در دنیای امروز نقش پژوهش در پیشبرد و توسعه جوامع درحالتوسعه و پیشرفته بر کسی پوشیده نیست؛ با نگاهی به برنامههای کشورهای پیشرفته در دهههای گذشته، بهراحتی میتوان به اهمیت نقش پژوهش در رشد و توسعه این کشورها پی برد و از الگوهای موفق در این زمینه در راستای توسعه کشور بهره جست.
«پژوهش در صورتی به درد کشور میخورد که گرهای از مشکلات کشور را بگشاید». جملهای که بارها از سوی اساتید دانشگاه که پژوهشگران برجسته کشور هستند، مطرحشده است؛ اساتید دانشگاه معتقدند در سالهای اخیر پژوهش در کشور دچار کمیگرایی شده و این موضوع درحالیکه رشد تولیدات علمی را به دنبال داشته، از کاربردی بودن پژوهشها کاسته و بهنوعی پژوهش را صرفاً در حصار چاپ مقاله و پایاننامه محصور کرده است.
پژوهش در ایران مورد توجه نهادهای مسئول قرار داشته و دارد، اما باوجود این توجهات، پژوهش و نظام پژوهشی در کشور با چالشهای زیادی مواجه بوده و هست و پرداختن به این چالشها و رفع مشکلات و موانعی که بر سر راه نظام پژوهشی در کشور وجود دارد، از اولویتهای مسئولان و دستاندرکاران کشور است. به مناسبت هفته پژوهش ایسنا گفتوگویی با دکتر مهراد فرهادیان، رئیس پژوهشکده محیطزیست دانشگاه اصفهان در خصوص اهمیت پژوهش و راهکارهای برونرفت از چالشهای پیش روی پژوهش در کشور ترتیب داد که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
روند پژوهش در کشور را چگونه ارزیابی میکنید و به نظر شما مشکل پژوهش کشور چیست؟
به نظر میرسد کشور در بحث پژوهش با چند مشکل اساسی مواجه است؛ نخست اینکه جنبه مسئلهمحوری و کاربردی بودن پژوهش کمتر موردتوجه قرارگرفته است و دوم اینکه صنعت در عمل به دانشگاه اعتمادی ندارد و آنگونه که باید مشکلات خود را به دست جامعه دانشگاهی نمیسپارد. درحالیکه صنعت از نظر زبانی معتقد است به دانشگاه اعتماد دارد، اما در عمل این پیوند بهدرستی شکل نمیگیرد و ارتباط عملی درستی که منجر به انجام طرحهای پژوهشی موردنیاز صنعت باشد، توسط دانشگاه انجام نمیشود.
علاوه بر این مشکل، جامعه دانشگاهی باید برخی ساختارهای نادرست خود را اصلاح کند. تا زمانی که ارتقای اساتید دانشگاه صرفاً بر اساس تعداد مقالات علمی پژوهشی باشد و به طرحهای پژوهشی مسئله محور توجه نشود، نمیتوان انتظار نتایج خوب از پژوهش داشت و این چالشها همچنان باقی خواهند ماند. در نتیجه معتقدم رویکرد در دانشگاه و صنعت باید تغییر کند تا شاهد تحول در رفع مشکلات کشور از طریق انجام پژوهشهای علمی باشیم.
مشکل دیگر محدود بودن بودجه پژوهشی دانشگاهها است. بخش عمده بودجه صرف حقوق کارمندان و اعضای هیئتعلمی دانشگاه میشود و از سویی دیگر امکانات آزمایشگاهی دانشگاهها نیاز به بهروزرسانی دارد و دانشگاه با مسائل بسیاری روبرو است. با این بودجه مبلغی برای انجام طرحهای پژوهشی باقی نمیماند. قرار بود بودجه پژوهشی کشور سه درصد تولید ناخالص داخلی باشد، اما در عمل این موضوع محقق نشده و درصد بسیار پایینی است.
