به گزارش ایسنا، جواد شعرباف، عضو گروه مطالعات غرب آسیا در دانشکده مطالعات جهان در یادداشتی نوشته است: رسانهها اعم از مجازی و حقیقی، چنان در ذهن و زبان جامعه تنیده اند که مانند گذشته نمیتوان به مدد رسانه های دولتی، افکار عمومی را دستکاری کرد. افکار عمومی نیز نسبت به سیاستهای اتخاذ شده از سوی دولتها و اقدام یا عدم اقدام او در باب موضوعی خاص، بهقدری حساس شده است که هر حرکت او را به دقت زیر نظر می گیرد و از او پاسخ می طلبد. دیگر تنظیم و اجرای سیاست خارجی به دستگاههای رسمی اختصاص ندارد و دهها بازیگر غیرحکومتی نظیر رسانههای گروهی، انجمنها، گروهها، اتحادیهها، کمیتهها، سازمانها، سلبریتی ها و نهادهای گوناگون در شکلدادن به دیپلماسی موثرند (قوام, ۱۳۸۴).
اگرچه برخی بر این اعتقادند که دیپلماسی رسانهای از ابتدای پیدایش رسانه وجود داشته است اما به شکل دقیق و علمی، می توان گفت وجوه دقیق و برسنجیده آن، در اواخر قرن بیستم شکل گرفته و بر وجوه ایدیولوژیک، تبلیغی، رسانهای، فرهنگی و اثرگذاری بر افکار عمومی به صورت ناخودآگاه تاکید دارد. امروزه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورها تحت تاثیر تحولات شگرف در عرصه ارتباطات قرار گرفته است. دیپلماسی رسانهای به عنوان یکی از شاخههای اصلی فعالیتهای دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی پدیدار شده و بخش قابلتوجهی از دیپلماسی عمومی کشورها بهویژه قدرتهای جهانی را به خود اختصاص داده است (اکبرزاده, ۱۳۹۶). مبتنی بر این دیدگاه ها می توان گفت قدرت جهانی یک کشور با توانایی دیپلماسی رسانهایاش ارتباط مستقیمی دارد. جای هیچ تردیدی نیست که سیاست خارجی نمی تواند و نباید برای تضمین موفقیت خویش خارج از مرزها، از نقش دیپلماسی رسانهای و فناوریهای جدید اطلاعاتی_ارتباطی غافل باشد (سلطانی فر & خانزاده, ۱۳۹۲).
به عبارت بهتر و دقیقتر، دیپلماسی راه عملی دستیابی اهداف از طریق گفتوگو، تعامل، مذاکره و دادوستد است. دیپلماسی در حقیقت راه بسیار کمهزینه، معقول، منطقی و مبتنی بر تعامل در معنای وسیع آن، با هدف حفظ و گسترش هویت، پرستیژ و اعتبار یک ملت و کمک به تحقق اهداف موردنظر از طریق بهترین و مناسبترین روشهاست. تامین اهداف و منافع بلندمدت یک واحد سیاسی از مسیر مذاکرات و همکاریهای میان کشورها، به گزینه مطلوب و ارجمند برای همه کشورهای جهان اعم از پیشرفته یا در حال توسعه تبدیل شده است. این مهم در میان برنامه های جاری سیاستمداران در کشورهای پیشرفته، البته نقش و جایگاه برجسته و ویژه تری به خود اختصاص داده است. در حقیقت موفقیت و تاثیر سیاست های خارجی یک کشور را می توان با میزان الحراره بازنمایی دقیق و مطلوب آن سیاست در رسانه های مختلف سنجید و مورد ارزیابی قرار داد.
