موج پنجم کرونا در حالی با سویه دلتا بسیاری از رکوردهای قبلی بیماری و بستری را در کشور شکسته که به گفته مسئولان هنوز به قله خود نرسیده و در حال طی کردن روند صعودی خود است.
در چهار موج قبلی کرونا محدودیتهایی هرچند نصفه و نیمه باعث شد در نقطهای این موج فروکش کند و برای مدتی هرچند کوتاه کادر درمان نفسی تازه کند، اما در موج پنجم نهتنها هیچ محدودیتی بهطور جدی اعمال نشد، بلکه رعایت پروتکلهای بهداشتی در جامعه روزبهروز به حداقل ممکن رسید.
موج چهارم کرونا پس از تعطیلات نوروزی آغاز شد و در اردیبهشتماه به اوج رسید، اما هنوز موج چهارم فروکش نکرده بود که از اوایل تیرماه مقامات بهداشتی درباره شروع موج پنجم و ردیابی سویه دلتا در شهرهای قرمز ایران خبر دادند.
هشدارهایی که جدی گرفته نشد
بهروز کلیدری-معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان نیمه تیرماه بود که اعلام کرد موج پنجم کرونا در کشور آغازشده و استان اصفهان نیز بهعنوان چهارراه عبوری کشور از این امر مستثنا نیست و بهتدریج درگیر این موج جدید شده است.
او هشدار داده بود که در موج جدید با گونه جهشیافته دلتا مواجهیم که موجب سیر سریع بیماری در استانهای درگیر شده و پیشبینی میکنیم مرداد سختی در حوزه درمان در پیش رو داشته باشیم.
آرش نجیمی-سخنگوی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان نیز درست در اولین روز مردادماه با اعلام اینکه حال اصفهان خوب نیست، از شکسته شدن مرز بستری ۲ هزار بیمار کووید در بیمارستانهای استان و دورنمای بحرانی برای موج پنجم کرونا در اصفهان خبر داده بود.
او این را هم اعلام کرده بود که آستانه تابآوری بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی اصفهان ۳ هزار بیمار است و بعدازآن حتی ارائه خدمات به بیماران کووید مختل میشود، درحالیکه مدیریت کنونی هیچ کمکی به کنترل بیماری نمیکند و عملاً رهاشده، این موضوع در هفتههای آینده وضعیت فاجعه باری برای استان به بار میآورد.
سخنگوی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با انتقاد از اینکه هیچ متولی برای رعایت قرنطینه در سطح استان وجود ندارد، تأکید کرد که همه باید پاسخگوی عدم ارائه خدمات به بیماران باشیم، چراکه با این کارخانه بیماریزایی که در اثر قرنطینه نشدن شهر اصفهان اتفاق افتاده، سیستم درمان نمیتواند پاسخگو باشد.
بحرانی که از بیمارستان به آرامستان رسید
باوجود همه این هشدارها و نگرانیها، سرانجام موج پنجم کرونا در اصفهان خیلی زود تمام ظرفیت تختهای بیمارستانی اصفهان را اشغال و مأموریتهای اورژانس اصفهان را دو برابر کرد و درنهایت این بحران از بیمارستان به آرامستان اصفهان رسید، تا جایی که مدیرعامل سابق آرامستان اصفهان با اشاره به اینکه افزایش تعداد متوفیان باعث شده خادمان آرامستان در شرایطی بسیار سخت و دلهرهآور در شیفتهای اضافی و اضطراری نسبت به تغسیل، تکفین و تدفین متوفیان کرونایی اقدام و به امور متوفیان رسیدگی کنند، تأکید کرده بود: قطعاً در آیندهای نزدیک دچار مشکل شده و با بحران جدی مواجه خواهیم شد.
تعطیلی منتفی است!
حجتالله غلامی-سخنگوی ستاد استانی مقابله با کرونا در اصفهان اما با پذیرش وضعیت بحرانی و حاد اصفهان، گفت: بحث تعطیلی استان منتفی است. البته این تعطیلی به ستاد ملی مقابله با کرونا پیشنهادشده بود که موافقت نشد و بر این اساس هفته آینده تعطیل نخواهد بود.
او معتقد است: تعطیلیها اگر پیوست خاص خودش را نداشته باشد نهتنها مفید نیست، بلکه مضر هم هست، چراکه به دیدوبازدیدهای بیشتر و رفتن به سفر کمک میکند.
