ایران به دلایل موقعیت جغرافیایی و پیشینه تاریخی و فرهنگی، دارای زمینههای گردشگری بسیاری بوده که به تبع آن، آذربایجان شرقی نیز از ظرفیتهای بالای گردشگری و به ویژه گردشگری فرهنگی برخوردار است.
در این راستا نشست تخصصی از سوی مرکز گردشگری علمی فرهنگی دانشجویان ایران و با همکاری معاونت فرهنگی سازمان جهاد دانشگاهی آذربایجان شرقی با هدف امکان سنجی توسعه گردشگری فرهنگی در استان، برگزار شد و صاحب نظران به بررسی و ارائهی تعریفی از گردشگری و گردشگری فرهنگی پرداختند.
صنعت گردشگری ایران ظرفیت زیادی برای رشد و توسعه دارد
در ابتدای این میزگرد معاون فرهنگی سازمان جهاد دانشگاهی آذربایجان شرقی به عنوان میزبان اظهار کرد: این نشست در راستای طرح هماهنگ ملی در جهاد دانشگاهی برگزار میشود، در این طرح به هر یک از استانهای منتخب در حوزه گردشگری وظیفهای محول شده است. صنعت گردشگری در ایران ظرفیت زیادی برای رشد و توسعه دارد؛ ایران رتبه ۱۰ را در جاذبههای باستانی و تاریخی و رتبه پنج جاذبههای طبیعی را دارد و در مجموع ظرفیت و پتانسیل خوبی برای رونق صنعت گردشگری در کشور وجود دارد.
احد حاجی بلند ادامه داد: در استان آذربایجان شرقی ظرفیتهای بسیار برجسته ای برای توسعه گردشگری وجود داشته و به نظر میرسد در حوزه گردشگری فرهنگی نیز آذربایجان شرقی و تبریز پتانسیل ویژهای برای توسعه توریسم فرهنگی دارد، لذا مرکز گردشگری علمی-فرهنگی دانشجویان ایران این نشستها را برگزار کرده تا با جمع آوری نخبگان این حوزه و تبادل افکار و اطلاعات آنها، راهکارها را تبیین کرده و به مراجع تصمیمگیر و تصمیم ساز انتقال دهد.
وی افزود: سعی میکنیم تا متغیرهای اقتصاد، فرهنگ، سلامت، امنیت و سیاست را در حوزهی گردشگری به صورت موردی و موضوع محور به بحث و بررسی بگذاریم.
حاجی بلند گفت: عنوان محوری که برای استان آذربایجان شرقی پیشنهاد داده شده است، گردشگری فرهنگی است.
وی بیان کرد: چالشها و موانعی در سطح استان آذربایجان شرقی و کلانشهر تبریز وجود دارد که از آن جمله می توان به ترافیک نابسامان شهری، ناوگان فرسوده حمل و نقل، تسهیلات و خدمات گردشگری نامطلوب و با کیفیت پایین، محوطههای تاریخی فرهنگی نابسامان، ضعف مدیریت شهری در حوزه گردشگری، کمبود فضاهای تفریحی، وجود پاره ای تعصبات منطقه ای و قومی، نگرشهای نادرست و فقر پژوهشی در حوزه گردشگری اشاره کرد.
گردشگری موضوعی علم الاجتماع بوده و مراوده و تنظیم ارتباط با دیگران ضرورت تعامل است
معاون فرهنگی پژوهشی دانشگاه هنر اسلامی تبریز نیز در این نشست گفت: من اول باید خارج از بحث، به عنوان هوشمندانهای که برای محور مورد نظر در آذربایجان شرقی انتخاب شده، تاکید کنم که ممکن بود به صورت بررسی راهکارهای توسعه گردشگری فرهنگی در استان مطرح شود، اما کسی که پیشنهاد عنوان را داده، هوشمندانه اطلاع داشته است که اول باید توسعه را امکانسنجی کرد تا با توجه به زیرساختها، گردشگری فرهنگی را توسعه داد.
سید علی فارغ افزود: به نظر من امکان سنجی آن منفی است؛ گردشگری فرهنگی در بوم و اقلیم آذربایجان شرقی بیش از این امکان توسعه ندارد و اگر فکری به حال سیستمهای حمایتی گردشگری نکنیم نمیتوان انتظار داشت که بیش از این توسعه یابد.