اهمیت دیپلماسی رسانهای در سیاست خارجی و نقش آن در بهینهسازی روابط
گسترش استفاده از قدرت سخت یا قدرت نظامی برای تحتتاثیر قراردادن رفتار و علایق طرفهای سیاسی در راستای رسیدن به اهداف دیپلماتیک به سرعت در حال دگرگونی است. برخی محققان معتقدند اساسا، دیپلماسی رسانهای از رسانهها در جهت ارتقای سیاست خارجی کشورها استفاده میکند و رسانه به مثابه ابزاری در دیپلماسی تلقی میشود که با استفاده از آن، دیپلماتها و سیاستگذاران میتوانند نیات و مقاصد خود را به عنوان دیپلماسی، مورد محک و در معرض چالشهای دیپلماتیک قرار دهند. براساس این تحلیلها، رسانهها بر دیپلماسی و سیاست خارجی کشورها تاثیرگذارند و دیپلماسی رسانهای نیز عمدتا در راستای سیاست خارجی، منافع ملی کشورها و تاثیرگذاری بیشتر بر افکار عمومی و تغییر و تحولات عمل میکند (اکبرزاده, ۱۳۹۶).
عقاید و ارزشها بهآسانی از طریق فیلم و کارتونهای جذاب منتقل میشوند. آنها مجراهای مهمی برای انتقال عقاید و ارزشها هستند که از طریق رسانهها پخش میشوند. شبکههای خبری تاثیر بزرگی بر تصور انسانها از دیگر کشورها دارند. اخبار موفقیت اقتصادی و ورزشی تصور مثبتی بر اذهان دیگر کشورها دارد. پس قدرت نرم، نتیجه سیاستهایی است که بستری را برای تبادل عقاید، خدمات و کالاها فراهم میآورد. قدرت نرم از جذابیت هویت یک کشور سرچشمه میگیرد (Vyas, ۲۰۱۳). در واقع، به بیان دیگر دیپلماسی رسانهای نمیتواند کشوری را وادار به انجام عملی کند، ولی میتواند شرایط و بستر مناسبی برای شکلگیری اهداف موردنظر کشور و روابط سالم دیپلماتیک در حوزههای مختلف به وجود آورد.
از عوامل مورد نیاز قدرت نرم، تبادل فعال یا غیرفعال عقاید و خواستههای مردم جوامع مختلف است. قبول این عقاید به تغییر در عادات، رسوم و عرفهای جامعه پذیرنده میانجامد و منافع آن به آنجایی تعلق میگیرد که این عقاید از آنجا نشات گرفته است. خالقان قدرت نرم افراد خاص، شرکتها، سازمانها و گروههای دیگر جامعه هستند. و این سازمانها و مردم، بستری را برای اشاعه درست فرهنگ، عقاید و عرفها ایجاد میکنند و اینها همه از منابع قدرت نرم هستند. دولت ملی قدرت نرم را به طور مستقیم و غیرمستقیم به کار میبرد که یکی از آنها رسانه و تبلیغ در آن است (Vyas, ۲۰۱۳). بنابراین، ایران میتواند طرز تلقی و نوع برداشت های خود را از فضا و محیط امنیتی پیرامون را به کمک رسانه به دیگر کشورها منتقل کند و به کمک رسانه به فضاسازی مناسب در این حوزه بپردازد. در این راستا، کارشناسان و متخصصان در هر دو حوزه دیپلماسی و رسانه برای تاثیر بینالمللی و ایجاد رابطه میان کشورها و انتقال اطلاعات به آنها نقش موثری ایفا میکنند.
