به گزارش ایسنا، دکتر پیمان عشقی در نشست خبری که به مناسبت چهل و هفتمین سالروز تاسیس این سازمان برگزار شد، گفت: سالروز تاسیس سازمان انتقال خون ایران و یکی از افتخارات ملی کشورمان را تبریک میگویم که چهل و هفت سال از تاسیس آن میگذرد و روزبروز توانسته ارتقاء یابد و در انجام وظیفه سازمانی خون شامل تامین خون و فرآوردههای خونی سالم، کافی و روزآمد و متناسب با پیشرفتهای علمی دنیا برای مردم کشورمان انجام وظیفه کند.
وی افزود: خون یک داروی حیاتی است که اصلا جایگزینی ندارد و قابل خریدن نیست و با پول قابل جایگزینی نیست و فقط از طریق اهدای بدون چشمداشت، داوطلبانه، غیر هیجانی و انساندوستانه هموطنانمان میتوانیم برای نیازمندان آن در سطح کشور فراهم کنیم. به عنوان مثال بیماران تالاسمی ۲۵ درصد مصرف خون کشور را شامل میشوند و همچنین بیماران سرطانی، زایمانها، تصادفات، نوزادان، جراحیهای فوری و ... که تاریخ و ساعت نمیشناسند و به خون نیاز دارند. ما یک پلی هستیم بین مردم انساندوست و همیشه در صحنه برای اهدای خون به سمت نیازمندان در بیمارستانها و مراکز درمانی. بانک خون اصلی ما قلب و عروق مردم ایران است. ما نیاز به ذخیره خون در یخچالها و فریزرها نداریم. بسیاری از کشورهای منطقه ما با هزینههای بسیار کلان خون ذخیره میکنند. زیرا نمیتوانند بر روی فرهنگ اهدای خون سرمایهگذاری کنند و نتیجه خون را با هزینههای بسیار کلان فریز میکنند تا برای چند سال خون داشته باشند، اما ما هیچ گاه نشده که دست نیاز به سمت مردم ببریم و کمک نکنند.
عشقی ادامه داد: حتی در همین دوران کرونا که باور غلطی مبنی بر اینکه اگر به مراکز اهدای خون برویم، شاید کرونا بگیریم در دنیا ایجاد شد و کاهش اهدای خون در برخی کشورهای جهان تا ۲۰ الی ۳۰ درصد اتفاق افتاد و در برخی کشورها تا ۶۰ درصد دیده شد، اما در ایران میانگین اهدای خون ما بیشتر از هشت درصد کاهش نیافت. سازمان انتقال خون ایران از سال ۱۳۵۳ که تاسیس شد، خط پایانی بر خرید و فروش خون بود. قبل از آن خون خرید و فروش میشد، اما از سال ۱۳۵۳ به بعد خون جایگزین در اختیار مردم قرار میگرفت. یعنی هر بیماری کارت جایگزین داشت و اهداکننده سالمی را معرفی میکرد و آنها اهدای خون انجام میدادند، اما تدریجا جایگزینی هم کمتر شد و در سال ۱۳۸۶ اعلام کردیم که ۱۰۰ درصد اهدای خون بدون چشمداشت و داوطلبانه داریم و کارت خونها به موزه انتقال خون سپرده شد.
مدیرعامل سازمان انتقال خون ایران با بیان اینکه ما در کشور به حدود ۹۰۰ بیمارستان با حدود سالانه ۳ میلیون و ۶۰۰ هزار واحد انواع خون و فرآوردههای خونی را میرسانیم، گفت: ۲۵ درصد این فقط صرف بیماران تالاسمی میشود. همچنین یکچهارم خون اهدایی کشور در تهران مصرف میشود. زیرا بیشترین بیمارستانهای تخصصی و فوق تخصصی در تهران مستقرند. ما از لحاظ روزآمد بودن فرآوردههای خونیمان به روز هستیم و فرآوردهها در دسترس هستند. سالهاست که برای بیماران تالاسمی خونهای فیلترشده و کم لکوسیت داریم، سالهاست که برای بیماران سرطانی و پیوند و ... خون اشعه دیده تامین میکنیم. با وجود انواع و اقسام محدودیتهای ناشی از تحریم و ... همیشه بهترین تجهیزات را طی سالهای گذشته در اختیار مردم گذاشتیم و حتی طی دو - سه سال اخیر که بیشترین فشار تحریم و مشکلات مالی و تجهیزاتی را داشتیم، سیستم غربالگری کشور را باز هم ارتقاء دادیم و سال گذشته تجهیزات غربالگری خون و فرآوردههای خونی را افزایش دادیم.
