در کرسی آزاداندیشی اساتید و دانشجویان بررسی شد

راهکارهای گسترش فضای تعامل، تضارب آرا و هم‌اندیشی در استان آذربایجان شرقی

کرسی‌ آزاداندیشی اساتید و دانشجویان با عنوان «راهکارهای گسترش فضای تعامل، تضارب آرا و هم‌اندیشی» با همکاری مرکز ملی گفت‌وگو، مناظره و آزاداندیشی دانشجویان ایران و معاونت فرهنگی سازمان جهاد دانشگاهی استان در قالب «طرح حکمت» در دانشگاه تبریز برگزار شد.

در این جلسه حجت‌الاسلام دکتر علیزاده، معاون فرهنگی اجتماعی دانشگاه تبریز، دکتر سید علی فارغ، معاون فرهنگی، اجتماعی و دانشجویی دانشگاه هنر اسلامی تبریز و دکتر صادق ملکی آوارسین، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز به بیان دیدگاه‌های خود پرداختند.

حجت‌الاسلام سعید علیزاده عضو هیأت ‌علمی دانشگاه تبریز در ابتدای این جلسه با بیان اینکه باید قبول کرد که بحث کرسی‌های آزاداندیشی تاکنون زمین مانده و حقش ادا نشده‌ است، گفت: البته به‌صورت شکلی و مبتنی بر آیین‌نامه‌های ابلاغی به دانشگاه‌ها کارهایی انجام‌شده است و باید از اساتیدی که پیشتاز این بحث بودند بدون این‌که الگویی داشته باشند، تشکر کنیم.

وی ادامه داد: متأسفانه اهداف عالی و بلندی که وجود داشت، محقق نشده‌است و ما باید در این جلسات ضمن داشتن صراحت گفتار، حقایق و واقعیت‌ها را کتمان نکرده و محافظه‌کاری را کنار بگذاریم چراکه اگر عده‌ای پیدا نشود که برای برگزاری این جلسات سینه خود را سپر کند، عده‌ای دیگر خواهند بود که به‌ظاهر و به‌صورت صوری این کار را انجام خواهند داد؛ لذا یک‌بار برای همیشه باید اساتید، دانشجویان و کسانی که دست‌اندرکار این کرسی‌ها هستند، پیش‌قدم شده و جلو بیایند و الگویی را بدون افراط و تفریط ارائه دهند.

وی در خصوص تفاوت عقب ماندگی و عقب مانده شدگی گفت: بعضی‌ها معتقد هستند که ما از کشورهای پیشرفته دنیا عقب‌مانده هستیم اما من معتقد هستم که ما از فرهنگ ایرانی- اسلامی، قانون اساسی، ارزش‌های دینی، اجتماعی و سیاسی و در نهایت از رهبری و ولایت عقب مانده‌ایم اما همواره سنگ طرف‌داری و عشق به رهبر را به سینه می‌زنیم.

حجت الاسلام علیزاده با بیان اینکه رهبر معظم انقلاب، کرسی‌های آزاد اندیشی را عاملی برای رشد، تعالی و پیشرفت جامعه می‌دانند، افزود: یکی از دغدغه‌های مهم رهبر انقلاب این است که آیا بودجه و سرانه‌ی فرهنگی که در دانشگاه‌ها وجود دارد، تنها متعلق به قشر خاصی است که در تشکل‌ها حضور دارند؟ و ایشان معتقد هستند که باید سایر اقشار نیز درگیر موضوعات شوند؛ همچنین ایشان تاکید دارند که متولیان آموزش و پرورش باید دانش‌آموزان را از همان دوران ابتدایی آغاز تربیت علمی افراد، آنها را انسان‌هایی آزاداندیش، آزادی‌خواه و عدالت‌طلب تربیت کنند.

وی ادامه داد: رهبر انقلاب به دانشجویان تاکید می‌کنند که کرسی‌های آزاداندیشی را هرچه بهتر برگزار کنند چراکه برگزاری بهتر و بیشتر کرسی‌های آزاداندیشی موجب مشارکت سایر دانشجویان نیز می‌شود.

وی با بیان اینکه دانشجویان هر تشکل باید دانشجویان دیگری مانند خود را در تشکلی که در آن حضور دارند تربیت و تکثیر کنند، تاکید کرد: در کرسی‌های آزاداندیشی ابتدا باید موضوع آزاداندیشی مورد بحث و نقد قرار گیرد؛ به‌طوریکه رهبر انقلاب نیز تاکید دارند که «آزاداندیشی سوای ولنگاری فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است» و همچنین آزاداندیشی به این معنی نیست که ما میدان را به دشمنانی دهیم که هیچ رحمی به دین، فرهنگ و نظام ما ندارند بلکه آزاداندیشی عبارت است از ایجاد زمینه برای تشخیص حق از باطل.

معاون فرهنگی اجتماعی دانشگاه تبریز با بیان اینکه کرسی‌های آزاداندیشی باید برمبنای گفتمان علمی نخبگان برگزار شود، اضافه کرد: نخبگان باید الگویی برای مردم عادی باشند چراکه اگر نخبگان نتوانند در کنار یکدیگر تعامل داشته و به بحث و گفت‌وگو بپردازند، نمی‌توانیم از مردم عادی انتظاری داشته باشیم.

وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: یکی دیگر از مشکلات ما مطرح کردن موضوعات تخصصی در میان عامه مردم است؛ همان‌طور که اخیراً یکی از ائمه جمعه موضوعی تخصصی را در تریبون عمومی مطرح می‌کند و به این توجه نمی‌کند که این‌موضوع در آن جمع موضوعیت دارد یا خیر و همین بحث باعث ایجاد اختلاف بین طرف‌داران و مخالفان می‌شود که متاسفانه بعد از کش‌وقوس‌های فراوان نخبگان و متخصصین وارد عمل می‌شوند درحالی‌که دیگر دیر شده‌است و مردم نسبت ‌به این‌موضوع بدبین شده اند.

