به گزارش ایسنا، میزان طلاق در ایران، به خصوص تا ابتدای دهه هشتاد روند منظمی نداشته است و مطابق با آمار در بازه زمانی سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۴ تعداد طلاق ثبتشده، دو برابر شده است. بیشترین میزان طلاق یعنی در حدود ۸۵ درصد آنها در شهرها و ۱۵ درصد از آنها در مناطق روستایی اتفاق افتاده است.
در استان ایلام طی ۳۰ سال گذشته، طلاق به شدت رو به افزایش بوده است و رشد سالانه طلاق در این استان از میانگین طلاق در کشور نیز بالاتر رفته است. علاوه بر شاخص میزان رشد طلاق، یکی دیگر از شاخصهای مهم در بررسی وضعیت خانوادهها، میزان دوام زندگیهای منجر به طلاق است و بررسیها نشان داده که استان ایلام در بین استانهای با کمترین دوام زندگی قرار دارد. همچنین مشخص شده که با افزایش طول مدت ازدواج، احتمال طلاق در این استان کمتر میشود.
با توجه به اینکه موضوع طلاق به یکی از مسائل اجتماعی جدی این استان تبدیل شده است، پژوهشگران با انجام یک مطالعه به بررسی چرایی طلاقهای زودهنگام در شهر ایلام پرداختند.
در این مطالعه کیفی با ۲۱ نفر از زنان و مردان مطلقه یا در شرف طلاق که طول زندگی مشترک آنها کمتر از سه سال بود، مصاحبه انجام شد. در طول مصاحبه مشخصات افراد شامل سن زوج، سن زوجه، طول مدت عقد، طول زندگی مشترک، سن ازدواج، شغل و سطح تحصیلات زوجین و تعداد فرزندان مورد پرسش قرار گرفت و اطلاعات بهدست آمده پس از دستهبندی و کدگذاری مورد تحلیل قرار گرفتند.
مفاهیم به دست آمده از این مصاحبهها شامل ۲۶۱ مفهوم و ۱۶ مقوله اصلی بودند. این مسائل مطرحشده به شرح زیر هستند:
- ازدواج تکلیفمند: پنداشت از ازدواج به مثابه عبور از بحرانهای شخصی و خانوادگی؛
- انفعالپیشگی در مخالفت؛
- زمانبندی محدود و تعجیل در عقد؛
- مواجهه سنتی با دوران عقد؛
-سازماندهی نمایشی رفتار در دوره عقد؛
- قصور در برخورد منطقی با مسائل؛
-زوجین در کشاکش تفاسیر متضاد از موقعیت؛
- بدگمانی؛
- نفوذ کنشگران سنتی؛
- بازدارندههای جدایی دوران پیش از عقد و عقد؛
- جدال برای تصاحب زوجین، در میدان خانوادهها بعد از ازدواج؛
- شکنندگی زندگی و سهلانگاری در ازدواج دوم؛
- تمایلات ابژههای نسلی؛
- عقبگرد به سوی رویاهای پیشین و میل به تغییرات نامتعارف؛
- خلاء عاطفی؛
- زناشویی ناخوشایند.
تجزیه و تحلیل دادههای بهدست آمده از این مطالعه؛ از حضور پررنگ عنصری بهنام «گفتمان سنت» در اکثر مقولات حکایت دارد. به گفته پژوهشگران این تحقیق؛ بزرگان و معتمدان طوایف به عنوان نگهبانان سنت، نقش بسیار مهمی در برساخت فرهنگی و اجتماعی وقایع و پدیدهها از جمله نهاد خانواده ایفا میکنند. در بیشتر نمونهها زوجین و عمدتاً زنان، روندی آزادانه در انتخاب همسر نداشته و بیشتر پذیرندهاند تا فعال در تصمیمگیری و در صورت عدم تمایل به ازدواج، به دلایل مختلف، قدرت زیادی برای مخالفت نداشتهاند.
علاوهبراین پذیرندگی که انواع مختلفی از مصلحت در آن دیده میشود؛ میتوان بیشتر این نوع ازدواجها را ازدواج های تکلیفمند، کارکردی و احساسی-هیجانی به شمار آورد تا عقلانی- منطقی.
پنداشت از ازدواج به مثابه مقابله با رفتارهای مخاطرهآمیز جوانی، پنداشت از ازدواج به مثابه نوعی مراقبت و سرپرستی برای زوج یا زوجه یا خانواده وی، همه و همه مواجهه سنتی با ازدواج است.
نبود دوره نامزدی، زمانبندی محدود و تعجیل در برگزاری مراسم عقد که به نظر میرسد به هیچ عنوان زمانبندی مناسب و ایدهآلی برای آشنایی زوجین نباشد ( آن هم در فضای سنتی و نیمه سنتی جامعه ایلام که امکان آشنایی پیشاعقدی اندک است) یکی دیگر از یافتههای این تحقیق است. البته در میان افراد، نمونه تحقیق افرادی بودند که بر عکس نمونههای دیگر، طول مدت عقد آنها بسیار طولانی و نامتعارف و از یک تا سه سال در نوسان بود. بیتردید از این دوره نیز نمیتوان به عنوان یک دوره ایدهآل برای آشنایی بیشتر و آمادگی زوجین برای ورود به زندگی مشترک نام برد.
پژوهشگران این مطالعه پیشنهاداتی را برای کاهش این معضل اجتماعی ارائه دادند:
- هدایت و سوق دادن دانشجویان رشته علوم اجتماعی دانشگاه ایلام به این موضوعات؛
- برنامهریزی و سیاستگذاری و توجه هر چه بیشتر به گفتمانسازی، برای جامعهپذیری جنسیتی در نهادهایی مثل خانواده، مدرسه، دانشگاه و ...؛
- گفتمانسازی برای مواجهه منطقی و عقلانیتر با پدیده ازدواج و طلاق؛
- لزوم بازاندیشی به خصوص بازاندیشی نهادی در مورد نقش کنشگران سنتی در جامعه ایلام به خصوص برای حل مسائل خانوادگی.
این تحقیق به سفارش دفتر امور اجتماعی و فرهنگی استانداری ایلام انجام شده است و صدیقه پیری؛ استادیار گروه جامعهشناسی دانشگاه علامه طباطبایی، محسن نیازی و حسن پیری از دانشگاه کاشان و زینب خوشرو؛ کارشناس ارشد جامعه شناسی دانشگاه تهران، در انجام آن با یکدیگر مشارکت داشتند.
یافته های این مطالعه، زمستان سال ۱۳۹۹ به صورت مقاله علمی با عنوان «طلاق های زودهنگام؛ تلاشی برای انفصال از فشارهای اجتماعی» در دوفصلنامه بررسی مسائل اجتماعی ایران منتشر شده است.
انتهای پیام