راهکارهای برونرفت از این مشکلات چیست؟
این سؤال مطرح است که چه بخشی از مشکلات صنایع کشور از طریق جامعه دانشگاهی برطرف میشود؟ تا چه حد در کشور به جامعه دانشگاهی اعتماد داریم؟ و آیا دانشگاه مسئول رفع مشکلات جامعه از طریق راهکارهای علمی هست یا خیر؟
برای برونرفت از مشکلات کشور صنعت باید به این باور برسد که مشکلات حوزه خود را از طریق جامعه دانشگاهی پیگیری کند و این موضوع نهتنها در حرف و امضای تفاهمنامه بلکه در عمل باید نمود پیدا کند.
در حال حاضر یکی از منابع درآمدهای دانشگاهها در کشورهای پیشرفته سراسر دنیا از طریق پژوهشهایی است که بخش صنعت به دانشگاه محول میکند که متأسفانه در کشور در این حوزه ارتباط عملی خوبی شکل نگرفته و باید در پی تقویت بیشتر آن باشیم.
در حال حاضر صنایع خرد و کلان کشور با مشکلاتی مواجه هستند که دانشگاه میتواند راهکارهای علمی برای آن داشته باشد؛ کافی است صنایع به جامعه دانشگاهی اعتماد کرده و خود را به آنها بسپارند.
اصفهان یکی از قطبهای صنعت در کشور است و این سؤال مطرح میشود که وقتی بالاترین مالیاتهایی که از صنعت گرفته میشود در اینجاست، آیا نباید این هزینهها صرف ارائه راهکارهایی برای رفع چالشها شود؟ برای مثال طرح انتقال آب برای صنایع اصفهان مطرح است و وقتی بودجه آن را بررسی میکنیم، به این میرسیم که جامعه دانشگاهی تا چه حد در پیدا کردن فناوری برای انتقال آب میتواند کمک کند و چه کمکی از دانشگاه خواستهشده است؟
معتقدم اگر بخواهیم میتوانیم این تغییر را ایجاد کنیم. برای مثال در زمان تحریمها زمانی که اعتماد به داخل بیشتر شد و در بخشهایی مانند صنایع نظامی که اعتمادها بیشتر شد، توانستیم به خودباوری برسیم و خود را نشان دهیم. این نکته حائز اهمیت است و باید از این دوران درس گرفت و این رویکرد را در بخشهای مختلف ایجاد کرد. در دانشگاه نیز این موضوع کاملاً صدق میکند، اگر خودباوری شکل بگیرد و اعتماد به دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی کشور بیشتر شود، میتوانیم خدمات بهتری به صنعت و بهتبع آن جامعه داشته باشیم.
دانشگاه برای ارتباط بیشتر با صنعت چه قدمهایی برداشته و نهادهای پژوهشی سازمانها تا چه توانستهاند به رفع مشکلات سازمان خود و ارتباط با دانشگاه بپردازند؟
نهادهای پژوهشی در سازمانهای مختلف تا حدی توانستهاند به ارتقای پژوهش و ارائه خدمات دانشگاهیان به صنعت کمک کنند، اما تاکنون جایگاه درخورشان نداشتهاند. باید بررسی کنیم که در سازمانها بخش ارتباط با صنعت و واحدهای تحقیق و توسعه چقدر در ارتقای سطح فناوری به داد سازمان خود رسیدهاند و این موضوع جای بحث دارد.
در حال حاضر حدود صدسال است که در کشور استخراج نفت داریم، اما تاکنون چند پتروشیمی و پالایشگاه بهصورت صفرتا صد توسط کشورمان طراحی و ساختهشده است؟ آیا نمیتوانستیم از این فرصت برای ارتقای سطح فناوری استفاده کنیم؟
از سویی دیگر دفاتر ارتباط با صنعت در دانشگاهها شکلگرفته و فعالیتها در این زمینه روند رو به رشدی دارد، اما حالت آرمانی به خود نگرفته است.
صنعت و دانشگاه چگونه میتوانند به گفتمان مشترک برسند؟
برخی دوستان صنعت معتقدند که دانشگاه صرفاً مسائل آکادمیک و تئوری را دنبال میکند و دانشگاه نیز معتقد است صنعت توجهی به آخرین یافتههای دانشگاهیان ندارد و این معضل باعث شده فعالیتها بهصورت مجزا باشد و به گفتمان مشترک نرسیم.