وی با تاکید بر اینکه در فضای حاشیه‌ای و اختلافی حرف و گفته‌ی نخبگان شنیده نمی‌شود، اظهار کرد: رهبر انقلاب تاکید دارند که تکلیف آزاداندیشی، تعامل و تضارب آراء در همین کرسی‌ها باید مشخص شود همان‌طور که مرحوم حضرت آیت‌الله بهجت تاکید داشته‌اند که تکلیف حضور قلب نماز در خود نماز باید مشخص شود و هر چقدر همایش، سخنرانی و برنامه‌های فرهنگی در این خصوص برگزار کنیم بازهم نمی‌توان بحث حضور قلب نماز را به‌جز در هنگام نماز مشخص کرد؛ لذا یک قالب باید بتواند از ارزش‌های خود دفاع کند.

این عضو هیأت علمی دانشگاه تبریز گفت: وقتی‌که در کرسی‌های آزاد اندیشی ابرهای علمی به یکدیگر برخورد می‌کنند، باران علمی ایجاد می‌شود اما بعضی از افراد هستند که به دلیل تنبلی و عدم رغبت برای انجام کارهای پرهزینه، معتقد هستند نباید آب از آب تکان بخورد و مخالف برگزاری کارهای پر سر و صدا هستند؛ در حالی‌که ارزشمندترین کارها این است که ما کارهای پرسروصدا را بدون حواشی و با سروصدای کم انجام دهیم تا حقایق مشخص شود.

وی ادامه داد: رهبر انقلاب تأکید می‌کنند که «نمی‌شود نشست‌های تخصصی را در تلویزیون برگزار کرد» چون‌که عده‌ای بازیگر خوبی هستند و می‌توانند به‌خوبی عوام‌فریبی کنند و به نوعی می‌توان گفت نخبگان در فضای عمومی کشته می‌شوند البته ما قصد توهین به فضای عمومی را نداریم اما بر اساس روایت «رُستاق»، حضور عالمان و دانشمندان در روستا و دهستانی که مردانش جاهل و زنانش مکشوف الحجاب هستند، ارزشی ندارد و نخبگان مانند غذای لاشخورها بی ارزش هستند.

وی همچنین گفت: به این دلیل بایداز  نخبگان حمایت کرد که اگر این کار انجام نشود، نخبه و عالم مانند لاشه به این طرف و آن طرف کشانده می‌شود.

دکتر صادق ملکی آوارسین، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز نیز طی سخنانی گفت: افرادی که بنیان‌گذاران انقلاب بودند در سخنرانی‌ها و مکتوبات خود برداشت‌هایی از آزاداندیشی دارند که در بعضی موارد این برداشت‌ها یکسان نیستند و از طرفی نیز برای این‌که این آزاداندیشی در جامعه گسترش و رواج پیدا کند، یکسری الزاماتی را مطرح کرده‌اند که باید زمینه‌ها و شرایطی نیز به وجود بیاید.

وی ادامه داد: درحال‌حاضر علمایی در حوزه‌های علمیه حضور دارند که اعتقادی به حکومت ولایت‌فقیه ندارند لذا تا زمانی‌که این جریان در دانشگاه‌ها و بعضی سازمان‌ها حضور داشته باشند، هرگونه صحبت در خصوص آزاداندیشی و آزادی نقد و بیان را رد می‌کنند؛ چراکه آن‌ها اعتقاد دارند حکومت باید تنها در اختیار امام عصر باشد و دغدغه‌ی آن‌ها صرفاً حفظ دین است ولو این دین در زمان حکومت طاغوت باشد!

وی افزود: یکی از موانع آزاد اندیشی از نظر رهبر انقلاب ، ترس از سلب امتیاز است که رؤسای دانشگاه، مدیران، معاونان دانشگاه، نیروهای حراست و نیروهای گزینش دانشگاه به این موضوع دقت کنند.

عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز در تشریح دلایل ایجاد ترس از سلب امتیاز در افراد گفت: بعضی از افراد می‌ترسند که بعد از اظهار نظر در خصوص مسائل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و قانون‌گذاری، سخنانشان در اختیار نیروهای اطلاعاتی و امنیتی قرار گرفته و این افراد در آینده از امتیازات لازم  برای ارتقاء رتبه و جایگاه محروم شوند.

وی همچنین بیان کرد: یکی دیگر از موانع که رهبر انقلاب تاکید کرده‌اند، بحث سیاست‌زدگی است؛ به‌طوریکه ما یاد نگرفته‌ایم چگونه از حقیقت دفاع کنیم و بیشتر به‌دنبال اثبات برحق بودن خود هستیم و به‌جای این‌که به‌دنبال اثبات حقیقت بر مبنای ارزش‌ها و اصول باشیم، به‌دنبال این هستیم که خودمان را در آن جمع و جلسه اثبات کنیم و زمانی‌که این موضوع جریان پیدا می‌کند هر شخص تصور می‌کند که خودش برحق است و در این مواقع نمی‌توانیم به گفتمان مشترک دست پیدا کنیم.

وی، جمود و تحجر دینی را یکی دیگر از موانع آزاداندیشی از دیدگاه رهبر انقلاب بیان کرد و افزود: پیامبر اکرم(ص) در روزهای آخر عمر شریف‌شان دو امانت گران‌بها یعنی قرآن و اهل‌بیت را به ما سفارش کرده‌اند و در جای‌جای آیات قرآن و احادیث امامان بحث، گفت‌وگو، تعامل و آزادی بیان ذکر شده‌است و جای تعجب دارد وقتی‌که پیامبری به بزرگی حضرت ابراهیم(ع) که دارای جایگاه خاصی بود، از خداوند در مورد زنده شدن مردگان سوال می‌کند ولی ما حاضر نیستیم اجازه دهیم دیگران در خصوص مدیریت‌، رفتار و عملکردمان سوال کنند.

ملکی خاطرنشان کرد: حتی در زمان امامان نیز افرادی بودند که می‌گفتند من خدای شما را قبول ندارم اما امامان با آنها به تندی رفتار نمی‌کردند و ما نیز نباید در مقابل دانشجویانی که تدریس ما را قبول ندارند، به تندی رفتار کرده و نمره شان را کم کنیم و ما نتوانسته ایم دین را از دین داران تفکیک کنیم یعنی عملی که دینداران ما نشان می‌دهند با آنچه که دین ما می‌گوید، خیلی فاصله دارد.

