یک پژوهشگر، شاعر و منتقد ادبی:

شعر نیما، سرشار از یک روح رمانتیک انسان‌باورانه است

یک پژوهشگر،شاعر و منتقد ادبی گفت: شعر نیما، سرآغاز شعر مبارزه جوی سیاسی در نسل پسین است اما شعر سیاسی در معنای محدود کلمه نیست بلکه سرشار از یک روح رمانتیک انسان‌باورانه است، شعری غم‌آلود و بیانگر درد غربت از طبیعت، غربت از ذات انسانیت و ... است.

دکتر محمدرضا روزبه در گفت‌وگو با ایسنا در پاسخ به این سؤال که حرکت نیما بر کدام مبانی و مبادی تازه  استوار بود؟ افزود: اولین حرکت تفکر و هنر مدرن که نیما از آن متأثر شد عبور از جهان‌بینی و جهان‌شناسی کهن بود، نیما هم این سنخ جهان‌نگری را پشت سر گذاشت و کوشید به جهان‌نگری مدرن، مطابق با زمانه خودش مجهز شود.

وی با بیان اینکه جهان‌نگری کهن راه را بر هرگونه حرکت جوهری و تحول درونی اشیاء و پدیده‌ها بسته بود، اما تفکر پس از رنسانس در تقابل با این جهان‌شناسی توجه خودش را معطوف به حرکت زاویه اشیا و پدیده‌ها می‌کرد و به معنایی تازه از نظم و ساختار در عالم پدیده‌ها باور داشت، اضافه کرد: همین اساس بود که تلقی نیما از نظم ساختار و زیبایی دگرگون شد و باعث دگرگونی ساخت، فرم و صورت شعر او شد.

دید تازه نیما به شعر رهاورد شگرفی در پی داشت

این دکترای زبان و ادبیات فارسی اضافه کرد: این بینش مدرن، نیما را به شناختی تازه از چرایی و چگونگی شعر رهنمون ساخت؛ یعنی مسئله ابتدایی و حقیقی نیما این بود که تعریف هنر شعر چیست؟ و ذات و جوهر شعر چیست؟ کار عمده نیما در این قلمرو انجام داد افکندن تردید و تزلزل در نگرش سنتی بود که شعریت شعر را درگرو برخی الگوهای قراردادی می‌دانست مثل کلام موزون، مقفی و متساوی، زبان ادبی مرسوم و منجمد، قالب شعری معین و معنای از پیش تعیین شده، یعنی رخ داد شعر در قلمرو کلاسیک تابع این الگوها بود و حال آنکه دید تازه نیما به شعر رهاورد شگرفی در پی داشت و آن رسیدن به فردیت شاعرانه بود یعنی تکیه و تمرکز شاعر بر تجارب و تعاملات فردی است و رها شدن از تنگنای تجارب کلیشه‌ شده شعر قدیم، این‌گونه بود که آن الگوهای زبانی جای خود را به زبانی تازه با واژه‌های تازه و روزمره، بومی و محلی می‌داد و حتی واژه‌های خارجی را بنا به نیاز وارد شعر کرد.

روزبه افزود: در پیوند با اشیاء و محیط ترکیبات و صور نحوی تازه برای خارج کردن زبان از آن حالت اتوماتیک و عادت شده آن و عدول از هنجارهای کلامی، بلاغی و دستوری زبان، در این مسیر زبان نیما گاه دچار ناهمواری‌ها و ناهنجاری‌های صرفی و نحوی می‌شد که یا قالبا زاییده ابهام حاکم بر کلام او و یا حاصل پیشگامی او در راه‌های تازه و نپیموده، بر اساس همین دیدگاه تازه، تخیلات و توصیفات نیما هم از پدیده‌های ملموس و عینی که مبین روح وحشی شعر او هستند بخش دیگر خلاقیت‌های نیماست.

نیما نگرش عینی را جایگزین نگرش ذهنی می‌کند

این پژوهشگر، شاعر و منتقد ادبی گفت: نیما نگرش عینی را جایگزین نگرش ذهنی می‌کند یعنی برخلاف شاعران قدیم تکیه‌بر تجارب حسی خود از محیط پیرامون و نه از الگوهای ذهنی و قراردادی می‌کند.

وی عنوان کرد: در شعر نیما، تپش رنگ اقلیمی، اشیاء و پدیده‌های تازه و ملموس و فضاسازی‌های شاعرانه را می‌بینید که حاصل گره‌خوردگی عواطف این شاعر با اشیاء و پدیده‌هاست، از همین رهگذر سمبولیسم خاص نیما، در شکل تازه خودش ظهور می‌کند که این ذهن و زبان بی‌سابقه نیما، محمل عواطف و ادراکات فردی و اجتماعی می‌شود تاجاییکه عواطف فردی (رنج‌های فردی) او هم گاه صبغه و رنگ اجتماعی پیدا می‌کند.

عضو هیأت علمی دانشگاه لرستان اضافه کرد: رنج‌های فردی که اصلی‌ترین زمینه عاطفی و اندیشگی نیماست در کنار رویکردهای سیاسی و اجتماعی با لعابی نمادین، صورت احساسی و اندیشه‌گی شکل می‌دهند.

شعر نیما سرشار از یک روح رمانتیک انسان‌باورانه است

روزبه گفت: شعر نیما، سرآغاز شعر مبارزه جوی سیاسی در نسل پسین است اما شعر سیاسی در معنای محدود کلمه نیست بلکه سرشار از یک روح رمانتیک انسان‌باورانه، شعری غم‌آلود و بیانگر درد غربت از طبیعت، غربت از ذات انسانیت و ... است.

این پژوهشگر، شاعر و منتقد ادبی ادامه داد: در همین رهگذر است که مبانی فلسفی تفکری او هم دچار تغییر و تحول می‌شود.

