بلایای طبیعی، تقدیر طبیعت یا بهای تخریب محیط زیست؟

بشر در طول تاریخ همواره با بلایای طبیعی دست و پنجه نرم کرده است. نکته حائز اهمیت در قرن ۲۱ این است که اقدامات ضد زیست‌محیطی انسان‌ها چه قدرمی‌تواند بر تشدید اثرات مخرب این بلایا مانند سیل موثر باشد؟ از آنجا که سیاست‌های زیست‌محیطی کشورها بر یکدیگر تاثیر می‌گذارد، سازمان ملل در سال ۲۰۲۱ در روز جهانی کاهش بلایای طبیعی(۲۱ مهرماه) بر ضرورت همکاری‌های بین‌المللی برای کاهش خطرات بلایا و تلفات ناشی از آن در کشورهای در حال توسعه تاکید می‌کند. در این میان این پرسش مطرح می‌شود که چه‌قدراز بلایای طبیعی ایران سرنوشتی ناگزیر است و چه میزان از آن بهایی است که به خاطر آسیب رساندن به محیط زیست می‌پردازیم؟

به گزارش ایسنا فلات ایران با قرار گیری میان دو پهنه آبی گسترده همچنین به عنوان نقطه تلاقی صفحه اوراسیا و عربستان، همواره در معرض خطرات و بلایای طبیعی بیشمار بوده است. زلزله به عنوان یکی از اصلی‌ترین چالش‌های طبیعی گاه و بی گاه میهمان ناخوانده خانه‌های ایرانیان می‌شود. از سوی دیگر وجود رودخانه‌ها و شریان‌های آبی مهم در کشور ما، پتانسیل مواجهه با سیلاب را نیز افزایش داده است. بر اساس بررسی‌های سازمان ملل در سال جاری میلادی، اصلی‌ترین بلایای طبیعی که برای کشور ایران ذکر شده است، خشکسالی، سیل و زلزله هستند همچنین علاوه بر سقف خانه‌ها، دیگر به زمین زیر پای خود نیز نمی‌توان اطمینان داشت و فرونشست پدیده‌ای است که به عنوان یکی از پیامدهای خشکسالی در کنار سه چالش فوق خود را مطرح کرده است.

سیل؛ خشم طبیعت در پاسخ به تصاحب حریم رود

سیلاب، پدیده‌ای است که رخ دادن آن همواره در نقاطی که با محل گذر آب تداخل دارند، قابل انتظار است اما سوال اساسی اینجاست که چرا در سال‌های اخیر دفعات وقوع این پدیده بیشتر از قبل شده است؟ تجاوز به حریم و خانه هر چیزی، پاسخ مالک آن را در پی خواهد داشت. تجاوز به خانه رود و تصاحب حریم آن، اشتباهی است که بهای آن بازپس گیری بی‌رحمانه این حریم توسط سیل است علاوه بر آن دستکاری زیستگاه‌ها باعث افزایش قدرت تخریب سیل می‌شود.

حسین رفیع - کارشناس حوزه آب - در این باره به ایسنا می‌گوید: زمانی سیل‌های طبیعی باعث تخریب می‌شوند که در دشت‌های سیلابی توسعه زمین‌های کشاورزی، باغات و ساخت و ساز صورت گیرد. در واقع تجاوز به حریم مناطقی که به‌طور طبیعی سیل‌خیز هستند، باعث می‌شود سیل که عاملی طبیعی است خساراتی به سازه‌ها و فعالیت‌های انسانی وارد کند.

مسعود باقرزاده کریمی- رییس حوضه آبریز دریاچه ارومیه و مدیرکل سابق دفتر حفاظت و احیای تالاب‌های سازمان حفاظت محیط زیست - به نقش تالاب‌ها در کنترل سیلاب اشاره می‌کند و با اشاره به حال ناخوش برخی تالاب‌های کشور از جمله تالاب انزلی اظهار می‌کند: آنچه می‌تواند در آینده تهدیدی جدی برای این تالاب و روستاهای اطراف باشد، از دست رفتن قدرت کنترل‌کنندگی سیل این تالاب است؛ سیلاب‌هایی که از طریق ۱۱ رودخانه به سمت این تالاب حرکت می‌کند در یک مخزن اسفنجی ذخیره و به‌تدریج وارد دریا می‌شود اما حدود ۸۰ درصد این مخزن به‌ دلیل انباشت رسوبات ‌پرشده است و ظرفیت نگهداری آب را ندارد.