اهمیت و جایگاه دیپلماسی رسانهای در کشور
موضوع بازنمایی سیاستهای داخلی و خارجی کشور در رسانه ها همواره دغدغه ای مهم برای سیاستمداران از هر طیف و جناحی بوده است. با گسترش فضای مجازی و دسترسی آحاد مختلف جامعه به فضای مجازی و عضویت در شبکه های مختلف، تاثیر و اهمیت رسانه به شکل قابل توجهی مضاعف شده است. نقاط قوت و ضعف دستگاه های مختلف بویژه سیاست خارجی در معرض دید و قضاوت و ارزشگذاری قرار گرفته و دسترسی مخاطبان به تحلیل ها و ارزیابی ها متخصصان افزایش یافته است. در عین حال نظام اسلامی به دلیل ویژگی های متعدد و خصوصا در تقابل با دستگاه رسانه ای نسبتا متحد در تقابل با ایران، از توانایی مناسبی برای مواجهه برخوردار نیست. افزون بر آن در فضای نوین دیپلماتیک که اغلب افکار عمومی مردم کشورها هدف و مخاطب سیاستگذاری دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی قرارگرفته است، کشور ایران مورد حملههای رسانهای و تبلیغاتی نظیر پروژههای اسلامهراسی، شیعههراسی، ایرانهراسی و حمایت از تروریسم قرار گرفته است (سلطانی فر & خانزاده, ۱۳۹۲). بدینمنظور ایران باید در مقابله با این هجمهها، دیپلماسی رسانهای خود را براساس تحولات اخیر نظیر آنچه در ذیل میآید تغییر دهد:
- لزوم شناخت دقیق فضای رسانه ای جهانی
- ضرورت داشتن نقشه راه مناسب برای مقابله با هجمهها
- انعکاس سیاستهای داخلی و خارجی به ملل جهان
- برخورداری از دانش تعامل رسانه ای برای مواجهه با بازنمایی های غلط یا سیاه نمایی های مختلف
- تقویت بنیه کارشناسی برای حضور آگاهانه و برنامهریزیشده رسانهها در عرصه دیپلماسی
- شناخت ظرایف و دقایق تلفیق هر دو حوزه رسانه و دیپلماسی
- ضرورت آشنایی از شرایط، فرصتها و چالشهای بین المللی پیش روی رسانه و دستگاه سیاست خارجی
- تقویت تاثیرگذاری رسانه های ایرانی از سوی دستگاه دیپلماسی کشور
با توجه به تخصصیشدن فعالیتهای دیپلماتیک، امروزه علاوه بر وزارت امور خارجه، دهها سازمان و نهاد دیگر درگیر مسائل دیپلماتیک شدهاند. میزان موفقیت در ایفای این نقشِ مهم نیازمندِ داشتن مهارت متناسب با دیپلماسی امروز جهان است. با توجه به اهمیت و نیاز آشکار در این حوزه، برگزاری دوره های عالی دیپلماسی رسانهای نه تنها برای دیپلماتها، بلکه برای همه کسانی که دل در گرو سربلندی ایران عزیز دارند و در فضای رسانه ای منشاء اثر هستند، اعم از کارشناسان و مدیران حوزه دستگاه سیاست خارجی، متخصصان رسانه، کارشناسان و مدیران رسانه های بینالمللی، بازیگران و فعالان بخش خصوصی و کارشناسان مفید خواهد بود. دیپلماسی رسانهای برای تحقق اهداف و تامین منافع ملی مورد توجه واقع شده است. اگر فرایندهای دیپلماتیک با شکست مواجه شود دیپلماسی رسانهای میتواند به کمک دیپلماسی رسمی آید و زمینههای مناسبی را جهت پیشرفت مذاکرات و رسیدن به توافق فراهم آورد (قوام, ۱۳۸۴).
امروزه، دیپلماسی جهانی رسانهای از اهمیت بیشتری برخوردار شده و متخصصان حوزه رسانه باید به خوبی آماده شوند. مواردی که در ادامه به آنها اشاره میشود ازجمله دلایل ضرورت شرکت جامعه هدف در این دورهها است.
- داشتن نگاه ملی به دیپلماسی رسانهای
- تدوین نقشه راه و مشخص کردن جایگاه دیپلماسی رسانهای و شرح وظایف هریک از بخشهای مختلف و دانستن نحوه تعامل با دیگر دستگاههای مرتبط با حوزه دیپلماسی، خصوصا وزارت امور خارجه.
- لزوم استفاده از تاکتیکهای جدید، به دلیل اهمیت و پیچیدگی رایزنیهای جهانی.
- آشنایی با عقد قرارداد و فن مذاکره با سازمانهای منطقهای و جهانی.
- استفاده از امکانات، ظرفیتها، تجارب و داشتن مهارت لازم در تحلیل مداوم گزارشها و دیپلماسیهای رسانهای سازمانهای رسانهای دیگر.