یکی از راهکارها برای رسیدن به این گفتمان مشترک، این است که اساتید دانشگاه بیشتر در صنعت حضور پیدا کنند تا مشکلات صنایع را از نزدیک لمس کرده و با آنها آشنا شوند. همچنین صاحبان صنایع نیز باید بیشتر از ظرفیتهای دانشگاه و اتفاقاتی که در دانشگاه رخ میدهد، مطلع شوند. اگر بتوانیم این ارتباط دوطرفه را ایجاد کنیم و گفتمان دوسویه بهصورت مؤثر ایجاد شود، میتوانیم به نتایج خوب و مشترکی برسیم، در غیر این صورت دانشگاه مسیر خود را طی میکند و صنعت نیز با همان رویه قبلی ادامه میدهد که نه به نفع آنهاست و نه سودی عاید جامعه میشود.
برای شکلگیری ارتباط خوب دانشگاه و صنعت باید پایاننامههایی مسئلهمحور تعریف کنیم و بستری فراهم شود که دانشجویان تحصیلات تکمیلی بیشتر در صنعت حضور داشته باشند. باید جلوی موازیکاریها را گرفت و سعی کنیم بهترین و عملیترین راهکارهای رفع مشکلات صنایع را پیدا کنیم.
اگر صنعت نیز به این جمعبندی برسد که دانشگاه محیط مناسبی برای رفع مشکلاتش است، مراجعاتش بیشتر خواهد شد و این ارتباط دوسویه به نفع هر دو طرف است.
به نظر میرسد ایجاد کلینیکهایی در دانشگاهها به نام «کلینیک صنعت» میتواند راهگشا باشد. در این کلینیکها صاحبان صنایع میتوانند مراجعه کنند و مشکلات خود را ارائه دهند و کلینیک، آنها را با بهترین اساتید دانشگاه مرتبط میکند تا چالش برطرف شود. معتقدم مشاوره در قدم اول بسیار مهم است و بخشهای خصوصی شاید در این موضع بتوانند بهتر عمل کنند، چراکه منافعشان دخیل است و بهتر به دنبال حل مشکل هستند. این شرایط به سود صنعت و دانشگاه است و نتیجه آن عاید جامعه و مردم میشود. در این شرایط بستری ایجاد میشود که با مشارکت بیشتر مشکلات برطرف میشود.
حوزه تخصصی شما محیطزیست است و استان اصفهان در این حوزه با چالشهای متنوعی مواجه است، مهمترین چالشهای پژوهشگران این حوزه چیست و راهکار برونرفت از آن را چه چیز میدانید؟
مهمترین معضل استان اصفهان خشکسالی است، البته در حوزه آلودگی هوا، پسماندهای صنعتی و دیگر معضلات زیستمحیطی نیز با چالشها و مشکلات بسیاری روبرو هستیم و میتوان گفت کار پژوهشی در این حوزه کم نیست. در اصفهان بیش از هزار واحد صنعتی آلاینده داریم که مشکلات مختلفی در بخشهای مختلف دارند و دانشگاه میتواند کمک مؤثری در رفع این چالشها داشته باشد. معتقدم اعلام آمادگی برای رفع چالشها باید از سوی سازمانها انجام شود. دانشگاه آمادگی همکاری دارد و بارها این آمادگی از سوی دانشگاهیان اعلامشده است.
سازمان حفاظت محیطزیست که یکنهاد نظارتی است، میتواند راهکارهای عملیاتی را از دانشگاهها طلب کند. معتقدم دانشگاه، صنعت و سازمان حفاظت محیطزیست میتواند سه رأس همکاری برای رفع چالشهای زیستمحیطی باشند. تفاهمنامه همکاری کنسرسیوم مراکز علمی استان و ادارهکل حفاظت محیطزیست استان اصفهان به امضا رسیده و این تفاهمنامه با هدف شناسایی و معرفی مسائل و نیازهای صنعت و جامعه در حوزه محیطزیست، همکاری در بهروزرسانی محتوای سامانه اعلام نیازهای پژوهشی و بارگذاری تمام مسائل و نیازهای شناساییشده در آن، اجرای پروژههای تحقیقاتی، فناورانه و کاربردی موردنیاز صنایع استان درزمینهٔ رفع چالشهای محیطزیستی استان، جذب طرحها و پروژههای تحقیقاتی و تدوین و اجرای آنها با استفاده از امکانات طرفین و ارائه مشاورههای لازم و مرتبط با طرحهای در دست اقدام اداره کل به امضا رسیده است.