وی ادامه داد: متاسفانه دغدغه اساتید تنها انتقال مفاهیم کتب و جزوات به دانشجویان و حفظ کردن آنها توسط دانشجویان است که در آخر ترم با نمره ۲۰ قبول شده و شاگرد اول کلاس شوند بدون اینکه فضای گفت‌وگو در کلاسها ایجاد شود؛ حتی در منبرها هم اینگونه است و روحانیون بر روی منبر رفته و سخنرانی می‌کنند، بدون اینکه فضای گفت‌وگویی ایجاد شود و حاضر نیستند بعد از اتمام منبر منتظر مانده و اگر مخاطبان سوال یا نقدی دارند، آنها پاسخ دهد.

وی همچنین گفت: در داخل خانه هرموقع خواستیم صحبت کنیم، به ما گفتند«تو بچه ای بنشین سر جایت» و بعد ها هم هر چیزی خواستیم گفتند«تو دیگر بزرگ شده ای» و ما بالاخره نفهمیدیم کی بچگی کردیم و کی بزرگ شدیم.

این عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی تبریز با اشاره به سخنی از شهید بهشتی، ادامه داد: شهید بهشتی نیز معقتد بود که «ما همچنان طرز تفکر و خلق  و خوی استبدادی داریم و این مانعی برای آزاداندیشی شده است»؛ لذا تا زمانی که ما در ادارات و سازمان ها یک فرد زیر دست هستیم، سلطه پذیر هستیم و زمانی که رئیس می‌شویم، سلطه گر هستیم و در دانشگاه نیز زمانی که مدرس ساده بودیم، صحبت‌های ما حتی در صورت جلسات نیز قید نمی‌شد اما وقتی معاون شدیم، همان صحبت های ما در صورت جلسات قید شد و زمانی‌که رئیس دانشگاه شدیم، صحبت های ما علاوه بر قید در صورت جلسه در رسانه ها هم پخش می‌شود یعنی قدرت در اختیار کسانی است که در جایگاه بالا قرار دارند و حرف کسانی که در جایگاه سازمانی و یا حاکمیتی نیستند، شنیده نمی‌شود.

وی افزود: اگر می‌خواهیم آزاد اندیشی اتفاق بیفتد، باید دسترسی صاحب نظران، محققان و پژوهشگران به اطلاعات و داده هایی که در حوره های مختلف وجود دارد، آسان شود؛ متاسفانه ما عادت کرده ایم تنها موضوعات و گزارشات مثبت را ارائه دهیم و کمتر شاهد هستیم که مدیران در گزارش عملکرد خود به رده‌های بالا در کنار اقدامات مثبت خود، ضعف‌ها را نیز گزارش دهند و در این بین اگر کسی به این ضعفها دسترسی پیدا کرده و آنها را بیان کند، اقدام او را علیه دولت و سازمان تلقی کرده و او را به کمیته انضباطی معرفی می‌کنیم که چرا داده‌های سازمانی را منتشر کرده است.

سیدعلی فارغ، معاون فرهنگی، اجتماعی و دانشجویی دانشگاه هنر اسلامی تبریز نیز با بیان اینکه آزاد اندیشی مرکب از دو مفهوم آزادی و اندیشه است، گفت: آنچه که امروز از آزاد اندیشی برداشت می‌شود، وزانت و چربش آزادی بیان بر اندیشه است و اکثر افراد می‌ترسند که نکند بعد از بیان نقطه نظرات آزادی‌شان تحدید شده و به کمیته تخلفات معرفی شوند؛ لذا در کرسی‌های آزاد اندیشی تاکید بر آزادی بیان است تا فرصت اندیشیدن مغتنم شمرده شود.

وی ادامه داد: تنها چیزی که در حصار محدودیت نمی‌گنجد، اندیشه است و ما می‌توانستیم بجای آزاد اندیشی، عبارت اندیشیدن را به‌کار ببریم و نمی‌دانم که چه لزومی داشت مفهومی که فی نفسه آزاد از محدودیت است، به کلمه «آزاد» متعلقش کنیم و گویا دیگر گونه های اندیشه آزاد نیستند در حالیکه ماهیت اندیشه خارج از سایر قیود است که البته من منکر سوگیری های شناختی در اندیشیدن  نیستم اما وقتی همین تعبیر «آزاد اندیشی» را استفاده می‌کنیم، بار معنایی پیدا می‌کند که گویا در کرسی‌های آزاد اندیشی مطالبی مطرح خواهد شد، که قرار نیست در جاهای دیگر مطرح شود.

وی خاطرنشان کرد: متاسفانه به دلیل اینکه در نظام تربیتی (نه تنها در دانشگاه ها بلکه در خانواده) خفقان وجود دارد، وقتی تربیون در اختیار افراد قرار می‌گیرد، گویا قرار است عقده گشایی کنند و به تعبیر رضا خان، حتی حرمت فحش را هم نگه نمی‌دارند که علت این امر تحدید نظرات و تهدید نقدکنندگان است که خروجی این کار از بین  رفتن فرصت مغتنم کرسی آزاد اندیشی که محل فوران اندیشه ها است، می‌شود.

فارغ گفت: متاسفانه همانطور که آقای ملکی هم گفتند، ما تا زمانی که دانشجو و معلم ساده هستیم، حرفمان شنیده نمی‌شود ولی بعد از قرار گرفتن در یک جایگاه مسئولیتی تربیون رسانه ها در مقابل ما قرار داده می‌شود و درواقع در مدیریت، قضاوت  و حتی منبر روحانیون هم کرسی وجود دارد؛ به‌طوریکه قاضی یک جاهلی است که بین دو عالم قرار گرفته است به‌طوریکه شاکی و متشاکی هر دو علم به موضوع دارند و قاضی نسبت به قضیه فی ما وقع جاهل است اما همین قاضی صلاحیت دارد که داوری کند.

وی ضمن قدردانی از سازمان جهاد دانشگاهی برای برگزاری این کرسی آزاد اندیشی، خاطرنشان کرد: این اولین بار است که به همت جهاد دانشگاهی (نه خود دانشگاه که اتفاقا باید کرسی پروری کند) به افرادی که می‌خواهند عالمانه حرف بزند، کرسی داده می‌شود و با وجود اینکه رهبر انقلاب تاکید کرده اند که مدیران باید به در اتاق علما بروند، در عمل این موضوع را نمی‌بینیم.

