عضو اندیشکده فرهنگ الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت مطرح کرد

مدل مفهومی مولفه‌های پیشرفت در سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت

عضو اندیشکده فرهنگ الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت گفت: تلاش‌‏های علمی و پژوهشی درباره سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت آغاز شد، اما دستاورد این تلاش‏ها اگر در مدل مفهومی جامعی که بر اساس مبانی و ارزش‌‏های اسلامی طراحی شده باشد، جایابی نشود کمک مؤثری به فرآیند تدوین الگو نمی‌شود.

به گزارش ایسنا، به نقل از دفتر ارتباطات الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، حجـت‌الاسلام والمسلمین علی ذوعلم در مقاله‌ای به تبیین پیشرفت حکمت بنیان و مدل مفهومی آن پرداخت و نوشت: دو بُعد مادی و معنوی در مسیر تکامل انسان تاثیرگذار است و البته بُعد مادی و دنیوی سرآغاز تکوین و رشد انسانی است اما بُعد معنوی و اخروی است که ارزش و جایگاه کمالی انسان را رقم می‏زند. از سوی دیگر انسان دارای دو بُعد فردی و اجتماعی است که هر دو بُعد در رابطه‏ای متقابل با یکدیگر،‌ هویت انسان را شکل میدهد.  

وی ادامه می دهد: فردیت انسان هرگز در بُعد اجتماعی انسان منحل نمی‏شود و «فرد» در هر شرایطی قادر است خود را در برابر الزامات جامعه و جبر اجتماعی و تأثیرپذیری از محیط زندگی جمعی حفظ کند و البته شرایط اجتماعی و الزامات جامعه همواره در جهت‏دهی به انسان می‏تواند مؤثر باشد بنابراین پیشرفت و تعالی انسان‏ها برآیندی از اراده و تلاش فردی آنان و نیز چگونگی شرایط، امکانات و بسترهای اجتماعی است. پیشرفت انسان در ابعاد مادی و معنوی،‌ دنیوی و اُخروی، فردی و اجتماعی،‌ تابع معیارهای واحدی است و نمی‏توان شاخص‏ها و مؤلفه‌‏های پیشرفت مادی و معنوی یا پیشرفت فردی و اجتماعی را کاملاً متباین و جدای از هم تصویر و تصور کرد.

عضو اندیشکده فرهنگ الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت افزوده است: هرگز نمی‏توان از مؤلفه‌‏های مادی و طبیعی چشم پوشید، چرا که سامان‏دهی و ارتقای همین مؤلفه‌‏های به‏ ظاهر صرفاً مادی،‌ در زمینه‏‌سازی و رشد مؤلفه‌‏های معنوی، بسیار مؤثر هستند. پیشرفت انسان یک امر پایان‏‌پذیر و ایستا نیست‌ بلکه انسان همواره می‏تواند و باید در مسیر پیشرفت قرار داشته باشد و این مسیر، شامل همه ابعاد فردی و اجتماعی و مادی و معنوی انسان می‏شود. غایت پیشرفت، دستیابی به «حیات طیبه» است. ‏ «حیات طیبه» غایتی است مطلق،‌ فرازمانی و فراجغرافیایی که در هر دوره‏ای از دوره‌‏های حیات انسان، امکان دستیابی به مراتبی از آن برای انسان‏ها فراهم است.

ذوعلم اظهار کرد: اسلام با تأکید بر دو حجت درونی و بیرونی و با تلفیق کارآمد راهنمایی عقل فطری و اولیای الهی، فرآیند پیمودن مسیر دستیابی به «حیات طیبه» را فراهم می‏سازد. عقل، ریشه‏ای ترین بنیان فطری و درونی برای پیشرفت است. حاکمیت عقل و عقلانیت نخستین و محوری‏‌ترین ویژگی حیات طیبه و برترین مؤلفه پیشرفت است. ایمان به غیب، ایمان به خداوند متعال و ارزش‌‏های الهی، ایمان به معاد، ایمان به پیامبران الهی و ایمان به ولایت و در یک کلام ایمان به حقایق اساسی عالَم هستی بر اساس تفکر و اندیشه‏‌ورزی،‌ مهم‏ترین ثمره شکوفایی عقل فطری است که در کنار عقل، مؤلفه دیگر پیشرفت انسان است. انسانِ پیشرفته، انسان عاقل و مؤمن است.  