معتقدم برخی پژوهشها بهصورت مجزا انجام میشود و برخی پژوهشگران از جزئیات طرحهای دیگران خبر ندارند. اگر همافزاییها بیشتر شود، نتیجه این است مشکلات صنعت به حداقل میرسد، سازمان حفاظت نظارت بهتر و بیشتری خواهد داشت، دانشگاه نیز در پی انجام طرحهای پژوهشی سود میبرند. درنهایت زمانی که سود هر سه رأس مثلث تأمین شود، خیر آن به مردم میرسد که حداقل مشکلات را خواهند داشت.
روند صنعتی شدن اصفهان چالشها را جدیتر کرده است. افزایش جمعیت همراه با توجه به محدودیت منابع آب و رشد بیش از حد صنعت باعث شده وجود مسائل و مشکلات پیچیده زیستمحیطی در استان اصفهان با خطر عدم زیستپذیری از جمله بحران آب، خشکسالی، فرونشست زمین، آلودگی هوا، مسائل پساب و فاضلاب، پسماندها، زیستگاههای گیاهی و جانوری، آمایش سرزمین و پایداری محلی، مسائل ناشی از تغییر اقلیم و ...همراه شود. اکنون باید از خود بپرسیم آیا نباید به این جمعبندی برسیم که از صنایع آب بر جلوگیری کنیم و استفاده از صنعت هایتک را رأس امور قرار دهیم؟
باید ارتباط بین دانشگاه، جامعه و صنعت ارتباطی نهادینه و درست شود و به بهبود گفتمان مشترک کمک کنیم. باید نگرشها را به سمتی ببریم که مشکلات را به حداقل برسانیم و نیازهای جامعه را جوابگو باشیم. اگر در چارچوبهای صرفاً آکادمیک برخورد کنیم که نتیجه پژوهش فقط چاپ مقاله باشد، به نتیجه نمیرسیم.
توصیه شما به دانشجویان و پژوهشگران جوان برای انجام بهتر پژوهش چیست؟
معتقدم تغییرات نسلها رخداده و با نسلی مواجهیم که نسبت به سابق دسترسی بیشتر و بهتری به منابع اطلاعاتی دارند و بهتر میتوانند از این یافتهها استفاده کنند. توصیهام به دانشجویان این است که مدرک دانشگاهی را بهصرف داشتن مدرک نخواهند، بلکه مدرک دانشگاهی را برای کسب مهارت پیگیری کنند. دانشجویان بدانند که اگر مهارتها را بهصورت خاص کسب کنند برگ برنده در دستان آنهاست.
یکی دیگر از مشکلات این است که دانشجویان ما مهارتآموز نیستند و به دنبال این نیستند که کاری عملی انجام دهند. نکته مهمی که باعث افزایش ظرفیت دانشآموختگان و افزایش اشتغال میشود این است که با آخرین دستاوردهای روز دنیا در حوزه خود آشنا شوند. به این نکته توجه داشته باشند که ظرفیت کلاسهای درس محدود است و کسانی که میخواهند در یک حوزه بهصورت تخصصی کار کنند، نیاز به کسب مهارتهای اضافی دارند.
از سویی دیگر دانشگاه و مسئولان دانشگاه نیز باید انگیزه را در دانشجویان تقویت کنند تا به هدف اصلی برسیم. وظیفه دانشگاه ایجاد انگیزش و خودباوری در جوانان و تقویت آن است. باید به دانشآموختگان یاد دهیم خیلی به پُست و مقامهای دولتی و استخدام فکر نکنند، بلکه کارآفرین شدن را اولویت خود قرار دهند.
باید به این نکته توجه داشت، زمانی که دانشجو در دوران تحصیل با مسائل و مشکلات جامعه و صنعت آشنا شود و روی مسائل کار کند، دیگر نگران اشتغال نخواهد بود و در این صورت دانشآموخته بیکار نیز نخواهیم داشت.
انتهای پیام