در ادامه این ابلاغیه که در راستای مدیریت خیز پنجم بیماری در کشور به تصویب رسید، همچنین مقرر شد علاوه بر صنوف، کلیه ادارات، سازمانها و بانکها نیز از ۲۵ الی ۳۰ مرداد در سراسر کشور تعطیل شوند و از ظهر روز یکشنبه تردد بین استانی محدود و حتی ممنوع شود.
این تصمیم در شرایطی گرفته شد که بررسی پیشینه و تجربه چنین تعطیلاتی در کشور حاکی از آن داشت که در محدودیت های قبلی برای کنترل بیماری کووید ۱۹ نه تنها بیماری مهار نشد و نتایج تعطیلات اثری در روند بیماری نگذاشت بلکه در عین حال، رفتاری متفاوت از سوی مردم و صاحبان مشاغل و صنوف رخ داد.
هرچند بُعد دیگر این مصوبه در مورد انتشار لیست مشاغل ضروری گروه یک نیز قابل بررسی و تامل است؛ در فهرست دسته بندی شده مشاغل ضروری ستاد ملی کرونا که در ۲۹ بند تعریف شده است، صنوفی دیده می شوند که ضرورت برخی از آن ها قابل تفکر است.
کرایه خودرو بدون راننده، پارکینگ عمومی، کارواش، دفاتر آگهی تبلیغاتی فروشندگان کاغذ و مقوا، خشکشویی ها، فروش گل و گیاه تزیینی، مراکز اقامتی، سینما خودرو/ تئاتر خودرو، فروشگاههای انواع مصالح ساختمانی (از قبیل گچ، سیمان، سرامیک، لوله و اتصالات)، محصولات فولادی (آهن و آلومینیوم) پاساژهای تخصصی نظیر لاستیک، قطعات یدکی، آهن آلات، کامپیوتر از جمله مشاغل گروه یک مندرج در این مصوبه بوده که محل بحث است.
فارغ از مصوبه تعطیلی ستاد ملی کرونا و بندهای مندرج در آن، مشاهدات میدانی خبرنگاران ایسنا حکایت از تکرار وقایعی دارد که مسبوق به سابقه بود و وقوع آن دور از انتظار نبوده است.
هجوم مسافران به مبادی ورودی استان های شمالی و اصرار برای ورود به استان به هر طریق و بهانه و علت، عدم نظارت ویژه و سختگیرانه بر اعمال پروتکل ها و رعایت محدودیت ها از سوی دستگاه های مختلف، کرکره های نیمه باز و عدم تعطیلی برخی مشاغل غیرضرور به ویژه در محدوده شهرها و روستاها، فعالیت شرکت های خصوصی و عادی انگاری و عدم توجه به پروتکلها توسط برخی صاحبان مشاغل گروه یک، مواردی است که در استان مازندران دست کم مشاهده شده و قطعا در دیگر مناطق نیز مصداق دارد.
اگرچه این موارد در گفتار مسئولان و مدیران شهری و شهرستانی و استانی جایگاهی ندارد و آنان همواره شرایط را بر وفق مراد حکایت می کنند اما نباید این موضوع را نادیده گرفت که مازندران در تمامی تعطیلات به مقصد سفر پایتخت نشینان و استان های همجوار مبدل شده و رشد پدیده ای به نام خانه دوم و خوشنشینی نیز بر ازیاد این سفرها تاثیرگذار بوده است.
البته دلایل متعددی در اجرای ناموزون مصوبات ستاد مقابله با کرونا در کشور و به صدا درآمدن ساز ناکوک تعطیلی مشاغل و صنوف وجود دارد که عمده آن ها به مشکلات معیشتی جامعه، شرایط اقتصادی و نبود حمایتهای دولتی در این وضعیت بازمی گردد، چرا که مطابق آخرین آمارها حدود ۶۵ درصد واحدهای صنفی مازندران در اماکن استیجاری فعالیت دارند و از سوی دیگر نیز بیش از دو سوم اصناف و مشاغل مازندران در ردیف مشاغل غیرضرور قرار دارند که باید تعطیل شوند.
