به گزارش ایسنا، بشر امروزی با مشکلات فراوانی روبرو بوده که تعدادی از این مشکلات، مستقیماً سلامتی وی را تهدید میکنند. با این همه، با توجه به افزایش پیشرفت در علوم مختلف و همچنین افزایش امید به زندگی در چند دهه اخیر، میانگین عمر انسانها افزایش یافته و تعداد بیشتری از انسانها وارد دوره سالمندی میشوند. اما با توجه به طیف وسیعی از عوامل ژنتیکی و محیطی که برای هر فرد منحصربهفرد است، دوره سالمندی میتواند با درجات مختلفی، همراه با کاهش تواناییهای شناختی مانند ضعیف شدن حافظه، اختلال در یادگیری و اختلال در حل مسئله باشد. در موارد شدید، اختلالات شناختی به دمانس یا زوال عقل ختم خواهند شد.
به بیان متخصصان، دمانس یا زوال عقل، سندرمی است که بهوسیله افت عملکردی شناختی پیشرونده و بیماریهای مختلفی مشخص میشود که ساختارها و عملکردهای مغزی را تحت تأثیر قرار میدهند. ابتلا به اختلالات شناختی، با توجه به این واقعیت که روزانه هر فرد نرمال حدود ۱۰۰۰ سلول عصبی را از دست میدهد و سلول جدیدی جایگزین آنها نمیشود، ملموستر میشود. تنها در کشور آمریکا تخمین زده شده که ۵.۵ میلیون آمریکایی در حال حاضر با بیماریهای شناختی زندگی میکنند. همچنین پیشبینی میشود تا سال ۲۰۵۰ این تعداد از ۱۳ میلیون نفر بیشتر شود.
این موضوع مورد توجه متخصصانی از دانشگاه علوم پزشکی قزوین قرار گرفته تا با انجام تحقیقی در مورد آن، دانش فعلی موجود در کشور را ارتقا دهند. در این تحقیق، به بررسی عوامل مؤثر بر اختلال شناختی سالمندان پرداخته شده است.
در این مطالعه مروری، از دادههای پایگاههای اطلاعاتی PubMed، Scopus و Wiley Online Library که مربوط به حدود ۲۱ هزار فرد بودهاند، استفاده شده است.
نتایج بررسیهای این پژوهش نشان میدهند که مواردی چون استرس، پریشانی و افسردگی، خروپف و خواب ناکافی، با تأثیر بر ناحیه هیپوکامپ مغز میتوانند موجب اختلالات شناختی، ضعف حافظه و یا حتی دمانس شوند.
بر اساس این یافتهها، انجام حرکات ورزشی منظم و مصرف روزانه مواد غذایی حاوی امگا ۳ و دیگر ترکیبات آنتیاکسیدانی، روند ابتلا به اختلالات شناختی در افراد سالمند را به تعویق میاندازد.
ارغوان رئیس الحق، پژوهشگر روان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی قزوین و همکارش دراینباره میگویند: «عوامل مرتبط با بروز اختلالات شناختی در افراد سالمند شامل شخصیت، خلقوخوی و سبک زندگی افراد است. حالات شخصیتی و خلقوخو، بهاحتمال زیاد با تأثیرگذاری بر عملکرد هیپوکامپ، بر عملکرد حافظه تأثیر منفی یا مثبت میگذارد».
به گفته آنها، «میزان تأثیر این عوامل در بروز یا عدم بروز اختلالات شناختی، شانس ابتلا به بیماریهای سیستم عصبی مانند زوال عقل و آلزایمر را تعیین میکند».
بر این اساس، ایجاد تغییرات مناسب و لازم در سبک زندگی میتواند در درازمدت، خطرات و شدت اختلالات شناختی را به حداقل برساند و برای یافتن میزان دقیق تأثیرات این عوامل بر روی بروز اختلالات شناختی، لازم است تا مطالعات بیشتری در آینده بر روی این موضوع انجام پذیرد.
رئیس الحق و همکارش افزودهاند: «از دیگر عواملی که میتوان تأثیر آنها را بر روی اختلالات شناختی بررسی کرد، مهارتهای زبانی و سطح تحصیلات افراد هستند. مثلاً میتوان به ارتباط بین میزان تحصیلات با بروز بیماریهای تخریب سیستم عصبی چون آلزایمر پرداخت. چراکه مطالعات پراکندهای پیشنهاد کردهاند که افراد با مهارتهای زبانی و سطح سواد بالا، در سنین بالاتری به اختلالات فوق دچار میشوند».
این یافتهها که دید روشنتری در خصوص دلایل ابتلای افراد مسن به مشکلات شناختی را ارائه دادهاند، بهصورت یک مقاله علمی پژوهشی در فصلنامه دانشگاه علوم پزشکی البرز منتشر شدهاند.
انتهای پیام