در سوگ عاشقِ مجنون‌وارِ خواندن

اکبر نحوی، مردی که عشقی مجنون‌وار به خواندن داشت، به قول شاگردانش دانشمند بی‌بدیل کتاب‌شناسی و نسخه‌شناسی و استاد خوش‌گفتار زبان و ادب فارسی بود که چون به موضوعی می‌پیچید، با حوصله و تحقیق و تدقیقی که گاه به وسواس می‌مانست، حق مطلب را ادا می‌کرد.

به گزارش ایسنا، خبر درگذشت اکبر نحوی، استاد زبان و ادبیات فارسی و نسخه‌شناس در سن ۶۶سالگی موجب شد تا قلم‌های بسیاری برای او بنویسند؛ شاگردانش با یادی از او هر یک شعری سرودند یا سوگ‌نامه‌ای منتشر کردند و از سازمان‌ها و نهادهای مختلف نیز پیام‌های تسلیتی رسید. 

آن‌چه در پی می‌آید بخشی از سوگ‌واره‌ها و پیام‌های تسلیتی است که برای کوچ همیشگی این چهره فرهنگی نوشته شده است.

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار در پیامی در پی درگذشت اکبر نحوی با مروری بر کارنامه علمی او آورده است: «بخش عمده‌ای از پژوهش‌های دکتر نحوی به حوزه تصحیح متون کهن اختصاص دارد. از جمله آخرین تحقیقات علمی او تصحیح متن کتاب مجمل التواریخ و القصص بود ‌که انتشارات دکتر محمود افشار آن را در سال ۱۳۹۹ به چاپ رساند. این انتشارات همچنین برگزیده‌ای از مقالات دکتر نحوی را با نام نقش خیال در دست چاپ دارد که به زودی منتشر خواهد شد.

تصحیح شیرازنامه، برزونامه و آیین دبیری از دیگر آثار اوست.

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار درگذشت دکتر نحوی را به خانواده آن مرحوم، جامعه دانشگاهی و دوستداران فرهنگ و ادب ایران تسلیت می‌گوید و آرامش روح و بلندی جایگاه ایشان را از خداوند خواستار است.»

همچنین اکبر ایرانی، مدیرعامل موسسه پژوهشی میراث مکتوب در نوشتاری که پس از درگذشت این چهره فرهنگی نوشته، عنوان کرده است: «انّا لله و انّا الیه راجعون

درگذشت نابهنگام دانشمند ادب‌پژوه، پژوهشگر نکته‌سنج، مصحح متون فارسی و ادبیات حماسی و ادیب برجسته خطّه ادب‌پرور شیراز دکتر اکبر نحوی استاد ادبیات و زبان فارسی دانشگاه شیراز و عضو وابسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی موجب تأثر و اندوه فراوان شد. اینجانب این ضایعه تاسف‌انگیز و اندوهبار را به جامعه دانشگاهی، مردم فرهنگ‌دوست شیراز و خانواده داغ‌دار آن مرحوم تسلیت می‌گویم.

تصحیح مجمل‌التواریخ و القصص، شیرازنامه، برزونامه (بخش کهن)، همایون‌نامه (تاریخ منظوم)، آیین دبیری و ... از جمله آثار زنده‌یاد اکبر نحوی است.

میراث مکتوب باافتخار چاپ برزونامه را که از متون حماسی ادب فارسی است، در کارنامه خود از این مصحح توانمند دارد. انتشار بیش از ده مقاله و جستار کوتاه و بلند در دو نشریه آینه میراث و گزارش میراث موجب اعتبار و اعتلای پژوهشی موسسه پژوهشی میراث مکتوب شده است. 

دکتر اکبر نحوی در سال‌های بلوغ علمی و حصول مراتب عالی ادبی بود و صد حیف و صد دریغ که زود پر کشید و دانشگاه شیراز و ادب‌پژوهان کشور از وجود او محروم شدند. انتخاب شایسته وی به عنوان عضو وابسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی دلیل دیگری بر آینده‌دار بودن این رادمرد ادب فارسی در خطه فارس بود.

الحق درگذشت او ضایعه جبران‌ناپذیری است، اما گریز و گزیری از حقیقت مرگ نیست و آن‌چه که از کارهای نیک انسان‌ها می‌ماند، موجب بقا و پایداری فرهنگ کشور می‌شود. 

از خداوند بزرگ برای آن مرحوم طلب رحمت واسعه الهی را داریم و برای بازماندگان، آرزوی شکیبایی و بردباری می‌کنیم.

روحش شاد و مشمول الطاف الهی باد.»