وی افزود: اگر ما به «کلمة الله هی العلیا» معتقد هستیم و حرف ما نیز «کلمة الله» است، نباید نگران شنیدن حرف‌های دیگران باشیم و در واقع ما زمانی از استماع اقوال اغیار نگران هستیم که یکی از این دو مقدمه رعایت نشود یعنی ما به «کلمة الله هی العلیا» اعتقاد نداریم یا حرف ما «کلمة الله» نیست چرا که اقتضای «هی العلیا» بودن «کلمه الله» این است که بقیه اقوال اغیار منکوب می‌شوند و ضمن تایید سخنان آقای علیزاده مبنی بر اینکه اکثرا ترجیح می‌دهیم که کرسی‌های آزاد اندیشی شامل حرف‌های بی سر و صدای غیر شائبه برانگیز باشد، متاسفانه این چالش در استان ما بیشتر است.

حجت الاسلام علیزاده در بخش دوم سخنان خود با اشاره به بیانات رهبر انقلاب که مبتنی بر آیه ۱۲۵ سوره نحل، گفت: «ادع الی سبیل ربک» در این آیه اصل موضوعی و جهتی برای دعوت است و در واقع کرسی‌های آزاد اندیشی نیز قالب دعوت به سمت حق و حق گویی است و تنها خط قرمزی که در نظام جمهوری اسلامی ایران وجود دارد، همین جهت دعوت است و گاها ما به لحاظ نظری باورهایی داریم و سکولار نیستیم اما در عمل به صورت سکولار عمل می‌کنیم لذا جهت دعوت در کرسی آزاد اندیشی فراتر از «کلمه الله هی العلیا» نیست و اینطور نیست که جهت دعوت را آزاد بگذاریم  و خلاف جریان الله اتفاقاتی بیفتد.

وی ادامه داد: در خصوص بحث عدم مقبولیت حکومت توسط عده ای و اینکه آنها معتقد هستند که حکومت اسلامی تنها توسط امام زمان (عج) برپا خواهد شد، همین افراد حاکمیت ولی فقیه را بر اساس مبانی علمی خود قبول دارند حتی وقتی به نسخه اصلی کتب علمایی مانند شیخ انصاری و مرحوم آیت الله خویی مراجعه می‎کنیم، این موضوع را خواهیم دید.

وی در خصوص موانع آزاد اندیشی نیز گفت: واقع گرایانه ترین مانع، بحث ترس افراد است و اگر خیلی راحت حرف بزنیم، افراد از دانشکده الهیات، حراست،  رؤسا و مدیران دانشگاه می‌ترسند که البته موضوع قابل بحث عبارت است از اینکه این افراد می‌ترسند یا احساس ترس می‌کنند و اگر واقعا دلیلی برای ترس وجود داشته باشد، افراد و نهادهایی  که نام بردم، باید مانع از ایجاد احساس ترس شوند.

معاون فرهنگی و اجتماعی دانشگاه تبریز با بیان اینکه ستون فقرات جمعی بودن کارها، بحث ارتباطات است، اظهار کرد: کرسی های آزاد اندیشی به این معنا که مد نظر ما است، از زمان امام جواد(ع) به وجود آمده است و ایشان سخنرانی ها و منبرها را از حالت تک بعدی به حالت جمعی تغییر دادند لذا گاهی نبود ارتباطات باعث ایجاد احساسات ناهمگون از یکدیگر می‌شود.

وی ادامه داد: در بحث دسترسی به اطلاعات نیز می‌توانیم بولتن های علمی را بجای دلالان اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، به دست نخبگان بدهیم و ما باید برای جدا کردن حق از غیر حق به دنبال دیتاهای علمی باشیم و این موضوع اکنون در دست دلالانی است که به صورت رانت استفاده می‌کنند.

ملکی هم در بخش دوم سخنان خود بیان کرد: علامه امینی برای اثبات واقعه غدیر تنها به سراغ منابع شیعی نرفت بلکه مواضع ناسازگار با این ایدئولوژیک را هم مطالعه کرد و ما نیز اگر می‌خواهیم به‌درستی حقیقت را تشخیص دهیم، باید به همه مواضع دسترسی داشته باشیم؛ همانطور که شهید مطهری نیز گفته بودند که به ماتریالیست ها در دانشکده الهیات کرسی دهیم تا صحبت کنند و با مواضع آنها آشنا شویم.

وی با تاکید بر اینکه تفاوت اندیشیدن و حقیقت ورزی با هوچی گری، خاطرنشان کرد: هوچی‌گری همانا بزدلی فکری است و کسانی که هوچی گری می‌کنند، اندیشه‌ی قوی و پایه‌های فکری محکمی ندارند.

وی با اشاره به آیه ۱۳۹ سوره آل عمران گفت: مشکل ما این است که آنچه که به آن علم داریم، با اعتقاد و باورهای قلبی ما ارتباط ندارد و چون به عمل صالح تبدیل نمی‌شود، یک نوع دکان بازی محسوب می‌شود که هرکس فقط دریافت‌های ناقص خودش را بیان خواهد کرد؛ البته  مختلف بودن تحلیل ها اشکالی ندارد ولی باید براساس معیارهایی باشد؛ همانطورکه در اعمال طواف مکه معیار برای همه یکسان است و فرقی نمی‌کند فرد طواف کننده چه کسی و با چه مسئولیتی باشد. لذا در حوزه اندیشه هم باید ملاک و معیار داشته باشیم.

عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی تبریز تاکید کرد: نباید در آزاد اندیشی فرصت طلبی کرد بلکه باید صداقت و صراحت فکری داشت چراکه کرسی های آزاد اندیشی برای به کرسی نشاندن حرفها نیست و هدف این است حتی کسانی که تفکرات التقاطی دارند، از طریق این کرسی‌ها خودشان را اصلاح کنند؛ لذا کرسی‌های آزاداندیشی فضای بین شاکی و متشاکی نیست بلکه فضای گفتگو و تعامل است تا بتوانیم اشتباهات خود را اصلاح کنیم.

وی ادامه داد: موضوع دیگر این است که ما باید در کرسی‌های آزاداندیشی از شواهد و مستندات استفاده کنیم نه از احساسات عواطف و گرایشات شخصی خود؛
ملکی خاطرنشان کرد: متأسفانه افراد تفاوت بین دانایی و دانندگی را نمی‌دانند و ما در کرسی‌های آزاداندیشی به‌دنبال دانایی محوری هستیم نه دانندگی محوری و باید فهم دقیق عناصر موضوع، تحلیل عناصر و ترکیب عناصر در آن موضوع مورد توجه شرکت‌کنندگان در کرسی‌های آزاداندیشی قرار گیرد.

