نگاهی به وقایع میراث فرهنگی در سه ماهه اول سال ۹۹،

لطفا آقای ضرغامی بخواند

تخریب مسجد تاریخی نجم‌آباد، خانه تاریخی نادری، دره زرشک، تپه هگمتانه، باغ گلستان و الوند کوه تنها بخشی کوچک از آسیب‌های وارده به پیکره میراث فرهنگی است که در سال گذشته رخ داده است.

با توجه به انتصاب عزت‌الله ضرغامی به وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، از آنجا که او در این حوزه سابقه‌ی فعالیت نداشته و به هر دلیل هم ممکن است گزارش‌های تخریب‌ها و آسیب‌های وارده به پیکره‌ی میراث فرهنگی کشور به او نرسد، بخش میراث فرهنگی و گردشگری ایسنا بر آن شد که این کار را برای وزیر جدید انجام دهد که در سلسله گزارش‌هایی منتشر خواهد شد.

بی‌شک، یکی از مشکلات جدی برای میراث فرهنگی ایران حفاظت از میراث تاریخی و فرهنگی است. تخریب بافت های تاریخی به بهانه های مختلف و نبود توانایی کافی جهت حفاظت از آثار، تامین نشدن اعتبار برای مرمت بناهای تاریخی و افزایش سرقت آثار از جمله مشکلاتی است که میراث فرهنگی ایران با آن دست و پنجه نرم می کند.

این گزارش تنها بخشی از حوادث پیش آمده برای میراث فرهنگی ایران در سه ماهه اول سال ۹۹ است. تعدد و تنوع آثار و بناهای تاریخی و فرهنگی در ایران زبانزد است اما نحوه حفاظت از این میراث  جای نگرانی و سوال دارد که امید است بیش از پیش به آن توجه شود.

تخریب «خانه قدیمی نادر» و مسجد تاریخی «نجم آباد»

از جمله تخریب‌هایی که در اوایل سال ۹۹ رخ داد، مربوط به «خانه قدیمی نادری» در شهر ساوه بود. به صورتیکه بخشی از این بنا به دلیل بارش بهاری تخریب شد. کارشناسان معتقدند، با مرمت سازی اماکن قدیمی که معرف باستانی شهر خود هستند از چنین رخدادهایی می‌توان جلوگیری کرد.

«مسجد تاریخی نجم‌آباد» شهرستان نظرآباد توسط میرزا عبدالکریم ساوجبلاغی از وزرای فتحعلیشاه قاجار ساخته شده و در سال ۱۳۹۶ به ثبت ملی رسیده است و در اثر ریزش های باران سقف آن تخریب شده است که خوشبختانه این مکان در بهمن ۹۹ مرمت شد.

در چنین مواردی باید هر کدام از آثار تاریخی‌ای که به مرمت و رفع خطر نیاز داشته باشد، توسط  وزارت میراث فرهنگی مورد مرمت اضطراری قرار گیرد.

اما تخریب آثارملی و ارزشمند ایران فقط مربوط به حوادث طبیعی نیست. در سال‌های اخیر شاهد صدور خروج بسیاری از اماکن از ثبت آثار تاریخی بوده‌ایم، همین قدم می تواند نخستین گام برای صدور مجوزهای تخریب این اماکن و تبدیل به مراکز تجاری و از بین رفتن از بخشی از میراث تاریخی یک کشور شود.

جاده‌کشی در الوندکوه و مسئولان هیچ‌کاره!

«الوند کوه» نیز از این قائده مستثنی نبوده و در طول یک‌سال اخیر دست برتخریب همه جانبه آن گذاشته‌اند. مسئولان هم تعرض در جان الوند را گردن یکدیگر می‌اندازند و هر کدام ادعا می‌کنند که  مجوز جاده کشی آن از سوی نهاد دیگری صادر شده است.

رضوان سلماسی - رییس کمیسیون فرهنگی شورای شهر همدان –  که بعد از دیدن تصاویری که از آسفالت کشیدن مسیرِ میراث طبیعی میشان در فضای مجازی منتشر شده بود، از این منطقه دیدن کرده است، در گفت‌وگو با ایسنا، می‌گوید: متاسفانه کوهستان الوند به عنوان میراث طبیعی منطقه را از ارتفاع  سه‌هزار متر به بالا در فهرست میراث طبیعی ثبت کرده‌اند. با توجه به ارتفاع ۳۴۰۰ متری الوند، یعنی فقط ۴۰۰ متر از الوند در فهرست میراث ملی به  ثبت رسیده؛ اقدامی که اصلا منطقی پشت آن نیست، چون دیگر بخش‌های کوهستان ثبت نشده‌اند.

حسین زندی  - فعال میراث فرهنگی همدان – درباره این امر به ایسنا، می‌گوید: با توجه به اینکه بخشی از الوند ثبت ملی شده است، باید قوانین میراث فرهنگی در این موضوع دخیل شود، اما هنوز مشخص نیست دقیقا کدام نهاد پیگیر این جاده‌سازی است، اما در هر صورت آغاز چنین پروژه‌هایی با امضای مدیران منابع طبیعی و محیط زیست انجام می‌شود. 

در نهایت الوند که میراث طبیعی و فرهنگی همدان است با سرنوشتی نامعلوم رها می‌شود. از این قبیل اتفاق‌ها کم بر سر منابع طبیعی ایران نیامده است اما هنوز امید بر این است که در حفظ و نگهداری این میراث تلاش بیشتری شود.