به اعتقاد او، انسان پیشرفته انسانی است که با دو مؤلفه «اندیشه‏‌ورزی و عقل» و «ایمان و باور حقیقی به حقایق هستی و دستیابی به توحید و ولایت» راه خود را به سوی حیات طیبه گشوده است.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با تبیین مؤلفه‌‏های علم و عمل و اخلاق نوشته است: علم و عمل و اخلاق، سه مؤلفۀ دیگری در پیشرفت هستند که لایۀ دوم مؤلفه‌‏ها را تشکیل می‏دهند. از منظر اسلام ناب، علم و عمل و اخلاق،‌ هنگامی که مبتنی بر ایمان و تعقل؛ برخاسته از آن باشند،‌ نه تنها مؤلفه‌‏های پیشرفت‏‌اند که خود عامل کمال و تعالی انسان است. مراد از «علم» به عنوان یک مؤلفه پیشرفت،‌ اقسام علوم،‌ معارف،‌ دانش‏ها و فناوری‌‏های مفید برای حیات دنیوی و اُخروی انسان است. هر فرد یا جامعه‏ای که بخواهد پیشرفت کند،‌ باید به علم دست یابد. علمِ اصیل و ریشه‏‌دار و حیات‏بخش ابدی و واقعی که مستقیماً بر تأمین حیات طیبه اثرگذار است،‌ معرفت دینی بالمعنی الاخص است.  

ذوعلم افزود: دانش و معرفتی که بر فرد فرد جامعه دستیابی به آن واجب شمرده می‏شود و روشنگر راه زندگی و نیز روشنی‏‌بخش جان آدمی است. معرفتی که از مسیر وحی الهی و هدایت اولیای دین حاصل می‏شود و چنان علمی که جوهره حقیقی وجود انسان است. از این علم به «حکمت» تعبیر می‏شود و این علم البته عمل‏‌زا و حرکت‏‌آفرین است و بُعد اخلاقی انسان را هم تأمین و تضمین می‏کند و او را به مراتب عالی قرب و عبودیت می‏رساند.

وی همچنین تصریح کرد: علوم و دانش‌‏های ناظر به شناخت خلقت طبیعی و زیست‏محیطیِ‌ انسان و سامان‏دهی زندگی فردی و اجتماعی (علوم انسانی) و فناوری‌‏های دستیابی به ابزارهای سرعت‏بخش و آسان‏کننده زندگی دنیوی او،‌ نیز مؤلفه‌ه‏ای از مؤلفه‌‏های پیشرفت است. پیشرفت جنبه‌‏های مادی و دنیوی انسان می‏تواند زمینه ‏ساز پیشرفت معنوی و اُخروی باشد. مراد از «عمل» هر کار و تلاش و حرکتی است که انسان در تعامل با خود یا دیگران و یا با محیط و یا حتی در مقام اطاعت و عبادت حضرت حق انجام می‏دهد و متمایز از علم-که بماهو علم جنبه ذهنی دارد و فعالیت مغزی شمرده می‏شود- و نیز متمایز از اخلاق- که ملکه نفسانی راسخ در وجود انسان است- قابلیت تحقق دارد.

عضو اندیشکده فرهنگ الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در این مقاله تحقیقی خود چنین افزوده است: دستیابی به حیات طیبه بدون عمل صالح مقدور نیست. بنابراین هیچ فرد و جامعه‏‌ای نمی‏تواند بدون مجاهدت و تلاش مبتنی بر ایمان در حدود شرایط و وظایف خود،‌ به تعالی و پیشرفت معنوی و اُخروی دست یابد. کار و تلاش برای رونق زندگی فرد و بهبود اقتصادی و اجتماعی جامعه، عرصه دیگری از «عمل» است. این عرصه از عمل قطعاَ مولفه پیشرفت شمرده می‏شود. مراد از «اخلاق» توجه و اهتمام به ارزش‌‏های اخلاقی است. «اخلاق» است که هم عامل پیشرفت و هم شاخص پیشرفت فرد و جامعه است و البته عامل شکل‏‌دهنده سبک زندگی اسلامی است. اخلاق متعالی و توحیدی اخلاق الهی‏ای است که به ملکات نفسانی تبدیل شده و انسان را به مراتبی از نفس مطمئنه رسانده باشد.  