وی ادامه داد: مقوله گردشگری از جنس علم الاجتماع بوده و موضوع جامعه شناختی است؛ یکی از مصادیق مردم شناسی، موضوع گردشگری است، حال اگر عنوان فرهنگی را به آن اضافه کنیم، آن موقع ژانر ترمینولوژی را هم به آن اضافه کردهایم.
وی اظهار کرد: در حوزه اجتماع و کلونی آدمها، ارتباط بین آدمها موضوعیت دارد و گردشگری در انزوا امکان پذیر نبوده و نه تنها گردشگری فرهنگی حتی خود گردشگری نیز مستلزم تعامل است.
فارغ بیان کرد: تعامل، ضرورت حیاتی دارد؛ اجتماع از کوچکترین و نخستین کانون که خانواده است، شکل میگیرد که بارقههای حیات با زاد و ولد مرد و زن ایجاد میشود، اما ازدواج امری بیولوژیک و غریزی بوده و چگونگی انجام آن، امری فرهنگی است؛ تعامل نیز امری غریزی بوده و چگونگی شکلگیری آن، فرهنگی است.
وی یادآور شد: اولا گردشگری موضوعی علم الاجتماع بوده و مراوده و تنظیم ارتباط با دیگران ضرورت تعامل است؛ وقتی میگوییم گردشگری فرهنگی یعنی نحوه شکلگیری تعامل چگونه باشد، اما در این ژانری که ترسیم شد، با حداقل با سه مانع جدی مواجه هستیم.
وی ادامه داد: قدر، منزلت و ارزش تعامل را به درستی درک نکرده و فهم درستی از تعیین مرز نداریم، چراکه شرط تعامل هم پوشانی مرزی است؛ گیر اول ما شناختی است، در حوزهی گونه شناختی، ما در اقوام و قومیتها مرزبندی داریم و وقتی صحبت از گردشگری بومی میشود بلافاصله مرزهای دگر انگارانه و غیر پندارانهی آن برجسته میشود که ما به جای اقوام، قائل به قومیتها هستیم؛ اقوام یعنی بستگان، اما قومیت بار معنایی دگر انگارانه دارد و این اولین مانع برای شکلگیری گردشگری از نوع فرهنگی است.
معاون فرهنگی پژوهشی دانشگاه هنر اسلامی تبریز تاکید کرد: اگر در نقطه فعلی خود باشیم و مقصد گردشگری و میزبان گردشگران هم در جای خود باشد، هیچ وقت میزبان خوبی برای گردشگری نخواهیم بود.
گردشگری را غالباً در کشور ما پدیدهای اقتصادی میدانند در حالیکه پایههای آن، اجتماعی و فرهنگی است
یک استاد دانشگاه در رشته گردشگری نیز در این جلسه خاطرنشان کرد: اگر میخواهیم در مورد گردشگری فرهنگی حرف بزنیم، اول باید مفاهیم را بدانیم، وقتی گردشگری فرهنگی را میشنویم باید تعریفی از فرهنگ آن را بدانیم؛ گردشگری را غالباً در کشور ما پدیدهای اقتصادی میدانند در حالیکه پایههای آن، اجتماعی و فرهنگی است لذا اگر تعاریف و مفاهیم آن را ندانیم، دچار لغزش خواهیم شد.
محمدرضا عیوضی گفت: تعاریف زیادی از فرهنگ وجود دارد که کوتاهترین و خلاصه شدهی آن عبارتست از 《مجموعهی دستاوردهای مادی و معنوی بشر یعنی آنچه که تحت عنوان فرهنگ است زیر شاخههای گردشگری فرهنگی ما را تشکیل خواهد داد》.
وی ادامه داد: از صنعت گردشگری نیز تعاریف زیادی شده است و افراد مختلف از دیدهای جامعه شناسی، اقتصادی، سلامت و جغرافیا آن را بررسی کردهاند؛ دو تعریف عمده داریم، تجارت، تهیهی خدمات و پذیرایی از مردمانی است که از یک مکان دیدن میکنند یعنی به آنهایی که به سفر رفتهاند، خدمات ارائه دهند یا مسافرتی که به منظور تجارت، لذت و یادگیری صورت گرفته و به نقطه شروع برمیگردد.