در همین شرایط واکسیناسیون نیز در استان روند پرسرعتی گرفته و به روزانه ۳۵ هزار دوز در استان رسیده است. در حال حاضر افراد متولد ۱۳۴۷ و مسنتر، همچنین برخی گروههای شغلی که از طرف وزارت بهداشت اعلامشده در حال دریافت واکسن در مراکز تجمیعی واکسیناسیون هستند. بااینوجود به نظر میرسد واکسیناسیون در این موج به داد ما نخواهد رسید و با واکسینه شدن تعداد بیشتری از مردم میتواند از موج ششم جلوگیری کرده و یا موج خفیفتری اتفاق میافتد.
کمال حیدری-معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و رئیس مرکز بهداشت استان بابیان اینکه انتظار داشتیم محدودیتهایی در وضعیت بحرانی اعمال شود که این اتفاق نیفتاد، از رعایت کمتر از ۳۰ درصدی پروتکلهای بهداشتی در جامعه خبر داد و گفت: در موج پنجم کرونا وضعیت کاملاً رهاشده است.
تشبیه شرایط امروز به جنگ احد
او شرایط کنونی را به جنگ احد تشبیه کرد و گفت: بعد از ۱۸ ماه که با کرونا مبارزه کردیم به نظر میرسد در لحظههای آخری که میتوانستیم با واکسیناسیون این بیماری را کنترل کنیم، در حال شکست خوردن هستیم. میگویند تابآوری مردم کم شده، درحالیکه مردم باید پروتکلهای بهداشتی را برای حفظ سلامت خودشان رعایت کنند، اما درواقع تابآوری سیستم بهداشت و درمان کم شده که با استرس و نگرانی و فشار کاری باید خدمترسانی کنند.
معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان نیز با تأکید بر اینکه حتی اگر همین امروز هم با محدودیتها موافقت شود دیر شده و ما دو هفته پیش انتظار اعمال محدودیتها را داشتیم، ادامه داد: رعایت پروتکلهای بهداشتی در سطح جامعه تعجبآور است!
او که معتقد است مردم هم به مسئولان نگاه میکنند و میبینند باوجود شرایط بحرانی اصفهان هنوز قهوهخانه، مراکز ورزشی و بسیاری از مشاغل غیرضروری باز است اما کسی پاسخگو نیست، ادامه میدهد: این موضوع به دستگاههای مربوطه برمیگردد، چراکه دستورالعملها ابلاغشده اما دستگاهها اجرا نمیکنند. در این شرایط ما چطور میتوانیم برخورد کنیم؟ آیا میتوانیم خدمات مراقبتی و واکسیناسیون و بیمارستان را کنار بگذاریم و فقط بسیج شویم تا پروتکلها در جامعه رعایت شود؟
وضعیت دوگانهای که به مردم سرایت کرد
احمد مهرشاد- دکتری جامعهشناسی دراینباره به ایسنا میگوید: همان وضعیت دوگانه و متزلزلی که در نهاد تصمیمگیرنده مشاهده میشد به مردم سرایت کرد؛ یعنی ازیکطرف میگفتند کرونا بسیار خطرناک است و باید در خانه ماند و از طرف دیگر نگران چرخش چرخ اقتصاد خانواده بودند.
وی در رابطه بااینکه چرا باوجود شرایط سخت، هشدارهای پزشکان و اطلاعرسانی از طریق رسانهها بازهم برخی افراد اوضاع را جدی نگرفته و پروتکلهای بهداشتی را رعایت نمیکنند، توضیح میدهد: برای تبیین این واقعه مانند بسیاری از پدیدههای دیگر میتوانیم از منحنی نرمال کمک بگیریم، زیرا در بسیاری از مطالعات آماری و اجتماعی پیشفرض اولیه جامعه الگوی منحنی نرمال است. در این منحنی اقلیت در دو سمت منحنی قرار دارد که نظراتشان به سمت مثبت یا منفی متمایل است، اما اکثریت جامعه در میانه بدنه مرکزی و در حد وسط قرار میگیرند. مسئله پایبندی به پروتکلهای بهداشتی و روند مربوط به آن را هم از طریق منحنی نرمال میتوان بررسی کرد؛ یعنی یک اقلیت که اصرار به رعایت نکردن دارند و اقلیت دیگری که در رعایت موارد بهداشتی زیادهروی میکنند.
