دکتر رضا پیشقدم به مناسبت هفته سرآمدی آموزش در وبیناری تحت عنوان «چگونه آموزش، هیجان نخبهبینی را تحت تاثیر قرار میدهد» اظهار کرد: تعاریف گوناگونی در مورد هوش وجود دارد. در تعاریف مربوط به هوش چهار منظر است که از زوایه دید آن میتوان هوش را تعریف کرد. یکی دیدگاه روانشناسانه، دیگری نگاه اجتماعی، تعریف بعدی مبتنی بر دیدگاه سیاسی و نگاه دیگری که هوش را ترعیف میکند مبتنی بر زاویه دید فردی است.
وی افزود: تعریف متخصصان از هوش با تعریف مردم عادی متفاوت است. در بین تعاریف مربوط به هوش، دیدگاه چهارم، یعنی نظر هر فرد در مورد هوش اهمیت بیشتری دارد. در این تعریف فرد حس باهوش بودن دارد یا ندارد و ممکن است با همین تفکر در پست و مقامی مشغول کار شود.
معاون آموزشی دانشگاه فردوسی تصریح کرد: بر این اساس دو نوع نخبه تعریف میشود که یکی خبه آشکار و دیگری نخبه پنهان است.گاهی اوقات افرادی که نخبه دانسته میشوند، نخبه نیستند اما چنین دیدگاهی بر مبنای ادعای او شکل گرفته است و در جامعه این باور ایجاد میشود که وی واقعا نخبه است. رفتار نخبه پنهان امری مخفی و نادیدنی است؛ در حالی که نخبه آشکار، رفار نخبگی خود را عیان میکند. در حقیقت وی در رفتار خود نشان میدهد که نخبه است و توانایی حل مساله و مشکلات، پاسخگویی به سوالات و موارد مشابه را دارد.
پیشقدم خاطرنشان کرد: تواضع نخبگی موضوع دیگری است که بر مبنای آن فرد نخبه احساس نمیکند که نخبه است اما رفتار نخبگی دارد. یکی دیگر از موضوعات مرتبط با نخبگان نخبهگریزی است که در چنین وضعیت فرد تلاش دارد نشان دهد که نخبه نیست و از چنین شرایطی گریزان است. نخبهانکاری نیز موضوعی است که براساس آن فرد تلاش دارد خود را نخبه نشان ندهد.
وی اضافه کرد: افرادی که اصطلاحا نخبه آشکار هستند احساسی که دارند، از اهمیت زیادی برخوردار است. بعضا چنین افرادی نخبه نیستند اما چنین احساسی ندارند؛ چنین افرادی سرخورده بوده و قبول ندارند غیرنخبه هستند. نمونه دیگر آن اشخاصی است که می دانند نخبه نیستند اما مانند نخبگان رفتار می کنند. زمانی که چنین افرادی با نخبگان واقعی رو به رو می شوند، واقعیت را نشان خواهند داد. متوهم نخبگی از دیگر مواردی است که طی آن فرد نمی داند نخبه نیست و در رفتار نیز چنین موضوعی را نشان می دهد.
معاون آموزشی دانشگاه فردوسی خاطرنشان کرد: حال اگر در جامعه ای اصل نخبگی که روانشناسان آن را ملاک قرار می دهند، گم شود، چه مشکلاتی پیش خواهد آمد. در این حالت ممکن است فردی که متوهم نخبگی است، گرداننده پست یا مقامی شود که در چنین حالتی می تواند زیرمجموعه خویش را به نابودی بکشاند و به تدریج موجب بی اعتباری نخبگان در یک جامعه شود. بنابراین اهمیت دارد که دیدگاه روانشناسان در خصوص نخبگی اصل قرار گیرد و غلبه پیدا کند.
وی با اشاره به چالش های نسل جدید با نخبگان اظهار کرد: دیدگاه کلی من این است که نسل جدید مانند گذشتگان از همکاری با نخبگان لذت نمی برد. بنابراین تمایلی هم به برقراری ارتباط با آنان نداشته و از ایشان فاصله می گیرند. باید توجه داشت اگر جامعه به نخبگان بها ندهد، افراد دیگری بر مسند تصمیم گیری ها قرار می گیرند که بعضا لیاقت آن جایگاه را ندارند. بی اعتمادی به نخبگان موجد حس ناامیدی در جامعه است. از این همین مسیر است که افراد علاقه ای به تحصیل ندارند. لذا لازم است مراقبت کرد که هیجان نخبه بینی در جامعه کاهش پیدا نکند.
پیش قدم گفت: اگر تنها مدرک دکتری را ملاک نخبگی قرار دهیم، سطح نخبگی کاهش پیدا می کند. نباید افراد را بیهوده برای اخذ مدرک تشویق کرد. همچنین لازم است خروجی آموزش ها به زندگی روزمره مرتبط باشد؛ در غیر این صورت سیستم آموزشی ما شخصیت های بااخلاق و مسئولیت پذیری تربیت نکرده است.
معاون آموزشی دانشگاه فردوسی عنوان کرد: امروز آموزش کشور لاغر شده است؛ در واقع آموزش باید واقعی باشد؛ یعنی لازم است آموزش و پرورش، آموزش و مهارت، آموزش و اخلاق و آموزش و پژوهش به فراگیران دانش آموخته شود.
پیشقدم تصریح کرد: امروز هیجان نخبه بینی از منظر اجتماعی کاهش پیدا کرده و نخبگان معتقدند مردم برای ایشان ارزشی قائل نیستند.
انتهای پیام