ذوعلم بیان کرد: عرصه‏‌ای از اخلاق که بیشتر جنبۀ رفتاری دارد و در سامان‏دهی زندگی اجتماعی و بهبود شرایط زیست مشترک انسان‏ها نقش ایفا می‏کند، اگر چه به خودی خود مصداق عالی اخلاق نیست،‌ ولی نمی‏تواند در مؤلفه‌‏های پیشرفت نادیده انگاشته شود. گسترش و توجه به اخلاق حرفه‏ ای و تعمیق و توسعه نظم و انضباط، قانون‏‌پذیری و قانون‏مداری،‌ رعایت حقوق و آزادی‌‏های دیگران ... مصادیقی از سطح رفتاری اخلاق است.  

وی افزود: سه مؤلفه علم و عمل و اخلاق به عنوان عناصر لایه دوم مؤلفه‌‏های پیشرفت، شناخته می‏شوند و این سه مؤلفه،‌ با تکیه بر تغذیه از عقل و ایمان یعنی عناصر لایه نخست و در ارتباطی مفهومی و متقابل،‌ جمعاً پنج مؤلفه اصلی پیشرفت را به عنوان روح معنوی و پایدار تعالی انسان رقم می‌زنند. این پنج مؤلفه،‌ مبنا و عامل مؤلفه‌‏های پیشرفت در لایه سوم می ‏باشد بنابراین انسان پیشرفته انسانی است عاقل و متفکر و اندیشه‏ ورز، مؤمن و باورمند به خدا و معاد و پیامبر و اولیای معصوم (ع)، عالم و اهل معرفت و دانش، اهل تلاش و مجاهدت و عمل‌ و متخلق به اخلاق الهی و ملکات فاضله نفسانی.

مؤلفه‌‏های پیشرفت در عرصۀ زندگی

عضو اندیشکده فرهنگ الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت سپس با تبیین مؤلفه‌‏های پیشرفت در عرصۀ زندگی پرداخت و گفت: مؤلفه‌‏های پیشرفت جامع و پایدار در لایه سوم،‌ مؤلفه‌‏هایی اجتماعی است که در ظل و ذیل عناصر لایه نخست و لایه دوم،‌ شکل می‏گیرد و تعریف می‌شود. این مؤلفه‌‏ها اگرچه در وضعیت کنونی جوامع بشری عموماً و عملاً مستقل و گسسته از ایمان و اخلاق تعریف می‏شود، ولی همین گسست،‌ موجب ناپایداری، عدم توازن و ناهم‏سویی این مؤلفه‌‏ها شده است. ولایت و رهبری اساسی‏ترین رکن و مؤلفه پیشرفت همه جانبه اجتماعی است. این مؤلفه نقطه اصلی پیوند لایه نخست و لایه دوم مؤلفه‌‏ها با مؤلفه‌‏های لایه سوم است، چرا که ضامن حرکت عقلانی و ایمانی جامعه و تحقق و گسترش علم و اخلاق و عمل، ولایت‌فقیه عادلِ جامع‏ الشرایط است که از سویی به بسط و تعمیق عناصر پنج‏گانه هسته‏ ای پیشرفت می‏ پردازد و از سوی دیگر بر اساس این پنج مؤلفه، مؤلفه‌‏های لایه سوم را پاسداری می‏کند و تحقق می‌بخشد.

ذوعلم اظهار کرد: مدیریتِ ولایت‌محور،‌ دین‏مدار، عقلانی،‌ علمی،‌ اخلاقی و مؤثر در صحنۀ عمل از مؤلفه‌‏های مهم و مؤثر پیشرفت اجتماعی است. از مهم‌ترین مؤلفه‌‏های یک جامعه متعالی و پیشرفته،‌ عزت و استقلال و اقتدار آن و عدم وابستگی به نظام‌‏های کفرآمیز است. آزادی به معنای نفی تحمیل و اجبار در مسیری که هر فردی در جامعه برای رشد خود دنبال می‏کند و فراهم بودن زمینه احقاق حق و اظهار فکر و بیان در حدود قانون و اخلاق، از مؤلفه‌‏های پیشرفت جامعه است. رفاه و آسایش و عدم دغدغه معیشتی در افراد جامعه، تأمین بودن معاش به گونه‏‌ای آبرومندانه و با حفظ کرامت‏ انسان‏ها، توسعه و رونق اقتصادی و فضای مناسب کسب و کار برای همگان در راستای تأمین معاش در حد کفاف و عفاف،‌ یکی دیگر از مؤلفه‌‏های پیشرفت جامعه است.