وی ادامه داد: در حال حاضر در تهران و هشت شهر کشور، دستگاههای پرتودهی خون را داریم با اینکه همه تجهیزاتش تحت تحریم قرار گرفته و در صدد هستیم که این را افزایش دهیم. ما از نظر علمی و از نظر سطح کارشناسی هم تشکیلاتی، هم منابع اسانی و... در منطقه جزو برترینها هستیم و بیش از چهار سال است که مرکز همکاریهای سازمان بهداشت جهانی در منطقه در آموزش و پژوهش طب انتقال خون با سازمان انتقال خون ایران است.
عشقی افزود: حتی در دوران کرونا دیدید که جزو کشورهایی بودیم که سریعا وارد آماده سازی، تهیه و توزیع پلاسمای بهبودیافتگان برای بیماران شدیم که یکی از روشهای درمانی است و سازمان انتقال خون ملزم است که این فرآوردهها را در اختیار مراکز درمانی قرار دهد. البته با توجه به واکسیناسیون علیه کرونا مقداری این فرآیند را کمتر کردیم، اما آمادگی داریم که هر زمان بخواهند آن را انجام دهیم. در سال گذشته ۱۸ هزار نفر از بهبودیافتگان کرونا پلاسما را اهدا کردیم و ۱۵ هزارتا را توزیع کردیم. حال اینکه بجا مصرف شد یا خیر در دست ما نیست. ما هم انتقاداتی به محل و جایگاه مصرف این فرآورده داشتیم، اما وظیفه خودمان را انجام دادیم.
عشقی ادامه داد: در همین شرایط بحرانی که مرزهای ما بسته شد و رفت و آمدهای مرزی مورد محدودیتهای جدی قرار گرفت و از طرفی با مشکلاتی مثل جابجایی ارز مواجه بودیم، باز هم توانستیم پلاسمای خودمان را در حد استانداردهای مورد قبول شرکتهای اروپایی حفظ کنیم و پلاسمایمان را برای تولید دارو در اختیار پالایشگرهای خارجی قرار دهیم تا داروهای مشتق از پلاسما با منشاء پلاسمای ایرانی و مواد اولیه ایرانی تامین شود و هیچ تعللی در این مسیر رخ نداد.
وی افزود: باید توجه کرد که فقط اهدای خون را اهدای خون کامل در نظر نگیریم. ما آمادگی داریم که اهداکنندگان برای اهدای پلاکت هم اقدام کنند. زنان سه بار در سال و مردان چهار بار در سال میتوانند اهدای خون کامل کنند، اما برای پلاکت بیش از این میتوانند اهدا کنند. پلاکت خالص یکی از فرآوردههای بسیار مورد نیاز بیماران پیوندی و سرطانی ماست. امیدوارم مردم ایران در صورت تمایل در این زمینه هم به پایگاههای ما مراجعه کنند. سازمان انتقال خون یکی از سازمانهایی است که همیشه مورد اعتماد مردم بوده و مردم هیچ گاه ما را تنها نگذاشتند. ما هم سعی کردیم که یک سازمان ملی با پوششی سراسری برای همه مردم باشیم. حتی در روزهایی که دلتنگیهایی در جامعه ما بوده است، مردم انتقال خون را تنها نگذاشتند.
عشقی افزود: انتقال خون سازمانی است که تکریم ارباب رجوع را جزو وظایف ماموریتی و سازمانی خود میداند. زیرا در غیر این صورت مردم به ما مراجعه نمیکنند. از همه همکارانم در ۳۱ استان و بیش از ۲۰۰ پایگاه که این اعتماد را به ما داشتند، تشکر میکنم.
وی گفت: در دوران کرونا بدون اینکه حتی یک ریال از اعتبارات کرونا به سازمان انتقال خون ایران داده شوند، اما همکاران ما کار را تعطیل نکردند. همه جا دورکاری بود، اما در انتقال خون دو شیفته کار میکردند. اعتبارات مربوط به کرونا به ما تعلق نمیگرفت و ما از اعتبارات خودمان اضافه کار این عزیزان را میدادیم و خم به ابرو نمیآوردند. بارها به دلیل تحریم های ظالمانه آمریکا و تاخیر در تامین ارز، کیت به دستمان نمیرسید، اما همکاران من تا شب مینشستند و به جای دستگاه اتوماتیک به صورت دستی گروههای خونی را تعیین کرده و به وظیفهشان عمل میکردند. هیچ وقت در این ایام دچار کمبود جدی در منابع خونی نشدیم. در موارد نادری بود که نسبت توزیع به درخواست به زیر ۶۰ درصد میرسید. میانگین آن در کشور ما بالای ۸۵ درصد بود. یعنی اگر ۱۰ کیسه درخواست میشد، ۸.۵ کیسه در اختیارشان قرار میگرفت. باز هم از همکارانم تشکر میکنم.