سیداحمدرضا قائم‌مقامی، استاد گروه فرهنگ و زبان‌های باستانی دانشگاه تهران نیز در نوشتاری آورده است: «انا لله و انا الیه راجعون 

خبر درگذشت دکتر اکبر نحوی دل اهل ادب و دوستان و ارادتمندان او را از اندوه آکنده کرد، از جمله این بنده را که گاه به ندرت مصاحب و همنشین او بودم. فضل او و دقت علمی او از خلال آثارش پیدا بود و در صحبت او هویدا. به بنده لطفی داشت و بنده به او ارادتی از صمیم دل. مرگ او ضربتی بود که درختی را که هنوز سال‌ها ثمربار بود از بن برکند و ثلمة لایسدها شیء الی یوم القیامة. 

بخشایش ایزدی بهره او باد.»

محمدهادی ایمانیه، استاندار فارس نیز در پیامی در توصیف اکبر نحوی آورده است: «درگذشت نابهنگام دانشمند فرهیخته و نسخه‌شناس، شاهنامه‌پژوه، سعدی‌شناس، ادیب برجسته و فروتن، دکتر اکبر نحوی، اندوهی گِران بر پیکره علم و ادب این دیار وارد آورد که رنج آن با هیچ سخنی تسکین نمی‌یابد.

وی علامه‌ای بزرگوار بود که در مسیر دانش بی‌هیچ ادعایی چراغ برمی‌افروخت و جان فرهنگ و ادب فارسی را گرم می‌کرد. 

اینجانب ضایعه درگذشت این دانشور گرانمایه را به دانشگاهیان، جامعه ادبی، مردم فهیم و فرهیخته فارس و خانواده آن مرحوم، تسلیت می‌گویم. 

به گفته فردوسی بزرگ که جان کلامش در اندیشه این استاد زبان و ادب پیوسته بود: 

اگر مرگ داد است بیداد چیست/ ز داد این همه بانگ و فریاد چیست

از این راز جان تو آگاه نیست/ بدین پرده اندر تو را راه نیست

روحش قرین آرامش و رحمت پروردگار، ان‌شاءالله»

سیداحسان اصنافی، شهردار شیراز هم در پی درگذشت اکبر نحوی نوشته است: «زنده‌یاد استاد دکتر نحوی به اعتراف بسیاری از ادیبان و پژوهشگران فرهنگی معاصر شخصیتی بی‌مثل و مانند، یگانه و بی‌بدیل بود.
ایشان در عمر شریف‌شان ضمن پژوهش عمیق در متون کهن و بررسی و تفسیر اشعار شاعرانی بزرگ همچون حافظ، سعدی، رودکی و فردوسی در پرورش شاگردان بسیار و تالیف کتب متعدد، خوش درخشید و منشاء خدمت به فرهنگ و ادب ایران‌زمین و زبان پارسی بود.

رحلت غم‌انگیز این دانشمند برجسته ادبی را که ضایعه‌ای دردناک بر پیکره تاریخ و فرهنگ و علم و ادب ایران معاصر وارد کرد به عموم مردم ایران، جامعه ادبی، به ویژه فارسیان و شیرازی‌های ادب‌دوست، شاگردان و خانواده وی تسلیت گفته، شادی روحش را از خداوند بزرگ مسالت می‌کنم.»

دانشگاه فردوسی مشهد نیز در پیام تسلیتی برای درگذشت این استاد زبان و ادبیات فارسی عنوان کرده است: «شکاریم یکسر همه پیش مرگ

درگیرودار کرونا داس دندانه‌دارِ سکته هم گویی از پای ننشسته و کورانه به کار همیشگی خود سرگرم است. دروگر زمانه این بار به شکار گرامی مردی از تبار دانش و بینش رفته و جامعه دانشگاهی ایران را به سوگ نشانده است.

پرواز آسمانی دکتر اکبر نحوی استاد دانشگاه شیراز و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب  فارسی داغ  دیگری است که به این زودی در خانواده حماسه پژوهان و شاهنامه­‌کاران از یاد نخواهد رفت.

این اندوه دلشکار را به خانوادۀ داغدار آن جاودان­یاد، دانشگاه شیراز، فرهنگستان زبان و ادب فارسی و خاندان بزرگ ادبیات حماسی کشور تسلیت می‌گوید و برای روان تابناکش در مینو آرامش آرزو دارد.»

