به گزارش ایسنا، نشست بررسی کتاب «رسانه شناسی» دکتر مهدی محسنیانراد دوشنبه ـ ۲۷ اردیبهشت ماه ـ همزمان با روز جهانی ارتباطات برگزار شد.
این نشست به همت انجمن های علمی «مطالعات ارتباطی» و «مطالعات فرهنگی و رسانه» دانشگاه علامه طباطبایی و همچنین انجمن علمی علوم ارتباطات دانشگاه تهران به صورت آنلاین برگزار شد.
محسنیان راد در ابتدای این نشست ضمن ابراز خرسندی از نحوه برگزاری این نشست از سوی دانشجویان، سخنان خود را اینگونه آغاز کرد: بدون اغراق این زیباترین جلسه معرفی کتابی است که در طول عمرم داشته ام. جلسات بسیار باشکوهی بوده که پر از هدیه و مقامات بوده اند، ولی این جلسه برای من فوق العاده لذت بخش است و دست همه ی شما دانشجویان را می بوسم. همه چیز خودجوش، همه چیز خالص و همه چیز بدون حضور سیستم های اداری و با هماهنگی انجام شد. از هر سه رئیس انجمن علمی بسیار سپاسگزارم.
این استاد ارتباطات همچنین با اظهار خوشحالی از اینکه کتاب «رسانه شناسی» سرانجام به چاپ رسید، به تاریخچه ای از علت چاپ این کتاب اشاره کرد و گفت: سال ۱۳۹۲ از انتشارات سمت نامه ای شماره دار برای من آمد. از من خواستند کتابی تعریف کنم که جانشین کتاب مرحوم استادم دکتر معتمدنژاد باشد. این قافله عمر عجب می گذرد. انگار دیروز بود که ایشان کتابشان را امضا کردند و به من دادند و سه سال بعد با تصمیم غیرعقلانی شورای انقلاب فرهنگی، دانشکده علوم ارتباطات منحل شد و نه ادغام. حالا می بینم که این جلسه برگزار می شود و یادم می آید که به من نامه دادند که کتابی را جایگزین کتاب دکتر کاظم معتمدنژاد کنیم. می دانستم آن روزهای آخر عمرشان که به منزلش می رفتم در فکر نگارش جلد دوم کتاب «وسایل ارتباط جمعی» بودند. ولی دیگر سن و شرایط روحی اجازه نمی داد که ادامه بدهند.
این استاد ارتباطات ادامه داد: فکر می کردم که کجای دنیا رسانه ها تصویر آلات موسیقی را نشان نمی دهد. بارها گفته ام چطور پدری که در ارکستر ویولن می زند و بعد فرزندش به مدرسه می رود و می گویند پدرت چه کاره است، او می خواهد توضیح دهد. در حالی که همان ویولنیست در کشوری دیگر پسرش افتخار می کند که پدرش چنین سازی را می نوازد. یک نظام ارتباطی من درآوردی عجیب غریبی در این کشور دیده می شود و قبل تر از آن هم جور دیگری آشفته بود.
محسنیان راد سپس درباره کتاب «رسانه شناسی» گفت: این کتاب قرار بود دو ساله منتشر شود. شش ماه بعد از این پیشنهاد، فرصتی پیش آمد که به بازدید مطالعاتی در دانشگاه سن دیگو بروم. آنجا فهمیدم جهان در این دهه هایی که ما غفلت کردیم، در حوزه ارتباطات تا کجا پیش رفته است و زمانی که برمی گشتم مجموعه عظیم و به روزی با خودم از رسانه داشتم و آنجا بود که تیم تشکیل شد. یک عضو ارشد و ۶ نفر دیگر که جزو اعضای این تیم بودند. کاری که قرار بود دوساله انجام شود تا سه بار تقاضای تمدید کردم و مطلقا هم برای دریافت قسط به آن پروژه مراجعه نکردم.