ساخت و ساز در باغ گلستان و آتشی که به جان هگمتانه افتاد

«باغ گلستان» تبریز با طراحی فاخر از جاذبه‌های فرهنگی و گردشگری تبریز بوده که از سال ۷۴ با تصمیم غلط شهرداری تبریز و برداشتن دیوارهای باغ از یک مکان فرهنگی به مکانی ناامن و محل بزح تبدیل شد و مردم رغبتشان را برای رفتن به این باغ از دست دادند.

خوشبختانه این باغ هنوز هم باقی است، اما دخالت‌هایی مانند حفاری‌های ایستگاه مترو و ساخت چند سوله و تبدیل بخشی از آن به گلخانه و ساخت کانون پرورشی و فکری کودکان در آن انجام شده است.

سال گذشته در طول حفاری مترو باغ گلستان استخوان‌هایی کشف شد که سرانجام مشخصی هم نداشت در حالیکه حفاری‌ها در این محل باید با مطالعات باستان شناسی قبلی و تحت نظارت وزارت میراث فرهنگی انجام می‌شدند.

آتش به جان هگمتانه افتاد، تیتر خبری که در خرداد ۹۹ منتشر شد. یک بار دیگر با آتش گرفتن علف‌های هرز، بخشی از زمین‌های هگمتانه آتش گرفت. شاید وزارت میراث فرهنگی توجهی به این موضوع نداشته باشد و آن را مهم تلقی نکند؛ چراکه خوشبختانه هیچکس در این آتش سوزی آسیب ندید، ولی این بی‌توجهی‌ها در حالی اتفاق می‌افتد که باستان‌شناسان هنوز  فرصتِ بررسی و مطالعه‌ی دست‌کم بخشی از محوطه تاریخی هگمتانه را نداشته‌ و ندارند.

محمدرحیم صراف - باستان‌شناس هگمتانه - در گفت‌وگو با ایسنا، آتش‌سوزی در این محوطه را بد ارزیابی می کند و می‌گوید: آتش سوزی‌ها به مرور به آثار محوطه آسیب می‌زند، آسیب به محوطه‌هایی که هنوز بررسی باستان‌شناسی نشده‌اند از یک سو و از سوی دیگر، دودِ آن‌ها به محوطه‌های تاریخی که از دل خاک بیرون آمده‌اند نیز زیاد است.

«دره زرشک»  به عنوان بخشی از منطقه حفاظت شده و زیست محیطی شیرکوه در یزد نیز از بی‌توجهی مسئولان بی نصیب نماند. در قلب آن، در میان چشمه‌های رنگی که البته به ثبت در فهرست آثار ملی نیز رسیده‌اند، معدن سازی شده است؛ معدنی که شاید کمتر بخشی از زمین این منطقه را سالم گذاشته و همچنان فعالیتش به طور جدی متوقف نشده است.

این محدوده بخشی از  میراث طبیعی و البته از سرمایه‌های گردشگری استان یزد است، آیا این جاذبه مورد غفلت مسئولان اداره کل میراث فرهنگی قرار گرفته است؟

سرانجام نامشخص خانه بادگیر ندوشن

ایجاد شبکه فاضلاب موجب آسیب جدی به بادگیر خانه تاریخی جلالی ندوشن شده است. این خانه تاریخی دارای بادگیر منحصر به فرد و زیبایی است که در فهرست آثار ملی شهرستان میبد ثبت و در حال حاضر دچار آسیب جدی شده به گونه‌ای که رئیس میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی شهرستان میبد درباره این امر می‌گوید: آسیب وارد شده به این بنای تاریخی احتمال خطر جانی و مالی دارد و با توجه به شدت آسیب و انحراف بادگیر، این بنا به هیچ عنوان قابل نگهداری نیست.

از طرفی او معتقد است که شرکت پیمانکار فاضلاب باید نسبت به رفع خطر، آواربرداری و ایجاد مجدد این جبهه‌ی بنا اقدام کند.

و این قصه تلخی است از سرانجام یک بنای تاریخی که باید بیش از این ها موردتوجه میراث فرهنگی کشور قرار می‌گرفت.

مسعود نبی دوست- فعال گردشگری-  با بیان اینکه سال‌ها است در شهرهای مختلف درگیری‌های متعددی در حفاظت از میراث تاریخی داریم به ایسنا می‌گوید: در این سال‌ها وزارت میراث فرهنگی به طور مکرر از نبود قدرت برای حفاظت از آثار تاریخی گلایه کرده است. همیشه یکی از پاسخ‌های جدی میراث فرهنگی این بوده که قدرتی برای این کار نداریم، به عنوان مثال ۳۲ بنای تاریخی در مشهد پس از ثبت تخریب شده‌اند.

او معتقد است: اگر میراث فرهنگی بخواهد در دوره جدید کار خوبی انجام دهد، باید از قدرت فعالان اجتماعی در حوزه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استفاده کند، نه از کسانی مانند آژانس‌دارها و لیدرها که از این حوزه‌ها سود می‌برند. بزرگ‌ترین قدرت در اختیار کسانی است که سودی در این جریانات ندارند و در واقع نگران تخریب بنای تاریخی و عدم معرفی اثری در شهر خود در حوزه گردشگری هستند.

انتهای پیام

  • یکشنبه/ ۲۱ شهریور ۱۴۰۰ / ۰۰:۱۸
  • دسته‌بندی: گردشگری و میراث
  • کد خبر: 1400062014888
  • خبرنگار : 71619

برچسب‌ها