این استاد جامعهشناسی ادامه داد: به عبارتی در یکطرف کسانی هستند که به دلایل بنیادین اصلاً اعتقادی به این موارد نداشته و به باور آنها چنین بیماری وجود ندارد و پروتکلها کاملاً بیفایده است؛ برخی دیگر علل سیاسی و اجتماعی دارند همچون فردی که به خاطر زندگی آکنده از مشکلات مالی و معیشتی ترسی از مردن از طریق ابتلا به کرونا ندارد.
مهرشاد نقطه مقابل منحنی را کسانی دانست که از شدت رعایت پروتکلهای بهداشتی دچار وسواس شدهاند تا حدی که اگر پزشکان امروز برخی رفتارهای پیشگیرانه مثل الکلی کردن خریدها که قبلاً توصیه میشد را بیفایده میدانند، این افراد حاضر به ترک آنها نیستند یا رفتارهایی از این قبیل که هنوز هم در بین برخی از مردم ادامهدارد.
اهمیت مقوله زمان
وی اکثریت میانه منحنی را اینگونه توصیف میکند: از این دو سر طیف که عبور کنیم دیگر افراد جامعه در حالت متعادلتری قرار دارند که پروتکلها را بهصورت مقطعی رعایت میکنند. یکی از دلایل رعایت نکردن موارد بهداشتی توسط این افراد مسئله زمان است. مقوله زمان اهمیت بسیاری دارد؛ مثلاً اگر خودمان را به هنجارهایی که شرایط سختی برای ما ایجاد میکنند اما در دوره زمانی مشخصی هستند پایبند بدانیم، تحمل ما برای رعایت آنها بیشتر میشود، نسبت به موقعیتی که این هنجار در مدت نامشخصی تداوم پیدا کند.
این جامعهشناس با اشاره به اینکه مسئولان کشوری در ابتدای مواجهه با کرونا برای اطلاعرسانی و تصمیمگیری طوری عمل کردند که گویا در مدت معینی این بیماری را پشت سر خواهیم گذاشت، یادآور میشود: مثلاً در نوروز سال ۱۳۹۹ میگفتند که تنها امسال را با رعایت پروتکلها از سر بگذرانیم تا از سال بعد بتوانیم به روال عادی بازگردیم؛ در روز سیزدهبدر هم به همین صورت عمل شد و در شبهای قدر و به ترتیب برای همه مناسبات بهگونهای اطلاعرسانی شد که از موقتی بودن این پدیده خبر میداد، اما میبینیم که همچنان ادامهدار شده است.
وقتی مردم خسته میشوند
مهرشاد با تأکید بر اینکه متخصصان و پزشکان از ابتدای مواجهه با کرونا این پدیده را ادامهدار میدانستند، توضیح داد: تفاوت زیادی وجود دارد در اینکه ما افراد جامعه را برای یک پدیده محتمل آماده میکنیم یا یک موقعیت ویژه؛ اگر سیاست ما بر این باشد که اذهان را برای یک دوره زمانی مشخص آماده کنیم درنتیجه مخاطب نیز از ما یک دوره مشخص را انتظار دارد و اگر این دوره استمرار پیدا کند آمادگی ذهنی افراد بهمرور کاهش پیدا میکند. گاهی این مورد تذکر داده شد که شاید زندگی ما دیگر به حالت قبل از کرونا بازنگردد اما در مقام سیاستگذاری چندان در دستور کار مسئولان قرار نگرفت و به تعبیری میتوان گفت که افراد جامعه از این وضعیت خسته شدهاند.
وی در ادامه خاطرنشان میکند: در مصاحبههایی که خبرنگار صداوسیما با مسافران نوروزی سال ۱۴۰۰ تهیهکرده بود این مورد را مشاهده میکردیم که افراد میگفتند مابعد از ۶ ماه تازه امروز از خانه خارجشدهایم و چرا باید مورد اتهام به رعایت نکردن پروتکل قرار گیریم!؟ این جمله از آمادگی یک ذهن برای رعایت کردن محدودیتها در کوتاهمدت خبر میدهد که درنهایت امروز خسته شده و نمیتواند مدت بیشتری تحمل و بردباری به خرج دهد.