فارغ نیز در بخش دوم سخنان خود با بیان اینکه اندیشه و تفکر مبانی قوی و متقنی  دارد، گفت: یک شیوه دستیابی به‌حقیقت، کنار هم قرار دادن داشته‌ها و آگاهی‌ها برای سیر از سمت مجهول به معلوم است.

وی ادامه داد: ما یک قالبی تحت عنوان کرسی‌های آزاد اندیشی ایجاد کرده ایم تا افراد تفکرات و نظرات خود را بیان کرده و اندیشه‌های التقاطی خود را اصلاح کنند اذا اگر این قالب را قبول کردیم نباید به افراد برچسب هوچی‌گری بزنیم  و اگر ما کرسی آزاداندیشی را پذیرفتیم، بی‌انصافی است اگر بگوییم آزادی منحصراً در ساحت اندیشه قرار دارد و نباید به بیان تسری پیدا کند.

وی تاکید کرد: ما باید آزادی را در فرمت کرسی‌های آزاداندیشی، برای افکار مخالف نیز قائل شویم و ارزشی ندارد صرفاً برای افکار موافق فرصت قائل شویم و این‌که نباید بر خلاف هنجارها صحبتی شود، تنها در عرصه عمومی قابل‌قبول است.

معاون فرهنگی، اجتماعی و دانشجویی دانشگاه هنر اسلامی تبریز ادامه داد: به‌عنوان مثال اگر موضوع آلودگی هوا را در یک محیط عمومی به گردن یکی از مجموعه‌های صنعتی بیندازیم، تشویش ایجاد می‌کند اما اگر همین موضوع و یا بحث کارآفرینی نظام برای فارغ‌التحصیلان دانشجویی را  در یک محیط عالمانه و تخصصی مطرح نکنیم، تمامی کسانی که آزادی را در بیان برای آنها قائل نبودیم، به یک تهدید تبدیل می‌شوند و در این هنگام دیگر اندیشه به دردمان نمی‌خورد و باید به سراغ قوه قهریه برویم لذا من ساحت آزادی را برای مخالفان قائل هستم چراکه موافقان محدودیتی برای بیان ندارند.

وی همچنین گفت: پیامبر گرامی اسلام مانند طبیبی دور شهر را می‌گشت و مشکلات را احصاء می‌کرد اما اکنون افراد خنثی و بی‌دغدغه سلسله مراتب مدیریتی را سیر می‌کنند و اگر کسی تاکنون بی‌سروصدا بود و به‌یک‌باره رونمایی می‌شود، معلوم است که سیر سلسله‌مراتب مدیریتی را طی نکرده‌است.

شهین فرخی دانشجوی دکتری معماری اسلامی دانشگاه هنر اسلامی تبریز نیز طی سخنانی گفت: دانشجویان در حال حاضر در وضعیتی قرار دارند که انگیزه‌ شان برای حضور در فضاهای آزاد اندیشی کم شده است و لذا باید بسترهای لازم برای ایجاد انگیزه در دانشجویان جهت حضور در این فضاها ایجاد شود.

وی ادامه داد: متأسفانه دانشجویان به دلیل ترسی که وجود دارد، نمی‌توانند صحبت‌های خود را بیان کنند و به نوعی ترس بعد از بیان وجود دارد در حالیکه دانشجو نباید احساس کند که بعد از اتمام جلسه و بیان نقطه‌نظراتش، با او برخورد انضباطی خواهد شد.

وی خاطرنشان کرد: متأسفانه اکثر دانشجویان خود را در داخل دوقطبی انقلابی و ضدانقلابی قرار می‌دهند و اکثر دانشجویان اعتمادبه‌نفس خود را به دلیل برچسب‌هایی که احتمالاً به آن‌ها زده خواهد شد، از دست می‌دهند.

فرخی همچنین گفت: در کنار این موارد یک نوع محافظه‌کاری در مسئولان دانشگاه‌ها نیز وجود دارد که فقط قصد این را دارند که دانشجویان در حالت سکون بمانند که این تفکر دانشجویان را در حالت منفعلانه قرار می‌دهد.

طاها امانی نماینده تشکل جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تبریز نیز اظهار کرد: موضوع مهم حفاظت و حراست از نتایج به‌دست‌آمده از کرسی‌های آزاداندیشی است؛ به‌طوری‌که اگر این نتایج که توسط متخصصین، دانشمندان و عالمان به‌دست‌آمده است، به‌نحو احسن در اختیار عوام قرار نگیرد پس‌از مدتی تمامی نتایج به فراموشی سپرده شده و گویا این جلسات صرفاً نمایشی است.

علی روستایی مسئول تشکل انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز نیز بیان کرد: سوال من از آقای ملکی این است که بگویند که مقصودشن از التقاطی چیست چون که بعضی از تشکل‌ها نیز سایر تشکل‌های دانشجویی را با ‌عنوان التقاطی خطاب می‌کنند.

وی ادامه داد:  اشاره شد که شهید مطهری گفته بودند حتی ماتریالیست‌ها را به گفت‌وگو دعوت کنیم؛ به نظر من ماتریالیست تر از کسی که دغدغه مردم را صرفاً نان و غذا می‌داند، وجود ندارد و کسی که می‌گوید دغدغه مردم موسیقی نیست بلکه نان و غذا است، خودش ماتریالیست است.

وی افزود: اصلی‌ترین چیزی که باید در جامعه پیاده کنیم «لااله‌الاالله» است و وقتی‌که این‌موضوع را در جامعه پیاده کردیم یعنی فقط باید در مقابل خداوند تعظیم کنیم، بعد از این امر به‌راحتی می‌توانیم موضوعات و اشخاص مختلف را نقد کنیم چراکه از دل این نقدها می‌توانیم راهی برای پیشرفت جامعه و کشور پیدا کنیم.

مسئول تشکل انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز ادامه داد: متأسفانه درخصوص بحث امنیت برداشت‌های مختلفی وجود دارد البته تاکنون در دانشگاه علوم پزشکی که در دولت قبلی و چه در دولت فعلی هیچ مشکلی از بابت فعالیت‌های سیاسی و تشکلی برای دانشجویان وجود نیامده‌است اما نیروهای حراست باید این را بدانند همان‌طور که برای حفظ و حراست دانشگاه، کارکنان و اساتید وظیفه دارند، در حراست از دانشجویان نیز وظیفه دارند و نباید اجازه دهند به دانشجویان برچسب زده شود و کسانی که به دانشجویان منتقد برچسب می‌زنند موجب از بین رفتن اعتمادبه‌نفس آن‌ها می‌شوند.

