به گزارش ایسنا، در دنیای امروزی و بهویژه در شهرهای بزرگ افرادی را مشاهده میکنیم که اقدام به نگهداری حیوان خانگی میکنند که عموما این حیوان خانگی برای آنها نقش یک مونس و همدم را بازی میکند، این روزها در معابر و مکانهای عمومی افراد بسیار زیادی را میتوان مشاهده کرد که سگهای بزرگ و کوچکی را با خود حمل میکنند، گاها این مسئله واکنشهای منفی بسیاری را در جامعه در پی دارد.
در گذشته افراد در منازل بسیار بزرگ، ویلا و باغ سکونت داشتند و برای نگهبانی از منزل خود اقدام به نگهداری از سگ میکردند، این افراد در محل زندگی خود مکانی برای نگهداری از حیوانات مختلف از جمله سگ داشتند، اما امروزه افراد در منازل مسکونی کوچک و آپارتمانی کوچک زندگی میکند، بنابراین نگهداری از حیوان در این شرایط سخت خواهد بود برای سایر ساکنان مجتمع مسکونی و همسایگان میتوانند مشکلات بسیاری را ایجاد کند.
عموما این افراد به دلیل کمبود فضا در منزل مسکونی خود و نداشتن یک مکان مجزا برای نگهداری این حیوانات آنها را به خیابانها، بوستانها و مکانهای عمومی شهر میبرند تا این حیوانات بتوانند برای مدت کوتاهی از این فضاها استفاده کنند.
واکنشهای منفی افراد در مقابل کسانی که حیوان خانگی خود از جمله سگ و گربه را مکانهای عمومی میآورد ناشی از حس تنفر نسبت به حیوانات نیست، تمامی حیوانات مخلوقات خداوند هستند، اما ممکن است حضور حیواناتی مانند سگ در مکانهای عمومی برای برخی افراد بهویژه کودکان خطرآفرین باشد، همچنین برخی افراد نسبت به سگ ترس ذاتی و شدید دارند و حتی دیدن این حیوان از فاصله دور نیز ممکن است آنها را دچار تنش روانی کند، باید این موضوع مورد توجه قرار گیرد که خو دادن حیوانات با آداب و روشهای زندگی انسانی و عقیم کردن آنها در واقع نوعی حیوانآزاری محسوب میشود و نه حیواندوستی!
در بسیاری از کشورهای دیگر نیز قوانین سختگیرانهای برای نگهداری از حیوانات از جمله سگ وجود دارد، در برخی کشورها ورود سگها به محوطه بازی کودکان و یا رهاسازی آنها بدون قلاده در پارکها ممنوع است، همچنین جریمههای سنگینی برای رها کردن مدفوع سگ در مکانهای عمومی در نظر گرفته میشود.
در ایران نیز موارد بسیاری از حمله سگ به کودکان و صدمات جبرانناپذیر این حملات وجود دارد، اما متاسفانه جامعه با قوانین مربوط به سگگردانی بسیار هیجانی برخورد میکند و ایجاد این قوانین را به حیوانآزاری و مخالفت با آنها تعبیر میکنند، در صورتیکه اینگونه قوانین در تمامی نقاط دنیا وجود دارد و تنها مختص ایران نیست.
از نظر برخی روانشناسان نگهداری حیوان خانگی فیالنفسه مشکلی برای فرد از نظر روحی و روانی ایجاد نمیکند و گاهی این مورد نیز توصیه میشود، اما قطعا باید بسیاری از موارد را در این مسئله مورد توجه قرار داد.
تاثیر نگهداری از حیوانات خانگی بر رشد کودکان
حمیرا رئیسی- روانشناس خانواده در گفتوگو با ایسنا در خصوص بحث سگگردانی، اظهار کرد: سگگردانی در مکانهای عمومی آسیبی چندانی برای افراد جامعه ندارد و سگ نیز مانند سایر حیوانات نیاز به حرکت و جنب و جوش دارد.