عشقی در ادامه این نشست در پاسخ به سوال خبرنگاری درباره وضعیت تولید کیسه خون و احتمال گذشتن تاریخ مصرف آن، گفت: باید توجه کرد که خون را میتوان ۳۵ روز نگه داشت. رسم ما این بوده که خون تازه که یک هفته از اهدای آن گذشته در اختیار بیماران تالاسمی قرار داده شود. گاهی اوقات در برخی گروههای خونی کم میآید و از خونی که ۱۴ تا ۲۰ روز از اهدای آن گذشته استفاده میشود که خیلی به ندرت این موضوع اتفاق میافتد. اما اگر یک دقیقه خونی بیش از ۳۵ روز بگذرد و ما استفاده کردیم، هر کسی در هر کجای کشور پیدا کرد به ما اطلاع دهند تا برخورد کنیم. مصرف خون تا ۳۵ روز منع پزشکی و تکنولوژیک ندارد. ما در ۹۶ درصد موارد خونی را مصرف کردیم که یک هفته از اهدای آن گذشته است.
وی افزود: در زمینه کیسه خون آنقدر سازمان انتقال خون در خرید و تامین کیسه خون وسواس دارد و استانداردهای سختگیرانه اعمال میکند که بارها مورد گلایه تولیدکنندگان داخلی قرار گرفته است. ما هنوز آنطور که باید و شاید وارد خرید کیسههای داخلی نشدیم که البته داریم میشویم. زیرا استانداردهایشان را به استانداردهای مورد نظر سازمان رساندند و خودشان را بالا کشاندند. هیچوقت کوچکترین عقب نشینی از استانداردهای شناخته شده نداشتیم و خوشحالیم که تولیدکنندگانمان دارند به جایی میرسند که در حد استانداردهای بینالمللی کیسه خون تولید کنند. هیچ وقت درباره کیسه خون تاریخ مصرف گذشته که هیچ، حتی از کوچکترین استانداردهایمان هم عقب ننشستیم.
وی در پاسخ به سوال دیگری درباره تجهیزات بیمارستانها برای نگهداری فرآوردههای خونی، گفت: باید پرسید که چند درصد بیمارستانها زنجیره صحیح انتقال خون را رعایت میکنند. این کار فرآیند پایش خون است و وقتی خون را در اختیار مراکز قرار میدهیم تا زمان تزریق رصد و عوارض را هم در بیماران رصد میکنیم. امسال تقریبا حدود ۹۶ درصد از بیمارستان های کشور زیر پوشش پایش خون قرار گرفتند که به ۱۰۰ درصد می رسد. در این پایش تمام نقاط قوت و ضعف دیده می شود و اگر امتیازات لازم را کسب نکنند در اعتبارسنجی سالیانه آنها لحاظ شده و در پرداخت اعتبارات و درآمد آنها تاثیر میگذارد. وقتی ایرادات فنی کوچک است نمی توانیم تنها بیمارستان تخصصی یک استان را تعطیل کنیم، بلکه گزارش کرده و فرصت اصلاح میدهیم. البته باید توجه کرد که سازمان انتقال خون ایران فقط ناظر است و این معاونت درمان دانشگاه ها هستند که باید اقدام کنند. اگر بیمارستانی مشکل جدی داشته باشد، فقط خون اورژانس به آن میدهیم. خون اورژانس یعنی اگر کسی تصادف کرد و خون فوری نیاز داشتند، به آنها می دهیم.