وی ادامه داد: عدالت اجتماعی به معنای عام آن و در عرصه‌‏های اقتصادی،‌ سیاسی،‌ حقوقی،‌ فرهنگی، آموزشی ... یکی دیگر از مؤلفه‌‏های مهم پیشرفت می‏ باشد. بدون عدالت اجتماعی،‌ هرچند جامعه‏ ای به ظاهر آزاد و آباد و مرفه باشد، نمی‏ تواند به پیشرفت پایدار و تعالی‏بخش دست یابد. حیات طیبه بدون عدالت تحقق نخواهد یافت. امنیت به معنای آرامش و سلامت اجتماعی در ابعاد گوناگون و عدم نزاع و شورش و درگیری در داخل جامعه یا جنگ با سایر کشورها و جوامع، از مؤلفه‌‏های اساسی پیشرفت است. این مؤلفه نیز عمدتاً محصول ایمان و عقلانیت و اخلاق و عدالت است و در عین حال زمینه ‏ساز رونق اقتصادی و تأمین معاش و گسترش آزادی و عدالت.

عضو اندیشکده فرهنگ الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت اظهار کرد: سلامت و بهداشت نیز از مؤلفه‌‏های پیشرفت است. در اینجا مراد از این مؤلفه، سلامت و بهداشت جسمی و محیطی و نیز سلامت روانی آحاد جامعه است. آبادانی روستاها و شهرها نیز از مؤلفه‌‏های پیشرفت و عینی‏‌ترین و مادی‏ترین نماد پیشرفت تلقی می‏شود.
 

مؤلفه‌‏های پیشرفت

ذوعلم با اشاره به مؤلفه‌‏های لایه های سه گانه پیشرفت اظهار کرد: مولفه های لایه نخست شامل تعقل و تفکر ایمان، مؤلفه‌‏های لایه دوم مشتمل بر علم و عمل و اخلاق و مؤلفه‌‏های لایه سوم متشکل از ولایت،‌ استقلال، آزادی، مدیریت،‌ عدالت، معیشت،‌ امنیت، سلامت و آبادانی است.

وی گفت: الگوی مفهومی ارائه شده،‌ یک مدل «‌فکرمحور» و «حکمت‌بنیان» است. تفکر و تعقل همواره در همه مؤلفه‌‏ها و عرصه‌ها در مقام نظر و عمل حضور دارد، در نتیجه باید گفت الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت،‌ یک الگوی «حکمت‌بنیان» است. از بین این مؤلفه‌‏های 14‏گانه، وجهه غالب و اصلی در پنج مؤلفه،‌ وجهه معنوی- فرهنگی است و وجهه غالب و اصلی در 9 مؤلفه،‌ مادی- تمدنی می‏ باشد. این الگو در حقیقت ابعاد مختلف وجود روحانی و جسمانی انسان را در بُعد فردی و اجتماعی نشان می‏دهد. انسان، حقیقت واحدی است که وجوه و ابعاد و لایه‌‏های متکثر آن، هر کدام مظهری از حقیقت اوست. در‏هم تنیدگی، یکپارچگی و ارتباط متقابل معنا و ماده، فرهنگ و تمدن، روح و جسم و باطن و ظاهر انسان، در این الگو متبلور است.
عضو اندیشکده فرهنگ الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت ادامه داد: «عرصه زندگی» ‌همان لایه سوم را تشکیل می‏دهد. زندگی اجتماعی با نگاه اسلامی،‌ برآیندی از مؤلفه‌‏های نُه‏گانه‌ای است که در لایه سوم این الگو ذکر شده است. عمران و آبادانی و سازندگیِ فیزیکی و مادی که آخرین مؤلفه است، در عین حال می‏ تواند و باید نشانگر حکمت، تفکر، ایمان و سایر مؤلفه‌‏ها باشد. به همین ترتیب هر کدام از مؤلفه‌‏های زندگی باید ارتباط معنوی و وجودی خود را با مؤلفه‌‏های لایه‌‏های اول و دوم حفظ کند. تقویت و تعمیق این رابطه تدریجی است و حاصل تجربه ‏ها و پژوهش‏ها و خلاقیت‌‏های متعالی انسان.
ذوعلم ادامه داد: پیشرفت در زندگی و عینیت، نمود پیدا می‏کند بنابراین جامعه به درستی انتظار دارد که در زندگی خود هر چه بیشتر، همسو‏تر و عمیق‏تر،‌ پیشرفت عینی را مشاهده و لمس کند. اما این انتظار بدون توجه به «ریشه ‏ها»، «باطن»، «معنی»، «فرهنگ» و «تربیت» قطعاً برآورده نخواهد شد. ریشه‏ ها و باطن و پشتوانه حقیقی «زندگی»، مؤلفه‌‏های پنج‏گانه در لایه‌‏های اول و دوم است. این مؤلفه‌‏ها در انسان‏ها،‌ ساختارها،‌ فرآیندها،‌ مدیریت‏ها،‌ قوانین و مقررات،‌ روش‏ها ... و بالاخره در همه «بود»ها و «نمود»های فردی و اجتماعی،‌ بدون تأخیر و تواکل و فراکنی باید تقویت- یا آغاز- شود. آحاد جامعه: نخبگان،‌ مدیران،‌ سیاست‏گذاران،‌ فعالان اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و اجتماعی،‌ معلمان،‌ روحانیان، زنان،‌ جوانان،‌ کارگران، کشاورزان، بازاریان ... همه و همه و هر یک نفر به نوبه خود در این مسیر،‌ مؤثر و مسئول‏اند.

