خرافه برخط

عقربه‌های کوچک و بزرگ ساعت هنوز روی ساعت ۹ شب جفت نشده که طرفداران پیج پرمخاطب اینستاگرامی یکی پس از دیگری آنلاین می‌شوند و بی‌صبرانه به انتظار شروع لایوی می‌نشینند که از قبل وعده آن در همین پیج داده شده بود.

مخاطبان هنوز در حال اضافه شدن به لایو هستند که تصویر زنی جوان با ظاهری آراسته روی صفحه ظاهر می‌شود. می‌گوید فرصت زیادی ندارد و تنها می‌تواند «فال تک نیت» با نیت عشق بگیرد که مخاطبانش بارها در دایرکت و کامنت‌ها از او درخواست کرده بودند. به‌محض گفتن این جمله سیل پیام‌های اصرار و خواهش مخاطبان روی صفحه دیده می‌شود. فالگیر فرصت پاسخ دادن به تک‌تک مخاطبانش را ندارد، اما اعلام می‌کند فالورهایی که فال اختصاصی می‌خواهند باید در دایرکت پیام دهند.

این روزها فالگیر دیگر آن پیرزن یا پیرمرد مرموز و منزوی نیست که در زیرزمین یک خانه محقر در پیچ‌وخم کوچه‌پس‌کوچه‌های شهر، با واسطه معرف و آشنا فال می‌گرفت. خیلی وقت است فالگیرها بساط ورق‌های فال‌گیری، تاروت، رمل و اسطرلاب و فنجان‌های قهوه و چایشان را برداشته و به فضایی جدیدتر، پرمشتری‌تر و راحت‌تری با رنگ و لعاب بیشتر کوچ کرده‌اند. حالا فالگیرها در اینستاگرام، تلگرام و هر شبکه مجازی و پرطرفداری که فکرش را بکنید در دسترس هستند.

کوچ فالگیران از فضای حقیقی به مجازی

فال‌گیرها با همان سرعتی که از فضای حقیقی به مجازی کوچ کرده‌اند، خودشان را هم به‌روز کرده و دامنه فعالیت‌شان را گسترده‌تر کرده‌اند. از سوی دیگر، به همان نسبت که جمعیت دنبال کنندگان و مخاطبان فالگیرها هر روز بیشتر می‌شود، درآمد و کلاس کارشان هم بالاتر می‌رود.

فرقی ندارد چه فالی می‌گیرند؛ فال تاروت، ورق، قهوه، آب، تیله، نخود، چای و یا هر اسم دیگری... مهم این است که با هر نیتی و بدون هیچ دردسری می‌توانی در خانه بنشینی و با گوشی تلفن همراهت از گذشته و حال بشنوی و از آینده با خبر شوی ...

کافی است هشتک فال را در شبکه اجتماعی پرمخاطبی مثل اینستاگرام جستجو کنید. تعداد این صفحات زیاد است، اما مشتریانش هم کم نیستند و تعداد فالورها مهر تأییدی بر این موضوع است. با سر زدن به چند صفحه اینستاگرام خیلی زود نرخ‌ها دست مشتری می‌آید. نرخ‌های اولیه آن‌قدر بالا نیست که قید فال را بزنی، اما آن‌قدر هم پایین نیست که برای فالگیر افت داشته باشد.

چند می‌گیری فال بگیری؟

یک فال قهوه ساده قیمتی حدود ۲۰ تا ۳۰ هزار تومان دارد، اما مبالغ فال به همین قیمت‌ها محدود نمی‌شود. همیشه گره‌ای وجود دارد که برای باز کردن آن باید سر کیسه را خیلی بیشتر شل کرد و هزینه قابل‌توجهی برای طلسم، جادو، زبان بند، انگشتر موکل دار و مانند آن داد که هزینه‌هایش گاهی سر به فلک می‌گذارد. مشتری باید پول را پیش از دریافت هرگونه خدمات به شماره حسابی که فالگیر یا ادمین صفحه‌اش اعلام می‌کند واریز کند، اما برای حل مشکل هیچ تضمینی جز باور به کائنات وجود ندارد.

بسیاری از فالگیرهای مجازی برای اثبات حرفه‌ای بودنشان، نمونه‌هایی از کارشان را در صفحات مجازی به اشتراک می‌گذارند؛ از نوشتن حروف عجیب و غریب و تصاویر نامفهوم روی پارچه و لباس تا ظرف‌هایی که با محتویات نامعلوم پر شده است و البته عود و شمع و آتشی که می‌سوزد و صداهای عجیب و غریبی که در پس زمینه به گوش می‌رسد. زیر هر پست هم همیشه کسانی هستند که از کار فالگیر تعریف و تمجید کنند و به‌صورت اغراق‌آمیزی قدردان او و لطف و محبتی باشند که با گرفتن فال به آن‌ها کرده است!