وی افزود: تعریف گردشگری نیز به این صورت است که فردی برای موارد بالا از خانهی خود بیرون میآید و حداقل ۲۴ ساعت و حداکثر ۳۶۵ روز رفته و به خانهی خود برمیگردد.
عیوضی بیان کرد: گردشگر فرهنگی، کسی است که فرهنگها و دستاوردهای مادی و معنوی آنهایی که قبل او زندگی کردند یا در حال حاضر زندگی میکنند را میخواهد بشناسد؛ جاذبهها به سه نوع آثار تاریخی، آثار طبیعتی که خدا آفریده و مسائل فرهنگی تقسیم بندی میشوند، اما من به این نوع تقسیم بندیها اعتراض دارم؛ ما دو نوع جاذبهی فرهنگی و طبیعی داریم ولی هم در کتابهای داخلی که غالبا ترجمه شده و همچنین کتابهای خارجی، آثار تاریخی را از مفهوم فرهنگ جدا کردهاند، در حالیکه تمامی دستاوردهای مادی و معنوی زیر مجموعه فرهنگ است.
وی متذکر شد: تقسیم بندی دیگری نیز داریم که مسئولان ما باید به آن توجه داشته باشند، نوع دیگری از آن به دو نوع گردشگری صنعتی و فرا صنعتی تقسیم بندی میشود.
وی اضافه کرد: گردشگری، محصول بعد از دوران صنعتی بوده و بعد از آن ارتقا یافته، سرعت حمل و نقل افزایش و تسهیل شده و امکان مسافرت برای همه ایجاد شده است؛ در دوران انقلاب صنعتی تا قبل از جنگ جهانی دوم شرایطی مشابهی بود که رفاه و پیشرفت زیادی حاکم نبود لذا غالب گردشگران در دوران صنعتی است، کارگران و افرادی که کارهای یدی انجام میدادند و با این هدف مسافرت کرده تا استراحت کرده و از جاذبههای طبیعی بازدید کنند، اکنون نیز در قرن ۲۱ با این همه تفکرات فراصنعتی، بیش از ۶۰ درصد گردشگران را توریسم ساحلی به خود اختصاص میدهد که به دنبال طبیعت و به ویژه ساحل هستند.
این دکترای گردشگری ادامه داد: فراصنعتیها کسانی هستند که تحصیل کردهاند و میخواهند تا آموزش دیده و یاد بگیرند که سفر آنها بر اساس اصول است؛ قبل از رفتن مطالعه کرده و اولیت خود را مشخص میکنند تا نشنال جغرافی که در تلویزیون و مقالات دیدهاند را تجربه کنند.
وی تاکید کرد: گردشگران دوران فراصنعتی که تعداد آن به ۵۰ درصد گردشگران در دنیا در حال افزایش است، به دنبال مباحث فرهنگی هستند و میخواهند یاد بگیرند و دستاوردها را لمس کنند.
گردشگری فرهنگی پرطرفدارترین شاخهی گردشگری در دنیا است
یک فعال و مدرس حوزه گردشگری نیز اظهار کرد: شاخه فرهنگی پرطرفدارترین شاخهی گردشگری در دنیا است که بنابر آمار سازمان گردشگری جهانی، بیش از ۴۰ درصد از گردشگری، با هدف فرهنگی است.
میکائیل نظری ادامه داد: اگر بخواهیم در مورد اهداف و زمینههای گردشگری بحث کنیم، به میراث ملموس، نمادها و سایتهای تاریخی قابل مشاهده میرسیم یا میراث ناملموس که زمینه ساز کشف و مقایسه هویت فرهنگی کشور و منطقه بوده و و ریشه آن هم به مردم شناسی مربوط میشود.
وی افزود: ایران جایگاه ویژهای در این بحث دارد و از شاخصهای بالایی نیز برخوردار است؛ ما جزو برترین کشورها از لحاظ شاخصهای فرهنگی هستیم؛ تمدن کهنی داشته و چهار فصل هستیم که در دنیا فقط دو کشور آن را دارد، همچنین از نظر تنوع اقوام، هنر و ادبیات ریشهی قوی را دارا هستیم که شاخص فرهنگی هر ملتی محسوب میشود.
