به گزارش ایسنا، «دویل مک مانوس»، ستوننویس لس آنجلس تایمز در مقالهای نوشت: «تاریخ و ابرقدرتهای دیگر، همواره در راستای همکاری با طرحهای بزرگ روسای جمهوری آمریکا عمل نمیکنند.
در حال حاضر خطرناکترین بحران بینالمللی نه از جانب آسیا، بلکه از جانب یک دشمن سنتیتر، یعنی ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه نشات میگیرد.
در حالی که جو بایدن انتخاب دیگری جز مقابله با چالش پوتین ندارد، مخالفان جمهوریخواه او میتوانند چنانچه از محروم کردن این رئیسجمهوری آمریکا از ابزارهای مورد نیازش برای انجام این کار دست بردارند، منافع آمریکا را به پیش ببرند.
پوتین به صراحت و مکررا بیان کرده است، هدفش بازگرداندن تسلط روسیه به سطح تسلط امپراتوری است که با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ از دست رفت. همچنین یک هدف فوری او معکوسسازی روند گسترش ناتو به عنوان یک ائتلاف نظامی تحت رهبری آمریکا در سمت مرزهای غربی روسیه است.
پوتین چندین دارایی را تحت فرمانش دارد؛ اقتصادی به طور شگفتانگیز قوی همراه با درآمدهای نفتی فزاینده، کنترل بر بخش عمدهای از تامین گاز طبیعی اروپا و یک ارتش ماهر در بخش جنگ مخفی و برخوردار از بیرحمی متناسب با او.
در ماههای اخیر، او به کشورهای همسایه، از جمله لهستان و سه جمهوری کوچک منطقه بالتیک، که همگی از اعضای ناتو هستند، هشدار داده است یکپارچگی آنها در ائتلاف را اقدامی غیردوستانه میداند.
او از بلاروس، نزدیکترین متحدش، زمانی که دیکتاتور این کشور با بدبینی مهاجران مستاصل را از خاورمیانه به کشورش وارد کرد، آنها را با اتوبوس به مرز آنجا انتقال داد و خواستار پذیرش آنها به عنوان پناهجو از سوی لهستان شد، حمایت کرد.
پوتین در تهدیدآمیزترین اقدامش، بیش از ۹۰۰ هزار سرباز را به مرزهای اوکراین، از جمهوریهای متعلق به شوروی که در سال ۲۰۱۴ آن را با هدف تصرف شبه جزیره کریمه مورد تعدی قرار داد، منتقل کرده است.
با بالا گرفتن خطر وقوع یک تهاجم تمام عیار، آمریکا و متحدانش در موضع پیشگیری از بحران قرار گرفتهاند.
لوید جی. آستین، وزیر دفاع آمریکا اوایل ماه جاری میلادی، میزبان وزیر دفاع اوکراین در پنتاگون بود و چند کشتی مخصوص گارد ساحلی را به نیروی دریایی کییف تحویل داد. مقامات انگلیسی اخیرا اعلام کردند که ۶۰۰ سرباز را برای اعزام به اوکراین تدارک دیدهاند. امانوئل ماکرون، رئیس جمهوری فرانسه هم اعلام داشت، کشورش "از تمامیت ارضی اوکراین دفاع خواهد کرد."
اما همه آنها آشکارا از گفتن اینکه مایل به شرکت در جنگ به نفع اوکراین هستند، خودداری کردهاند زیرا چنین تمایلی ندارند.
پوتین اما متقابلا، همسویی کییف با غرب را یک تهدید مستقیم تلقی میکند.
او اغلب گفته است که روسها و اوکراینیها "مردمی واحد" هستند و حتی اگر این دو کشور الحاق مجدد نیابند، باید شرکای نزدیک یکدیگر باشند.
و او همچنین از مدتها پیش هشدار داده که عضویت اوکراین در ناتو یک "خط قرمز" است. (سازمان پیمان آتلانتیک شمالی، ناتو، به اوکراین گفته است میتواند برای عضویت در آن درخواست دهد، اما با ظرافت جلوی آغاز روند رسمی این عضویت را گرفته است.)
پوتین در ماههای اخیر حلقه خط قرمز خود را تنگتر کرده است. اوایل ماه جاری میلادی او پیشنهاد کرد هرگونه حضور ناتو در اوکراین، از جمله با هدف کمک نظامی و آموزش، ممکن است به مثابه عبور از این خط قرمز باشد.