وی افزود: به عنوان مثال برای تاریخ ۱۳۹۹.۹.۹ که یک تاریخ به قولی لوکس برای زایمان گفته می شد، سازمان انتقال خون از یک ماه قبل اعلام کرد که کلیه ادارات انتقال خون ما نظارت کنند و اگر درخواست خون بیش از حد متعارف از بخش های زایمان درخواست شد، نظارت کرده و موارد مصرف را رصد کرده و گزارش دهند. در تمام استان ها مواردی داشتیم که برخی بیمارستان ها در آن روز سزارین الکتیو داشتند و خون دریافت کردند، ما این موضوع را به مراجع ذی ربط اطلاع دادیم، اما نمی توانستیم بیمارستان را ببندیم یا خون در اختیارشان نگذاریم. در این زمینه آیین نامه ملی بانک خونهای کشور را بازبینی کردیم و نظارت موثر و عملیاتی سازمان انتقال خون را در بیمارستان ها ملموس کردیم و الان سه تا چهار ماه است که منتظریم معاونت درمان به صورت مکتوب این را مرور کرده و پاسخ دهد. اگر این موضوع عملیاتی شود، قدرت نظارتی ما افزایش مییابد.
عشقی در پاسخ به سوالی درباره آمار خودحذفی محرمانه در اهدای خون نیز گفت: خود حذفی محرمانه در مراکز انتقال خون زیر یک درصد خونهای اهدایی است. البته ما برای تمام خونهایی که اعلام خون حذفی می شود هم آزمایشات لازم را انجام میدهیم. البته در دنیا خود موضوع خود حذفی محرمانه زیر سوال رفته و بحث های فنی بوده است. در عین حال یکی از سختگیرترین کشورهای دنیا در اهدای خون، ایران است. یعنی دو و نیم میلیون نفر برای اهدا مراجعه میکنند و دو میلیون موفق به اهدا میشوند. ۵۰۰ هزار نفر به هر دلیل موفق به اهدای خون نمی شوند. ما سختگیرانه ترین استانداردها را هم برای سلامت اهداکننده و هم برای سلامت دریافت کننده در نظر میگیریم. ما هیچ گاه از استانداردهایمان کوتاه نمیآییم. ایران از نظر شاخصهای سلامت خون در حد کشورهای با درآمد سرانه بالاست. در حالی که وضعیت اقتصادی ما مانند آنها نیست. این نشان میدهد که اولا خون مردم ایران سالم است و دوما جذب اهداکننده و کلینیکهای اهدای خون ما خوب کار میکنند و البته از هرکسی هم خون نمیگیرند و سوم اینکه دوستانم در واحد فرآوری و غربالگری با صرف وقت و انرژی و سطح کارشناسی بالا توجه میکنند که ایمنی هیچ خونی در ایران کمتر از کشورهای توسعه یافته نیست و این یک افتخار است.
وی در پاسخ به اینکه در چند درصد موارد خون اهدایی از سوی یک استان فقط باید در همان استان مصرف شود و امکان انتقال به جاهای دیگر ندارند، گفت: یکسری استاندارد داریم که اگر کسی طی شش ماه گذشته به مناطق مالاریا خیز سفر کرده باشد، از او خون نمیگیرند. برخی از شهرهای استانهای جنوب شرقی و شرقی ما هنوز از نظر مالاریا زیر سوال هستند. البته بحثهایی هم در این زمینه وجود دارد و سختگیری میکنیم. به عنوان مثال اگر یک راننده ترانزیت یک شب در فلان شهر سیستان و بلوچستان بخوابد و بعد بخواهد خون اهدا کند از او تا شش ماه خون نمیگیریم.
مدیرعامل سازمان انتقال خون درباره میزان اهدای خون بانوان گفت: طی دو سال گذشته یکی از سیاستهای سازمان این بود که شاخص اهدای خون بانوان را افزایش دهیم. تنها شاخصی که در منطقه از سایر کشورها عقب تریم، شاص اهدای خون بانوان است. البته این شاخص طی دو سال گذشته از 4.3 درصد به 5.2 درصد رساندیم و یک درصد افزایش داشته است.
عشقی درباره وضعیت اهدای خون در کشور، گفت: اهدای خون و شاخصهای آن طی سه سال قبل از کرونا، روند رو به کاهشی داشت. شاخص اهدای خون ما که به شاخص 27 در 1000 رسیده بود در سال 1395 بود و از آن به بعد تدریجا شروع به کاهش کرد که دلایل زیادی داشت. یکی اینکه جمعیت ایران رو به مسن شدن رفت و بسیاری از اهداکنندگان مستمر ما از میدان اهدا خارج شدند. همچنین مقداری سیاست های سازمان به سمت اهدای پلاسما رفته بود اما عمده ترین دلیل این بود که حدود 20 درصد پرسنل سازمان انتقال خون ایران بازنشسته شدند اما در عرض هشت سال گذشته حتی یک نفر مجوز استخدام به ما ندادند. یکسوم ردیفهای سازمان انتقال خون ایران که ردیف بلاتصدی بود و مجوز استخدام داده نمی شد، با تلاشهایی که انجام شد از این 1500 ردیف بلاتصدی ما توانستیم طی یک سال و نیم گذشته برای 500 ردیف مجوز دریافت کنیم.