چالش مشترک دیپلماتهای حوزه رسانه، هدایت یک سیستم پیچیده است که در آن مسائل سیاست داخلی و خارجی و خطوط قدرت را در هم میآمیزد و در صورت بروز تصمیمهای سریع و مذاکرات ماهرانه، تهدیدهای امنیتی یا سایر موارد، آمادگی لازم را دارا هستند.
نقش دانشگاه در توسعه و تعلیم دیپلماسی
پیوند عمیق میان رسانهها و سیاست خارجی، معمولا در همه کشورها قابل مشاهده است و به میزان تفاهم عمومی و اعتماد مقابل دولت ها به رسانه و بالعکس این تعامل و همکاری افزایش یا کاهش می یابد. آشنایی و نزدیکی این دو حوزه به یکدیگر، سبب می شود مهارتهای طرفین درک و هم افزایی لازم و مناسب برای پیشبرد اهداف ملی فراهم گردد. قطعا برقراری همکاریهای علمی، آموزشی، پژوهشی و عملیاتی میان دانشگاه تهران و وزارتخانههای مربوطه جهت بالابردن مهارت، علوم و فنون، القاء تصویر برتر بینالمللی و سیاستهای داخلی و خارجی، در پیشبرد اهداف کشور در این زمینه موثر خواهد بود. دانشگاه تهران در راستای مسئولیتهای اجتماعی خویش و نیز بینالمللیکردن فعالیتهای آموزش پایه، در این زمینه میتواند به محور جذب و آموزش فعالان حوزه ارتباطات تبدیل شود. طبعا طی این مسیر با کمک و مشارکت وزارت خارجه و سایر نهادهای دولتی صورت خواهد گرفت و بر دامنه و عمق آموزشهای مهارتی و عملی خواهد افزود و اعتبار مضاعفی را برای مجریان و شرکتکنندگان فراهم خواهد آورد.
با توجه به جایگاه استراتژی دیپلماسی رسانه در مقطع کنونی، در کشور ایران ایجاد دورههای آموزشی در دانشکدههای فعال در حوزه دیپلماسی و روابط خارجی و همکاری سازمانهای فعال در حوزه رسانه و ارتباطات سیاسی و وزارت امور خارجه برای پیشبرد اهداف آموزشی ضروری است. به گونهای که زمینه آموزش مهارتهای دیپلماسی، مذاکره و علوم مرتبط متناسب را برای یک دیپلمات فراهم آورد. دانشکده مطالعات جهان در راستای عمل به وظایف آموزشی و انجام مسئولیتهای اجتماعی و ایفای نقش اصلی در بینالمللی کردن هر چه بیشتر دانشگاه، در این زمینه گامهای بلندی برداشته است. دانشکده با برگزاری دورههای آموزشی دیپلماسیمحور و با هدف توسعه و ترویج مفهوم دیپلماسی و کاربردی کردن این مفهوم در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و بین المللی میکوشد در ترویج تعاملات مدنی و همکاریهای دولتی-غیردولتی نقش موثری ایفا کند. برگزاری دورههای (MBA و DBA) دیپلماسی، نخستین گام بلند دانشکده در این حوزه است و میتوان آن را به عنوان پلی ارتباطی میان دو حوزه نظر و عمل و تلفیقی از تجربه عینی حوزه رسانه و نظام فکری دانشگاهی در راستای توسعه تعاملات بینالمللی دانشگاهی تلقی کرد.
منابع:
۱-Vyas, U. (۲۰۱۳). Soft Power in Japan–China. Routledge.
۲- اکبرزاده, ف. (۱۳۹۶). نقش دیپلماسی رسانه ای در روابط بین الملل و سیاست خارجی دولت ها.
۳- سلطانی فر, م., & خانزاده, ل. (۱۳۹۲). دیپلماسی رسانه ای جمهوری اسلامی ایران (فرصت ها، چالش ها، آسیب شناسی و راهبردها). مطالعات فرهنگ - ارتباطات, ۱۴(۲۲ (مسلسل ۵۴)).
۳- قوام, س. (۱۳۸۴). از دیپلماسی مدرن به دیپلماسی رسانهای. پژوهش حقوق عمومی, ۷, ۷-۱۸.
انتهای پیام