ملکی  در پاسخ به سوال مسئول تشکل انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز گفت: هر علم برای خودش مبانی فلسفی دارد و ما هر روشی را که در آن علم به کار می‌گیریم براساس همان اصولی است که از مبانی فلسفی استخراج کرده ایم؛ لذا به تفکری التقاطی می‌گوییم که از هر مکتب و نظریه‌ای قسمتی را استخراج  کرده و درنهایت ترکیبی از آن را به‌عنوان نظریه اسلام عنوان می‌کند و لذا ما به این افراد می‌گوییم اگر شما قصد دارید تفکر دینی را بیان کنید این تفکر دینی یک مبنا دارد و از آن مبنا اصولی مشخص استخراج می‌شود.

وی در خصوص برچسب زدن به افراد نیز بیان کرد: ما براساس فرهنگ دینی خود حق نداریم به کسی برچسب، تهمت و افترا بزنیم و اگر کسی از بین مسلمانان این کار را انجام می‌دهد نباید به‌عنوان دین و یا اسلام تلقی کنیم؛ البته اگر تفکر، اندیشه و نظر ما کاملاً بر اساس اصول الهی باشد، تعریف و یا تخریب هیچ‌کسی در ما تاثیر نخواهد گذاشت.

فارغ نیز در پاسخ به صحبت های نماینده تشکل جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تبریز گفت: نباید از کرسی‌های آزاد اندیشی توقع ایجاد نتایج و بازخورد زود بازده را داشته باشیم چراکه ما سال‌های زیادی در حوزه اندیشیدن عقب هستیم و این کرسی‌های آزاداندیشی یک تمرین است.

وی ادامه داد: مهم‌ترین خروجی کرسی‌های آزاداندیشی این است که یاد بگیریم به همدیگر توهین نکنیم، برچسب نچسبانیم و با یکدیگر تعامل و گفت‌وگو داشته باشیم  که من از این بابت نمره قابل‌قبولی به سازمان جهاد دانشگاهی می‌دهم چراکه تاکنون تفکری وجود داشت که دگراندیشی را مجرم  تلقی می‌کرد.

حجت السلام علیزاده در قسمت پایانی این جلسه در جمع بندی صحبت های مطرح شده گفت: هرگونه برچسب زدن، هزینه‌های انتقاد و آزاداندیشی است و البته طبق آیات قرآن و روایات ما نباید خودمان را در مظان اتهام قرار دهیم  و در خصوص بحث التقاط شاید افرادی که این عنوان را به بعضی افراد دیگر می‌زنند شناخت ناقصی دارند اما ما باید بیان کنیم که تفکرات ما در یک موضوع براساس چه مبنایی است و اگر آن مبنا مشخص شد معلوم می‌شود که ما التقاطی هستیم یا خیر.

علیزاده در پایان این جلسه به‌عنوان حسن ختام، پاسخ رهبر انقلاب به نامه جمعی از دانش‌آموختگان و پژوهشگران حوزه علمیه را قرائت کرد:

«بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم‌

فرزندان‌ و برادران‌ عزیز

با همه‌ مضمون‌ نامه‌ شما موافقم‌ و از شما و همفکرانتان‌ در حوزه‌ و دانشگاه‌ می‌خواهم‌ که‌ این‌ ایده‌ها را تا لحظه‌ عملی‌ شدن‌ و ثمر دادن‌، هر چند دراز مدت‌، تعقیب‌ کنید. نه‌ مأیوس‌ و نه‌ شتابزده‌، اما باید این‌ راه‌ را که‌ راه‌ شکوفائی‌ و خلاقیت‌ است‌ به‌ هر قیمت‌ پیمود.

این‌ انقلاب‌ باید بماند و برنامه‌ تاریخی‌ و جهانی‌ خویش‌ را به‌ بارنشاند و همین‌ که‌ این‌ عزم‌ و بیداری‌ و خودآگاهی‌ در نسل‌ دوم‌ حوزه‌ و دانشگاه‌ نیز بیدار شده‌ است‌، همین‌ که‌ این‌ نسل‌ از افراط و تفریط، رنج‌ می‌برد و راه‌ ترقی‌ و تکامل‌ را نه‌ در «جمود و تحجر» و نه‌ در «خودباختگی‌ و تقلید»، بلکه‌ در نشاط اجتهادی‌ و تولید فکر علمی‌ و دینی‌ می‌داند و می‌خواهد که‌ شجاعت‌ نظریه‌پردازی‌ و مناظره‌ در ضمن‌ وفاداری‌ به‌ اصول‌ و اخلاق‌ و منطق‌ در حوزه‌ و دانشگاه‌، بیدار شود و اراده‌ کرده‌ است‌ که‌ سؤالات‌ و شبهات‌ را بی‌پاسخ‌ نگذارد، خود، فی‌نفسه‌ یک‌ پیروزی‌ و دستاورد است‌ و باید آن‌ را گرامی‌ داشت‌ و آنگاه‌ که‌ نخبگان‌ ما نقطه‌ تعادل‌ میان‌ «هرج‌ و مرج‌» و «دیکتاتوری‌» را شناسائی‌ و تثبیت‌ کنند، دوران‌ جدید آغاز شده‌ است‌.

آری‌، نباید از «آزادی‌» ترسید و از «مناظره‌» گریخت‌ و «نقد و انتقاد» را به‌ کالای‌ قاچاق‌ و یا امری‌ تشریفاتی‌، تبدیل‌ کرد چنانچه‌ نباید بجای‌ مناظره‌، به‌ «جدال‌ و مراء»، گرفتار آمد و بجای‌ آزادی‌، به‌ دام‌ هتاکی‌ و مسئولیت‌ گریزی‌ لغزید. آن‌ روز که‌ سهم‌ «آزادی‌»، سهم‌ «اخلاق‌» و سهم‌ «منطق‌»، همه‌ یکجا و در کنار یکدیگر اداء شود، آغاز روند خلاقیت‌ علمی‌ و تفکر بالنده‌ دینی‌ در این‌ جامعه‌ است‌ و کلید جنبش‌ «تولید نرم‌افزار علمی‌ و دینی‌» در کلیه‌ علوم‌ و معارف‌ دانشگاهی‌ و حوزوی‌ زده‌ شده‌ است‌.