امید سروری، مصحح و متن‌پژوه نیز با سروده‌ای نوشته است: «ماده تاریخ درگذشت استاد بزرگ ادب و فرهنگ و بزرگمرد شیراز؛ اکبر نحوی

در هجدهم آذر و در شنبه پنجم
در شصت و ششم سال، از این خوان پر از درد

از خطه شیراز سفر کرد به فردوس
در راه ببینید نمانده ست به‌جز گرد

تاریخ بخوانید و به یادش بنویسید
بر برگ درختان و بر این فصل غم زرد
 
«افسوس و دوصد حیف چه رفت اکبر نحوی!» 
دشت ادب و علم و هنر خشک شد و سرد

مصراع هفتم تاریخ درگذشت استاد است که براساس حروف ابجد برابر با ۱۴۰۰ شمسی می‌شود.»

همچنین محمدعلی آتش‌سودا، مدرس زبان و ادبیات فارسی در سوگ این عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی آورده است: «تا این‌جای زندگی آموخته‌ام که این جهان خواب کردار در بند رعایت حق و ناحق نیست و از این رو صحبت از حق و ناحق درباره‌ مرگ و از جمله درگذشت دکتر اکبر نحوی بیهوده است، اما لفظ ضایعه شاید تا حدودی رفتن نابهنگام ایشان  را توصیف کند. 

بنا بر معیارهای پذیرفته‌ عرف، اکبر نحوی شاید اندکی پا را از میانه‌ راه عمر فراتر گذاشته بود، اما از جهت تحقیقات علمی در حوزه‌ ادبیات، در فصل ثمردهی بود و قطعا اگر چنین زود نمی‌رفت، بازار بی‌متاع ادبیات را از کالای رنگ‌رنگ دانش خود رونقی می‌بخشید.

دکتر اکبر نحوی متن‌خوانی زبردست و نسخه‌شناسی چیره‌دست بود که چون به موضوعی می‌پیچید، با حوصله و تحقیق و تدقیقی که گاه به وسواس می‌مانست، حق مطلب را ادا می‌کرد. فروتن بود و خوش‌مشرب و بی‌ادعا اما آن‌جا که پای علم و ادب در میان بود، از جنگ رویاروی نمی‌گریخت و غیرتش گل می‌کرد. جدال سعدی‌وار او با یکی از مدعیان در مورد ادعاهای سعدی در گلستان، سندی است‌ مکتوب بر این غیرت عاشقانه به ادبیات. عشقی مجنون‌وار به خواندن داشت و در سفر و حضر کتاب از دستش نمی‌افتاد و در این مهم شب و روز نمی‌شناخت.

اکبر نحوی از شوره‌زار قم به صفای آب رکن‌آباد پناهیده بود و خاک شیراز دامنش را گرفته بود. تعلق خاطری به شیراز داشت که خوشبختانه حاصل آن در قالب مقالات و کتاب‌هایی درباره‌ این شهر ماندگار شد. دریغ و درد که زود رفت و فرهنگ و ادبیات ایران را از تحقیقات عالمانه‌ای که می‌توانست از آن برخوردار باشد، بی‌نصیب گذاشت، هرچند همین آثاری هم که از ایشان به جا مانده غنیمت است.»

تصویری از اتاق کار اکبر نحوی در دانشگاه شیراز

اطلس اثنی عشری، مدرس زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز نیز در پی درگذشت اکبری نحوی نوشته است: «جایید ای در زندان شکسته، پرنده‌تر ز مرغان هوایی (در سوگ استاد دانشمندم دکتر اکبر نحوی) 
نوشته نور از بالای سقف کهنه کتاب‌فروشی قدیمی روی گرد و خاک کتاب‌ها می‌تابید. ذرات غبار به هوا برمی‌خاست و شگفتا که پسر کوچکی با موهای پرپشت و قد بلند در دکان خاک‌آلود ایستاده بود تا کتاب بخرد. از بس رفته و آمده بود، دکاندار او را می‌شناخت و کتاب‌های دیگر هم به او می داد. گویی دنیا را به او می‌داد. قم در آن سال‌ها آب شوری داشت و تماشای مسافرانی که به زیارت حرم حضرت معصومه می‌آمدند، گویی مناسکی از زندگی بود. کوچه پس‌کوچه‌های شهر بود و پسرکی که می‌دوید تا به دکان کتاب برسد. کتاب‌های قدیمی، خواندنی‌های تازه از تهران و مجلات روز. کتاب را کرایه می‌کرد یا می‌خرید و سپس دوان‌دوان به خانه می‌آمد و گوشه‌ای می‌نشست و کتاب را یکسره از سر تا بن به دقت می‌خواند. سه تفنگدار، بینوایان، و یک بار هم پاپیون را گرفته و خوانده بود. و پاپیون را گریسته بود و زیسته بود. با خواندن پاپیون تنهایی و اندوه درونش عمیق‌تر شده بود. زندان، رهایی، تنهایی درون... زندگی پس از پاپیون، معنای دیگری داشت. 

