کرونا با بچه‌ها چه می‌کند؟

علیرضا کرمانی می‌گوید: افزایش محدودیت‌ها، قرنطینه‌های خانگی و زندگی کردن در محیط ایزوله نه‌تنها بر بزرگسالان، بلکه بر کودکان هم فشار عصبی و روانی زیادی وارد می‌کند. طولانی شدن این روند به‌مرور زمان در قالب خشونت‌ بروز خواهد کرد؛ در قالب جامعه‌ کم‌صبر و تحمل و خشن.

این جامعه‌شناس و پژوهشگر حوزه کودک و نوجوان در گفت‌وگو با ایسنا درباره تاثیر کرونا بر فرهنگ به طور مشخص به بررسی این موضوع در گروه سنی کودکان و نوجوانان پرداخت و در ادامه اظهار کرد: هرچند در ابتدای شیوع بیماری، بسیاری از متخصصان گمان می‌کردند ویروس کرونا کودکان را مورد حمله قرار نمی‌دهد، اما به‌مرور زمان مشخص شد تأثیر آن بر کودکان تنها کمتر از بزرگسالان است. از آن‌جایی‌که کیفیت زندگی کودکان یا منابع، امکانات و قدرت در اختیار جامعه‌ بزرگسالی است، و علی‌رغم باور پزشکی مبنی‌ بر تأثیرگذاری کمتر ویروس بر کودکان، این محدودیت فضای زیست ممکن است آسیب عمیق‌تر و وسیع‌تری بر کودکان بگذارد. 

او تاکید کرد: مهم‌ترین تأثیری که محدودیت فضای کنش در آینده‌ کودکان و نوجوانان می‌گذارد، «فشار روانی و عصبی» است. طبق آن‌چه آمارها و مشاهدات گواهی می‌دهد حضور نوجوانان در اعتراضات اخیر بود. این افراد به‌اقتضای شرایط سنی‌شان، نیازمند محیطی هستند که بتوانند فریاد بکشند و به‌نوعی انرژی‌شان را تخلیه کنند، اما تمام فضاهایی که این امکان را فراهم می‌کنند، از آن‌ها دریغ شده است. پس بسیاری از آن‌ها به سمتِ این اجتماعات اعتراضی خودجوش سوق داده شدند. کما این‌که اکثر کودکان و نوجوانان به‌دنبال محیطی هستند تا در آن فشار انباشته بر خود را تخلیه کنند.

کرمانی در ادامه افزود: آن‌ها حتّی در رسوم مذهبی همچون تاسوعا و عاشورا شرکت می‌کنند تا در قالب عزاداری به‌نوعی رهایی برسند؛ هرچند اغلب خانواده‌ها به جهت حفظ پروتکل‌های بهداشتی از حضور آن‌ها ممانعت می‌کنند. در دهه‌ اول ماه محرم امسال، تنش‌های بسیاری بر سر حضور یا عدم‌ حضور در هیئت‌های مذهبی، میان نوجوانان و والدین صورت گرفت؛ بدین صورت که نوجوانان به شرکت در مراسم تمایل داشتند اما پدر یا مادر که از مخاطره‌ تجمع‌ها آگاه بودند، از رفتن فرزندشان جلوگیری می‌کردند.

مدیرکل اسبق آموزش و پژوهش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان همچنین تاکید کرد: آثار طولانی‌مدت کرونا به‌طور مستقیم بر خشونت‌های رفتاری نوجوانان قابل تشخیص نیست اما زمانی‌که جامعه‌ای به لحاظ اقتصادی دچار مشکل، فروپاشی و یا نزول می‌شود، به‌طور حتمی بر روی تمام اجزاء از جمله کودکی اثر می‌گذارد. کرونا باعث شد تا «فقر» با ‌شدت بیشتری در جامعه فراگیر شود و تعداد خانواده‌هایی که رسماً فقیر شده‌اند بسیار افزایش پیدا کرده است. براساس گزارش‌هایی که بارها منتشر شده، خانواده‌هایی که کمتر از ۱۰ میلیون تومان در ماه درآمد داشته ‌باشند، زیر خط فقر قرار می‌گیرند. به‌نظر می‌رسد اگر تا پیش از کرونا، ۱۰درصد خانواده‌ها فقیر بودند، حالا بیش از ۵۰ درصد خانواده‌ها فقیر شده‌اند. و از آن‌جایی که میان «فقر» و «فساد» ارتباط مستقیمی وجود دارد، با بیشتر شدن فقر، بزهکاری و نابهنجاری نیز در جامعه بیشتر می‎‌شود. شرایط اقتصادی نابسامان، افراد کم‌توان از جمله کودکان را مجبور می‌کند تا برای تأمین زندگی‌شان ناچار به سرقت شوند. جدا از این‌که این خشونت اجتماعی رایج از کودکان افرادی پرخاشگر و ناهنجار می‌سازد، گرفتاری‌‎های اقتصادی بزرگسالان باعث می‌شود که مراقبت‌های والدین هم کمتر شود.