مهرشاد یکی دیگر از دلایل پدیده تخلف از پروتکلها را سرایت سندرم سردرگمی از مسئولان به مردم دانست و در توضیح آن گفت: دقیقاً همان وضعیت دوگانه و متزلزلی که در نهاد تصمیمگیرنده مشاهده میشد به مردم سرایت کرد؛ یعنی ازیکطرف میگفتند کرونا بسیار خطرناک است و باید در خانه ماند و از طرف دیگر مخارج زندگی را از کجا باید تهیه کرد!؟ این بار دوگانگی که در نظر وزیر بهداشت در مقابل مسئول دیگری وجود داشت را در توجیه ذهنی مردم میدیدیم.
محدودیت بدون ابزار کنترل اجتماعی
این جامعهشناس بابیان اینکه مشکل بزرگی که در این پدیده میبینم و از اهمیت بسیار ویژهای برخوردار است، روند اعلام محدودیتها و ضمانت اجرای آن بود، میگوید: طبق مطالعات اجتماعی اگر جامعه از ابزار کنترل اجتماعی استفاده کرد باید برای آن تنبیه و تشویق نیز در نظر گرفت، مثلاً اگر بر سر چهارراهی چراغقرمز قرارداد، هر خودرویی از آن عبور کرد باید تنبیه شود و برعکس آن هر خودرویی که قانون را رعایت کرد باید مورد تشویق قرار گیرد؛ اگر من این هنجار را تنظیم کردم اما پایبندی به آن را برای افراد جامعه الزامی ندانستم بهمثابه آن است که ایجاد هنجار را کلاً زیر سؤال برده باشم.
مهرشاد ادامه میدهد: عدم اجرای قانون، ارزش یا پروتکلها را یک ضد ارزش میدانیم اما در شرایطی دیده میشود که زمینه تخلف از آن بسیار فراهم است و مجری قانون نیز اجرای آن را واجب نمیداند، برای مثال در دوران محدودیتهای شهری اگر ساعت ۱۰ شب به اتوبان برویم از شدت تجمع مثل این است که ساعت ۹ صبح باشد؛ پس فرد در چنین شرایطی وقتی برای بار اول هنجار را نادیده گرفت مقداری دچار عذاب وجدان میشود اما هنگامیکه هیچ پیامدی برای این تخلف متحمل نشد، در دفعات بعدی با فراغ بال از قانون تخلف میکند، این قضیه در مورد مسافرتها و کسبوکارها در موقع اعمال محدودیتها و مواردی از این قبیل هم صادق است.
تبدیل قانونگریزی و هنجارشکنی به یک صفت عمومی
وی با اشاره به اینکه عملاً نظام هنجاری-ارزشی که خوب و بد را اعمال میکرد در جامعه خوب اجرا نشد، میگوید: باید توجه داشته باشیم که اوضاع کرونایی را تحمل میکنیم و احتمالاً روزی به پایان خواهد رسید، اما در یک نظام کلان دیگری به نام جامعه هستیم که با چنین سهلانگاریهایی، واژه قانونگریز و هنجارشکن به یک صفت عمومی تبدیل خواهد شد. فرد همیشه برچسب متخلف از قانون را با خود حمل میکند، درحالیکه فکر میکند هیچ تخلفی مرتکب نشده و تنبیهی هم برای او در نظر گرفته نمیشود.
این استاد جامعهشناسی اضافه میکند: بهطورکلی برای مردم اینطور تلقی میشود که همه قوانین این جامعه به همینگونه است؛ یعنی تنها مجازاتی در نظر میگیرند اما هیچگاه اعمال نمیشود و درنتیجه بیقانونی عظیمی اتفاق میافتد. سیاستگذار و مردم باید اشتباهات خود را بررسی کرده و آن را جبران کنند تا مسئله به یکروال نرمال بازگردد.
مهرشاد در خاتمه خاطرنشان کرد: اگر ما دچار فرافکنی شویم یعنی مردم بگویند به خاطر بیمسئولیتی مسئولان قانون را رعایت نمیکنند و سیاستگذار هم عدم تأثیرگذاری سیاست خود را به رعایت نکردن مردم ارجاع داد، جامعه ایرانی از این بحران بهسلامتی و راحتی عبور نخواهد کرد.
انتهای پیام