این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان در گفتوگو با ایسنا درباره مواجهه ادبیات با بحرانهایی مثل جنگ، بلایای طبیعی و بیماریهای همهگیر از جمله کرونا، اظهار کرد: ما فعلا تبعات شکلی و ظاهری کرونا را میبینیم مثل آمارهای تلفات و تاثیرات آنی که این بیماری بر جسم آدمها میگذارد. اما آنچه دیده نمیشود و پنهان است، آسیبهای روحی و روانی آن است که تا سالهای سال در ذهن و روح و روان مردم و در خاطرات جمعی این سرزمین میماند. بعضی از عواقب این بیماری سالهای سال با ما و در رفتارهای عمومی ما خواهد ماند؛ مثل عواقبی که جنگ بر ما تحمیل کرد. یعنی با گذشت سالهای سال از جنگ هشتساله ایران و عراق سایه تاثیرات روحی و روانی آن بر سلسله اعصاب جامعه حاکم است و خودمان خبر نداریم. بنابراین کرونا هم این تاثیرات را خواهد گذاشت.
حسنزاده در ادامه با بیان اینکه بیشتر نگران کودکان است، گفت: بزرگترها بهگونهای خود را تخلیه میکنند. آنها درگیر کار و روزمرگی هستند و تجربه بیشتری در مواجهه با بحرانها دارند. اما کودکان دوران رشد خود را طی میکنند و این دوران زمان یادگیری و تکامل شخصیت آنهاست. بنابراین کودکان دیگر رشد طبیعی نخواهند داشت و گویی در گلخانه بزرگ میشوند. محصولات گلخانهای هم همانطور که میدانید با محصولات طبیعی و ارگانیک تفاوت زیادی دارند.
او با مقایسه جنگ هشتساله با کرونا بیان کرد: بخشی از آثارم مربوط به جنگ و موقعیتهایی بوده که نوجوانان در جنگ قرار گرفته و با مقاومت، تفکر و خلاقیت توانستهاند آن بحران را پشتسر بگذارند، یکجورهایی کرونا مانند تجربه جنگ ماست، در دورهای که من کارهای جنگی مینوشتم به گونهای آماده کردن بچهها و بزرگترها برای موقعیتهای اینچنینی هم بوده است. ادبیات این خصلت را دارد که میتواند با تصویرسازی و بیان داستان و روایتها ذهن مخاطب خود را برای شرایط و دوران بحرانی آماده کند.
نویسنده «موش سر به هوا»، «هستی» و «آهنگی برای چهارشنبهها» درباره تولیدات ادبی مرتبط با کرونا در دوران کرونایی هم گفت: نوشتن درباره کرونا شروع شده اما تمام نشده و هر نویسندهای با توجه به تجربه و توان خود، کارهایی را انجام داده یا انجام میدهد، این موضوع تمام نشده و ادامه دارد. همانطور که هنوز درباره جنگجهانی دوم و یا جنگ خودمان داریم فیلم میسازیم و داستان مینویسیم، قطعا داستانهای کرونا، که عامل اصلی رخدادهای فعلی است، در آینده شکل میگیرد. اما عمده داستانهایی که در یک سال و نیم گذشته بوده، بیشتر نقش آموزشی و بازدارندگی داشتهاند، تعدادی ترجمه بوده و درصد کمی هم تالیف اما داستانهایی که به آن ادبیات محض میگوییم، باید زمان بگذرد که داستان کرونا در ذهن نویسنده شکل بگیرد و نوشته شود.
حسنزاده در ادامه تصریح کرد: من چند داستان کوتاه با موضوع کرونا نوشتهام که در مجلات منتشر شده است. داستان «سیبزمینی سرخ کردن بدون سس» در مجله رشد دانشآموز و داستان «تاریخ انقضای سلجوقیان» در نشریه دوچرخه چاپ شد. دو داستان دیگر هم هست که برای بزرگسالان است. مسئلهای که وجود دارد این است که همیشه هنرمندان و نویسندگان متاثر از اتفاقات اجتماع خود هستند، این اتفاقات در ذهنشان تاثیر میگذارد و آنها نه به عنوان دارو بلکه به عنوان نشان دادن محل درد، آن وقایع را به تصویر میکشند.
او افزود: داستانها در پیرامون ما موج میزنند و آدمها به سادگی از کنار این داستانها و حتی داستانهای خودشان عبور میکنند. درحالی که نویسندگان با قدرت جادویی کلمات زمان را متوقف و در داستانها ثبت می کنند. برخی از نویسندگان معمولا بزرگی و ابعاد یک حادثه هولناک را به تصویر میکشند. حتی برخی از نویسندگان جلوتر از اتفاقات هستند؛ در سالهای پیش ما شاهد فیلمها یا داستانهایی بودیم که ایده اصلیشان نابودی زندگی بر روی زمین بهخاطر بحرانهایی مثل ویروسی کشنده یا ویرانی محیط زیست و بحرانهایی از این دست بوده است. انگار واقعیتها را از روی داستانها نوشتهاند نه داستانها را از روی واقعیتها.
نویسنده «قصههای کوتی کوتی»، «زیبا صدایم کن» و «عقربهای کشتی بمبک» همچنین درباره اینکه کرونا میتواند به عنوان یک سوژه جهانی دریچهای رو به ادبیات جهان باز کند، گفت: کرونا بحرانی است که تمام دنیا با آن درگیر شده و هر کشوری بنا بر تجربیات خود با آن برخورد کرده است. ما اگر نگاهی بومی به این اتفاق جهانی داشته باشیم و بتوانیم از این منظر در ادبیاتمان به آن بپردازیم میتوان امیدوار بود که حرفی تازه برای جهانیان خواهیم داشت. باید دید کرونا در ایران چگونه بر زندگی ایرانیها تاثیر گذاشته و با آن مقابله یا مواجهه داشتهاند. اما اگر تکرارکننده مضامین دیگران باشیم اتفاق خاصی نخواهد افتاد.
انتهای پیام