وی اظهار داشت، از این الگو یا مدل مفهومی برمی‏ آید که دستگاه‏ها و نهادهای جامعه به دو بخش مهم تقسیم می‏شوند که عبارتند از دستگاه‏ها و نهادها و مراکز علمی،‌ فرهنگی، فکری،‌ تبلیغی، دینی،‌ تربیتی، آموزشی،‌ رسانه‏ای ... و دستگاه‏ها، نهادها و مراکز اقتصادی،‌ صنعتی،‌ کشاورزی، خدماتی،‌ عمرانی،‌ امنیتی،‌ انتظامی،‌ نظامی،‌ سیاسی،‌ اجتماعی. نکته اول این که جامعه و حاکمیت، زیرساختی بودن و ریشه‏ای بودن دستگاه ‏ها و نهادها و مراکز قسم نخست را به خوبی درک کنند و در عمل بدان ملتزم باشند. دومین نکته اینکه این دو قسم نمی‏ توانند از هم بیگانه باشند و هر کدام در مورد پیشرفت و ارتقای دیگری نقش و وظیفه دارد و نکته سوم،‌ ضرورت اتخاذ رویکرد فرهنگی و آموزشی و تربیتی در پیشرفت جامعه است. الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، بر مدار «تربیت» می‏ چرخد و تا زمانی که مجموعه‌‏های قسم اول نسبت به مؤلفه‌‏های پیشرفت احساس وظیفه‏ ای نکنند و وارد میدان نشوند؛‌ تحقق اهداف، بعید بلکه ناممکن می‌کند‏.

عضو اندیشکده فرهنگ الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، یادآور شد: از هم اکنون هر بخش و دستگاه و مجموعه‏ای می‏تواند بر اساس این الگوی مفهومی بازتعریفی از رسالت و مسئولیت خود داشته باشد و جایگاه و رسالت خود را در ذیل این الگوی مفهومی بازخوانی کند. بر اساس این الگو،‌ تلقی‏ها، چشم‏اندازها و طرح‌‏های بخش‏ها و عرصه‌‏های مختلف،‌ باید بازخوانی و اصلاح شوند.  

ذوعلم خاطرنشان کرد: ترتب و ترتیب مؤلفه‌‏های نه‌گانه پیشرفت در عرصه زندگی در الگوی ارائه شده باید مورد لحاظ قرار گیرد. «ولایت» مؤلفه محوری و تضمین‏کننده پیشرفت است که ریشه در مؤلفه‌‏های تعقل و ایمان دارد. پشتوانه عقلانی و وحیانی این مؤلفه از بُعد نظری و محوریت آن در توازن و پیوند و تحقق مؤلفه‌‏های پیشرفت از بُعد عملی نکته بسیار مهمی است. «مدیریت» مؤلفه دوم است که بر اساس شاخص‌‏های «ولایت» باید تعریف شود. توانمندی و صلاحیت‌‏های فکری و علمی و اجرایی و اخلاقی مدیران، سازوکارهای مدیریتی جامعه بر اساس علم و اخلاق و انسجام و هوشمندی در مدیریت بخش‌‏های مختلف کشور،‌ مؤلفه سرنوشت ‏سازی است که همه مؤلفه‌‏های دیگر را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد.  