کرمانی سپس درباره‌ تأثیرات فاصله‌ بلندمدتی که میان کودکان و اجتماع افتاده است نیز چنین بیان کرد: در بررسی این معضل، دو منظر مورد بررسی‌ است؛ یکی مشکلاتی که آموزش کودکان، دانش‌آموزان و ارزش‌های مربوط به آن را درگیر کرده، و دیگری اتفاقاتی‌ که خود نفس آموزش را دستخوش تغییرات زیادی کرده است. همان‌طور که از ابتدای پاندمی کراراً گفته شده، یکی از مهم‌ترین پروتکل‌های پیشگیری از ابتلا به کرونا، قطع تماس‌های فیزیکی میان افراد، حذف یا به حداقل رساندن هرگونه تجمع است. به همین علت، فضاهایی که می‌توانستند مناسب رشد کودکان باشند، مانند مدرسه، زمین‌های بازی، کلاس‌ها و پارک‌ها از آن‌ها دریغ شدند. این فضاها بسترهایی بودند که کودکان می‌توانستند براساس ارزش‌های خودشان در آن‌ها فعالیت کنند و لذت ببرند. بر همین اساس، کرونا عرصه‌ زندگی و زندگی کردن را برای کودکان تنگ کرد و به‌عبارتی، زیست‌جهان کودکی را، که پیش از آن محدود بود، محدودتر کرد. تا پیش از کرونا، کودکان علاوه‌بر خانه، در فضاهای آموزشی و تفریحی (مثل زمین بازی، محلات، پارک‌ها و...) حاضر می‌شدند و با همسالان خود ارتباط می‌گرفتند، اما بعد از شیوع کرونا از این امکانات محروم شدند.


او همچنین درباره‌ تغییر رویه‌ آموزش تا این مرحله از پاندمی این‌طور توضیح داد: پس از کرونا، اتفاقات خوب و بد زیادی پیش‌ روی حوزه‌ آموزش قرار گرفت. مهم‌ترین اتفاق خوب در آموزش این بود که پس از تعطیلی مدارس، دانش‌آموزان این امکان را داشتند که از طریق اینترنت درس‌ها را فراگیرند و همین مسئله فراغتی را برای آنان حاصل کرد. اگرچه این اوقات را نمی‌شد در مکانی به‌جز خانه سپری کرد، ولی بسیاری از دانش‌آموزان این فرصت‌ها را برای مطالعه‌ کتاب‌های داستانی، رمان‌ و آموزش زبان‌های خارجی غنیمت دانستند. اما به‌طور کلی، به‌نظر می‌رسد مدرسه‌ها علی‌رغم ضعف‌های بسیار، انضباطی داشتند که پیشرفت تحصیلی را به‌مراتب سهولت می‌بخشیدند؛ چراکه بعد از تعطیلی مدارس، کیفیت تحصیلی دانش‌آموزان افت زیادی کرد. تمام این نظرات، سویه‌هایی مثبت و منفی‌ است که‌ کرونا بر زیست‌جهان کودکی داشته و تأثیرات بسیاری از آن‌ها همچنان آشکار نیست و در آینده هویدا می‌شود.