این روانشناس درخصوص تاثیر نگهداری از حیوانات خانگی مانند سگ بر فرزندآوری، افزود: این موضوع تاثیری بر فرزندآوری در خانوادهها ندارد و نگهداری از حیوانات خانگی اختلالی در فرزندآوری ایجاد نمیکند، بلکه ممکن است به دلیل برخی مشکلات ریشهای رغبت برخی خانوادهها برای فرزندآوری کاهش پیدا کرده باشد و این موضوع ارتباطی به داشتن حیواناتی مانند سگ ندارد.
وی ادامه داد: حیوانات نیاز به نگهداری و مراقبت بسیاری دارند که این موضوع مسئولیت سنگینی برای افرادی که حیوان خانگی دارند ایجاد میکند.
رئیسی عنوان کرد: نگهداری و مراقبت از یک حیوان خانگی توسط کودکان میتواند تاثیر بسیاری در رشد آنها داشته باشد و این کودکان همدلی بیشتری نسبت به سایر همسالان خود پیدا میکنند.
رفاقت و انس دائمی و تبادل عاطفی انسان با حیوان و سگ حکایتگر نقص معرفتی است
عزیزالله مولوی- استادیار فقه و حقوق اسلامی دانشگاه شهرکرد با اشاره به اینکه سگگردانی از حیث تحلیلی پدیدهای ذوابعاد است که میتواند با رویکردهای جامعهشناختی، روانشناختی، فرهنگی، مدیریتی، انسانی، پزشکی، فقهی و شرعی، اخلاقی و تربیتی و قانونی، مورد بررسی قرار گیرد، اظهار کرد: به نظر میرسد پرداختن به ابعاد اخلاقی و تربیتی و تبیین آثار اخلاقی این پدیده فرهنگی بیش از سایر ابعاد باید مورد توجه قرار گیرد، قطعاً هستیشناسی، آسیبشناسی و تحلیل جامع این پدیده میتواند نتایج مطلوبی را در حوزه درمان در تمامی حیطههای یاد شده در پی داشته باشد.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: رفاقت و انس دائمی و تبادل عاطفی انسان با حیوان و سگ حکایتگر نقص معرفتی است که این نقص نیز بیش از هر چیز از فقر انسانشناختی نشأت میگیرد و بهقول مولوی: «ای غلامت عقل و تدبیرات و هوش، چون چنینی خویش را ارزان فروش؟» به تعبیر این شاعر، انسان تاج کَرَّمْنَا بر سر دارد، انسان دردانه خلقت و خلیفةالله بر روی زمین است و تمام کمالات عوالم هستی در انسان جمع است. همچنان که حافظ میگوید: «همایی چون تو عالیقدر و حرص استخوان تا کی، دریغ آن سایه همت که بر نااهل افکندی».
وی با اشاره به اینکه صحبت از ددمنشی، نحوست یا منفور بودن حیوانی مثل سگ نیست، افزود: سگ حیوانی است که در قرآن کریم نیز از آن نام برده شده و بزرگان نیز در جاهایی به ستایش این حیوان پرداختهاند، همچنان که مولانا سروده است: "بسی اسرار با سگ در میان است، ولیکن ظاهر او سد آن است"، پیداست که خداوند حکمتهایی در خلقت سگ قرار داده اما این بدان معنا نیست که میتوان انس و رفاقت و ملازمت دائمی و تبادل عاطفی و احساسی با موجودی داشت که از حیث مرتبه وجودی سطح پایینتری دارد چرا که این امر منجر به مخدوش شدن تعالیطلبی انسان میشود، سگگردانی گونهای معکوسروی در تربیت است.