وی گفت: استان ما هم متاثر از سه نوع فرهنگ اسلامی، ایرانی و آذربایجانی است برای مثال در مورد نوروز به عنوان نماد فرهنگ ایرانی در همین آذربایجان آداب و رسوم متفاوتی نسبت به بقیه استانها وجود دارد، نوروز ملی است و مراسمی که در ایام نوروز در آذربایجان برگزار میشود، متفاوت با بقیهی مکانها است.
نظری بیان کرد: گردشگری که شاخه فرهنگی را انتخاب میکند، قبل ورود به منطقه اطلاع کاملی دارد و همین تفاوت در گونهها است که گردشگری فرهنگی را افزایش میدهد، چراکه اگر موردی را در شهر خود داشته باشیم، انگیزهای برای دیدن آن در جای دیگری نخواهیم داشت.
وی یادآور شد: آذربایجان شرقی و تبریز یک سری نمادها و قابلیتهای گردشگری متفاوتی دارند که بازار تبریز که ثبت یونسکو هم شده، نمونهای از آن است؛ بزرگترین اثر تاریخی سرپوشیده جهان که فراتر از بحث معماری و فرهنگ، نوع زندگی در این بازار متفاوت و جذاب است.
تبریز ۲۰۱۸ فاجعهای تاریخی بود که سبب سرافکندگی استان شد
وی افزود: فولکلور، شعر، ادبیات و فرهنگ و هر قابلیتی که بگوییم، باز هم در اینجا وجود دارد، اما ما در زیرساختها به ویژه در زمینه اسکان مشکل داریم؛ تبریز ۲۰۱۸ فاجعهای تاریخی برای تبریز بود که سبب سرافکندگی استان شد.
این مدرس حوزه گردشگری متذکر شد: ارگانهای متولی، فرهنگ را زنجیر شده در منطقه خود میدانند و از این پتانسیلها برای معرفی آن به گردشگران کشوری و بینالمللی استفاده نمیکنند؛ متولیان فرهنگی و هنری فراتر از چارچوب خود فکری به حال خود نکردند.
۴۰ درصد گردشگری در دنیا زیر شاخهی گردشگری فرهنگی است
یک راهنمای گردشگری نیز در پایان بخش اول این میزگرد بیان کرد: گردشگری فرهنگی اولین تعریفی است که UNTO انتخاب کرده و چهار سال است که ارائه شده لذا این عنوان بسیار پیشرو است
محمد شهداد ادامه داد: گردشگری و فرهنگ بسیار گسترده است، برای اینکه در مقیاس جهانی یک تعریف منسجم گفته شود که بتوان از آن استفاده کرد، این است که ضروریترین علت سفر گردشگر در توسعهی فرهنگی، یادگیری است تا تجربه کرده و کشف کند.
وی افزود: ما باید گردشگری فرهنگی را امکانسنجی کنیم تا ببینیم که توسعهی پایدار آن چگونه است؛ گردشگری فرهنگی با گردشگری هم پوشانی دارد، در ادامهی تعریف، به جاذبهها و محصولاتی بسیار مهم اشاره کرده که اولین چیزی که در توسعهی گردشگری فرهنگی به آن تاکید شده، هنر و معماری است و در این مورد استان و شهر ما جزو برجستهترینها است چراکه از هر هنری در تبریز و استان داریم؛ طرف میخواد یاد بگیرد، تجربه کند، بخرد و استفاده کند.
وی گفت: وقتی به طرف میگوییم، در کارگاه فرش گره بزن نوعی گردشگری فرهنگی انجام دادیم، شاید خوشنویسی به نام قزوین ثبت شده باشد، اما اصفهان و تبریز نیز در باب خوشنویسی ظرفیت بالایی دارند که باید آن را در نظر گرفت.
شهداد خاطرنشان کرد: ما در میراث فرهنگی و تاریخی نیز غنی هستیم در زمینهی اسلامی- ایرانی، ارمنی- مسیحی و ... که برای توسعه یافتن این بخش میتوان بر روی تعزیه بازار تبریز کار کرد که با تعزیههای بقیه جاها فرق دارد، اینکه از هر محلی در بازار جمع شده و با استایل خود تعزیه برگزار کرده و خارج میشوند، اتفاق نابی است.
وی گفت: عنوان بعدی، گردشگری خوراک است که در حال حاضر در حال راهاندازی است چراکه بعضی جاها را به مزه غذایی که میخوریم، به یاد داریم.