وی گفت: وقتی در یک سازمان یک پنجم نیروها بازنشسته میشوند و برای جذب نیرو مجوز نمیدهید و اسم آن را هم سازمان حیاتی گذاشته و توقعات حیاتی از آن دارید، اما امکانات عادی در اختیارش قرار نمیدهید. در سازمان های دیگر در ازای سه نیروی بازنشسته یک نیرو میتوانند بگیرند، اما هیچ نیرویی به ما ندادند. این سبب شد که بسیاری از پایگاه های ما تعطیل شود. در سیستان و بلوچستان که 10 سال در آنجا کار کردم، 17 تا 18 سال قبل در زاهدان چهار پایگاه انتقال خون بود، امسال به دلیل کمبود نیرو یکی - دو تا از پایگاههایمان در سطح استان تعطیل شده بود. حال مردم چطور خون اهدا کنند؟. شاخص اهدای استان کاهش مییابد. شاخص اهدای خون در شهر زابل، دو برابر شاخص اهدای خون در کشورهای اروپای است، اما از آنجایی که جمعیت پراکنده است، یا باید پایگاه سیار داشته باشیم یا پایگاه های ثابت در برخی مناطق و این پایگاه ها نیاز به نیرو دارند. نکته دیگر این است که دریافتیهای پرسنل سازمان انتقال خون نسبت به دریافتیهای سازمانهای مشابه خودشان در حوزه وزارت بهداشت کمتر است. در حال حاضر در برخی ردیف ها با اینکه آزمون فراخوان دادیم، خیلیها شرکت نمیکنند. زیرا میدانند اگر به دانشگاه یا فلان مرکز بهداشت روند، درآمدشان بیشتر است. بنابراین یکی از دلایل افت شاخص اهدای خون از سال 1395 به بعد کاهش منابع انسانی و برخی مشکلات پرداخت بود که تا حد زیادی توانستیم اصلاح کنیم. اکنون توانستیم 500 مجوز برای ردیف استخدامی دریافت کنیم، توانستیم با تعامل با مجلس درآمدمان را اختصاصی کنیم، با دیوان محاسبات وارد صحبت شدیم تا پرداختهای پرسنل سازمان انتقال خون دچار مشکل نشود. در حال حاضر شاخص اهدای خون حدود 25 در 1000 است و امیدوارم با تلاش هایی که میکنیم وضعیت بهتر شود. کرونا هم که مزید بر علت شد. با افزایش منابع انسانی و درآمد پرسنلی و لجستیک سازمان انتقال خون میتوان انتظار بهبود داشت.
عشقی گفت: نمیشود سازمانی حیاتی تلقی شود، اما ناوگان انتقال خون ما برای رفتن وسط جامعه مشمول مقررات فلان اداره شود. چطور میتوانم در سیستان و بلوچستان به آن گستردگی بدون خودروی خونرسان پوشش دهم. باید اعتبارات تامین دارایی های انتقال خون را ویژه داد و ناوگان ترابری ما را گسترده دید. شبکه خونرسانی سازمان انتقال خون از افتخارات این کشور است. 100 درصد نیازهای بیماران تالاسمی سیستان و بلوچستان در همین ایام پوشش داده شد. از اردبیل، سمنان و ... برای آنجا خون میرفت. بنابراین شبکه خونرسانی یک شبکه زنده است اما این شبکه زنده لجستیک میخواهد. یک روز هواپیمایی کشوری بارهای ما را به اشتباه بلوک کرده بودند و آن یک روز خون بیماران ما تامین نشد. بنابراین یک شبکه خون رسانی زنده لجستیک میخواهد. کسی از ما نپرسید در ایامی که مرزهایتان بسته شد، چطور پلاسما را به پالایشگرها میرساندید؟. اینها مواردی است که اگر رعایت شود، تمام شاخص هایمان دوباره بالا می بریم. در سال گذشته یک میلیون و 960 هزار واحد خون اهدا شده است که بالاترین شاخص اهدای خون با فاصله در منطقه است.