بی‌ شک‌ آزادیخواهی‌ و مطالبه‌ فرصتی‌ برای‌ اندیشیدن‌ و برای‌ بیان‌ اندیشه‌ توأم‌ با رعایت‌ «ادب‌ استفاده‌ از آزادی‌»، یک‌ مطالبه‌ اسلامی‌ است‌ و «آزادی‌ تفکر، قلم‌ و بیان‌»، نه‌ یک‌ شعار تبلیغاتی‌ بلکه‌ از اهداف‌ اصلی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ است‌.

من‌ عمیقا متأسفم‌ که‌ برخی‌ میان‌ مرداب‌ «سکوت‌ و جمود» با گرداب‌ «هرزه‌گوئی‌ و کفرگوئی‌»، طریق‌ سومی‌ نمی‌شناسند و گمان‌ می‌کنند که‌ برای‌ پرهیز از هر یک‌ از این‌ دو، باید به‌ دام‌ دیگری‌ افتاد.

حال‌ آنکه‌ انقلاب‌ اسلامی‌ آمد تا هم‌ «فرهنگ‌ خفقان‌ و سرجنبانیدن‌ و جمود» و هم‌ «فرهنگ‌ آزادی‌ بی‌مهار و خودخواهانه‌ غربی‌» را نقد و اصلاح‌ کند و فضائی‌ بسازد که‌ در آن‌، «آزادی‌ بیان‌»، مقید به‌ «منطق‌ و اخلاق‌ و حقوق‌ معنوی‌ و مادی‌ دیگران‌» و نه‌ به‌ هیچ‌ چیز دیگری‌ ، تبدیل‌ به‌ فرهنگ‌ اجتماعی‌ و حکومتی‌ گردد و حریت‌ و تعادل‌ و عقلانیت‌ و انصاف‌، سکه‌ رائج‌ شود تا همه‌ اندیشه‌ها در همه‌ حوزه‌ها فعال‌ و برانگیخته‌ گردند و «زاد و ولد فرهنگی‌» که‌ به‌ تعبیر روایات‌ پیامبر اکرم‌ (ص‌) و اهلبیت‌ ایشان‌ (علیهم‌ السلام‌)، محصول‌ «تضارب‌ آراء و عقول‌» است‌، عادت‌ ثانوی‌ نخبگان‌ و اندیشه‌وران‌ گردد. بویژه‌ که‌ فرهنگ‌ اسلامی‌ و تمدن‌ اسلامی‌ همواره‌ در مصاف‌ با معضلات‌ جدید و نیز در چالش‌ با مکاتب‌ و تمدنهای‌ دیگر، شکفته‌ است‌ و پاسخ‌ به‌ شبهه‌ نیز بدون‌ شناخت‌ شبهه‌، ناممکن‌ است‌.

اما متأسفانه‌ گروهی‌ بدنبال‌ سیاست‌زدگی‌ و گروهی‌ بدنبال‌ سیاست‌زدائی‌، دائما تبدیل‌ فضای‌ فرهنگی‌ کشور را به‌ سکوت‌ مرداب‌ گونه‌ یا تلاطم‌ گرداب‌وار، می‌خواهند تا در این‌ بلبشو، فقط صاحبان‌ قدرت‌ و ثروت‌ و تریبون‌، بتوانند تأثیرگذار و جریان‌ساز باشند و سطح‌ تفکر اجتماعی‌ را پائین‌ آورده‌ و همه‌ فرصت‌ ملی‌ را هدر دهند و اعصاب‌ ملت‌ را بفرسایند و درگیری‌های‌ غلط و منحط قبیله‌ای‌ یا فرهنگ‌ فاسد بیگانه‌ را رواج‌ دهند و در نتیجه‌ صاحبان‌ خرد و احساس‌، ساکت‌ و مسکوت‌ بمانند و صاحبدلان‌ و خردمندان‌، برکنار و در حاشیه‌ مانده‌ و منزوی‌، خسته‌ و فراموش‌ شوند.

در چنین‌ فضائی‌، جامعه‌ به‌ جلو نخواهد رفت‌ و دعواها، تکراری‌ و ثابت‌ و سطحی‌ و نازل‌ می‌گردد، هیچ‌ فکری‌ تولید و حرف‌ تازه‌ای‌ گفته‌ نمی‌شود، عده‌ای‌ مدام‌ خود را تکرار می‌کنند و عده‌ای‌ دیگر تنها غرب‌ را ترجمه‌ می‌کنند و جامعه‌ و حکومت‌ نیز که‌ تابع‌ نخبگان‌ خویش‌اند، دچار انفعال‌ و عقبگرد می‌شوند. چنانچه‌ در نامه‌ خود توجه‌ کرده‌اید، برای‌ بیدار کردن‌ عقل‌ جمعی‌، چاره‌ای‌ جز مشاوره‌ و مناظره‌ نیست‌ و بدون‌ فضای‌ انتقادی‌ سالم‌ و بدون‌ آزادی‌ بیان‌ و گفتگوی‌ آزاد با «حمایت‌ حکومت‌ اسلامی‌» و «هدایت‌ علماء و صاحبنظران‌»، تولید علم‌ و اندیشه‌ دینی‌ و در نتیجه‌، تمدن‌سازی‌ و جامعه‌پردازی‌، ناممکن‌ یا بسیار مشکل‌ خواهد بود. برای‌ علاج‌ بیماری‌ها و هتاکی‌ها و مهار هرج‌ و مرج‌ فرهنگی‌ نیز بهترین‌ راه‌، همین‌ است‌ که‌ آزادی‌ بیان‌ در چارچوب‌ قانون‌ و تولید نظریه‌ در چارچوب‌ اسلام‌، حمایت‌ و نهادینه‌ شود. بنظر می‌رسد که‌ هر سه‌ روش‌ پیشنهادی‌ شما یعنی‌ تشکیل‌ ۱) «کرسی‌های‌ نظریه‌پردازی‌» ۲) «کرسی‌های‌ پاسخ‌ به‌ سؤالات‌ و شبهات‌» و ۳) «کرسی‌های‌ نقد و مناظره‌»، روشهائی‌ عملی‌ و معقول‌ باشند و خوبست‌ که‌ حمایت‌ و مدیریت‌ شوند بنحوی‌ که‌ هر چه‌ بیشتر، مجال‌ علم‌، گسترش‌ یافته‌ و فضا بر دکانداران‌ و فریبکاران‌ و راهزنان‌ راه‌ علم‌ و دین‌، تنگ‌تر شود.