اما در بین همه این چالش ها، مسئله اصلی و اساسی این است که چرا هر بار پس از اعلام تعطیلی همگانی و سراسری واحدهای صنفی و ادارات از سوی ستاد ملی کرونای کشور، عده ای از هموطنان در استان های پایتخت و مرکز نشین به مقصد سه استان شمالی بار سفر بسته و هیچ گونه مشارکتی در آن ها برای برقراری شرایط قرنطینه و ماندن در خانه دیده نمی شود، گاهی حتی این اقدام در برخی موارد بدل به رفتارهای عجیب و غریبی در مبادی ورودی به استان های شمالی شده که سوژه های داغی را برای فضای مجازی مهیا می کند؛ سوال اینجاست آیا این رفتارها عللی بنیادین دارند؟
القای افکار و اندیشه های فردگرایانه
در همین راستا دکتر اعظم آهنگر سله بنی، مدیر بخش مطالعات شهری و منطقه ای موسسه مطالعات و تحقیقات تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران دلایل متعددی را در بروز چنین رفتارهایی نقل کرده و در ابتدا بیان می کند: این اتفاق مختص به حال امروز جامعه و کشور نیست و اساس تاریخی دارد، اساس این تفکرات به زمانی برمی گردد که کتاب های زردی نظیر «در لحظه زندگی کن»، «اثر مرکب»، «پدر پولدار و پدر بی پول»، «فکر کن و ثروتمند شو»، «مجموعه راز» و کتاب ها و مجلات بسیار دیگری از این دست ناگهان در جامعه پخش و منتشر شد.
این جامعه شناس و پژوهشگر رسمی دانشگاه تهران در گفت و گو با ایسنا، ثمره انتشار این کتب را پیدایش تفکرات قائم بر فرد در جامعه دانست و تصریح کرد: این اندیشه ها بجای اینکه قائم بر جمع باشد در حقیقت اصالت جمع را فدای اصالت فرد می کند، در نتیجه آدم ها از جهت موفقیت های فردی که کسب می کنند اهمیت پیدا کرده و جامعه نادیده گرفته می شود، در حقیقت به انسان ها یاد داده شد که مرکز عالم است و جامعه باید به دور و برای او فعالیت کند، یعنی نوعی خود برتر بینی و خود بزرگ بینی در جامعه رشد پیدا کرد.
آهنگر با بیان اینکه تا پیش از انتشار چنین کتبی روال اینگونه نبود و چه بسا انسان ها که در جبهه ها شهید شدند و خود را فدای جمع کردند تا جامعه در آسایش باشد، اظهار کرد: اکنون آدمها به آرامش، رفاه، تفریح و در لحظه زیستن خویش اهمیت می دهند و خواستار تمام چیزهایی هستند که فقط برای آنان اهمیت داشته باشد، پس وقتی سالیان سال این طرز تفکر جاری شد و به انسان آموزش داده شد که هدف گذاری کن، برنامه ریزی کن، برای لذتهای خودت هزینه کن و در لحظه زندگی کن، چنین اتفاقاتی که اکنون شاهد آن هستیم نباید دور از ذهن باشد.
پیدایش نئولیبرالیسم و گسترش آن
وی اجرای چنین تاکتیک هایی را از مظاهر نئولیبرالیسم عنوان و خاطرنشان کرد: افزایش فروش و چرخش چرخهای اقتصاد فردی به تدریج به یک ایدئولوژی تبدیل می شود که در پس زمینه ذهن افراد ته نشین و تبدیل به نوعی عادت واره یا عرف شده است، بطوری که فرد اصلا به انتقال و سرایت بیماری کرونا توجه نمی کند و با این عقیده که به من چه ربطی دارد، من که سالم هستم، در خودروی خود و به ویلای خودم می روم سعی می کند از هر طریقی، راه و بیراه و هر جایی می خواهد خود را به هدفش برساند.