وی افزود: استقلال و آزادی دو مؤلفه مهم بعدی‏ اند که در شعارهای انقلاب اسلامی ایران مطرح بوده و در متن زندگی، دو مؤلفه پیشرفت است. «عدالت» و «معیشت» مؤلفه‌‏های بعدی‏اند که اگرچه با یکدیگر پیوند دارند، ولی هیچ‏کدام به دیگری محدود نمی‏شود. «عدالت» اگرچه از جهتی بر همه مؤلفه‌‏های دیگر حاکم است و به عنوان محور «اخلاق» در ردیف مؤلفه‌‏های لایه دوم قرار دارد ولی در مؤلفه‌‏های زندگی که در شمار مؤلفه‌‏های لایه سوم است تبلور اجتماعی و اقتصادی آن مدنظر است.  

عضو اندیشکده فرهنگ الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت ادامه داد: «سلامت» و «امنیت» نیز مؤلفه‌‏های بعدی است و بالاخره عمران و آبادانی عینی‏‌ترین وجه پیشرفت است که به گونه‏ ای باید در راستای تعمیق و تحقق سایر مؤلفه‌‏ها قرار داشته باشد، وگرنه به خودیِ خود نمی‏تواند مؤلفه پیشرفت تلقی شود. این مؤلفه‌‏ها به همین ترتیب نباید یکدیگر را تهدید یا تحدید کنند و این تنها در صورتی است که در یک شبکه مفهومی و منسجم با یکدیگر دیده شوند. به‌ ویژه خاستگاه اساسی همه این مؤلفه‌‏ها،‌ مؤلفه‌‏های پنج‏گانه لایه اول و دوم هستند که تبیین نظری و تعامل عملی این مؤلفه‌‏ها را تضمین می‌کند.

ذوعلم گفت: این الگوی مفهومی، مبنای تدوین و تولید الگوهای خُردِ بخشی،‌ منطقه‏‌ای و دستگاهی است. بدین معنی که بر اساس اقتضائات محیطی و آسیب‏ها و امکانات و ظرفیت‌‏های بالقوه و بالفعل و نیز آمایش منطقه‏‌ای که با مطالعات تخصصی به دست می‏ آید و بر مبنای سنخیت و کارکرد اصلی هر یک از دستگاه‏ها و بخش‏ها تدوین الگوی مفهومیِ خرد آنها را جهت می‏بخشد. مناطق و استان‏ها با تفاوت‌‏های طبیعی،‌ انسانی،‌ قومی،‌ فرهنگی،‌ مذهبی ... نیاز به الگوهای خُرد پیشرفت دارند به‏ گونه‏ای که ضمن تأمین بهینه و بیشینه خواست‏ها و نیازها، چگونگی کنشگری آنان را در پیشرفت کلان «ایران اسلامی» ترسیم کند. بازنگری و بازآفرینی ساختار مدیریت کلان کشور با توجه به جهت‏ گیری‌‏های مطلوب و در راستای اصلاح نظام دیوانی و ارتقاء بهره‏وری،‌ اگرچه عمدتاً‌ در ذیل مؤلفه «مدیریت» و با لحاظ اقتضائات مؤلفه‌‏های دیگر باید دیده شود،‌ ولی بر اساس مدل مفهومی ارائه شده، می‏ توان سامان‏دهی و چابک‏سازی مجموعه تشکیلاتی کشور را از هم‏اکنون آغاز کرد.

وی تاکید کرد: در این کلام سعی شد تصویری جامع و واضح از مؤلفه‌‏های جامعه پیشرفته که بتواند در طراحی و تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت راه روشنی را نشان دهد،‌ ارائه شود. این تصویر در مدل سه لایه‏ای که هر لایه الهام‏ب خش و هدایت‏ کننده لایه بعدی است،‌ مجموعاً 14 مؤلفه‏ را در تحقق پیشرفت مطلوب معرفی می‏کند. لحاظِ ارتباط شبکه‏ای بین این مؤلفه‌‏ها و محوریت «تفکر و حکمت و عقلانیت» در میان آنها ویژگیِ «حکمت‏‌بنیان» بودن الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی را برجسته می ‏سازد.
 
