موسویان و استاد دانشگاه جورج تاون آمریکا در مقاله ای مشترک مطرح کردند

پیشنهاد تشکیل نظام همکاری‌های مشترک چین، روسیه، ایران، ترکیه،عراق و سوریه

سید حسین موسویان، دیپلمات پیشین ایران و استاد دانشگاه پرینستون آمریکا و سلمان عامری دکترای حقوق دانشگاه جورج تاون آمریکا در مقاله ای مشترک به بررسی زمینه های منافع مشترک شش کشور چین، روسیه، ایران، ترکیه، عراق و سوریه در منطقه پرداختند.

به گزارش ایسنا، در این مقاله موسویان و عامری پیشنهاد تشکیل نظام همکاریهای مشترک این شش کشور را مطرح و نتیجه گیری کرده که اگر همکاریهای مشترک این شش کشور در زمینه های منافع مشترک، تحقق یابد، می تواند به سلطه طلبی ها و یکجانبه گرایی آمریکا و کشورهای متحدش در خاورمیانه پایان دهد. 

به گزارش ایسنا، در ادامه برخی از نکات این مقاله می آید:
پیشگیری از سلطه کمپ آمریکا برخلیج فارس
اهمیت استراتژیک حوزه خلیج فارس طی چند دهه گذشته برای کشورهای منطقه و خارج از منطقه بخوبی شناخته شده است. بعد از انقلاب اسلامی ایران،جیمی کارتر گفت که هرتلاش توسط سایر کشورها برای کنترل خلیج فارس به مثابه تهدید منافع حیاتی آمریکا تلقی شده و ما باهمه ابزارها ازجمله نیروی نظامی، از آن جلوگیری خواهیم کرد. تمام روسای جمهور آمریکا این خط مشی را دنبال کرده وآمریکا و کشورهای متحدش در منطقه درجهت سلطه بر این حوزه موفقیت هایی هم داشته اند. هجمه عربستان به قطر و سلطه بر بحرین نشانه های آشکار خط مشی سلطه طلبی عربستان برحوزه خلیج فارس با حمایت آمریکاست. حمایت ایران و ترکیه از قطر هم نشانه منافع مشترک این دو کشور جهت مقابله با سلطه طلبی عربستان است. هر شش کشور در مقابله با سلطه طلبی آمریکا و متحدانش بر حوزه خلیج فارس دارای منافع راهبردی مشترک هستند. 
طرح تشکیل کشور کردستان
 قرن بیستم شاهد یک بینش و تلاش برای تجزیه استانهای کردنشین کشورهای ترکیه، عراق، ایران و سوریه جهت تشکیل یک کشور جدید بنام کردستان در این منطقه بود. بعد از حمله آمریکا به عراق، شاهد تلاشها و حمایتهای گسترده جهان غرب و کشورهای متحدشان بویژه اسرائیل و عربستان برای تجزیه کردستان بوده ایم. هر چهار کشور ترکیه، عراق، ایران و سوریه برای حفظ تمامیت ارضی خود و مقابله با طرح تجزیه استانهای کرد نشین، دارای منافع حیاتی مشترک هستند. یکی از اهداف تشکیل گروه تروریستی داعش نیز تحقق طرح تجزیه مناطق کردنشین بود که بنا داشتند از سوریه و عراق آغاز و به ترکیه و ایران ختم کنند. هرچند کردها اصالتا ایرانی هستند، منتهی ایران هم مصون از توطئه خارجی برای تجزیه کردستان نبوده است.
نقش منطقه ای ایران
بیداری غول منطقه ای یعنی ایران که با وقوع انقلاب ۱۹۷۹ رقم خورد، موجب وحشت آمریکا و متحدان منطقه ایش گردید. تحریک صدام برای تجاوز به ایران در سالهای اولیه انقلاب، سیاستی حسابشده برای انزوا و فروپاشی ایران بود که تا کنون با استمرار تحمیل تحریم های گسترده آمریکا و غرب، استمرار یافته است. علیرغم همه فشارهای غرب و متحدینش، ایران بعنوان یک قدرت منطقه ای ظهور کرده که تحول مهم برای هردوقطب قدرت یعنی آمریکا و متحدینش از یکطرف و قدرتهای بلوک شرق وسایرکشورهای ریکتیس از سوی دیگر بوده است. این چالش بقدری عظیم است که باوجود توافق ایران با شش قدرت جهانی شامل آمریکا درمورد برجام، نهایتا آمریکای ترامپ با فشار متحدینش بویژه اسرائیل و عربستان، از برجام خارج شد. استراتژی ثابت اسرائیل مبتنی بر فروپاشی ایران بوده است و در اجرای این استراتژی درطول چهل سال گذشته، با تمام ظرفیت وارد میدان شده است که متاسفانه درسالهای اخیر نیز موفق شد عربستان و امارات را هم به استخدام این استراتژی درآورد.
هرچند برخی از کشورهای ریکتیس ، مثل ترکیه که عضو ناتو است، ملاحظاتی دارند؛ اما درکل درمورد پذیرش جایگاه طبیعی و مشروع ایران درمنطقه، انعطاف دارند. قدرتهای جهانی بلوک شرق بویژه چین و روسیه، نقش منطقه ایران را عاملی برای مهار سلطه آمریکا میدانند. کشورهای عراق و سوریه نیزخواهان همکاری های جامع هستند ضمن اینکه ترکیه نیز روی روابط با ایران سرمایه گذاری سنگینی کرده است. کشورهای ایران وسوریه و عراق و چین و روسیه درمقابله با داعش و القاعده دریک جبهه مشترک قرار گرفتند.
امتیازات استراتژیک 
این حقیقت قابل انکار نیست که آمریکا و کشورهای متحدش در خاورمیانه از نظر قوای نظامی برتر هستند. آمریکا با بیش از ۷۰۰ میلیارد دلار بودجه نظامی و هزینه های نظامی بیش از ۱۰۰ میلیارد دلاری اسرائیل و عربستان و امارات؛ را نمی توان منکر شد. این در شرایطی است که کل کشورهای ریکتیس جمعا ۳۶۹ میلیارد دلار هزینه نظامی میکنند. با این وجود اقتصاد چین ظرفیت این را دارد که بتدریج و درطی سالهای آینده نابرابری نظامی را کاهش دهد، ضمن اینکه روسیه و برخی دیگر از کشورهای ریکتیس نیز پتانسیل افزایش قدرت نظامی را دارند.

