظار نداریم مجموعه تئاتر شهر لب به سخن بگشاید و بر ضرورت مراقبت از خود تاکید کند و رنجی را که در تمام این سالها بر آن رفته روایت کند و از دزدی کاشیکاریها یا مجسمههایش بگوید یا از سرقتهایی که امنیت آن را به خطر انداخته، از صدای شلیکهایی بگوید که آرامشش را بر هم زده یا تجمع انواع و اقسام اقشار خلافکار و دستفروشانی که اطراف این مجموعه را به هم چیز شبیه کردهاند به جز تئاتر شهر .قطع به یقین هم خانواده تئاتر را تافته جدابافته نمیدانیم که قرار است در زرورق بمانند و چشمشان از فجایع پرتکرار جامعه دور بماند. ولی اینکه مجموعهای با جایگاه فرهنگی و ملی تئاتر شهر که جزو مهمترین نمادهای فرهنگی کشورمان به شمار میآید، این چنین مورد بیتوجهی قرار بگیرد، اتفاقی است دردناک نه تنها برای خانواده تئاتر بلکه برای همه دوستداران فرهنگ و میراث ملی.
بیان این نکته هم ضروری است که هرچند مدیران حوزه تئاتر تاکنون پیگیریهای بسیاری برای تعیین حریم مجموعه تئاترشهر انجام دادهاند که هنوز به نتیجه نرسیده، در این نوشتار، تعیین حریم را تنها یا بهترین راه نجات مجموعه تئاتر شهر نمیدانیم ولی این را میدانیم که این بنا به هر ترتیبی نیازمند مراقبت است، مراقبتی که با حضور نگهبان و پلیس یا به هر شکل دیگری، امنیت این مجموعه را تامین کند.
اتفاق دیروز برای چندمین بار به ما هشدار داد در حفظ و نگهداری اماکن فرهنگی خود چقدر بیاعتناییم. اگر همین تئاتر شهر با آن معماری منحصر به فردش در کشوری ساخته شده بود که فرهنک و هنر برایشان در اولویت بود، چه بسیار خوشبختتر از این بود. طبیعتا کشورهایی که به میراث ملی و فرهنگی خود اهمیت می دهند، اگر ساختمانی مانند تئاتر شهر ما میداشتند، پیرامون این مجموعه را طوری طراحی میکردند که این بنا هر چه بیشتر به چشم بیاید نه اینکه شرایطی ایجاد کنند که در انبوه وقایع زشت و دردناک دور و اطرافش، هر روز رنجورتر شود.
انتهای پیام