به گزارش ایسنا، انجمن نوردکاران فولادی از عرضه قطرهچکانی مواداولیه مورد نیاز خود گلایه دارند و معتقدند که چالش اصلی آنها، مهندسی عرضه و قیمتگذاری در بورس کالاست که مشکلات بسیاری را برای نوردکاران فولادی ایجاد کرده و بالادستیها را در سوددهی و پاییندستیها را در زیان قرار داده است. در این رابطه سید احمد رضوینیک، رئیس انجمن نوردکاران فولادی بر افزایش بیرویه قیمت شمش و بالا رفتن نرخ آن نسبت به قیمتهای داخلی و همچنین تعیین نامناسب قیمت پایه ارزش گمرکی تاکید دارد و معتقد است که منافع زنجیره بایستی از معدن تا محصول نهایی در کل زنجیره توزیع شود.
عرضه محصول کمتر از شمش دریافتی و صادرات بدون ایجاد ارزش افزوده در عین اصرار برای دریافت شمش بیشتر
اینها در حالیست که موضوع عرضه محصول در بورس کالا توسط نوردکاران فولادی همیشه مطرح بوده است. نوردکاران فولادی اکثرا از آنچه که باید، کمتر عرضه می کنند، اما آنچه که اهمیت بیشتری دارد این است که به همان میزان شمشی که از بورس خریداری میکنند، بایستی محصول در بورس عرضه میکرند اما همین اتفاق هم نمیافتد. آمار بورس کالا نشان میدهد که از شمش خریداری شده توسط نوردکاران فولادی تنها حدود ۶۰ درصد در بورس کالا عرضه شده و باقی آن یا در بازار آزاد فروخته یا صادر شده است.
علاوه براین طبق آمار، ضریب بهرهبرداری کارخانههای نوردکاران فولادی طی چند سال اخیر افزایش پیدا کرده است. به واسطه همین موضوع، تزریق شمش به بازار داخلی هم طبیعتا بایستی افزایش یافته باشد؛ لذا با افزایش عرضه بایستی قیمت به نفع مصرفکننده پایین آمده باشد؛ اما آیا واقعا این اتفاق افتاده است؟
طبیعتا شمش دریافتی نوردکاران بایستی منجر به عرضه محصول در بازار داخلی یا صادرات شود و این در حالیست که بازار نشان میدهد که قیمت برای مصرفکننده، پایین که نیامده است هیچ، بلکه در بحث صادرات هم نوردکاران میلگرد را با قیمت پایینتر از شمش صادر میکنند؛ بنابراین چه ارزش افزودهای ایجاد شده و تولید چه نتیجهای داشته است؟
صرفنظر از درآمد ارزی به بهای صادرات
زمانی هم که علت این موضوع (صادرات میلگرد با قیمت پایینتر از شمش) از نوردکاران سوال میشود، برای پاسخگویی در در وهله اول، توپ را به زمین ذوب آهنی ها میاندازند و ادعا میکنند که ذوب آهن اولین عرضهکننده ارزان در صادرات است. این در حالی است که علاوه بر اینکه ذوب آهن اصفهان خودش مصرف کننده است و شمش مورد نیاز خود را خودش تولید میکند، روال برای همه تولیدکنندگان نیز در صادرات میلگرد بدینگونه شده است؛ چراکه میلگرد صادراتی به سبب تعرفههایی که دارد، امکان صادرات با قیمت بالاتر از شمش ندارد.
براین اساس دو سوال اساسی و اصلی وجود دارد. چرا نوردکاران فولادی به همان میزان که شمش خریداری کردهاند، محصول در بورس کالا عرضه نکردند؟ ثانیا، با توجه به اینکه درصد پوشش ظرفیت کارخانهها افزایشی بوده اما افزایش عرضه شکل نگرفته و قیمت میلگرد صادراتی هم بالاتر از قیمت شمش نبوده است، پس چرا آنها به دریافت شمش بیشتر اصرار دارند؟
آمار موجود از عرضه و معامله شمش و مقاطع طی دو سال گذشته نشان میدهد که نوردکاران فولادی در سال ۱۳۹۸، دو میلیون و ۸۶۱ هزار و ۸۶۳ تن شمش دریافت کرده اما میزان عرضه مقاطع طویل (به جز خود مصرفی) برابر یک میلیون و ۸۰ هزار و ۶۴۰ تن بوده است. در سال ۱۳۹۹ نیز علیرغم دریافت پنج میلیون و ۱۵۲ هزار و ۵۱۲ تن شمش، تنها سه میلیون و ٢٢٦ هزار و چهار تن مقاطع طویل عرضه شده است.
البته که نوردکاران فولادی در رابطه با شائبههای پیرامون تحویل شمش فولاد توسط این انجمن و عدم عرضه آن در بورس کالا، از "مافیای فولاد" ! و انحصارگرایی سخن میگویند و اعلام میکنند که قیمت مواد اولیه در بورس کالا حداقل ۱۰ درصد گرانتر از قیمتها در کف بازار آزاد است. مواد اولیه با قیمت بسیار ارزانتر و با ۴۵ درصد قیمت جهانی با رانت فولادیها براساس مصوبه قبلی، به میانه زنجیره تزریق میشود. ضمن اینکه در تمام دنیا برای صادرات مواد خام عوارض وضع می شود و بر محصولات نهایی تعرفه ایجاد میکنند اما به دلیل وجود مافیای فولاد و به دنبال ارزان فروشی شمش، همه کشورهای حاشیه خلیجفارس تولیدکننده محصول نهایی شدهاند. شمش ارزان سبب شده که دولت عراق ۱۰۰ دلار تعرفه بیشتر بر محصولات نهایی فولاد وضع کند. امروز میلگرد ایران در عراق به فروش نمیرسد مگر ۱۰۰ دلار پایینتر از قیمت جهانی!
انتهای پیام