عضو اندیشکده فرهنگ الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بیان کرد: تفسیر و تبیین هر یک از مؤلفه‌‏ها بر اساس جایگاه آن در این مدل و با توضیح نوع رابطه‏ ای که با هر یک از مؤلفه‌‏های دیگر دارد،‌ و بر مبنای آن،‌ طراحیِ‌چشم‏ انداز و راهبردهای کلان هر مؤلفه نخستین اقدامی است که پس از این باید انجام پذیرد. اقدام بعدی، بررسی شرایط و اقتضائات و ظرفیت‌‏های کنونی کشور،‌ وضعیت آینده در منطقه و جهان،‌ تلفیق مطالعات محیطی و پژوهش‌‏های موجود برای ترسیم و طراحی چشم‏انداز و راهبردهای کلان پیشرفت کشور در هر یک از مؤلفه‌‏ها است که می‏تواند در کارگروه‌‏های تخصصی و با استفاده از ظرفیت و مشارکت مراکز علمی و تحقیقاتی مرتبط و با مدیریت و نظارت و هدایت علمی شورای عالی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت انجام پذیرد.
در عین حال این مدل، الهام‏بخش ساختارِ‌ اندیشگاه الگوی مطلوب است و اندیشکده‏ها بر اساس این مؤلفه‌‏ها سامان می‏یابد.  

ذوعلم بیان کرد: مقولاتی همچون عبادت، هنر،‌ فرهنگ، سیاست،‌ تربیت، ورزش،‌ اوقات فراغت و ... در بطن و متن الگویی که در این مقاله ارائه شده است، وجود دارد و با تأمل در این مؤلفه‌‏ها و ترکیب و تألیف برخی با یکدیگر،‌ جایگاه این مقولات ظاهر می‏شود. مثلاً‌ «عبادت»،‌ اولاً مؤلَّف از ایمان و عمل است. یعنی بخشی از ترکیب ایمان و عمل که در عرصه رابطه خاص و شخصی انسان با خدا بروز می‏یابد،‌ به عبادت تعبیر می‏شود. ثانیاً‌ رویکرد عبادی،‌ با توجه به «ایمان» و مفاهیم نهفته در آن،‌ رویکرد عامی است که در همه مؤلفه‌‏های پیرامونی مندرج و منتشَر است. آیا «مدیریت» با قصد قربت ناشی از ایمان عمیق،‌ خود مصداقی از عبادت نیست؟ آیا به اقتضای ««اِن الکادَ عَلی عَیالِه مِن حَلال، کَالمُجاهِدِ فی سَبیلِ الله»، مؤلفه معیشت خود مصداقی از عبادت به معنای عام نیست؟ چه بسا تفکیک «عبادت» از سایر مؤلفه‌‏ها،‌ پرسش‏ها و بدفهمی‌‏های موهمِ نگاه سکولاریستی را ایجاد کند که در این الگو از چنین پیامدی پیشگیری شده است.  

وی افزود: همچنین سایر مقولاتی که اشاره شد،‌ باید توضیح داده شود که چگونه مندرج در همین الگوی 14 مؤلفه‏ا ی است. مقوله «سبک زندگی» از مقوله‌‏های مهمی است که اخیراً مورد تأکید مقام معظم رهبری قرار گرفت و برخی از مهم‏ترین ابعاد آن توسط معظم له تبیین شد. به نظر می‏رسد بر اساس پنج مؤلفه لایه مرکزی و لایه میانی الگوی ارائه شده در این مقاله،‌ می‏توان سبک زندگی توحیدی و مطلوب را استخراج و استنباط کرد. زندگی عقلانی و فکورانه که روش و منش آن بر اساس ایمان به مبدأ و معاد و درک حضور خداوند متعال شکل گرفته و در ابعاد رفتاری و نگرشی و ارزشی،‌ نه تقلیدی و سکولاریستی،‌ که طبعاً‌ بر اساس ارزش‌‏های قرآنی و سیره نبوی و علوی ترسیم شده است. در عین حال در گام‌‏های بعدی،‌ باید با غور و تأمل بیشتر فرآیند طراحی و تدوین الگوهای خردِ پیشرفت مناطق کشور و وظایف و رسالت دستگاه‏ها و مراکز برای تحقق چشم‏انداز پیشرفت در مؤلفه‌‏های 14‏گانه و نقشه راه دقیق آن،‌ ترسیم شود.
انتهای پیام

  • چهارشنبه/ ۲۹ دی ۱۴۰۰ / ۰۰:۱۲
  • دسته‌بندی: اندیشه امام و رهبری
  • کد خبر: 1400102821437
  • خبرنگار :