رضا سیاه‌منصور - عضو هیئت علمی موسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور - هم به تبعات ایجاد تغییرات در جنگل‌ها اشاره می‌کند و به ایسنا می‌گوید: زمانی که ما دست به تغییر ماهیت زمین‌های جنگلی می‌زنیم، آن‌ها را دربرابر هجوم آب آسیب‌پذیر می‌کنیم. با توجه به اینکه عرصه‌های جنگلی و مرتعی کشور ما اغلب در شیب قرار گرفته است، از بین بردن پوشش گیاهی سبب می‌شود این اراضی در برابر سیل آسیب‌پذیر شوند و خاک این مناطق با وقوع سیل شسته‌ شود.

اظهارات این کارشناسان نشان می‌دهد که ردپای انسان در تشدید اثرات مخرب سیل پررنگ‌تر از قبل شده است. با گذشت سال‌ها و از بین رفتن موانع طبیعی که در خط مقدم مقابله با جریان سیل قرار داشته‌اند، امروز انسان و محل زندگی او بیش از پیش در معرض خطر سیل قرار دارد.

برخی سوء مدیریت‌ها و ذهنیت انسان‌گرا که طبیعت و جهان اطراف را خدمتگزار انسان می پندارد، نه تنها در ابعاد ملی بلکه در ابعاد جهانی نیز سبب تغییراتی شده که زمان لازم برای جبران آن از عمر چند نسل بشر نیز تجاوز می‌کند.

«تغییرات آب و هوایی همچنین با سایر حوادث آب و هوایی مخرب مانند طوفان های مکرر و شدیدتر، سیل، باران و طوفان‌های زمستانی همراه است. هرچند تغییر در آب و هوا و گرم شدن زمین ممکن است به عنوان بخشی از فرایندهای طبیعی و درپی نوسانات شدت نور خورشید، انحراف در مسیر حرکت زمین و فعالیت‌های آتشفشانی ایجاد شود اما ‌اقلیم پس از انقلاب صنعتی و افزایش مصرف سوخت‌های فسیلی به طرز فزاینده‌ای تحت تاثیر فعالیت‌های انسانی قرار گرفته است.»

تا اینجا شاید پاسخ به سوال اصلی ما، کمی ساده‌تر باشد. به نظر می‌رسد که در بهترین حالت مواجهه با سیل بهای اندکی برای ظلم ما به طبیعت باشد.

خشکسالی و فرونشست زمین، پیامد ظلم به مادر طبیعت

مرحوم پرویز کردوانی - پدر علم کویرشناسی - گفته است: «قنات، شیر زمین را می دوشد در حالی که چاه خون زمین را می مکد.»

امروز به‌سختی می‌توان منطقه‌ای را نام برد که با مشکل آب سر و کار نداشته باشد. این شرایط سبب شده است که خشکسالی به عنوان یکی از اصلی‌ترین چالش‌های محیط زیست ایران مطرح شود. چاه‌های غیرمجاز بیشماری که انگل‌وار خون زمین را می‌مکند و برخی تصمیم‌های مدیریتی در کنار مشکلات جهان‌شمولی همچون تغییرات اقلیمی باعث شده اند که ایران بیش از هر زمان دیگری بحران آب را حس کند؛ بحرانی که همین‌جا خاتمه نمی‌یابد و عوارض آن همچون تخلیه سفره‌های آب زیرزمینی ما را با واژه جدیدی به نام فرونشست آشنا می کند.

ایران کشوری است که بنا به موقعیت جغرافیایی، دارای اقلیمی خشک و نیمه خشک است اما حاکمیت خشکسالی طی سال‌های اخیر نیز این سرزمین را تشنه‌تر از ‌پیش کرده است. با کاهش بارندگی‌ها بسیاری از شهرها و روستاهای کشور با تنش آبی مواجه شده‌اند و بر اساس اعلام سازمان هواشناسی با وجود فرارسیدن فصل پاییز این وضعیت همچنان در بسیاری از شهرها و روستاها تداوم دارد بنابراین حتی در نیمه دوم سال نیز نیازمند مدیریت مصرف آب هستیم .

فرونشست زمین نیز که از آن به ‌عنوان «زلزله خاموش» نیز یاد می‌شود تقریبا تمام دشت‌های کشور که آب شیرین زیرزمینی دارند را در معرض خطر جدی قرار داده است. نشست زمین به عنوان یک پدیده بسیار خطرناک ۲۹ استان کشور را درگیر کرده است و به‌ عنوان آخرین و غیرقابل بازگشت‌ترین مرحله از فرآیند بیابان‌زایی شناخته می‌شود. این پدیده شامل فروریزش یا نشست رو به پایین سطح زمین است که بیشتر تحت تاثیر فعالیت‌های انسانی و براثر برداشت بی‌رویه از منابع آب زیرزمینی و کاهش این منابع آبی رخ می‌دهد.