آهنگر در حوزه مسائل و آسیب های اجتماعی، محیط زیست معیوب و آسیب دیده و نیز غارتی که اکنون در کشور مشاهده می شود را ثمره تفکرات و نگاه های فردی و بروز چنین ایدئولوژی هایی دانست و افزود: در کشور ما هرگز به انسان یاد داده نشد که جامعه، زندگی جمعی طلب می کند و زندگی جمعی این نیست که خود را برتر بپندارید و خود بزرگ بین باشید بلکه گاهی لازم است برای دیگران کار کنید و شما بکارید تا دیگران برداشت کنند.
وی در عین حال با ابراز گلایه از این طرز تفکر که ثروتمند آدم باهوشی است که توانسته به موقع از فرصت ها استفاده کند و قابل احترام است، تاکید کرد: القای این اندیشه در اذهان که علم آنقدرها هم سودمند نبوده و اصطلاحا بدردبخور نیست رویکرد غلطی بود، به عنوان مثال چقدر این سال های اخیر پرسیده شد که علم بهتر است یا ثروت و پاسخ شنیدیم ثروت چراکه اگر ثروت داشته باشید به علم هم می رسید و می توان علم را به تسخیر درآورده و خریداری کرد.
وی با بیان اینکه چنین تعلیمات نادرست و غلطی در بستر جامعه آموزش داده شد و شکل گرفت، تصریح کرد: پس از جنگ تحمیلی بستر حاکمیتی کشور به سمت خودکفایی و توان داخلی برای چرخش چرخ های اقتصادی حرکت کرد و لازم بود که مردم اقتصادی تر فکر کنند و ناگهان حجم عظیمی از کتاب ها و نرم افزارهای آموزشی در سطح جامعه پدیدار شد که این موضوعات را تبلیغ می کرد و در نهایت این فعالیت ها به سمت کسب و کارهای کوچک جهت دهی شد.
این دکترای جامعه شناسی و مدیر بخش مطالعات شهری و منطقه ای و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران افزود: اساسا یک رویکرد سیاسی در نظام کشور شکل گرفت که کشور باید به سمت نئولیبرالی و کارآفرینی برود، اما تعریف درستی از کارآفرینی ارائه نشد، به جای اینکه کارآفرینی یک رخداد و اتفاق تولید تبیین شود، فروش برای مردم به عنوان کارآفرینی تعریف شد.
آهنگر ضمن اشاره به این مطلب که کارآفرینی منجر به تولید شده و نظام صنعتی کشور را توسعه می دهد، اظهار کرد: متاسفانه در کشور ما کارآفرینی معنای دلالی پیدا کرده است، اینکه اشتغال به هر شکلی ایجاد شود تعریف کارآفرینی نیست، دقیقا تعریف کارآفرینی در کشورمان با شارلاتانیسم و شیادی گره زده و در گوش مردم اشتباه خوانده شد. سوال اینجاست از تعداد کارآفرینان فعلی جامعه چند درصد فعالیت تولیدی انجام می دهند؟
وی با یادآوری اینکه در نتیجه چنین اندیشه و اقداماتی مردم به سمت خودخواهی و فردگرایی محض پیش برده شدند تصریح کرد: در جامعه تلقین شده که انسان ها هرچه پرتلاش تر و ثروتمندتر باشند در نظر عموم بهترند، در نهایت گسترش این وضعیت منجر به این می شود که اصلا برای منِ نوعی، بیماری دیگران حائز اهمیت نبوده و تنها تفریح و لذت خودم مهم است.