تبلیغات پیج هم در نوع خودش جالب است، از تبلیغ فال‌هایی مثل فال مهر و محبت، بخت‌گشایی، انواع طلسم‌های سیاه و زبان‌بند تا تصاویری از رسیدهای واریزی با مبالغ مختلف و پیام‌های تشکری که به معنای اعلام رضایت و اعتماد مشتریان است.

آموزش تضمینی فالگیری

از دیگر شگفتی‌های کوچ فال‌گیرها به فضای مجازی این است که در نبود نظارت کافی و قوانین بازدارنده، برخی فالگیرها امروز کارشان را آن‌چنان توسعه داده‌اند که آموزش تضمینی فال‌گیری می‌دهند و با دریافت مبالغ قابل‌توجهی از علاقه‌مندان، آن‌ها را برای ورود به این کسب‌وکار پردرآمد آماده می‌کنند.

در میان جماعتی که در جامعه ما به سراغ فال می‌روند، افراد جوان و تحصیل‌کرده هم پیدا می‌شود که بیشترشان می‌گویند برای سرگرمی فال می‌گیرند، اگرچه عده زیادی هم هستند که فال‌گیری را نوعی شیادی و کلاه‌برداری می‌دانند، اما با همه این‌ها نمی‌توان اقبال بیشتر مردم به فال را نادیده گرفت.

ناگفته نماند که فال و فالگیری پدیده‌ای فراگیر در همه‌ کشورهای جهان است و مختص جامعه ما نیست، اگرچه به‌مرور و با پیشرفت علم و سطح آگاهی و دانش مردم اعتقاد به فال‌گیری کاهش‌یافته، اما در هیچ کجای دنیا بشر اعتقاد خود به پیش‌گویی و فالگیری را کاملاً از دست نداده است.

چه کنیم تا جامعه در برابر باورهای خرافی ایمن شود؟

در همین ارتباط کوروش محمدی، رئیس انجمن آسیب‌شناسی اجتماعی ایران و پژوهشگر اجتماعی در گفت‌وگو با ایسنا، به تشریح ریشه‌های خرافه در جوامع پرداخت و اظهار کرد: باورهای خرافی در جوامع بشری ریشه‌های مختلفی دارد، اما به‌طورکلی معمولاً در جوامعی که میزان دانایی و شاخص مطالعه پایین باشد و حوزه‌های تعلیم و تربیت جامعه نتواند آحاد جامعه را با دانش و منطق آشتی دهند، بازار ورود شایعات و خرافات پررونق می‌شود که البته این شرایط در درازمدت شکل می‌گیرد.

وی گفت: امروز ازیک‌طرف با معدل پایین کتاب‌خوانی در جامعه ‌ایران مواجه هستیم و از طرف دیگر با حجم زیاد شایعات و خرافات. از آنجایی‌که باورهای خرافی تا حد زیادی در میزان آگاهی و دانایی جامعه ریشه دارد، این روزها شاهد رشد روزافزون باورهای خرافی همچون فالگیری، رمالی، طالع بینی و دعانویسی  در جامعه و افزایش توجه به این موضوعات در میان مردم هستیم.

این پژوهشگر اجتماعی افزود: با ضعیف شدن ساختار دانش و آگاهی در جامعه ایرانی، به‌مرور فضا برای کاسبی و سودجویی افرادی فراهم ‌شده که از آگاهی پایین جامعه سود می‌برند. وقتی آگاهی جامعه پایین باشد، افراد سودجو با توسل به هر فعالیت جذابی مثل فال و رمالی و خرافه‌پردازی، ذهن جامعه را متوجه خود کرده و از حلقه‌های مفقوده ارتباطات و آگاهی جامعه استفاده می‌کنند. این افراد در واقع از نقطه ضعف و پاشنه آشیل شهروندان سوءاستفاده می‌کنند، به‌ویژه کسانی که این روزها با مشکلات زیاد معیشتی، اشتغال، ازدواج، تحصیل و ... مواجه هستند.

پناه از مشکلات اقتصادی و اجتماعی به دامن خرافه

وی با بیان اینکه مشکلات اقتصادی و اجتماعی در کنار عدم آگاهی موجب می‌شوند تا افراد دست به دامان خرافات و طالع‌بینی و فالگیری و رمالی شوند، گفت: متأسفانه مسئولان و تصمیم‌گیران کشور نیز مسئله مهم تعلیم و تربیت و ارتقا فکری و فرهنگی جامعه را در سطح نازلی رها کرده‌اند، درحالی‌که درنتیجه این غفلت‌ها، آسیب‌های اجتماعی و اقتصادی زیادی بر جامعه ما تحمیل شده است.