در همه سال‌های پس از نوجوانی، جست‌وجوی کتاب تازه و خواندن دقیق بود و غمی که عمیق‌تر می‌شد. حجب و حیا و صلحی در درون  که ژرف‌تر می‌شد و او همه زندگی را این چنین زیست... به خواندن و نوشتن و جستن و یافتن و هموار کردن دردها بر جان خویش، در سکوت و بی‌ادعایی و رأفت قلب، با تأثیری عمیق از کتاب پاپیون... او دانشمند بی‌بدیل کتاب‌شناسی و نسخه‌شناسی و پژوهش، استاد خوش‌گفتار زبان و ادب فارسی، دکتر اکبر نحوی بود که شاگردش بودم و بسیارش دوست داشتم. او برای من از تأثیر ژرف کتاب پاپیون گفته بود و دیشب به ناگهان شنیدم که دیگر در این دنیا نیست، آن هم درست پس از این که آهنگ پاپیون را در گروهی از هم کلاسی‌های دانشکده فرستادم تا آن‌ها هم بشنوند و در یادم این خاطره از  استاد تداعی شد. درست در همان لحظه پیام آمد که دکتر اکبر نحوی فرزانه‌مرد فروتن دانشور پر گشوده و رفته، پرنده‌تر ز مرغان هوایی...»

سیدمحسن ساجدی، مدیر گروه ادبیات دانشگاه آزاد اسلامی واحد فسا نیز برای این نسخه‌شناس فقید نوشته است: «ای ز هجرانت زمین و آسمان بگریسته
دل میان خون نشسته عقل و جان بگریسته

اندر این ماتم دریغا تاب گفتارم نماند
تا مثالی وانمایم کان چنان بگریسته

در حقیقت صد جهان بودی نبودی یک کسی
دوش دیدم آن جهان بر این جهان بگریسته

درگذشت ناگهانی استاد فرهیخته و دانشمند ارزشمند دکتر نحوی، عاشقان ادبیات فارسی و دوستداران ایشان را به بهتی عمیق و سوگی عظیم نشاند.

صفای باطن و خلق کریم و علم فراوان باعث شده بود که آموزه‌های زبان و ادبیات فارسی همچون قند و شکر  از کلام ایشان به دانشجویان منتقل شود و همیشه و در هر حال پاسخگو و راهگشای دانشجویان و طالبان علم بودند و مصداق کامل  این بیت حضرت مولانا:

چه شِکَرفروش دارم که به من شِکَر رساند
که نگفت عُذرْ روزی که بُرو شِکَر ندارم

روحش در اعلی علیین بر خوان گسترده رحمت الهی شاد و شکرین باد.

اینجانب به نمایندگی از دانشجویان، استادان و کارکنان دانشگاه آزاد فسا درگذشت این استاد عزیز را تسلیت عرض کرده صبر و شکیبایی را برای بازماندگان و دوستداران ایشان از حضرت حق خواستارم.»

اکبر نحوی، استاد دانشگاه شیراز، پژوهشگر، مصحح، شاهنامه‌پژوه و سعدی‌شناس، پنجم آبان‌ماه سال ۱۳۳۴ در قم متولد شد. لیسانس زبان و ادبیات فارسی را در سال ۱۳۶۵ در دانشگاه شیراز به پایان رساند. همچنین مقطع فوق ‌لیسانس را در رشته زبان و ادبیات فارسی و در همین دانشگاه گذراند. او دکتری زبان و ادبیات فارسی را هم در سال ۱۳۷۹ در دانشگاه شیراز به پایان رساند. نحوی عضو وابسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی، استاد ادبیات دانشگاه شیراز و عضو هیات علمی بخش زبان و ادبیات فارسی بود.

اکبر نحوی بیش از ۷۰ مقاله علمی در نشریات علمی و فرهنگی و دانشنامه‌های تخصصی داشت و از کتاب‌های او می‌توان به «از ایران چه می‌دانیم؟ - رودکی» «نکته‌ای درباره مؤلف معجم شاهنامه»، تصحیح «مجمل التواریخ و القصص»، تصحیح و توضیح «شیرازنامه» زرکوب شیرازی، «حیدر شیرازی در مراوده با خواجو» و ... اشاره کرد. 

اکبر نحوی در نیمه‌شب ۱۸ آذرماه در منزلش در شیراز و بر اثر سکته قلبی در سن ۶۶ سالگی از دنیا رفت.

انتهای پیام

  • یکشنبه/ ۲۱ آذر ۱۴۰۰ / ۰۰:۱۰
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 1400092115743
  • خبرنگار : 71626