در یک مطالعه بررسی شد

بحران تامین آب در حوضه آبریز زاینده‌رود و توصیه‌هایی برای مدیریت آن

محمدمهدی اسماعیلی؛ استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران، در مطالعه‌ای که پاییز سال 1399 منتشر شده، بحران تامین آب در حوضه آبریز زاینده‌رود، مسائل اجتماعی و راهکارهای مدیریت آن را مورد بررسی قرار داده است.

به گزارش ایسنا، ایران از جمله کشورهایی است که با توجه به میزان منابع آب و سرانه مصرف، با کمبود فیزیکی آب مواجه است. بحران آب، نشان‌دهنده وضعیتی است که میزان سرانه یا میزان دسترسی به آب تجدیدپذیر برای مصرف سالانه افراد، کم‌تر از میزان استاندارد جهانی باشد. شاخص‌ها و مدل‌های مختلفی برای ارزیابی میزان بحران آب در کشورها استفاده شده است. بر اساس این شاخص‌ها، کشور ایران اکنون در وضعیت بحران شدید آب قرار دارد.

بر اساس پیش‌بینی‌های بانک جهانی و ناسا و ارزیابی‌های مختلف، امروز وضعیت آب در ایران، به مرز اضطرار رسیده است. استان‌هایی مانند فارس، سیستان و بلوچستان، اصفهان، کرمان، یزد و ... بیش‌تر و زودتر از سایر مناطق کشور به مرز بحران و اضطرار در آب رسیده‌اند و چنان‌چه در این‌باره چاره‌اندیشی نشود، در آینده نزدیک رقابت بر سر آب، اختلافات قومی در کشور را در قالب درگیری‌های استانی و منطقه‌ای تشدید خواهد کرد.

با توجه به اهمیت این مسئله، محمدمهدی اسماعیلی؛ استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران، در یک مطالعه و با استفاده از روش پژوهش میدانی، به بررسی بحران تامین آب در حوضه آبریز زاینده‌رود، مسائل اجتماعی و راهکارهای مدیریت این مسئله پرداخته است.

نویسنده این مقاله به دلیل داشتن سابقه مدیریتی بین سال‌های ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲ و تعامل مستقیم با موضوع بحران تامین آب در حوضه آبریز زاینده‌رود، این موضوع را مورد بررسی قرار داده است.

ایران به شش حوضه آب‌ریز بزرگ شامل؛ حوضه آبریز «دریای خزر»، حوضه آبریز «خلیج فارس و دریای عمان»، حوضه آبریز «دریاچه ارومیه»، حوضه آبریز «مرکزی»، حوضه آبریز «هامون» و حوضه آبریز «سرخس» تقسیم شده است.

مهم‌ترین رودخانه جاری در فلات مرکزی ایران، زاینده‌رود، به طول ۳۵۰ کیلومتر است که از ارتفاعات زردکوه و قله‌های موجود در شهرستان کوهرنگ سرچشمه گرفته است و از مغرب به مشرق تا نمک‌زار طبیعی باتلاق گاوخونی، جریان دارد.

دلایل خشک‌شدن زاینده‌رود

زاینده‌رود در سال‌های اخیر با تنش‌های کیفی و کمی زیادی مواجه بوده است. از نظر کیفی، این رودخانه با بیش از ۷۰ درصد آلودگی، در گروه رودخانه‌های آلوده کشور قرار دارد. از نظر کمی نیز تعداد خشکی‌های متوالی در سال‌های اخیر، شاخص مهمی برای بحران زاینده‌رود است.

در حالت کلی دو عامل طبیعی و انسانی تاثیرات اصلی را در خشکی این رودخانه داشته‌اند که نقش عامل انسانی به مراتب بیشتر بوده است. عامل انسانی با تعریف مصارف آبی متعدد و متنوع از زاینده‌رود، بدون توجه به توان رودخانه در تامین این نیازها و بدون محاسبه نسبت مقدار آب رودخانه و مصارف موجود، سبب برهم‌خوردن تعادل ورود و خروج یا منابع و مصارف آب و ایجاد بحران در رودخانه شده است.

مصارف صنعتی، شهری، افزایش سطح زیر کشت، جمعیت، مدیریت منابع آبی، نگرش غیرسیستمی به زاینده‌رود، توازن نداشتن در برداشت آب در نواحی مختلف و نگرش اقتصادی به رودخانه؛ از مهم‌ترین مؤلفه‌های فشار بر زاینده‌رود بوده‌اند.