محمدی توضیح داد: به‌عنوان نمونه در زمینه ازدواج با چالش‌های زیادی مواجه هستیم و بسیاری از جوانان ما از یک سو در حسرت ازدواج موفق هستند و از سوی دیگر با شرایط نامساعدی مواجه‌اند که از آن جمله می‌توان به افزایش سن ازدواج، مشکلات مالی و معیشتی، نبود شغل و مسکن اشاره کرد. باوجود چنین موانعی و با توجه به عدم تلاش حاکمیت در برطف کردن این موانع، برخی از جوانان از سر استیصال به این باور می‌رسند که از مسیرهای اصولی قادر به حل مشکلاتشان نیستند و به سمت روش‌هایی گرایش پیدا می‌کنند که یک شبه مشکلات‌شان را حل کند. اتفاقاً همین‌جاست که سطح پایین آگاهی‌های اجتماعی و مهارتی زمینه را برای ظهور و بروز جامعه‌ای ناایمن در بستر خرافات و شایعات فراهم می‌کند.

رئیس انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران خاطرنشان کرد: فالگیرها و رمال‌ها معمولاً با استفاده از اطلاعات خود افراد و اضطراب و استیصالی که در کلام اولیه خود بیان می‌کنند، یک‌سری حرف‌ها را به آن‌ها برمی‌گردانند و گاهی بر حسب تصادف، اتفاقاتی می‌افتد که ایمان افراد به فالگیر زیاد می‌شود.

وی بار دیگر با تأکید بر اینکه ریشه باورهای خرافی در مردم به حوزه‌های تعلیم و تربیت جامعه برمی‌گردد، توضیح داد: ما نتوانسته‌ایم ساختارها را درست تعریف کنیم و دانش و آگاهی را به‌خوبی به جامعه منتقل کنیم. در این شرایط می‌بینیم که امروز عرصه برای جولان فالگیر و دعانویس و رمال باز شده است.

وقتی آرزوها دست‌نیافتنی می‌شوند

این آسیب‌شناس اجتماعی در ادامه ناکامی‌های پی‌درپی اقتصادی و اجتماعی را نیز در روی آوردن مردم به خرافات مؤثر دانست و گفت: هرچقدر فاصله افراد با اهداف و آرزوهایی همچون دستیابی به شغل مناسب، مسکن، ازدواج موفق و ... بیشتر شود، به همان میزان فرصت برای نفوذ رمال‌ها و افراد فرصت‌طلبی مثل دعانویس بیشتر می‌شود. این افراد از نیاز و فقر افراد جامعه که می‌تواند فقر اقتصادی، فقر فرهنگی و یا فقر دانایی باشد، و حلقه‌های مفقوده‌ای که در جامعه وجود دارد سوءاستفاده می‌کنند.

وی به روی آوردن افراد سودجو به فضای مجازی اشاره و تصریح کرد: فضای مجازی فضای افسارگسیخته‌ای دارد که اتفاقاً در این فضا نیز حلقه مفقوده‌ای به نام سواد رسانه‌ای وجود دارد. از ابتدا تنها رویکرد و هنر مسئولان کشور نسبت به فضای مجازی تنها برخورد تهدیدآمیز با این فضا بوده و هرکجا ورود کردند این فضا را محدودتر و فیلتر کردند، درحالی‌که هیچ‌وقت با دانش و آگاهی و تولید محتوای درست و اصولی وارد فضای مجازی نشدند و به همین خاطر امروز جامعه ما فاقد توان تأثیر و رصد هدایت‌گرانه بر روی کاربران مجازی است.

وی همچنین به نبود سواد رسانه‌ای کافی میان کاربران فضای مجازی اشاره کرد و گفت: این موضوع باعث می‌شود گاهی اتفاقات ناخوشایندی برای کاربران فضای مجازی رقم خورد، ازجمله انحرافات اخلاقی و رفتاری که باز هم زمینه را برای روی آوردن به فالگیر و رمال تقویت می‌کند.

رفتارهای هیجانی در جامعه‌ای هیجان‌مدار

رئیس انجمن آسیب‌شناسی اجتماعی ایران ادامه داد: اگر بخواهیم مسئله‌ای را به‌صورت ریشه‌ای بررسی کنیم باید در نظر داشته باشیم که ما یک جامعه هیجان‌مدار هستیم، نه جامعه مسئله‌مدار و به همین دلیل تأکید این جامعه بیشتر بر این است که اهداف، کارکردها و رویکردهای خود را مبتنی بر هیجانات مدیریت کند. هیجانات کنترل و مدیریت نشده تا حدی بالاست که حتی بسیاری از جوانان ما به تبعیت از هیجاناتشان درگیر فضاهای آسیب‌زایی چون اعتیاد یا مشکلات اخلاقی و رفتاری می‌شوند. با این ‌وجود، حتی خانواده‌های ایرانی در تربیت فرزند خود هیجان‌مدارانه عمل می‌کنند، مثلاً مشاهده شده که برخی والدین برای قبولی فرزندشان در کنکور صرفاً به نمادهای مذهبی دخیل می‌بندند، درحالی‌که برنامه‌ریزی درستی برای تحصیل فرزندانشان در نظر نمی‌گیرند.