اعلام هشدار نسبت به فرونشست زمین در شهرها و استان‌های مختلف کشور در حالی روزبه‌روز بیشتر می‌شود که دشت‌های جنوب استان تهران نیز چند سالی است که براثر برداشت بی‌رویه از آب‌های زیرزمینی با این ‌پدیده دست به گریبان شده است.  طبق آمار حدودا هر سال بین ۲۵ سانتیمتر در دشت‌های تهران فرونشست صورت می‌گیرد و سطح آب در این دشت‌ها نیز از ۴۵ سانتیمتر تا ۱.۵ متر در حال کاهش است و آن‌طور که مسوولان اعلام کرده‌اند تهران روزی یک میلی متر دچار فرونشست می‌شود که عدد بسیار زیادی است و همین موضوع اهمیت توجه به چاه‌های غیرمجاز را نشان می‌دهد.

بعد از وقوع فرونشست عملا راهی برای بازگشت وجود ندارد و تنها با مدیریت سریع برداشت‌های غیرمجاز و مسدود کردن چاه‌های غیرمجاز و توسعه طرح‌های آبخیزداری و آبخوانداری می‌توان جلوی تشدید و ادامه آن را گرفت.

در کنار استفاده بی‌حساب و کتاب از آب های زیرزمینی، سدسازی که از قضا در کشور ما محبوبیت زیادی نیز دارد، مزید بر علت شده است تا بحران‌هایی همچون بیابان زایی گریبان ما را بگیرد. در سال‌های اخیر برخی سدسازی‌های غیراصولی باعث شده تا سازه‌ای که برای کنترل منابع آبی طراحی شده است خود تبدیل به یک چالش زیست محیطی شود. شاهد مثال این مسئله سد گتوند است که بدون توجه به توپوگرافی زمین ساخته شد و ایرادات این پروژه نیش و کنایه و نقد مردم و کارشناسان را به همراه داشت.

هوشنگ جزی - مدیرکل دفتر آبخیزداری و حفاظت خاک سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری - با اشاره به اینکه سدسازی از دیگر روش‌های حفظ آب در کشورهای مختلف دنیا است، تصریح می کند: سدسازی استانداردهای خاص خود را دارد. ابتدا باید مشخص کنیم که چند درصد از آب قابل دسترس را می‌توانیم در سدها نگهداری کنیم. به‌طور معمول گفته می‌شود که می‌توان حدود ۴۰ درصد از آب قابل دسترس را در سدها ذخیره کرد که این مقدار در ایران چیزی حدود ۴۰ میلیارد متر مکعب است. اگر سدهای ما در کشور ظرفیتی بیش از این مقدار داشته باشند به اکوسیستم فشار وارد می‌شود.

وی با تاکید بر اینکه تبخیر آب در کشور ما سه برابر متوسط جهانی است، می‌گوید: در این شرایط نمی‌توانیم در کشور آب را روی سطح زمین ذخیره کنیم و باید در کنار سدسازی‌های اصولی از روش‌های مکملی استفاده کنیم تا آب را به داخل زمین نفوذ دهیم. متاسفانه در ایران از تکنیک‌های نفوذ آب به درون زمین غفلت شده و به همین دلیل است که سدسازی در کشور رواج دارد.

با کمی حساب و کتاب و در کنار هم قرار دادن تکه‌های پازل، می‌توان نتیجه گرفت که هرچند بلایای طبیعی و رخ دادن آنها خارج از اراده و اختیار ماست اما اقدامات نادرست و غیر اصولی ما می‌تواند تعداد و شدت برخی از آن‌ها را افزایش دهد. انقلاب صنعتی و دستاوردهای آن که با تحول ایدئولوژی بشر در قرن نوزدهم اتفاق افتاد هرچند باعث افزایش سطح کیفی زندگی بشر شده است اما بدون شک اتخاذ سیاست‌های کلان تنها با درنظر گرفتن اهداف انسان و نادیده گرفتن محیط زیست دیر یا زود گریبانگیر ما خواهد شد و "روز بلایای طبیعی"، تلنگری است تا موجود دوپای سرکش را از خواب غفلت بیدار کند.

انتهای پیام

  • چهارشنبه/ ۲۱ مهر ۱۴۰۰ / ۰۴:۴۱
  • دسته‌بندی: محیط زیست
  • کد خبر: 1400072014395
  • خبرنگار : 71657