مولوی با طرح این پرسش که چرا انسانها ارتباطی عمیق و پردامنه با سگ برقرار میکنند؟ گفت: یکی از علتها که میتواند مهمترین علت هم باشد این است که انسانها عموماً از نقدشوندگی گریزان هستند بیآنکه بدانند نقد لازمه تعالی، کمال و ارتقای سطح وجودی است، بنابراین یکی از بنیانهای فکری و فلسفی ارتباط عاطفی عمیق و همیشگی با سگ گریز از نقد شدن و غفلت از آثار مثبت نقدشوندگی است.
این مدرس دانشگاه با تصریح اینکه مبحث تنهایی در عصر جدید توسط اندیشمندان حوزههای مختلف مورد مداقههای فکری و حکمی همهجانبه قرار گرفته است، توضیح داد: با وجود پیشرفتهای فراوانی که در حوزه فناوری ارتباطی ایجاد شده، مقوله تنهایی یک وضعیت آزارنده است که ذهن و روان انسان امروز را میگزد، ریشه این تنهایی غفلت از ارتباطات عمیق معنوی و عریانی کمالات باطنی و درونی انسان است و انسان در این حالت هیچ چیز ارزشمندی برای نازش و احساس شادمانی ندارد، درمان چنین حالتی در تقویت بنیانهای روحی و کمالات و ارتباط با حقایق معنوی نهفته است.
سگگردانی و آثار سوء تربیتی
وی تصریح کرد: انسانی که از درون احساس تنهایی و پوچی میکند و حال درک این وضعیت را ندارد، بهصورت ناخودآگاه، برای رفع این نقیصه و رهایی از این وضعیت نامطلوب نیاز به برقراری ارتباط با یک موجود در درون او تقویت میشود و به حیوانات روی میآورد.
مولوی عدم توجه به کمالات و رشد عقلی را یادآور شد و بیان کرد: حیوانات از حیث رشد معرفتی دارای سطحی محدود و مشخص هستند، هیچ آثاری از فرهنگ و فرزانگی و رشد هنری در جامعه سگان و گربهها مشاهده نمیشود حال آنکه انسانها در این مسیر در هر لحظه پیشرونده هستند، بنابراین ارتباط دایمی با سگ سبب عدم رشد عقلی انسان میشود و دستاوردها و موفقیتهای انسان را در سطحی پایین نگه میدارد.
این مدرس دانشگاه با اشاره به قواعد عام اخلاقی کانت، گفت: بر اساس این قوائد، انسان در انجام هر کاری ابتدا باید از خود بپرسد آیا دوست دارد این کار به یک قانون عام تبدیل شود؟ اگر هر کسی حیوانی را دوست دارد و آن را در سطح خیابان و در خانه نگهداری کند، باید از خودش بپرسد آیا با این کار نظام عقلانی و انسانی مختل نمیشود؟ بنابراین سگگردانی با قاعده عام اخلاقی بروندینی نیز سازگار نیست.
وی با ضروری دانستن تمایز میان خوشایندها و مصلحتها، توضیح داد: معمولاً انسان از هر مقولهای خوشش آمد و اندک لذت و جذابیتی برایش داشته باشد غافل از مصلحتها به آن مقوله روی میآورد، غافل از اینکه هویت، سعادت، تعالی، پیشرفت اجتماعی و کرامت و شأن انسانی متفاوت از شأن حیوان است و هر یک مصلحتهای متفاوتی را میطلبد. باید پرسید آیا حیواندوستی و سگگردانی و اقداماتی نظیر عقیم کردن حیوان، محبوس ساختن در خانه یا قفس، دستکاری ژنتیکی و اجبار حیوان به تبعیت از قوانین و مصلحتهای زندگی انسانی به مصلحت حیوان است؟
مولوی با اشاره به این ادعای ناصحیح که سگگردانی مدافع حقوق حیوانات است، تصریح کرد: این عمل عین خودکامگی، خودفریبی و درک ناقص است زیرا حیوان را که اقتضائات و مصلحتهای ویژه خود را دارد، به دلیل دوست داشتن در چارچوب حیات انسانی محدود میشود، بنابراین سگگردانی نوعی مخالفت و ضدیت با حقوق حیوانات است.