وی یادآور شد: در حوزهی ادبیات نیز چه در ادبیات خودمان، ترکی آذری و فارسی غنی هستیم که برای مثال میتوان به آنها نشان داد که در مجموعهی ربع رشیدی برای اولین بار به این خط شاهنامه فردوسی را نوشته و جمعآوری کردهاند که باعث شده تا هویت ایرانی ما حفظ شود.
این راهنمای گردشگری افزود: موسیقی هم که زبان ملتها است و موسیقی آذری نیز پر از مفاهیم است یا همین لایف استیل تبریزی بودن، مراغهای بودن و... که اینها در حقیقت باورها، سنتها و سیستم ارزش گذاری هستند.
وی تاکید کرد: اگر ما واقعا ندانیم که کجاییم و به کجا هم میرویم، به جایی نخواهیم رسید؛ ۴۰ درصد از گردشگری در دنیا زیر شاخهی گردشگری فرهنگی است و رقم بزرگی است که چه بخواهیم و چه نخواهیم، گردشگری ادامه داشته و فرهنگ نیز به دنبال آن میرود.
با پایان دور اول نشست، در دور دوم نیز صاحب نظران به جمع آوری و نتیجهگیری از سخنان خود پرداختند:
معاون فرهنگی سازمان جهاد دانشگاهی آذربایجان شرقی در دور دوم نیز گفت: گردشگری فرهنگی به مردم، ادبیات، هنر و المانهای فرهنگی و تاریخی مرتبط بوده و خیلی هم وسیع است، اما سوال است که ما در تبریز برخی از خانههای تاریخی چون بنیاد پژوهشی شهریار و خانه موزه استاد شهریار، خانه پروین اعتصامی و مقبره دوکمال را داریم، اما چرا گردشگری ادبی در تبریز شکل نمیگیرد؟! یعنی بسترها و ظرفیت های لازم هستند، اما فردی یا سازمانی که آنها را جمع آوری کرده و استفاده کند به صورت اختصاصی به چشم نمیخورد، وقتی که نگاه به گردشگری نگرشی استراتژیک و راهبردی نیست، چه انتظاری داریم.
حاجی بلند ادامه داد: به عنوان مثال علی رغم جاذبه مهمی به نام مجموعه کلیساهای فاخر کلانشهر تبریز به علت پاره ای نگرشها و تعصبات، صنعت گردشگری استان چه اندازه از وجود این آثار فرهنگی و تاریخی بهره برداری به عمل می آورد.
معاون فرهنگی پژوهشی دانشگاه هنر اسلامی تبریز نیز در ادامه اظهار کرد: نقطهای که به نظر در همه صحبتها بود و من با آن اختلاف نظر دارم این است که ما پتانسیلهای فرهنگی را در ذهن خود جایگزین پتانسیل گردشگری فرهنگی میکنیم؛ در تمامی موارد اعم از اماکن تاریخی، ادبیات، طبیعت و هنری همگی از حوزهی فرهنگی هستند لذا برای اینکه به خدمات گردشگری تبدیل شود، باید طراحی روی آنها انجام شود که در غیر اینصورت ما بالفعل عمل نکرده بلکه بالقوه عمل کردهایم.
فارغ گفت: باید گردشگری را در سرمایهی نمادین تبلور داد تا برای کاربر سطح پایین نیز قابل درک باشد؛ گردشگری زمانی تجلی مییابد که برای اقشار سطح معلوماتی پایین بتواند آن را در قالب سرمایه نمادین تبلور دهد.
وی با بیان اینکه وجه سرگرمی و تفریح را نمیتوان از گردشگری فرهنگی سوا کرد، افزود: ما اصلا صنعتی به نام گردشگری نداریم، لذا توسعهی آن مقدور نیست و نمیتوان برای چیزی که برای آن سرمایه گذاری و برنامهریزی نکردهایم، انتظار باز خورد اقتصادی داشته باشیم.
وی ادامه داد: اتکای ما به طبیعت است، اما برای آن هم کاری نکردهایم، اگر برآوردی از توسعه پایدار ناشی از گردشگری طبیعی کنیم، هزینه ها بیش از فایدهها خواهد شد، اما چون فایدهی آن برای یکی است و ضرر آن به کل کشور لذا درک نمیشود.
