به گزارش ایسنا، یادداشت ابوالفضل حری، مترجم و استاد دانشگاه با عنوان بدرهای و «هزارویک شب» در پی میآید:
«مرحوم فریدون بدرهای دو کتاب درباره «هزارویک شب» را از دو نویسنده به فارسی برگردانده است. یکی، کتاب «هزارویک شب در ادبیات و جامعه اسلامی» نوشته ریچارد جی. هوانسیان و جورج صباغ (هرمس، ۱۳۹۰)، و دیگری، «شیوههای داستانپردازی در هزارویک شب» اثر دیوید پینالت (هرمس، ۱۳۸۹). چون در مقالهای به کتاب پینالت پرداختهام، در اینجا، چند نکته را درباره ترجمه مرحوم بدرهای از آن مقاله یادآوری میکنم:
اول، مترجم کوشیده تا آنجا که ممکن است همه اجزای متن اصلی را به فارسی برگرداند و چیزی را از قلم نیندازد.
دوم، وقتی به متن اصلی کتاب مراجعه میکنیم، آن را متنی سهلِ ممتنع با جملات و ساختارهای نسبتاً پیچیده میبینیم و مترجم تلاش کرده با انتخاب واژگان و ساختارهای مناسب، ویژگیهای متن اصلی را در ترجمه بازآفرینی کند.
سوم، یافتن زبانی متناسب در متن ترجمه از جمله دشواریهای مترجم است. سبک پینالت در متن اصلی، سبکی دانشگاهی و فخیم است و این سبک، واژگان، نحو و اسلوب خاص خود را دارد. جملات معمولاً ساده نیستند و اسامی و مکانهای تاریخی و واژگان فنی و تخصصی بر غرابت آن افزوده است. اگر بخواهیم جانب انصاف را گرفته باشیم، مرحوم بدرهای کوشیده از پس برگردان به فارسی این اسلوب برآید و در نگاهی کلی، لحن و سبک مترجم تا حدودی زیاد با سبک نویسنده همخوانی دارد.
چهارم، حقیقت این است که مترجم در تنظیم پانوشتها و یکدستی ارجاع و استناد موفق عمل کرده (هرچند منابع انگلیسی به صورت کامل در ترجمه نیامده است) و عمده نمونههای نشانهگذاریها را رعایت کرده است.
پنجم، از جمله امتیازات خاص این ترجمه یکی ارائه برابرهای داستانهای مدنظر نویسنده بر اساس ترجمه عبداللطیف تسوجی است. در واقع، از آنجا که نسخههای در دسترس نویسنده متعدد بوده، ارائه این برابرها کار خواننده فارسی را برای یافتن اصل داستان بر اساس ترجمه طسوجی آسانیابتر میکند. مزیت دوم این است که مترجم با ذکر کامل اسامی یا افزودن تاریخ هجری قمری در برابر تاریخ میلادی، کار خواننده فارسی را آسانتر کرده است.
انتهای پیام