شعری برای مهشاد کریمی و داغِ فراق

این نخستین روز خبرنگار بعد از پرکشیدن مهشاد کریمی، خبرنگار فقید ایسناست.

به گزارش ایسنا، عصر دوم تیرماه اتوبوس حامل تعدادی از خبرنگاران که برای بازدید از وضعیت دریاچه ارومیه به آذربایجان غربی سفر کرده بودند در حوالی نقده واژگون شد و در این حادثه «مهشاد کریمی» خبرنگار حوزه محیط زیست ایسنا و «ریحانه یاسینی» خبرنگار ایرنا جان باختند. همین هفته قبل بود که در مراسم چهلم‌شان داغ‌مان تازه شد و حالا این نخستین روز خبرنگار است که این خبرنگاران جوان دیگر کنار ما نیستند.

متن شعری که به یاد مهشاد کریمی توسط علیرضا بهرامی سروده شده است در ادامه می‌آید: 

درد است قاب خنده‌های بی‌صدایت
گُم کردنِ دریاچه‌ی در چشم‌هایت

تلخ است دنیا بعد از این تقویم بی‌تو
دل‌مردگی با غصّه‌های بی‌نهایت

خوشید ناب روزهای تلخِ سختی
لبخند پاک روزگار پرشکایت

آهوی مانده لای آهن‌پاره و سنگ
گنجشککِ پرپرشده با صد روایت

نیلوفر مرداب! ای پروانه‌ی صبح!
دنیا چه جای تنگ و تاری شد برایت

ای نوعروس قصّه‌های عاشقانه
ای آخر قصّه مکافات عزایت

هیهات از این روزگار لامروّت
نفرین به رسمِ راه‌های بی‌کفایت

ای دوست! ای همراز! ای زخم عمیقِ
دندانه‌های داغ جان‌سوز بلایت...

اشیاء خانه راز دلتنگیِ هر روز
آیینه بدجوری دلش کرده هوایت

کی می‌رود از خاطرم آن شوق؟ هیهات!
کی می‌رود از خاطر ما خنده‌هایت

ای چشم‌های روشن تو ماه کامل
ای روح باران در گلستان صدایت

نیلوفر پیچیده تا بالای دیوار
یاس جوانِ رفته در سمت نهایت...

مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمی‌کند.
فایل آن‌را از اینجا دانلود کنید: video/mp4

انتهای پیام

  • یکشنبه/ ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ / ۱۴:۵۸
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 1400051712137
  • خبرنگار : 71573