وی با بیان اینکه تا زمانی که رویکرد هیجانی در جامعه وجود دارد شاهد رفتارهای هیجانی و روی آوردن هرچه بیشتر به خرافه و فال و طالع‌بینی خواهیم بود، گفت: برخورد با فضای مجازی با این تفکر حاکم بر مدیریت کشور نیز بی‌فایده است. تصور کنید مسئولان چند پیج فال‌گیری را بستند اما چه فایده‌ای دارد؟ قطعاً این افراد از طرق ممکن راهی برای نفوذ در جامعه پیدا می‌کند.

آگاهی جامعه؛ بهترین پلیس برای کنترل رفتارهای هیجانی

محمدی تأکید کرد: برای مقابله با باورهای خرافی و روی آوردن افراد جامعه به فالگیری و رمالی باید بر روی آگاهی و فرهنگ جامعه سرمایه‌گذاری کنیم تا جامعه در برابر باورهای خرافی ایمن شود. در واقع آگاهی جامعه بهترین پلیس برای کنترل رفتارهای هیجانی است.

وی سواد رسانه‌ای و رویکرد مسئله مدار را باسواد آکادمیک و کسب مدرک در مراجع علمی و دانشگاهی متفاوت دانست و توضیح داد: سواد رسانه‌ای یک مهارت است که در دوران تحصیل یاد نگرفته‌ایم، درحالی‌که در کشورهای پیشرفته و موفق دنیا بسیاری از مشکلات را با همین روش حل کرده‌اند.

این پژوهشگر اجتماعی با بیان اینکه امروز در خصوص آسیب‌های ناشی از وجود رویکرد هیجان‌مدار، تفاوت زیادی میان فرد تحصیل‌کرده و غیر تحصیل‌کرده وجود ندارد و هر دو ممکن است به دلیل نبود آگاهی به‌راحتی تحت تأثیر هیجانات خود قرار گیرند، افزود: امروز بیش از هر چیز به آموزش‌های اجتماعی نیاز داریم که بین هیجان، منطق و مسئله‌مداری پیوند و تعادلی برقرار کند.

نقش کم‌رنگ آموزش و مهارت‌های زندگی در جامعه

وی ادامه داد: برای برقراری تعادل میان هیجان و رفتار و هیجان و تصمیم نیاز به آموزش و مهارت‌های زندگی داریم، موضوعی که در جامعه ما بسیار کمرنگ است و نهاد متولی ندارد. حوزه تعلیم و تربیت که در خواب خرگوشی فرو رفته و فراموش کرده متولی آموزش و آگاهی بخشی و مهارت‌افزایی است، سایر نهادها نیز به همین صورت از آموزش و مهارت‌افزایی به جامعه غافل‌اند.

این پژوهشگر اجتماعی با بیان اینکه آموزش و مهارت‌افزایی به‌ویژه در نسل جوان اتفاق نمی‌افتد، مگر اینکه تحول عظیم و ساختاری و ریشه‌ای در حوزه تعلیم و تربیت اتفاق افتد، اظهار کرد: انتظار داریم سندهای تحول آموزش‌وپرورش هرچه زودتر به منصه ظهور برسد و شاهد اتفاقات جدیدی در این عرصه باشیم.

محمدی در خاتمه با اشاره به اینکه رویکرد هیجانی از گذشته دور در رفتارهای جامعه ایرانی بوده، تصریح کرد: اگر آگاهی و دانش جامعه ارتقا یابد قطعاً بر روی نگرش جامعه نیز اثر می‌گذارد. در این شرایط نهادهایی مثل مدرسه، خانواده، رسانه و ... در کنار هم می‌توانند بافت منطقی و مسئله‌مدار ایجاد کنند که به‌مرور می‌تواند تغییر نگرشی برای نسل‌های آینده به وجود آورد، درحالی‌که امروز اراده‌ای برای تغییر نگرش جامعه وجود ندارد.

به گزارش ایسنا، چالش اعتقاد به فال و فال‌گیر همه‌جا وجود دارد و نه‌فقط از زاویه آسیب‌شناسی اجتماعی، بلکه از زوایای مختلف قانونی، دینی و روانشناسی نیز قابل بررسی است. اگرچه تا زمانی که اعتقاد به فال در جامعه وجود دارد، فال و فالگیری هم برقرار است.

انتهای پیام

  • شنبه/ ۹ بهمن ۱۴۰۰ / ۱۰:۳۳
  • دسته‌بندی: اصفهان
  • کد خبر: 1400110906106
  • خبرنگار :