باید «تولید نظریه‌ و فکر»، تبدیل‌ به‌ یک‌ ارزش‌ عمومی‌ در حوزه‌ و دانشگاه‌ شود و در قلمروهای‌ گوناگون‌ عقل‌ نظری‌ و عملی‌، از نظریه‌سازان‌، تقدیر بعمل‌ آید و به‌ نوآوران‌، جایزه‌ داده‌ شود و سخنانشان‌ شنیده‌ شود تا دیگران‌ نیز به‌ خلاقیت‌ و اجتهاد، تشویق‌ شوند. باید ایده‌ها در چارچوب‌ منطق‌ و اخلاق‌ و در جهت‌ رشد اسلامی‌ با یکدیگر رقابت‌ کنند و مصاف‌ دهند تا جهان‌ اسلام‌، اعاده‌ هویت‌ و عزت‌ کند و ملت‌ ایران‌ به‌ رتبه‌ای‌ جهانی‌ که‌ استحقاق‌ آن‌ را دارد بار دیگر دست‌ یابد.

من‌ بر پیشنهاد شما می‌افزایم‌ که‌ این‌ ایده‌ چه‌ در قالب‌ «مناظره‌های‌ قانونمند و توأم‌ با امکان‌ داوری‌» و با حضور «هیئت‌های‌ داوری‌ علمی‌» و چه‌ در قالب‌ تمهید «فرصت‌ برای‌ نظریه‌سازان‌» و سپس‌ «نقد و بررسی‌» ایده‌ آنان‌ توسط نخبگان‌ فن‌ و در محضر وجدان‌ علمی‌ حوزه‌ و دانشگاه‌، تنها محدود به‌ برخی‌ قلمروهای‌ فکر دینی‌ یا علوم‌ انسانی‌ و اجتماعی‌ نیز نماند بلکه‌ در کلیه‌ علوم‌ و رشته‌های‌ نظری‌ و عملی‌ (حتی‌ علوم‌ پایه‌ و علوم‌ کاربردی‌ و ...) و در جهت‌ حمایت‌ از کاشفان‌ و مخترعان‌ و نظریه‌سازان‌ در این‌ علوم‌ و در فنون‌ و صنایع‌ نیز چنین‌ فضائی‌ پدید آید و البته‌ برای‌ آنکه‌ ضریب‌ «علمی‌ بودن‌» این‌ نظریات‌ و مناظرات‌، پائین‌ نیاید و پخته‌گوئی‌ شود و سطح‌ گفتگوها نازل‌ و عوامانه‌ و تبلیغاتی‌ نشود، باید تمهیداتی‌ اندیشید و قواعدی‌ نوشت‌. اینجانب‌ با چنین‌ طرحهائی‌ همواره‌ موافق‌ بوده‌ام‌ و از آن‌ حمایت‌ خواهم‌ کرد و از شورای‌ محترم‌ مدیریت‌ حوزه‌ علمیه‌ قم‌ می‌خواهم‌ تا با اطلاع‌ و مساعدت‌ «مراجع‌ بزرگوار و محترم‌» و با همکاری‌ و مشارکت‌ «اساتید و محققین‌ برجسته‌ حوزه‌»، برای‌ بالندگی‌ بیشتر فقه‌ و اصول‌ و فلسفه‌ و کلام‌ و تفسیر و سایر موضوعات‌ تحقیق‌ و تألیف‌ دینی‌، و نیز فعال‌ کردن‌ «نهضت‌ پاسخ‌ به‌ سؤالات‌ نظری‌ و عملی‌ جامعه‌»، تدارک‌ چنین‌ فرصتی‌ را ببینند.

از شورای‌ محترم‌ انقلاب‌ فرهنگی‌ و بویژه‌ ریاست‌ محترم‌ آن‌ نیز می‌خواهم‌ که‌ این‌ ایده‌ را در اولویت‌ دستور کار شورا برای‌ رشد کلیه‌ علوم‌ دانشگاهی‌ و نقد متون‌ ترجمه‌ای‌ و آغاز «دوران‌ خلاقیت‌ و تولید» در عرصه‌ علوم‌ و فنون‌ و صنایع‌ و بویژه‌ رشته‌های‌ علوم‌ انسانی‌ و نیز معارف‌ اسلامی‌ قرار دهند تا زمینه‌ برای‌ اینکار بزرگ‌ بتدریج‌ فراهم‌ گردد و دانشگاههای‌ ما بار دیگر در صف‌ مقدم‌ تمدن‌سازی‌ اسلامی‌ و رشد علوم‌ و تولید فناوری‌ و فرهنگ‌، قرار گیرند. بی‌شک‌ هر دو نهاد از طرحهای‌ پیشنهادی‌ فضلاء دانشگاهی‌ و حوزوی‌ و از جمله‌ طرح‌ شما، استفاده‌ خواهند کرد تا با رعایت‌ همه‌ جوانب‌ مسئله‌، جنبش‌ «پاسخ‌ به‌ سؤالات‌»، «مناظرات‌ علمی‌» و «نظریه‌پردازی‌ روشمند» را در کلیه‌ قلمروهای‌ علمی‌ حوزه‌ و دانشگاه‌، نهادینه‌ و تشویق‌ کنند. امیدوارم‌ که‌ مراحل‌ اجراء این‌ ایده‌، دچار فرسایش‌ اداری‌ نشده‌ و تا پیش‌ از بیست‌ و پنجمین‌ سالگرد انقلاب‌، نخستین‌ ثمرات‌ مهم‌ آن‌ آشکار شده‌ باشد.والله‌المستعان‌.

والسلام‌ علیکم‌ و رحمه‌ الله‌

۱۳۸۱.۱۱.۱۶»

انتهای پیام

  • شنبه/ ۲۷ آذر ۱۴۰۰ / ۱۰:۴۵
  • دسته‌بندی: آذربایجان شرقی
  • کد خبر: 1400092720679
  • خبرنگار : 50403