فارغ بیان کرد: ما برنامهریزی نکردیم، ما نفت پروردهایم و تفکر ما منطبق بر درآمد نفتی است که چون نفت داریم، میتوان کار نکرد و زندگی را گذراند.
وی یادآور شد: ما پتانسیل فرهنگی را جایگزین پتانسیل گردشگری میکنیم که خیلی اشتباه است، پتانسیل خدادادی داریم که فکر میکنیم، پتانسیل فرهنگی پشت آن است.
وی ادامه داد: مولفههای فرهنگی مثل ذائقه و سلیقه مردم شناسی باید در غذا تبلور کند، اگر غذا سمبل یک قومیت است تا زمانی که آن را ملموس نکنیم، نمیتوان فروخت؛ پتانسیل خالی را نمیتوان فروخت باید به خدمت یا کالا تبدیل شود.
معاون فرهنگی پژوهشی دانشگاه هنر اسلامی تبریز خاطرنشان کرد: گردشگری فرهنگی این گونه نیست که چه بخواهیم و چه نخواهیم باشد؛ گردشگری فرهنگی معادل گردشگری و بازدید از میراث فرهنگی نیست، اگر ابنیه تاریخی داریم، نام آن گردشگری و پتانسیل فرهنگی نیست، اگر من بتوانم شعرای ترک زبان را به منطقه بکشانم و رویداد شعر برگزار کنم به آن گردشگری فرهنگی میگویند.
وی گفت: نفت ما را از فکر کردن انداخته است، همه ما نه بابت زحمت و اندیشه بلکه بابت فروش نفت درآمدی داریم که ما را بینیاز میکند تا کاری ارزشمندتر از یک بشکه نفت انجام دهیم.
وی تاکید کرد: ما برای کار نرم افزاری ارزشی قائل نیستیم و حوزهی گردشگری نیز نرم افزاری است و میدانیم که هر چیزی که با منافع و سود و زیان پیوند نخورد، پیش نخواهد رفت.
استاد دانشگاه رشته گردشگری نیز در ادامه دور دوم نشست اظهار کرد: صنعت توریسم و گردشگری یعنی مجموعهای از عوامل که در آن بیزینس و تجارت دخیل هستند و درکنار هم جمع شدند تا برای برخی از افراد ممر درآمد ایجاد کنند.
عیوضی گفت: برای مثال شما به عنوان استاد دانشگاه به آنتالیا میروید، دیگر از آن زمان گذشته که فقط به ساحل و هتل بروید، اکنون در کنار آن مکملهایی را ایجاد کردهاند مثلا تورهای یک روزه که در کنار آن از جاذبههای دیگر این شهر هم استفاده کرد؛ به نظر من توریسم عکاسی نیز جزو گردشگری فرهنگی است.
وی ادامه داد: من نگاه دموکرات دارم، اما در تعاریف سعی میکنم خود را در دیوارهای بتنی درگیر نکرده و منعطف باشم؛ در استانبول استادی بود که میگفت در دنیا هزار شهر است که صد سال عمر دارند و صد شهر است که بیش از هزار سال عمر دارد که تبریز جزو آنها است.
وی افزود: در خیابان امام خمینی(ره) پشت مسجد کبود، موزهای به نام عصر آهن داریم که تاریخ سه هزار و ۵۰۰ الی چهار هزار سالهی تبریز را نشان میدهد چرا که تبریز همان شهری است که در قرن پانزدهم میلادی به اندازهی کشور فرانسه مالیات پرداخت میکرد.
عیوضی بیان کرد: من از منتقدین اصلی جملهی "تبریز شهر اولینها است"، هستم چرا که آن مربوط به اواخر قرن نوزدهم به بعد است و اما باید به عقبه آن هم توجه کرد.
تبریز، قطبهای اصلی تولید
وی خاطرنشان کرد: تبریز شهری است که هفت بار پایتخت بوده و قطبهای اصلی تولید را شامل میشود.
وی اضافه کرد: یکی از نقدهایی که تا ۱۰ سال قبل داشتم این بود که تهران نمیگذارد تا گردشگری تبریز رشد کند، چرا در فلات مرکزی ایران چند مثلث طلایی گردشگری داریم ولی این مثلثها در اینجا وجود ندارد، اما بعد به این نتیجه رسیدم که ما داشتههای خود را نمیبینم، ما در مورد خودمان شناختی نداریم، عقبهی خود را هم نمیدانیم؛ جالب است، از یکی از اعضای شورا پرسیدم که موزهی عصر آهن کجاست و او نمیدانست.