انرژی
درشرایط فعلی حدود ۸۰% مصرف انرژی جهان از انرژیهای فسیلی است که نفت ۳۳% و گاز ۲۴% آن را تشکیل میدهد. کشورهای ریکتیس ۲۴%ذخائر نفت جهان را در اختیار دارند ودرسال ۲۰۱۹، ۲۲% نفت جهان را تولید کردند. آمریکا و متحدینش ۲۷% نفت جهان را تولید کردندو ۳۵% ذخائر نفت ذخائر گاز جهان را در اختیار دارند.کشورهای ریکتیس ۴۱% ذخائرگاز جهان و جبهه آمریکا ۱۲.۵% ذخائر گار جهان را دراختیار دارد.روسیه و ایران به تنهایی حدود یک سوم ذخائر گازطبیعی جهان را دراختیار دارند.
چین به تنهایی حدود ۲۴% انرژی جهان را مصرف میکند که درسال ۲۰۱۸ حدود ۳۱% از کشورهای ریکتیس و۱۳% از عربستان وارد کرد. چین درسال ۲۰۱۹ حدود ۳۵% مصرف گاز خود را وارد کرد. اروپا درسال ۲۰۱۸ حدود ۴۲% نفت و ۴۰% گازمصرفی خود را از کشورهای ریکتیس وارد کرد. دراین سال اروپا ۷% از نفت مصرفی خود را از عربستان وارد کرد.

جمع بندی
تشکیل مشارکت ریکتیس در مقطع فعلی با چالشهای متعددی روبروست که روابط با اسرائیل یکی از این چالشهاست بویژه اینکه اسرائیل روابط دیپلماتیک با برخی از کشورهای عربی همچون امارات برقرار کرده است. ایران و ترکیه دوکشور غیر عربی هستند که با چالشهای فراگیر از سوی جبهه آمریکا مواجه هستند. آمریکا و چین نیز عملا وارد دوران جنگ سرد جدیدی شده اند. با وجود این نوع چالشها، درسالهای اخیر درمجموع روند همگرایی کشورهای ریکتیس بیش ازواگرایی بوده است. حمایت روسیه و ایران از کشورهای سوریه و عراق درمقابله با تهدیدات تروریستی و تفاهمنامه همکاریهای استراتژیک ۲۵ ساله بین ایران و چین که هدف آن ۴۰۰ میلیارد دلاری سرمایه گذاری چین درایران، حاکی از این واقیعت است که کشورهای ریکتیس دارای منافع حیاتی مشترک هستند. تحقق چنین مشارکتی نیازمند تشکیل یک گروه کاری مشترک بین این کشورها برای تقویت منافع مشترک و کاهش اختلافات است.
انتهای پیام

  • دوشنبه/ ۱۵ شهریور ۱۴۰۰ / ۱۸:۰۰
  • دسته‌بندی: سیاست خارجی
  • کد خبر: 1400061511346
  • خبرنگار : 71049