به گزارش ایسنا، موضوع حفظ و ارتقای سلامت شهروندان یک کشور امری ضروری برای دولتمردان و حکومت به شمار میرود. موضوعی که پس از تجربه اپیدمی بیماریهای واگیر سخت دوران قاجار و اوایل پهلوی کم کم به عنوان یک نیاز اساسی احساس شد و اقداماتی در راستای آن صورت گرفت.
بر همین اساس از سال ۱۳۱۹ هجری شمسی تا سال ۱۳۵۱ چندین تجربه با عناوین طرح تربیت بهدار، طرح سپاه بهداشت، طرح تربیت بهدار روستا، طرح سلسه و طرح رضاییه به اجرا گذاشته شد و از میان این طرحها، طرح تحقیقاتی«نحوه توسعه خدمات پزشکی و بهداشتی در ایران» معروف به طرح رضائیه به طور مشترک توسط سازمان جهانی بهداشت و دانشکده بهداشت و وزرات بهداری در روستای چنقرالوی پل در رضائیه یا ارومیه فعلی استان آذربایجان غربی در سال ۱۳۵۱ به اجرا در آمد که به طور رسمی به عنوان شیوه اصلی گسترش خدمات بهداشتی درمانی پذیرفته شد. راهبرد اصلی این طرح، تربیت و بکارگیری عوامل غیرپزشک برای ارائه مراقبتهای اولیه بهداشتی بود و واحدهای ارائه کننده این خدمات را خانه بهداشت، کارکنان زن را بهورز و کارکنان مرد را بهداشتیار مینامیدند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی نظام بهداشتی و درمانی کشور نیز همانند سایر سطوح نیاز به تغییراتی داشت. وزارت بهداشت در سال ۱۳۶۳، در کشاکش مشکلات عظیم جنگ تحمیلی و در شرایطی که فوریتهای غیرقابل پیشبینی راه برنامه ریزی مدرن و گام به گام را میبست، با اتکا به نتایج تجربههای پیشین از اجرای طرحهایی مثل تربیت بهدار، سپاه بهداشت، بهدار روستا و... برای استفاده از نیروهای غیرپزشک در ارائه خدمات بهداشتی _ درمانی از طریق یک نظام منسجم و برای آگاهی یافتن از دشواریهای پیش رو و برنامهریزی برای روزهای آینده اقدام به تحقیق گسترده روی ۱۰ درصد از جمعیت روستایی و شهری کشور کرد.
بر اساس این تحقیق مشخص شد که بیش از ۴۰ درصد از مرگهای کشور در ۵ سال اول حیات کودکان اتفاق میافتد و از کل مرگهایی که در ۵ سال اول زندگی کودکان پیش میآید حدود ۸۰ درصد آن مربوط به ۱۲ ماه اول حیات آنان است. چنین تراکمی از بیماری و مرگ در سالهای آغازین زندگی کودکان امروز، که سرمایه های فردا هستند سخت است، اما فاجعه بارتر از آن، این بود که تحقیقات نشان میداد حدود یک ششم از این مرگها به علت ۶ بیماری عفونی دیفتری، کزاز، سیاه سرفه، سل، فلج اطفال و سرخک که واکسنهای مؤثر و معتبر دارند پدید میآمد. از طرفی یک ششم دیگر کودکان با بیماریهای عفونی دیگری که واکسن نداشته اما در موارد بسیاری قابل پیشگیری یا مهار شدن بودند از دست میرفتند و سرانجام نیز بیش از یک پنجم دیگر، قربانی بیماریهای اسهالی میشدند.
به بیان دیگر، تحقیق گسترده سال ۱۳۶۳ نشان میداد که در واقع هر سال بیش از نیمی از کودکان ایرانی قربانی حوادث و بیماریهای سادهای هستند که مبارزه با آنها ساده و عمدتا محتاج شناخت راه اصولی، آموزش خانوادهها و تربیت نیروهای سادهای است که قادر به ارتباط نزدیک با اکثر مردم و آموزش آنان باشند و این سرآغاز تلاش در مسیر راه اندازی شبکههای بهداشتی _ درمانی و در نخستین گام گسترش واحدهایی به نام خانه بهداشت در روستاهای کشور و تربیت نیروهای اصیل روستایی به نام بهورز شد.
با آغاز شیوع بیماری کرونا در کشور اما دفتر این تلاش ۳۶ ساله ورق تازهای خورد و نقش بهورزان در آموزش، غربالگری و ... افراد تحت پوشش خود بیش از هر زمان دیگری به چشم آمده و کار و تلاش آنها مضاعف شد. بهورزان در مناطق روستایی با حداقل امکانات، تمام خدمات مربوط به کووید۱۹ را ارائه میدهند و اقداماتی از قبیل ضدعفونی کردن اماکن عمومی، اماکن توزیع مواد غذایی، گندزدایی منازل و... نیز به وظایف آنان اضافه شد و این در حالی است که در کنار آن سایر خدمات جاری نظیر ارائه خدمات سلامت به زنان باردار، آموزش بهداشت عمومی، تشکیل گروههای داوطلب و شوراهای محلی بهداشت، مراقبت از کودکان، تنظیم خانواده، آموزش و مراقبتهای تغذیهای، بهداشت دهان و دندان، نظارت بر موازین بهداشت حرفهای، محیط عمومی روستا، بهسازی محیط، بهداشت محیط امکن عمومی، فوریتها، بازتوانی و کمک به معلولان و... که از جمله وظایف ذاتی یک بهورز است نیز به قوت خود باقی است. بهورزان و مراقبین سلامت طی دوره شیوع کرونا علائم افراد را گرفته و در صورتی که بیمار بدحال باشد او را به یکی از ۱۲۰۰ مرکز منتخب کووید۱۹ ارجاع میدهند و در غیر این صورت اقدام به آموزش او میکنند.
از روزهای آغازین شیوع کرونا حدود ۳۲ هزار بهورز در حدود ۱۸ هزار خانه بهداشت در سطح کشور در روستاها در حال خدمترسانی و رهگیری افراد تحت پوشش خود هستند؛ بر این اساس برای هر ۷۰۰ نفر یک بهورز در روستاها آماده به خدمت است. همچنین ۲۴۵۰۰ نفر مراقب سلامت نیز در ۵۳۴۳ پایگاه سلامت شهری و ۲۵۶ پایگاه سلامت روستایی نیز خدمات فعال خود را ارائه میکنند.
البته این تنها باری نیست که بهورزان در بحرانها نقش آفرینی کرده و در کنار مردم حاضر میشوند؛ به عنوان مثال پس از وقوع زلزله در کرمانشاه نیز چادرهای خانههای بهداشت دایر شد و بهورزان علیرغم اینکه آسیب دیده بودند و داغدار عزیزانشان بودند، پای کار آمدند و خدمات خود را ارائه دادند. همچنین پس از سیل ابتدای سال ۱۳۹۸ نیز بهورزان در مناطق سیل زده علیرغم آنکه خود نیز در معرض تهدید و آسیب بودند، اما تمامی خدمات را برای همه گروههای سنی ارائه دادند و نگذاشتند مردم از خدمات بهداشتی درمانی محروم شوند.
انتهای پیام