آب‌های زیرزمینی حوضه نیز به دلیل کمبودهای شدید آب در ۵۰ سال گذشته کاهش فراوان یافته است و بسیاری از چاه‌ها کم‌آب یا خشک شده‌اند. الگوی توسعه در مناطق بهره‌بردار از زاینده‌رود؛ از جمله در استان‌های اصفهان، یزد و چهارمحال و بختیاری، ناپایدار و مبتنی بر مصرف بالای آب است؛ درحالی که چیدمان توسعه باید براساس آمایش سرزمین باشد.

مسائل اجتماعی ناشی از کمبود آب در حوضه زاینده‌رود

کشاورزان حقابه‌دار اصفهان، مهم‌ترین گروه معترض به وضعیت بحرانی آب در این حوضه هستند که بیشترین ظرفیت را برای بسیج کشاورزان و سازمان‌بخشی به اعتراضات دارند. کشاورزان حوضه زاینده‌رود اصفهان به دو بخش عمده تقسیم می‌شوند. برخی از آن‌ها حقابه‌دار هستند که بر اساس طومار شیخ بهایی در شرق شهرستان اصفهان و غرب استان اصفهان، باغ دارند. این گروه در صف اول معترضان به وضعیت موجود آب هستند. بخش دیگر، کشاورزان سهم‌بر هستند که در سال‌های پرآبی زاینده‌رود تا اوایل دهه هفتاد شمسی، با پرداخت هزینه‌های حفر کانال، از آب زاینده‌رود استفاده کردند. در قراردادهای آب منطقه‌ای با این کشاورزان تصریح شده است که شرط تخصیص آب، وجود مازاد است. به همین دلیل در ۱۰ سال اخیر آبی برای آن‌ها رهاسازی نشده است. این کشاورزان با وجود اعتراض، اقدام عملی و حرکت اجتماعی برای استفاده از آب انجام نمی‌دهند.

بحران تامین آب در حوضه آبریز زاینده‌رود به شکل‌گیری اعتراضات اجتماعی، به‌ویژه در سال‌های ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۲ منجر شده است. مهم‌ترین اعتراضات اجتماعی شامل «حمله به تاسیسات انتقال آب به یزد»، « اعتراض به طرح انتقال آب بهشت‌آباد به فلات مرکزی»، «اعتراض مسئولان چهارمحال و بختیاری به احداث تونل گلاب» و «به خطر افتادن ادامه حیت موسسات بزرگ اقتصادی و صنعتی» بوده است.

توصیه‌هایی برای کاهش مشکلات حوضه زاینده‌رود و جلوگیری از تشدید التهاب 

در این مطالعه عنوان شده است که معضلات و مسائل عنوان‌شده، بیان‌گر این واقعیت است که در صورت کمبود آب یا کاهش دسترسی به منابع آب شیرین، احتمال بروز بحران در هر یک از حوزه‌های بحران‌خیز، مانند بحران قومیتی، بحران کارآمدی یا بحران مشروعیت به شدت افزایش می‌یابد. در این میان؛ بروز آشوب‌های اجتماعی ناشی از بیکاری، منازعات قومی بر سر تقسیم آب و دستیابی به سهم آب بیشتر، کمبود آب شرب و نگرانی‌های وابسته به آن را نیز نباید از نظر دور داشت. هر یک از این موارد، ممکن است به بحرانی مستقل، یا به زمینه‌ای برای پدیدآمدن بحران‌های امنیتی منجر شود.

با توجه به مسائل عنوان‌شده، پرجمعیت بودن بخش مرکزی اصفهان و همچنین احتمال مخاطرات امنیتی به دلیل هم‌جواری با تاسیسات هسته‌ای اصفهان؛ نویسنده این مقاله پیشنهاداتی را برای جلوگیری از تشدید فضای ملتهب و برداشتن گام‌های اساسی برای کاهش مشکلات، توصیه کرده است:

- راه‌حلی اساسی درازمدت؛ عملی کردن طرح آمایش سرزمین برای همه استان‌ها، به‌ویژه استان‌های اصفهان، چهارمحال و بختیاری، یزد، کرمان و خوزستان، به صورت صحیح و علمی است و هر گونه توسعه جدید در بخش‌های مختلف، مستند بر پایه اصول علمی باشد.