وی افزود: زیرساخت فلسفی بینش نیما رنگی دارد از بینش انسان‌محوری با اندکی گرایش به اردوی چپ و نوعی چالش با باورهای جهان‌شناسی قدیم در سطح شعر  عرفانی و فارسی  دارد.

این مدرس دانشگاه لرستان گفت: عشق به رونده یعنی انسان، در مقابل عشق به باقی یعنی وجود مبدأ قرار می‌گیرد و می‌شود سنگ بنای تفکر انسان‌مدارانه نیما، همین زیرساخت فکری رنگ خاصی به چشم‌اندازهای سیاسی و اجتماعی شعر او و اندیشه‌های روشنفکرانه‌اش و همدردی با آلام و درد و رنج‌های مردم فقیر، حسرت بر جنبش نافرجام مشروطیت و انعکاس جو ارعاب و اختناق دوران رضاشاهی، همگامی با مبارزات مردمی و نهضت ملی آن روزگار، بازتاب یاس و سکون اجتماعی بعد از کودتای 32 و برخی اندیشه‌های انسان‌گرایانه و انقلابی دیگر می‌دهد و می‌کوشد به‌دوراز صراحت و شعارگونه شعر مشروطیت با بیانی نمادین و مبهم شعر سمبلیسم اروپا را در شعر فارسی پیاده کند.

روزبه با بیان اینکه خود نیما می‌گوید چیزی که عمیق است مبهم است، عنوان کرد: ابهام و پیچیدگی شعر نیما، هم زاییده ویژگی‌های شخصی، روان‌شناختی و بینشی شاعر است و هم اقتضای زیباشناختی خاص شعر او و هم متأثر از زیباشناسی شعر و هنر مدرن جهان است و نیز واکنشی در برابر صراحت و مستقیم گویی شعر مشروطه و واقع‌گرایی اجتماعی و شعاری برخی از معاصرانش است.

این پژوهشگر، شاعر و منتقد ادبی با بیان اینکه در حوزه شکل و موسیقی با نگرش تازه شاعرانه او در اثر تلقی تازه از ماهیت و زیباشناسی شعر مواجه هستیم، گفت: نیما دریافت که اوزان و قالب‌های قدیم مانع ظهور طبیعی کلام شاعرانه و محدودکننده حرکت آزاد تخیل و اشراق هنری‌ هستند پس کوشید با حذف برخی قواعد تحمیلی وزن و قالب بیرونی را تابع ظهور محتوای ذهنی کند.

نیما وزن را لازمه شعر می‌داند و شعر بی‌وزن را به آدم بی‌استخوان تشبیه می‌کند

عضو هیأت علمی دانشگاه لرستان با اشاره به اینکه  نیما وزن را لازمه شعر می‌داند، بیان کرد: شعر بی‌وزن را به آدم بی‌استخوان تشبیه می‌کند اما تساوی در مصراع‌ها را به دلیل محدودیت‌های ناشی از آن لازم نمی‌داند و می‌گوید اساس این وزن را ذوق ما حس می‌کند که هر مصراع چقدر باید با شعر و در حقیقت کوتاهی و بلندی سطرها در شعر نیما تابع منطق زیباشناسی و رخدادهای درون شعر است و نیاز شاعر در ایجاد فضاهای متکثر و متفاوت است.

روزبه با بیان اینکه نیما قافیه را می‌پسندد ولی معتقد است که جای ثابت نباید داشته باشد، افزود: قافیه زنگ کلام است و ظهورش در شعر باید متناسب با منطق کلام و مناسب با فضای موسیقایی شعر باشد.

نیما تکرار و توالی منظم قافیه را نمی‌پذیرد چون محدودهایی را به ذهن و زبان شاعر تحمیل می‌کند

این پژوهشگر، شاعر و منتقد ادبی اظهار کرد: نیما تکرار و توالی منظم قافیه را نمی‌پذیرد چون محدودهایی را به ذهن و زبان شاعر تحمیل می‌کند و به شعر حالتی تصنعی می‌دهد.

وی گفت: نیما همچنین از قافیه‌های معنوی هم در شعرش بهره می‌گیرد و جای خالی قافیه‌های واقعی را از این طریق پر می‌کند.

این دکترای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه لرستان با بیان اینکه حرکت بزرگ دیگر نیما توجه به شکل ذهنی بود، بیان کرد: شعر دو محور دارد یکی افقی و دیگری عمودی است،  شعرای قدیم توجهشان  بیشتر به محور افقی شعر بود یعنی ارتباط درون ساخت دو مصراع باهم و می‌بینیم که نوعی تشتت و پراکندگی بین ابیات بود و ارتباط معنایی و ساختاری بین ابیات یک غزل و قصیده گاه کمرنگ بود، حال آنکه نیما در کنار توجه به وحدت محور افقی به محور عمودی شعر هم توجه می‌کند یعنی انسجام درونی اجزاء در محور عمودی کلام که این خود زاییده ادراک تازه‌ای از مفهوم نظم و نظام هنری است.

روزبه با اشاره به اینکه نیما به همسازی درونی اجزای شعر در بافت عمودی می‌پردازد، تصریح کرد: شعر نو با برخورداری از پیوند درونی احساسات زبانی، تصویری، عاطفی، معنایی و موسیقیایی، قالبا از پیکره‌ای واحد بهره‌مند است و این موضوعات گفته شده از برجسته‌ترین جنبه‌های حرکت نوآورانه نیما در عرصه شعر فارسی بود.

انتهای پیام

  • جمعه/ ۲۱ آبان ۱۴۰۰ / ۰۹:۱۹
  • دسته‌بندی: لرستان
  • کد خبر: 1400082116007
  • خبرنگار : 50177