/در دایره هنر هفتم/

«سرزمین آواره‌ها» داستان مردمانی که نمی‌توانند یکجانشین باشند

«سرزمین آواره‌ها» داستان زنی غمگین و تنها به نام «فِرِن» است که با یک وَن دائم در سفر بوده و به هیچ عنوان علاقه‌ای به یکجانشینی ندارد.

فیلم سرزمین آواره‌ها محصول سال ۲۰۲۰ به کارگردانی «کلویی ژائو» است. این فیلم درام در سال ۲۰۲۱ برنده جایزه بهترین فیلم و بهترین کارگردانی از آکادمی اسکار شده و تمجید بسیاری از منتقدان را به همراه داشته است. سرزمین آرواره‌ها برنده جایزه شیر طلایی از جشنواره فیلم ونیز و در جشنواره گلدن‌ گلوب نیز برنده جایزه بهترین فیلم درام و بهترین کارگردانی شده است. فیلم‌نامه را کلویی ژائو بر اساس رمان غیرداستانی «Nomadland: Surviving America in the Twenty-First Century» به معنی «کوچ نشین: زنده ماندن آمریکا در قرن بیست‌ویکم» نوشته «جسیکا برودر» اقتباس کرده است. موسیقی متن فیلم را هم «لودوویکو اینائودی»، آهنگساز و پیانیست معاصر ایتالیایی ساخته است که بسیار با فضای آرامش‌بخش فیلم مطابقت دارد.

سرزمین آواره‌ها سومین اثر این فیلم‌ساز اهل چین است که مورد اقبال بسیاری قرار گرفته است. «سوارکار» محصول ۲۰۱۷ و «ترانه‌هایی که برادرهایم به من آموختند» محصول ۲۰۱۵ دیگر فیلم‌های بلند این کارگردان زن جوان است.

«فرانسیس مک‌دورمند» با نقش‌آفرینی به عنوان بازیگر نقش اصلی در این فیلم توانست برای سومین مرتبه جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن را از آکادمی اسکار به دست آورد. مک‌دورمند پیش از این توانسته بود برای فیلم‌های «فارگو» ساخته ۱۹۹۶ و «سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری» ساخته ۲۰۱۸ این جایزه مهم سینمایی را از آن خود کند. در این فیلم «لیندا می» و «باب ولز» هم نقش‌آفرینی می‌کنند که همگی به عنوان خانه‌ به‌ دوش‌هایی واقعی برای این نقش‌ها انتخاب شده‌اند.

سرزمین آواره‌ها داستان مردمانی است که نمی‌توانند یکجانشین شوند و دائم در سفر بودن را خودخواسته انتخاب کرده‌اند. جاده را در حد پرستش دوست می‌دارند؛ دائما از مکانی به مکان دیگر، با ون‌ها، تریلرها و کاروان‌های خود در سفر هستند و هر زمان که نیاز به پول داشته باشند، توقف می‌کنند و مشغول به کاری موقت می‌شوند.

داستان فیلم پس از فروپاشی اقتصادی یک شهر شرکتی در حاشیه ایالت نوادا آغاز می‌شود. فرن با بازی فرانسیس مک‌دورمند زنی است که همسر خود را از دست داده و غم مرگ همسر از خاطرش نمی‌رود. فرن یک خودروی ون کوچک دارد؛ دائم در سفر است و در مسیر خود گاهی با افرادی از جنس خود هم‌کلام می‌شود.

نگاه نقادانه فیلم به نظام سرمایه‌داری را می‌توان در بسیاری از لحظات فیلم دید. مردمانی که برای فرار از شلوغی شهرهای بزرگ و شغل‌های یکنواخت و کم‌درآمد خود، دل به جاده‌ها زده‌اند و بیش از این نمی‌توانند از آن جدا شوند چراکه این‌گونه زندگی کردن برای‌شان بسیار خوشایند و لذت‌بخش است. در این میان طبیعت آن‌ها را با خود همراه می‌کند و آرامشی وصف‌ناشدنی را به آن‌ها هدیه می‌دهد. این آرامش عرفانی در تک‌تک قاب‌های این کارگردان جوان دیده می‌شود و مخاطب در عین حال که زندگی پر رمز و راز فرن را می‌بیند، تصاویر مستندگونه و زیبایی را نیز از طبیعت بکر آمریکا تماشا می‌کند و این آرامش به بیننده هم منتقل می‌شود.

انتهای پیام

  • پنجشنبه/ ۴ شهریور ۱۴۰۰ / ۱۳:۱۸
  • دسته‌بندی: خراسان رضوی
  • کد خبر: 1400060402963
  • خبرنگار :