- تجدیدنظر دولت و مجلس در قانون استقلال آب منطقه‌ای استان‌ها مصوب ۱۳۸۳ در مجلس هفتم که با اصول علمی و اصول مدیریت اجتماعی هم‌خوانی ندارد و در دامن زدن به تنش‌های اجتماعی بین استانی نیز بی‌تأثیر نیست و ایجاد مدیریت واحد حوضه رودخانه زاینده‌رود برای جلوگیری از گرایش‌های بومی مدیران آب منطقه‌ای در جلسات استانی. مدیریت واحد حوضه رودخانه زاینده‌رود از مهم‌ترین اقدامات کوتاه‌مدت است که می‌تواند بسیار مؤثر باشد.

- تشکیل شورای برنامه‌ریزی و مدیریت آب بین استانی، زیرنظر وزارت کشور و وزات نیرو و با شرکت تمام بخش‌های مصرف‌کننده آب مانند کشاورزان، شهروندان، صاحبان صنایع و سازمان‌های مربوط به آن‌ها. این شورا نیازمند بهره‌گیری از مشاوره کمیته‌ای علمی شامل متخصصان رشته‌های مختلف مربوط به آب و اقتصاد است.

- ضرورت ورود جدی مدیریت وزارت جهاد کشاورزی در اصلاح روش‌های سنتی آبیاری و پیشنهاد کشت محصولات جدید. پیگیری و تداوم سیاست‌های اجرایی واقع‌بینانه در حوزه کشاورزی می‌تواند فضای تصمیم‌گیری‌های مهم در تغییر اتکای موجود مردم منطقه به درآمد ناشی از کشاورزی را به موارد جایگزین مانند اشتغال در صنایع متناسب با شرایط اقلیمی و استفاده از ظرفیت‌های گردشگری فراهم کند.

- تغییر راهبردهای مدیریت فضای سبز شهری، به‌ویژه شهر اصفهان که الگوی همه شهرها و روستاهای استان و حتی برخی از شهرهای کشور است و باید بر اساس اقلیم خشک برنامه‌ریزی و طراحی شود. همچنین ضرورت استفاده از گیاهان بومی و مقاوم به خشکی و استفاده از چمن‌های مقاوم یا گرامینه‌های بومی و محدودیت سطوح چمن‌کاری به فضاهایی که واقعاً مورد نیاز است.

- جلوگیری از بارگزارهای جدید زاینده‌رود که متاسفانه هنوز هم تلاش می‌شود با طرح‌های انتقال آب از حوضه زاینده‌رود و اجرای پروژه‌های صنعتی جدید، ادامه یابد. هرچند ممکن است استدلال مدیران ملی و استانی بر ناچیزبودن مقدار آب مورد نیاز پروژه‌ها باشد، تأثیرات اجتماعی و حساسیت‌های محلی آن، هزینه‌های فراوانی دارد.

- تداوم طرح‌های انتقال بین حوضه‌ای، به ویژه انجام و اتمام پروژه انتقال آب بهشت‌آباد، امری ضروری است. با توجه به بحران جدی آب در فلات مرکزی و نیاز استان‌های اصفهان، یزد و کرمان و همچنین با رفع دغدغ ههای مطرح در فضای افکار عمومی استان خوزستان، این طرح مهم باید اجرایی شود.

- استفاده از فناوری‌های جدید در شیرین‌کردن آب و انتقال آن از خلیج‌فارس به فلات مرکزی و از دریای خزر به مناطقی مانند سمنان، می‌تواند یکی از گزینه‌های مهم و چاره‌ساز در مدیریت بحران آب و خشک‌سالی باشد.

یافته‌های این مطالعه پاییز سال ۱۳۹۹، به صورت مقاله علمی با عنوان «بحران تامین آب در حوضه آبریز زاینده‌رود؛ مسائل سیاسی و اجتماعی و راهکارهایی برای مدیریت آن» در فصل‌نامه مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران، زیر نظر موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران، منتشر شده است.

انتهای پیام

  • سه‌شنبه/ ۹ آذر ۱۴۰۰ / ۰۹:۳۳
  • دسته‌بندی: پژوهش
  • کد خبر: 1400090906608
  • خبرنگار : 30165