عدم توجه به تصدی گرایی
این پژوهشگر و مدرس دانشگاه علل دیگر وقوع چنین رفتارهایی از سوی مردم را به موضوع تصدی گرایی نسبت داد و خاطرنشان کرد: تصدی گرایی به شکلی که در جوامع توسعه یافته وجود دارد در کشور دیده نمی شود، یعنی نیروی انسانی کافی در دولت وجود ندارد، در حقیقت این موضوع نیز از قوانین و قواعد نئولیبرالیسم است که طی سالیان ما به دنبال کوچک سازی و کاهش تصدی گری دولت هستیم و نتیجه تصویب این قانون شد که از سال ۸۴ در ازای بازنشسته شدن سه نفر طبق قانون دولت مجاز به استخدام یک نفر است.
آهنگر اضافه کرد: نتیجه این اقدام باعث شد که الان نیروی کافی برای کنترل کردن در چنین موقعیت هایی وجود ندارد و در حال حاضر دولت نیز حاضر نیست بیشتر از این هزینه کرده و به دنبال استخدام نیروهای لازم خود چه در نیروهای انتظامی و امنیتی و چه اداری و غیره باشد؛ به عنوان مثال طی یکسال و نیم گذشته و در دوران کرونا و تنها به دلیل نیاز ایجاد شده، پرستاران استخدام شدند و گرنه تا پیش از این بسیاری از پرستاران و کادر درمانی در حال فرار از کشور و کار در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس بودند.
مدیریت و برنامهریزی فشل ستاد مقابله با کرونا
وی دیگر دلیل عدم توجه مردم به رعایت پروتکل ها و شکستن تعطیلی را برنامه ریزی و مدیریت فشل ستاد کنترل کرونای کشور اعلام و تصریح کرد: اقدام برای ممانعت از تردد مردم باید از مبدا صورت گیرد نه در مبادی ورودی به مقاصد سفر؛ وقتی شما می خواهید جلوی ورود و خروج مردم از استان تهران را بگیرید چرا از همین تهران مانع خروج نمی شوید و چرا باید مبادی ورودی به استان های شمالی مسدود شود.
مدیر بخش مطالعات شهری و منطقه ای موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران با انتقاد از راهبرد و عملکرد نادرست ستاد مقابله با کرونا کشور گفت: چرا باید در فیروزکوه و آبعلی مانع ورود به استان مازندران شوید، وقتی مسافران ده ها کیلومتر جاده را پشت سر گذاشتند بازگشت به مراتب سخت تر است تا در خروجی های استان های مبدا، بنابراین افراد سعی می کنند به هر طریق حتی از کوره راه ها شده خود را به مقصد برسانند.
وجود تک صدایی و تضاد بین دولت و ملت
آهنگر عامل اصلی در بروز چنین رفتارهایی را وجود تک صدایی در نظام حکومتی کشور دانست و تصریح کرد: تصمیم گیری های مشارکتی بسیار مهم است، آقایان در ستاد کنترل کرونا در پایتخت، پشت میز می نشینند و از آنجا برای کل کشور تصمیم می گیرند در حالیکه نمی توان تصمیم واحدی برای کل کشور گرفت و لازم است برای هر منطقه نظر مردم اخذ شود و از مردم پرس و جو کرد که برای فلان شهرستان چه راهکاری موثرتر است.
وی با تاکید بر این نکته که هر جا مردم به این نتیجه رسیدند که به نظرشان احترام گذاشته شد پای کار آمدند اذعان کرد: مشکل اصلی کشور تضاد بین دولت و ملت است که با تصمیمات یکسویه و یکطرفه، دولت ها به آن دامن زدند. این یکطرفه بودن و این پیکان یکطرفه که همواره دولت دستور دهد و مردم باید اجرا کنند باعث می شود مردم گارد بگیرند.
آهنگر با اشاره به سابقه تاریخی بین ملت و دولت در ایران گفت: در حافظه تاریخی ایران در تمام ادوار، تضادهایی بین دولت و ملت وجود داشته است، اما هر جا و هر زمان که دولت در کنار ملت قرار گرفت و با مردم وارد تعامل شد و مردم را در تصمیم گیری ها مشارکت داد این تضاد کمرنگ تر شد و نتایج مطلوب به ثمر نشست.
انتهای پیام