این استاد ارتباطات همچنین گفت: قبل از اینکه کتاب به دست هیات داوران برسد، یکسری خوانندگان فرضی و آزمایشی برای آن داشتم که آنها فصل ها را می خواندند و نظر می دادند؛ مثلا فصل سینما را استاد محترم دکتر راودراد خواندند. فصل مطبوعات را آقایان دکتر کتابدار و دکتر فرقانی خواندند و آقای شاکری داور کل سه فصل بودند. داور اول هم همسرم بود که روزگاری ۵۳ سال پیش در دانشکده ارتباطات همکلاسی من بود. تمام این کتاب را پا به پای من آمدند و من سپاسگزار همه این عزیزان هستم.
محسنیان راد در پایان سخنانش گفت: از همه کسانی که در خلق این اثر کمک کردند، سپاسگزارم.
به گزارش ایسنا، پس از این سخنان محسنیان راد به پرسش های دانشجویان درباره کتاب «رسانه شناسی» پاسخ داد.
این استاد ارتباطات در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه رسانه شناسی واژه ای است که چندان در ایران و در بین اهالی ارتباطات شناخته شده نبود، واژه رسانه شناسی برای این کتاب چطور شکل گرفت؟ توضیح داد: در همین فرصت مطالعاتی در امریکا، متوجه شدم که مقولات کتاب و سینما در کتاب های مربوط به وسایل ارتباط جمعی جای پیدا کرده است. و بعد کتاب مکوئل را دیدم که حوزه بحث در این خصوص وسیع شده است. خدا رحمت کند دکتر سید امامی را که جامعه شناسی درس می داد. به من می گفت حوزه شما انقدر توسعه پیدا کرده است که بسیاری از تئوری های ما را به هم می ریزد. آنجا بود که وقتی در سال ۲۰۱۶ کتاب «مدیالوژی» اولین بار چنین عنوانی روی جلدش خورد، متوجه شدم که بعد از ارتباط شناسی، رسانه شناسی هم منتشر شده است.
محسنیان راد در ادامه صحبت هایش چنین یادآور شد: سال ۶۷ زمانی که شروع به نگارش کتاب «ارتباط شناسی» کردم، در ادامه کتاب «ارتباطات انسانی» بود که دانشکده ارتباطات قبل از انقلاب منتشر کرد و نسخه ای از آن حالا در جایی پیدا نمی شود؛ اینکه عنوان کتاب «ارتباط شناسی» را انتخاب کردم علت داشت. روزی که می خواستند دانشکده ما را منحل کنند، شب قبل از آن، مرحوم دکتر معتمدنژاد با من تماس گرفتند و گفتند که می خواهند دانشکده را منحل کنند. در شوک بودیم. کسی هم نمانده بود. عنوان کردند که فردا صبح دکتر نطقی، شما و من به ستاد انقلاب فرهنگی برویم و بگوییم این چه کاری است که دانشکده را منحل می کنید؟ ادغام کنید! خدا رحمت کند دکتر توسلی، جامعه شناس را که مسئول این کار بودند. دنیا گِرد است و اینکه بعدها چه اتفاقی افتاد. من خیلی عصبانی بودم و گفتم که همکلاسی من در مقطع فوق لیسانس با دانیل لرنر مصاحبه کرده و او گفته است که دانشکده ارتباطات ایران در خاورمیانه اول است. خیلی پیشرفت کرده اید. گفتم برای چه می خواهید درِ دانشکده را ببندید؟! ایشان ناراحت شدند و مطرح کردند ارتباطات اصلا دانش نیست. چه بگویم ... آن موقع بود که فکر کردم نه، دانش است. سال ۶۷ است و ۵ ـ ۶ سال از انحلال دانشکده گذشته و در دوره انقلاب دو بار خارج از کشور مقاله ارائه دادم تا ببینم چه آثاری آنجاست. با ترس و لرز واژه ارتباط شناسی را ساختم.
