این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان در گفتوگویی مکتوب با ایسنا، درباره ویژگیهای هیچانهها و اهمیت و کارکرد آنها در ادبیات کودک و نوجوان گفت: متلها و هیچانهها بخش مهمی از ادبیات فولکلور هستند که برخلاف تصور برخیها، پوچ و بیمعنی نیستند. دارای ویژگیها و جنبههایی هستند که به لحاظ فرمی و زیباییشناختی حائز اهمیت و قابل تاملاند. کارکردشان صرفا سرگرمی و ایجاد نشاط و هیجان نیست؛ نقش مهمی در پرورش تخیل، زبانآموزی، تقویت تارهای صوتی، آموزش مهارت ارتباط گروهی در بازی برای خردسالان و موارد دیگر دارند. بسیاری از متلها و هیچانهها، ترانههای بازی آوازی هستند. در این متلها واژههایی وجود دارند که بیمعنا (Nonsense words) هستند، به همین دلیل ذهن مخاطب درگیر یافتن معنا و ارتباط آن با سایر واژهها و متن نمیشود و به دلیل وجود واجآرایی، ریتم، قافیه و موسیقی کلامی و استفاده از فن تکرار، مخاطب خردسال از شنیدن آنها نه تنها لذت میبرد که میل به واژهسازی نیز پیدا میکند. مانند «آن مان نباران» که ممکن است بچهای بگوید: «بیا اینجا بمانان».
او افزود: وجود شخصیتهای مبهم و گذرا و نقش آنها در بازیها، هم به شناخت بیشتر خردسالان از دنیای اطرافشان کمک میکند و هم به پرورش تخیل آنها، مانند «عمو زنجیرباف» یا «کلاغ پر». متلها و هیچانهها ویژگیهای مهم دیگری هم دارند که مجال پرداختن به آنها در یک مصاحبه نیست. من ویژگیهای آنها را در مقاله «هیچانهها و ترانههای بازی و تاثیر آنها بر کودکان»، در پژوهشنامه ادبیات کودک و نوجوان (شماره ۶۶ سال ۱۳۹۴) شرح دادهام.
ایبد درباره جایگاه هیچانهها در ادبیات به ویژه ادبیات کودک و نوجوان، اظهار کرد: متلها و هیچانه مانند لالاییها بخشی از ادبیات شفاهیاند؛ اما برخلاف لالاییها که در گذشته بیشتر واگویههای غمانگیز مادرانه بودهاند، متلها و هیچانهها، افزون بر ایجاد نشاط و هیجان، پرورش تخیل و جلب توجه و تقویت قوه ادراک آوایی نوزادان و خردسالان و موارد دیگر، میتواند مقدمه و به نوعی پیشنیاز گرایش آنها به ادبیات و هنر به عنوان مصرفکننده باشد. ردههای سنی مورد بحث، شناخت و تجربه بسیار کمی از محیط و زندگی دارند، دایره واژگانشان بسیار محدود و زاویه دیدشان متفاوت است. کارآیی هیچانهها و متلها، افزون بر برقراری ارتباط عاطفی بین گوینده و مخاطب و برقراری ارتباط بین بچهها در گروههای بازی، به نوزادان و خردسالان در شناخت محیطی و درک واقعیتهای زندگی کمک میکند، دایره واژگانشان را بزرگتر میکند و قدرت تخیلشان را پرورش میدهد؛ همان انتظار ی که از ادبیات داریم و همان تعریفی که از ادبیات کودک داده میشود.
او درباره وضعیت هیچانهها با توجه به تغییر زیست اجتماعی کودکان و آمدن تکنولوژیهای جدید، بیان کرد: در دورهای تصور میشد با آمدن تکنولوژی، کتاب و ادبیات به تاریخ میپیوندند؛ اما چنین اتفاقی نیفتاد. بحثم مربوط به ایران نیست که جامعهمان در سطح قابل قبولی کتابخوان نیست. در کشورهای توسعهیافته با پیشرفت تکنولوژی از ارزش ادبیات کاسته نشد؛ شاید جنس کاغذیاش تبدیل به ایبوک (ebook) و پیدیاف شده باشد؛ اما جایگاهش همان است؛ در مورد هیچانهها و متلها کمی وضعیت فرق میکند. خالقان و آفرینندگان متلها و هیچانهها نامشخص هستند. دقیقتر این است که گفته شود از بین متلها و هیچانهها و بازیهای آوازی، آن دسته که ویژگیهای زیباییشناختی و حسی کافی داشتهاند، سینه به سینه منتقل شدهاند، در مسیر انتقال دستخوش تغییر شده و بخشهای فرحبخش و جذاب و تاثیرگذارشان تقویت شده و در نهایت ماندگار شدهاند؛ اما در زندگی پرمشغله امروز، خلق متلها و هیچانهها توسط نویسندگان و شاعران حرفهای ادبیات کودک رخ میدهد و به راحتی نمیتوان گفت چند درصد از این هیچانهها و متلها، زبان به زبان خواهند چرخید و ماندگار خواهند شد.
او خاطرنشان کرد: یک فاکتور مهم در انتقال و ماندگاری هیچانهها و متلها، آمیختگی آنها با بازیهای گروهی است؛ مانند اتل متل، کلاغ پر، عمو زنجیرباف و... اما متاسفانه تغییر شیوه زندگی امروز فرصت و امکان بازیهای گروهی را برای بچهها بسیار کم کرده است. با این حساب به نظر میرسد کارایی هیچانهها بیشتر بر موسیقی کلامی و ریتم و سایر عناصری که گفته شد، باشد. البته اگر شرایط زندگی امروز، مجالی به پدر و مادر ها بدهد، تا حدی کارایی دووجهی، پرورش و بازی فیزیکی را حفظ خواهد کرد. آنچه مسلم است هیچانهها و متلها از سر ضرورت و در پی نیاز خردسالان خلق شدهاند و قرنهاست که ماندگار شدهاند، بدون تردید این نیاز که بخشی از آن فیزیولوژیک است، برای هیچ نوزادی تغییرپذیر نیست.
انتهای پیام