این مدیر پژوهشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره‌ تاثیر تألمات روحی و روانی فوت بستگان بر کودکان و نوجوانان نیز گفت: آمار مرگ‌ومیر بر اثر کرونا، بیش از بزرگسالان بر روی کودکان اثرگذار است؛ چراکه معمولاً بزرگسالان زودتر فوت می‌کنند و کودکان تنها می‌مانند؛ بنابراین تبعات منفی مرگ بر جامعه‌ کودکی به‌مراتب بیشتر از بزرگسالی‌ است. اغلب کودکان با نبود پدر و مادر دست‌وپنجه نرم می‌کنند. تبعات بی‌سرپرست یا اصطلاحاً یتیم شدن، در جوامع ماقبل مدرن، به‌ظاهر چندان آزارنده نبود؛ چراکه خانواده‌ها گسترده بودند و بعد از والدین، سرپرستی کودکان به پدربزرگ و مادربزرگ واگذار می‌شد. اما در جوامعی که خانواده به‌صورت هسته‌ای‌ است، خصوصاٌ جوامع شهری‌شده‌ امروزی که خانواده‌ها اغلب به‌دلیل انتقال و مهاجرت از هم دور شده‌اند، انتقال حضانت فرزندان چندان ممکن نیست و اختلافات طبقانی، فرهنگی و گفتمانی بسیاری را به‌دنبال دارد. لازم به ذکر است در جوامعی که مدرنیته اتفاق ناقصی بوده، مانند جامعه‌ ما که نهادهای تکمیلی در آن متناسب با خانواده‌ هسته‌ای نیست و سازوکارهای نهادین حمایتی برای نگهداری از کودکان بی‌سرپرست تمهید نشده و نهاد جایگزینی وجود ندارد، از دست دادن والدین، مصیبت دردناکی خواهد بود. بسیاری از سویه‌ها و تأثیرات مرگ‌ومیرهای بیماران مبتلا به کرونا، در حال حاضر نهفته است و در آینده نمایان می‌شود.


کرمانی درباره‌ تغییر سبک مصرف بعد از کرونا در خانواده‌ها هم بیان کرد: تبیین‎‌کننده‌ بسیاری از رفتارهای اجتماعی، اقتصاد است. زمانی‌که اقتصاد دچار نزول و نابسامانی شود، الگوهای مصرف هم کاهش پیدا می‌کند. کاهش سطح مصرف، خصوصاً در مصارف فرهنگی به‌مراتب بیشتر می‌شود. حتّی در وضعیت اقتصادی عادی هم خانواده‌ها خرید پوشاک را نسبت‌ به کالایی مانند کتاب ارجح می‌دانند و برطرف کردن نیازهای فرهنگی‌ را به تعویق می‌اندازند. متأسفانه از آن‌جایی که قدرت دست بزرگسالان است، خانواده‌ها در شرایط بحرانی ترجیح می‌دهند نیازهای اولیه و اصلی فرزندان را فراهم کنند. گواه این شرایط نیز تعطیلی انتشاراتی‌ها و کتاب‌فروشی‌های مختلفی‌ است که مشتری چندانی ندارند.

این جامعه‌شناس و فعال فرهنگی حوزه ادبیات کودک و نوجوان در پایان با اشاره به نبود هیچ‌گونه برنامه‌ای برای واکسیناسیون بچه‌ها گفت: نبود برنامه‌ریزی درست و کافی برای واکسیناسیون جوان‎‌ترها ترس ایجاد می‌کند. این‌که نوجوانان گمان کنند در جامعه رها شده‌اند و کسی به فکر آن‌ها نیست، احساس بدی را در وجودشان ایجاد می‌کند اما متأسفانه غفلت از این قشر در بزنگاه‌های اجتماعی و تاریخی، امر جدیدی نیست. در روایات مختلف تاریخی آمده که در بسیاری از قحطی‌ها و بیماری‌ها، بسیاری از بزرگسالان کودکان‌شان را می‌خورده‌اند. شاید عجیب نباشد اگر بگوییم شکل دیگری از آن توحش در حال شکل‌گیری‌ است. در روابط قدرت، فرادستی از آن بزرگسالان است. هرچند میزان خطر کرونا برای افراد مسن بیشتر است اما سویه‌های جدید بیماری بر بچه‌ها نیز اثرگذار بوده و می‌بایست برنامه‌ریزی درستی برای واکسیناسیون این قشر تدوین شود. 

انتهای پیام

  • شنبه/ ۶ شهریور ۱۴۰۰ / ۰۰:۴۹
  • دسته‌بندی: فرهنگ عمومی
  • کد خبر: 1400060603601
  • خبرنگار : 71653