رضاذبیحی، در گفت و گو با خبرنگار ایسنا با اظهار اینکه سقوط دولت افغانستان به ضرر تمامی کشورهای ذینفع در این کشور است، گفت: اثرات حضور طالبان در قدرت علاوه بر اینکه نتایج منفی مشخص و ناگواری در زندگی مردم افغانستان در پی خواهد داشت، پیامدهای مخربِ بعضا غیرقابل پیش بینی برای همسایگان و جامعه جهانی نیز بوجود خواهد آورد.
این کارشناس مسائل بین الملل افزود: کاهش اهمیت راهبردی و استراتژیک خاورمیانه نسبت به گذشته، در سیاست خارجی و دکترین سیاسی، دفاعی و امنیتی ایالات متحده آمریکا یکی از دلایلی است که شرایط فعلی افغانستان را رقم زده است.
ذبیحی ادامه داد: درباره کمرنگ شدن توجه آمریکا به خاورمیانه دلایل مختلفی مطرح می شود از جمله اینکه آمریکا با این تصمیم قصد دارد توجه خود را بیشتر معطوف به چین نماید و یا اینکه مطرح می شود آمریکا قصد دارد حضور در خاورمیانه را به صورت واقع گرایانه و با پرهیز از ماجراجویی پیگیری نماید. اما هر چه که هست این تصمیم پیامدهایی دارد که تاثیر آن بر کشورهای خاورمیانه و از جمله افغانستان غیر قابل چشم پوشی است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: بی ثمردن بودن بیست سال جنگ از سال 2001 پس از سرنگونی حکومت طالبان در افغانستان و ناتوانی ارتش این کشور برای برعهده گرفتن امنیت، دلیل دومی است که در بوجود آمدن شرایط کنونی افغانستان موثر بوده است. چرا که آمریکا و ناتو احساس کرده اند علی رغم هزینه کلان و حضور طولانی مدت، حضور و هزینه هایشان بی ثمر و بی نتیجه بوده است. بنابراین رهبران فعلی آمریکا این تصور و ارزیابی را دارند که اگر در این مدت افغان ها نتوانسته اند در دستیابی به اهداف مذکور برای برقراری ثبات و امنیت در افغانستان موفق باشند، بعد از این نیز به آن دست نخواهند یافت و لذا رهبران کنونی آمریکا این مسئله را مطرح می کنند که حضور آمریکا نمی تواند تا ابد ادامه داشته باشد.
این پژوهشگر روابط بین الملل افزود: اختلافات درون حزبی میان دموکرات ها و جمهوری خواهان در آمریکا، در خصوص نحوه مواجهه با مسئله افغانستان که از یکسو منجر به انعقاد توافقنامه با طالبان شده و از سوی دیگر منجر به خروج غیرمسئولانه آنها از این کشور شده است که به عنوان دلیل سوم قابل اشاره است که در بوجود آمدن شرایط کنونی افعانستان نقش داشته است.
ذبیحی ادامه داد: این وضعیت باعث شده است که حزب جمهوری خواه تصمیمات دولت بایدن در خصوص افغانستان را غیرمسئولانه، شتاب زده و ناکارآمد جلوه دهد و از سوی دیگر دموکرات ها نیز نسبت به تلاش دولت پیشین برای عادی سازی روابط با طالبان منتقد باشند.
وی با بیان اینکه دلیل مهم چهارم در بوجود آمدن شرایط فعلی افغانستان ناشی از واگرایی میان ایران و آمریکا است، اظهار کرد: بیست سال پیش، پس از واقعه یازده سپتامبر و زمانی که دولت بوش قصد حمله به افغانستان برای سرنگونی طالبان را داشت، دولت وقت ایران در این زمینه همکاری کرد، اما پاسخی که از سوی آمریکا دریافت کرد این بود که این کشور، ایران را به عنوان یکی دیگر از اهداف تجاوزطلبانه بعدی خود مطرح کرد.
این کارشناس مسائل بین الملل خاطر نشان کرد: ایران در جریان کنفرانس بن که با حضور رهبران افغان برگزار شد نیز همکاری کامل و تمام قدی برای برقراری صلح و ثبات در افغانستان به عنوان همسایه مهم شرقی خود انجام داد، اما پاسخ به این همکاری ها از سوی سران وقت آمریکا با قرار دادن ایران در لیست محور شرارت داده شد که این امر بدبینی زیادی برای هرگونه همکاری با قدرت های غربی در آینده را در نزد رهبران ایران بوجود آورد.
ذبیحی ادامه داد: اعمال فشار حداکثری آمریکا علیه ایران طی بیش از سه سال گذشته که از زمان دولت ترامپ آغاز شده است و هنوز نیز تداوم دارد، هرگونه دورنما و احتمال هماهنگی و همکاری میان ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای مهم که در همسایگی افغانستان قرار دارد را با سایر قدرت های مطرح جهانی را نیز از میان برده است و لذا مردم افغانستان نتوانسته اند از مزایای همکاری میان قدرت ها هچون گذشته بهره مند شوند. این در حالی است که حتی همکاری حداقلی میان قدرت های منطقه ای و قدرت های جهانی می توانست مانع از برهم خوردن ثبات و آرامش در افغانستان شود.
این استاد دانشگاه در پایان خاطر نشان کرد: با این وجود باید عنوان کرد بی اعتنایی قدرت های غربی به شرایط فعلی افغانستان علی رغم اینکه از لحاظ اخلاقی قابل قبول نیست و باعث خواهد شد مردم مظلوم افغانستان دوباره در تنگنای جنگ و خشونت قرار بگیرند، پیامدهای سیاسی و امنیتی مخاطره آمیزی به همراه خواهد داشت که گریبان گیر تمامی جامعه جهانی خواهد بود.
انتهای پیام