دکتر محسنیان راد اظهار کرد: وقتی عنوان ارتباط شناسی را به کار بردم، به کار تازه ای فکر می کردم. اما وقتی اینترنت آمد، ما متوجه شدیم که چند سال قبل از من کتاب «ارتباط شناسی» در امریکا چاپ شده است و من دومین نفر هستم که این کار را انجام داده ام. این است که از آنچه که در تعاریف ارتباط شناسی در منابع غربی بود، ایده گرفتیم و تعاریف جدیدی را برای رسانه شناسی گذاشتیم که در مقدمه این کتاب آمده است.
این استاد ارتباطات در ادامه نشست بررسی کتاب رسانه شناسی، در پاسخ به این پرسش که آیا تصمیمی برای انتشار این کتاب در قطع کوچکتر و قیمت مناسب تر وجود دارد؟ توضیح داد: کتاب در طول یک سال خلاصه شد. از دانشجویان من خانم نزهت اکبری فر این کار را بر عهده گرفتند. که همه کارهای آن انجام شده است. بنابراین کتاب رسانه شناسی با قیمت ۷۴ هزار تومان، در ۶۰۰ صفحه خلاصه شده است.
دکتر محسنیان راد درباره مختصات ۱۹ گانه رسانه ها که یکی از دستاوردهای کتاب رسانه شناسی است و چیزی شبیه به جدول مندلیف را برای رسانه ها تداعی می کند، در پاسخ به اینکه این مختصات ۱۹ گانه کدام ویژگی های رسانه ها را تبیین می کند؟ توضیح داد: حدود ۲۰ سال پیش سر کلاس، تازه صحبت رسانه های نوین بود و ما صدای آن را از دور می شنیدیم. آنجا وقتی ارتباط جمعی را درس می دادم، این بحث را مطرح می کردم که ظرفیت رسانه ها در آینده چه می تواند باشد. اینگونه بود که مختصاتی را طراحی و سر کلاس آن را درس می دادم. بعدها شنیدم دکتر باهنر که آن موقع دانشجوی من بودند، این مختصات را برای دانشجویانش مطرح می کند. اِشکال دیگر هم که به دلیل بی سوادی مطلق در مقامات و منصوبان مقامات ـ یعنی روابط عمومی ها ـ اتفاق افتاده بود، این بود که در تصمیم گیری برای اینکه پیام را کجا بفرستند، تلویزیون و رادیو را مناسب می دانستند؛ در حالی که می دانید در دنیا اینگونه نیست و ممکن است یک شرکت تبلیغاتی خیلی معتبر، از تلویزیون استفاده نکند؛ چون تلویزیون برای آن کار مناسب نیست. بنابراین فکر کردم که می شود این مختصات را همچون جدول مندلیف درآوریم که به شوخی دانشجویانم مطرح می کردند. این مختصات کمک می کند که برای تصمیمات و برنامه ریزی ها از چه چیزی استفاده کنند. ما یک سردرگمی در باب کرونا و مواجهه با آن دیدیم. اینکه رئیس جمهور گفت شنبه همه چیز حل و تمام می شود، در شرایطی که نه می دانستیم کرونا چیست و نه بلد بودیم چگونه در ارتباطات بحران رفتار کنیم. شاید این جدول که در انتهای هر فصل آمده است، در تصمیم گیری نسبت به اینکه از کدام رسانه استفاده کنیم تا موفق تر باشیم، کمکمان کند.
او درباره بخشی از کتاب رسانه شناسی که به سواد رسانه ای اختصاص دارد، توضیح داد: متاسفانه کمی بساز و بفروش در حوزه دانش علوم اجتماعی در ایران وجود دارد و این تقصیر سیستم است. یکی از اتفاقاتی که افتاده است این است که همه می گویند سواد رسانه ای برای بچه ها ضروری است و باید تدریس شود. یک کتاب مزخرفی هم منتشر شد؛ در حالی که در هیچ کجای دنیا آموزش سواد رسانه ای به بزرگسالان به اندازه ایران ضرورت ندارد. بچه ها را ول کنید. بزرگسالان باید سواد رسانه ای را یاد بگیرند و بدانند پشت هر سخنرانی چیست؛ اینکه رسانه ای مانند بی بی سی در انگلستان یا رسانه ها در آمریکا قطعا به دنبال منافع خودشان هستند. ملت ایران قربانی رسانه های خارجی و داخلی می شوند.