عضو هیات علمی دانشگاه شهرکرد در تشریح آثار اخلاقی و تربیتی سگگردانی، بیان کرد: در دستورالعملهای تربیتی اندیشمندان این حوزه آمده است که انسان معمولاً از همنشین و محبوب خود تأثیر میپذیرد و برای تشبه و تخلق به شخصیت محبوب و جلیس خود تلاش میکند، در جایی که این محبوب و همنشین یک حیوان باشد، ناخودآگاه خوی و گرایش و اقتضائات و خواهشهای انسانی جای خود را به گرایشها و غرایز حیوانی داده و انسان را در همین حد محدود نگه میدارند.
وی با اشاره به بیتی از مولانا «میرود از سینهها در سینهها، از ره پنهان صلاح و کینهها»، توضیح داد: زمانی که دو نفر شبانهروز همدم و همنشین یکدیگر باشند، از خوی یکدیگر تأثیر میپذیرند بنابراین انسان از حیوان متأثر و رفته رفته گرفتار این پندار باطل میشود که گویا انسان نیز چیزی جز غرایز مادی نیست؛ حال آنکه کمالات نامتناهی فراوانی در وجود انسان نهفته است.
سگگردانی؛ فرهنگ وارداتی ناقص
مولوی با ذکر اینکه استفاده از کلب معلَم بهویژه در روستاها برای حراست و حفاظت از دیرباز مرسوم بوده است، افزود: اما در سگگردانی سخن از ابراز محبت افراطی ناموجه به حیوان است که یک معضل نوپدید و آسیب تلقی میشود بنابراین سگگردانی از حالت مرسوم گذشته خود خارج شده و سگ مورد ابراز محبت غیرضروری و ناموجه انسان قرار میگیرد.
این مدرس دانشگاه تأکید کرد: امروزه همچنین با موضوع فرزند انگاری سگ مواجه هستیم که در فرهنگ ما در حال بروز و ظهور است، رسانههای ضد ایرانی نظیر بیبیسی یا اینترنشنال سعودی یا من و تو که از تحریم دارو علیه ایران حمایت میکنند در مورد وارد ساختن گونههای مختلف سگ و غذای سگ و... به کشور اقدامات تبلیغی و حمایتی انجام میدهند؛ پیداست که یک توطئه فرهنگی در عقبه موضوع سگگردانی وجود دارد که بنیان خانواده، کارکردهای تربیتی، جمعیت و انسجام اجتماعی، فرهنگی و هویتی ما را نشانه گرفته است بنابراین باید در مقابله با این پدیده فرهنگی حساسیت و جدیت بسیاری به خرج داد.
وی بیان کرد: ترویج سگگردانی به یکی از استراتژیهای کلان کنترل جمعیت برای کسانی تبدیل شده که در پی ضربه زدن به منافع کشور هستند و همین نگاه کافی است تا به ضرورت کنترل و مقابله با این پدیده پی برده شود.
مولوی با ذکر اینکه نگهداری از سگ برای اهداف غیر حفاظتی و انس و الفت با این حیوان یک پدیده فرهنگی وارداتی است، ادامه داد: این فرهنگ وارداتی بهصورت ناقص وارد فرهنگ ما شده است، ضمن اینکه نمیتوان نگهداری از حیوانات و سگگردانی را عامل پیشرفت و مدرنیته غرب دانست بلکه قوت غرب مرهون علم و صنعت و پیشرفت دانش و فناوری است، بنابراین شایسته نیست زبالههای فرهنگی را که در دیگر جوامع تجربه و معایب آن آشکار شده در جامعه خودمان بازخوانی و اجرا کنیم بلکه باید به مقابله همهجانبه با آن بپردازیم.
انتهای پیام