عشقی در پاسخ به سوال ایسنا، درباره کمبود مقطعی IVIG، گفت: ما تامین کننده مواد اولیه IVIG هستیم. یعنی کل پلاسماهایمان را در اختیار پالایشگرها قرار میدهیم تا آن را به IVIG تبدیل کرده و برگردانند. حال اینکه این میزان IVIG چقر از نیازهای کشور را تامین میکند و چقدرش باید از منابع خارجی تامین شود، این را سازمان غذا و دارو باید پاسخ دهد. ما دقیقا نمی دانیم که میزان مصرف IVIG در کشور چقدر است و چقدر از آن را ما تامین میکنیم. البته مشکلاتی هم در زمینه وجود داشت. وقتی ما پلاسما را میفرستیم و به دارو بدل میشد، به دلیل مشکلات حمل و انتقال مالی ناشی از تحریمها، نمیتوانستیم پول را واریز کنیم. به طوری که دارو تولید شده بود و در انبار پالایشگر بود، اما نمیتوانست بیاید که این باعث میشد هم تامین داخل کشور دچار مشکل شود و هم اینکه نتوانیم پلاسماهای بعدیمان را بفرستیم. این مشکلات وجود داشت.
وی درباره وضعیت ایجاد پالایشگاه پلاسما در کشور، گفت: ما بنگاه معاملات ملکی نیستیم، بلکه دنبال این هستیم که پلاسما در داخل کشور به دارو تبدیل شود. این موضوع باید یک سیاست استراتژیک ملی باشد. یعنی حاکمیت باید به این نتیجه برسد که پالایشگاه پلاسمایمان مانند پتروشیمی و انرژی هستهای مهم است و باید داروهای حیاتیمان را خودمان تولید کنیم. در این فرآیند به درستی به اینجا رسیدند که باید بخش خصوصی وارد کار شود. سازمان خصوصی سازی پالایشگاه را به خریدار خصوصی واگذار کرده بود و برخی مشکلات حقوقی ایجاد شد. تعهدات شرکت مربوطه اجرا نشد و پالایشگاهی درست نشد، اما زمین در اختیار آنها بود و اصرار داشتند که سند زمین به آنها منتقل شود. در نهایت چند روز پیش با اعتراضات و پافشاری سازمان انتقال خون، قرارداد از سوی سازمان خصوصی فسخ شد و ما داریم فرآیند حقوقی بازپسگیری شرکت پالایشگاه را پیش میبریم. البته بعد از این دوباره باید به بخش خصوصی که اهلیتش را داشته باشد و با قرارداد محکمی که بر بندهایش ایرادات حقوقی گرفته نشود، گذاشته شود تا نهایتا پالایشگاه تاسیس شود.
عشقی گفت: به هر حال این قرارداد فسخ شد و زمین و شرکت پالایش و پژوهش به سازمان برمیگردد. با این حال خوشبختانه امسال یک پالایشگر خصوصی در حد 50 هزار لیتر در سال موفق شد که تبدیل پلاسما به آلبومین و IVIG را در کشور انجام دهد و اگر خیلی بدبینانه نگاه کنیم ویالها آن تا ماه آینده شهریور ماه در اختیار بیماران قرار میگیرد و وارد چرخه مصرف میشود که این پالایشگاه در البرز قرار دارد.
عشقی درباره وضعیت درآمد اختصاصی سازمان انتقال خون در بودجه، گفت: درآمد اختصاصی باید به سازمان برگردد. نمیشود که درآمد ما وارد خزانه شود و خرج چیز دیگری شود. در طی دو سال گذشته برای اولین بار که اساسنامه انتقال خون تصویب شده، توانستیم درآمدمان را اختصاصی کرده و 100 درصدش را به ما میدهند، اما اینکه هر سال چهار ماه وقت بگذاریم و به مجلس رفته و چانه بزنیم نمی شود. اساسنامه سازمان انتقال خون ایران که مصوب سال 1363 است، برای 37 سال قبل است که ما را ذیل وزارت بهداری تعریف کرده، حالا وزارت بهداری به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بدل شده، حال کل دانشگاههای علوم پزشکی درآمدشان اختصاصی است، اما موسسه عالی طب انتقال خون و سازمان انتقال خون ایران نیست. ما باید اساسنامهمان را تغییر دهیم و در این صورت هر سال نیاز به چانه زنی نیست. به هر حال دو سال است که 100 درصد درآمد اختصاصی را به ما میدهند. زیر اگر ندهند، کار انتقال خون میخوابد.
انتهای پیام