این استاد ارتباطات همچنین درباره ی اینکه توصیه ای که کتاب «رسانه شناسی» به صاحبان رسانه در ایران معاصر دارد، چیست؟ پاسخ داد: توصیه من این است که واقعا کتاب را بخوانند و ببینند اوضاع چگونه است و چقدر تغییر کرده است. جهان به کجا می رود و چه باید کرد و ما داریم به کجا می رویم. در ایران مطبوعاتمان در حال مرگ هستند. برای اینکه بدانند در آمریکا چه تمهیداتی اندیشیده می شود تا روزنامه ها نمیرند و سینما نمیرد، توصیه می کنم کتاب را بخوانند.
محسنیان راد خطاب به دانشجویان گفت: درستان را درست بخوانید. به منبرهای سرکلاس قانع نشوید. درست درس بخوانید. دانش ما را نجات خواهد داد.
این استاد ارتباطات درباره تاثیر رسانه ها و ارتباطات از قدیم تاکنون که یک سردرگمی قابل مشاهده است و اینکه این تاثیر بر روی مخاطب به چه شکلی است؟ گفت: حمل بر خودنمایی نشود اما شایسته است که فصل هجدهم در آمریکا و به زبان انگلیسی منتشر شود. چون سخن مهمی را ترسیم می کند. در هر کشوری که دارای نظام مسلکی هست، صلاح بر این است که برای رسانه ها قدرت تاثیرگذاری بسیار بالایی را متصور شود. در نتیجه همه و حتی استادان مزدور دانشگاهی که در این کشورها در خدمت دولت هستند، این کار را انجام می دهند و برای رسانه ها یک قدرت تاثیرگذاری بسیار بالایی قائل می شوند. حُسنی که دارد این است که اولا قدرت رادیو و تلویزیون که در انحصار دولت است، کاملا قابل توجیه است و مردم به راه راست می روند. استاد دانشگاهی که دکان باز کرده است، او هم قدرت رسانه را تایید می کند. چون دکانش دونبش می شود. در نظام های مسلکی استادان دانشگاه اینگونه مفیدند که به حکومت بگویند کاری که انجام می دهد درست است. و اما در کشور لیبرال دموکراسی، قرار است مردم مصرف کننده باشند، نظام سرمایه داری هم چون قرار است پدر مردم را دربیاورد، می گوید یک رقابت سنگین است و هر چه که در راس است هر کاری می خواهد می تواند بکند و در این وسط، اینها علت آن سردرگمی این است. در نتیجه در اثرگذاری پیام به مخاطب به یک نئوکورتکس (نوقشر) رسیدم که معنی آن تک به تک مثل اثر انگشتها با هم فرق می کند و در هر کشوری متفاوت است. پیچیده است؛ یعنی تمام ماجرا در مغز انسان اتفاق می افتد. اگر خداوند این امکان را فراهم می کرد که رسانه ها این تاثیر عمیق و عمومی را بگذارند اصلا جهان اینگونه نمی شد. اگر بپذیریم که ما به جای اینکه بگوییم رسانه ها با ما چه می کنند، بگوییم فرد فرد ما با رسانه ها چه می کنیم، آنوقت جواب درمی آید که تاثیر چه می کند.
به گزارش ایسنا، بخش پایانی این نشست تخصصی هم به بحث مرگ توده در رسانه شناسی و اینکه چطور با استمرار مفهومی با عنوان رسانه های توده ای جمع شده و بعد در قالب نظریه اوسیستم ارتباطی ارتقاء پیدا کرده است، اختصاص داشت.
انتهای پیام