از نظر پوتین، مشاوران و تجهیزات وابسته به ناتو دارند به تدریج اوکراین را به یک کشور تابعه این ائتلاف غربی تبدیل میکنند. او کاملاً اشتباه نمیکند.
کارشناسان حوزه روسیه بر این باورند که او احتمالاً نمیخواهد به کل اوکراین حمله کند. چنین اقدامی از نظر نظامی، اقتصادی و دیپلماتیک پرهزینه خواهد بود. او تا آنجا که بخواهد نزدیک شدن این کشور به غرب را متوقف کند، عمل خواهد کرد.
فیونا هیل، یکی از مقامات شورای امنیت ملی دولت سابق دونالد ترامپ در آمریکا چند روز پیش به من گفت: پوتین نمیخواهد اوکراین هیچگونه تعاملی به هر نحو با ناتو داشته باشد. او میخواهد اوکراین کاملاً و به طرزی بیبرگشت بیطرف باشد.
هیل اضافه کرد: او دارد ما را میآزماید. او منتظر است که ببیند هر طرف چطور واکنش نشان میدهد. در صورتی که واکنشی به میزان کافی قوی در کار باشد، او ممکن است عقب بنشیند. هر چه پاسخ ما ملایمتر باشد احتمال مداخله او بیشتر خواهد بود.
بنابراین آمریکا و متحدانش در تلاش هستند تا پوتین را از ورود پیدا کردن به جنگ بازدارند و هشدارهای علنی و پیامهای خصوصی در مورد عواقب هرگونه تهاجم ارسال میکنند.
آنچه آنها بیش از همه به آن نیاز دارند، دستیابی به یک اتفاقنظر بر سر تحریمهایی خاص که در واکنش به وقوع اقدام نظامی روسیه اعمال خواهند کرد و علنی ساختن آن، است. اما آن دسته از کشورهای اروپایی که اقتصادشان بیشتر از ما (اقتصاد آمریکا) به مسکو وابسته است، تمایلی به متعهد شدن به آن ندارند.
هیل گفت: این آزمونی در قبال توانایی ما برای مشارکت در یک اقدام جمعی است.
دومین اقدام مفید هم این است که جو بایدن مذاکراتی برای بیرون آمدن از مشکل را پیشنهاد دهد. پوتین دوست دارد که به عنوان رهبر یک ابرقدرت او را جدی بگیرند.
رئیس جمهوری آمریکا نباید به خواستههای پوتین مبنی بر محدود کردن کمکهای نظامی کشورهای غربی به کییف تن در دهد، اما میتواند تصریح کند که این کمکها صرفاً برای اهداف دفاعی هستند و معنایشان این نیست که اوکراین به عضویت در ناتو نزدیکتر خواهد شد.
یک اقدام دیگر هم به این شرح است؛ جمهوریخواهان سنا باید مخالفتشان با نامزدهای بایدن برای سفرای آمریکا را کنار بگذارند. آمریکا در لهستان، فرانسه یا آلمان هنوز سفیری ندارد زیرا سناتور تد کروز از ایالت تگزاس و سناتور جاش هاولی از ایالت میسوری اجازه تایید آنها را ندادهاند. از زمانی که ترامپ در سال ۲۰۱۹ ماری یووانوویچ را برکنار کرد، آمریکا سفیری در اوکراین نداشته است. مقامات میگویند که بایدن به دلیل مخالفتها هنوز کسی را برای این پست معرفی نکرده است.
هیل گفت: اگر سفیر نداشته باشیم، نمیتوانیم بر همتایانمان در شرایط بحرانی فشار بیاوریم. دیپلماتهای رده پایینتر به اندازه یک سفیر قدرت ندارند.
در این مورد درسی کلیتر برای رئیس جمهوری آمریکا و دستیارانش وجود دارد؛ آمریکا هنوز تنها ابرقدرت برخوردار از منافع، نفوذ و متحدان در هر گوشه از جهان است. آنها این قدرت را ندارند که انتخاب کنند بحران بعدی کجا بروز یابد. یکی از آزمونها برای یک ابرقدرت این است که رهبرانش بتوانند همزمان راه بروند و آدامس بجوند.»
انتهای پیام