«ظاهر سارایی» در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: زمانی که بعد از قرنهای متوالی، منطقهی نسبتاً خودمختار پشتکوه یا همین ایلام فعلی، به تصرف و تحت تصدی دولت مرکزی درمیآید، سیاستهای حکومت شدیداً تمرکزگرای رضاخانی، تمام قواعد و دستورات و سیاستها و باید و نبایدهای خود را به این منطقه و دیگر مناطقی اینچنینی تحمیل میکند؛ از نحوهی پوشش یکسان گرفته تا تن دادن به قواعد اداری و شیوهی معیشت و زیست آمرانه و ... . حاکمان جدید گویی هیچ نقشی و اهمیتی برای زبان، فرهنگ، نحوهی پوشش، باورها و مخصوصا زبان مردم این مناطق قائل نبودند و بهگونهای با آنان برخورد میکردند که انگار اقوامی بدوی و بیگانه را تحت فرمان درآوردهاند.
وی گفت: در زیر سیطرهی این حاکمیت جدید، لازم مینمود که اسامی روستاها و مناطق جغرافیایی ثبت و ضبط شوند و کسانی که مامور این کار بودند، متاثر از روحیهی حکومت شدیداً تمرکزگرای تازه به دوران رسیده، کوشیدند تا آنجا که میتوانند همه چیز را فارسی کنند و هرجا که امکانش نبود میکوشیدند تا «مفرّس» کنند،ضمن اینکه این ماموران جدید از دانش و سواد و آگاهی زیادی برخوردار نبودند.
سارایی تصریح کرد: یکی از این ماموران که به رحمت حق پیوسته، برای ما میگفت زمانی که میرفتیم نام خانوادگی برای خانوادهها انتخاب کنیم، گاهی به شیوههای عجیب و خندهدار اسمگذاری میکردیم؛ چنانکه میتوانم نمونههایی از این شیرینکاریها را بیان کنم اما ممکن است خاطرات ناخوشی در ذهن کسانی باقی بگذارد که سالها با آن عناوین خانوادگی زندگی کردهاند.
وی ادامه داد: آنها این شیوه را در نامگذاری روستاها و کوهها و مناطق مختلف بهکار میگرفتند و بعضاً از قاعدهی ابدال و فرآیندهای واجی استفاده میکردند مثلاً جایی که «ماروره» و «سراوله» و ... بوده به عنوان ماربره و سرابله ثبت کردهاند و گویی میپنداشتهاند اگر «و» را به «ب» قلب کنند شاهکار کردهاند. خلاصه میشود آمار بلندبالایی ازاین قاعده ارائه داد.
این نویسندهی ایلامی تصریح کرد: نمونهای دیگر از این ابدالهای نادرست، تبدیل «گ» به «غ» هست، مثلاً در تبدیل چگا به چغا. متاسفانه در زمان نزدیک به ما هم این قاعدهی غلط به کار میرود و مثلا چگاسبز شده است چغاسبز. در مواردی هم که تلفظ و نوشتن کلمهی کردی برایشان سخت بوده، آن حرف را به نزدیکترین واج تبدیل کردهاند، که نمونهآن تبدیل «ۊ» به «ی، و» بوده است.
سارایی ادامه داد: نمونههای دیگری از این ابدال و کارکرد فرایندهای واجی در این موضوع هست که من احصا نکردهام و بداهتاً بیان کردم.
وی گفت: شیوهی دیگر در تحریف اسامی، ترجمهی تحتاللفظی اسامی است، مثلا «چگاکهریوه» را برگرداندهاند به «تپه خرگوشان»، یا «چوار ملیه» را تغییر دادهاند به چهارمله، و بعضی جاها بخشی از اسم را تغییر دادهاند مثلا «میهخاس» شده میشخاص، که در این مورد، بخشی از کلمه را ترجمهِی تحتاللفظی کردهاند و املای بخش دیگر را تغییر دادهاند.
سارایی ادامه داد: در بعضی موارد، گویا اسم قبالهای منطقه را ترجیح دادهاند که نمونهاش تبدیل بانهجو به بانگنجاب است. در بعضی موارد که خواستهاند ترجمهی لفظبهلفظ کنند اصالت اسم بهطورکلی تباه شده، مثلا کلمهی «دیوالا» را تبدیل کردهاند به دهبالا که این اسمگذاری تنها شباهتی ظاهری است و این کلمهای کهن است و از دیرباز نام عمومی شهرستان ایلام امروزی و یکی از ایلات کهن این دیار بوده است.
وی با تاکید بر اینکه این موارد را بداهتاً عرض میکنم و بهنظرم میتواند موضوع پژوهش مستقلی باشد، تصریح کرد: معتقدم، این رویهی نادرست باید متوقف و هرجا که امکان اصلاح هست، اصلاح شود تا این اسامی اصیل و بالتبع بخشی از فرهنگ مردم این دیار بیش از این خدشهدار نشود.
انتهای پیام