این استاد دانشگاه افزود: بنابر آمارهای قبل کرونا، در ایران ۲۸ اثر ثبت جهانی داریم که تقریبا شش مورد آن در شمالغرب ایران است که میتوان به تخت سلیمان، گنبد سلیمانیه، راه آهن سراسری، بازار تبریز، مجموع کلیساهای آذربایجان و آرامگاه شیخ صفی الدین اردبیلی اشاره کرد یعنی اگر گردشگری به تبریز بیاید میتواند در طی چهار روز، از پنج جاذبهی ثبت جهانی شده، بازدید کند.
بیش از یک هزار و ۸۰۰ اثر ثبت ملی شده در تبریز
وی یادآور شد: در آذربایجان شرقی بیش از یک هزار و ۸۰۰ آثار ثبت ملی داریم که تعدادی هم در بخشی از زمان اهمیت داده نشده و الان مورد انتظار ثبت ملی هستند؛ یک هزار و ۷۰۰ آثار در آذربایجان غربی، بیش از یک هزار مورد در زنجان و یک هزار و ۱۰۰ مورد در اردبیل داریم که ثبت ملی شدهاند.
وی تاکید کرد: شمالغرب ایران در زمان حکومت پهلوی چنان مورد سانسور قرار گرفته که پتانسیلهای آن دیده نشد؛ از جاذبههایی چون کندوان سه مورد در جهان داریم که تا قبل از دوران شهرداری آقای نوین مطرح شد و قبل آن چندان توجهی به آن نبود.
این فعال و مدرس حوزه گردشگری نیز گفت: ما به دنبال بررسی راهکارهای توسعه گردشگری فرهنگی هستیم که اگر تبریز را با بارسلونا مقایسه کنم، چند برابر آن انتقاد دارم؛ ما همهی المانها را داریم و تنها چیزی که نداریم، نقشه است که چگونه حالت بالقوه را بالفعل تبدیل کنیم و اصلیترین حلقه گمشده آن، آموزش نیروها و جامعهی پذیرنده است.
نظری ادامه داد: در دهه ۱۳۴۰ گردشگری برای اولین بار در دنیا مطرح شده و به عنوان یک نیاز وارد سبد خانوار شد که اولین مسیر آن همین مثلثهای مرکزی ایران بود که به عنوان تور کلاسیک مطرح بودند؛ دهه ۴۰ و ۵۰ را با این روند ادامه دادیم و بعد آن نیز به علت جنگ و تحریم، نتوانستیم تا شمالغرب و جنوب غرب کشور را به عنوان دارای مناطق بیشترین ثبت آثار معرفی کنیم که این به حکومت مرکزی یا دولت ربطی ندارد و ناشی از خود ما است.
وی افزود: من به توریسم فرهنگی نسبت به تمام شاخههای گردشگری تاکید دارم که اصلیترین محرک و مشوق آن مردم و فرهنگ هستند.
وی اظهار کرد: اصلیترین خطاب من به همهی رسانهها است؛ دلیل اینکه هیچ ارگانی و مسئولی کمکی نکرده و سنگ را برنداشته چیز مهمی است، آنها را هیچگاه خود را با چالش فرهنگ روبه رو نکردند که برای ورود فرهنگ متفاوت باید اولین اتفاق، آموزش جامعه میزبان باشد که بزرگترین و مهمترین توجیه آن نیز عامل اقتصادی است.
این راهنمای گردشگری در پایان دور دوم تاکید کرد: شما میگویید که من تعریف گردشگری فرهنگی را قبول را ندارم لذا امکان ایجاد را هم را قبول ندارم یا اینکه گردشگری نفع آن برای عدهای خاص بوده و ضرر آن به گروه بزرگی است، اما این کاملا اشتباه است، گردشگردی تنها صنعتی است که تمامی سطوح و زیر ساختهای آن به طور مساوی برای همه است.
شهداد گفت: گردشگری فرهنگی یک قسمتی هم پوشانی شده از خود گردشگری است که یک سری از موانع را در این عرصه داریم و اگر راجب موضوع تخصصی صحبت میکنیم باید علم آن را هم داشته باشیم.
انتهای پیام