در کتابهای سبکشناسی از اصطلاحی تحت عنوان «سبک شخصی» یا «سبک فردی» یاد میشود. در بررسی شاهنامه فردوسی نیز، ویژگیهای مختلفی به عنوان کاربردهایی که قبل از فردوسی یا در زمان او میان شاعران وجود نداشته یا کم کاربرد بوده، یافت میشود. یکی از این موارد، کاربرد اصطلاحات نجومی در شاهنامه است. محققان در پژوهشی با عنوان «کاربرد خاص اصطلاحات نجومی یکی از خصیصههای سبکی فردوسی» آوردهاند، البته شاهنامه فردوسی به عنوان حافظ فرهنگ ملی ایران، دربردارنده جلوههای گوناگون تمدن ایرانی است، اما حجم تأثیر اصطلاحات نجومی در شاهنامه، این کتاب را از این نظر، از دیگر آثار شاعران سبک خراسانی متمایز میکند.
این پژوهش توسط سید اسماعیل قافله باشی استادیار دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره) قزوین و سید علی هاشمی عرقطو کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی انجام شده که نشان میدهد، استفاده از واژههای مربوط به نجوم و واژههای کیهانی نیز موردی است که در شعر شاعران پیش از فردوسی مانند رودکی و کسایی دیده میشود، اما این بازتاب هرگز نمیتواند به عنوان یک قاعده سبکی در آثار این شاعران مورد بررسی قرار گیرد.
البته این مطلب درست است که ما به بخش زیادی از آثار شعرای پیش از فردوسی دسترسی نداریم و بنابراین شاید نتیجه این بحث در تمام جزئیات بطور صددرصدی مورد پذیرش واقع نشود، اما مقایسه مجموعه اشعار باقیمانده رودکی و کسایی با شاهنامه فردوسی به هرحال این تفاوت را در نحوه بکارگیری اصطلاحات نجومی نشان میدهد. استفاده فردوسی از اصطلاحات و مفاهیم نجومی در سطوح مختلف صورت گرفته است که اولین سطح استفاده فردوسی از این اصطلاحات، بهرهگیری از الفاظ نجومی با بار معنایی مستقیم آنهاست.
محققان میگویند، در شاهنامه بیش از ۱۶۰ مورد از اصطلاحات نجومی که در فرهنگ اصطلاحات نجومی دکتر مصفّی آمدهاند، حداقل یکبار به کار رفتهاند و این مطلب زمانی بیشتر اهمیت مییابد که بدانیم به عنوان نمونه کلمه «جهان» بیش از دو هزار بار در این کتاب آمده یا کلمه «زمین» بیش از ۱۲۰۰ مرتبه در این اثر به کار رفته است. نکته دیگری که از مطالعه در واژههای نجومی این کتاب حاصل میشود این است که در شاهنامه، استفاده از واژههای نجومی فارسی نسبت به لغات نجومی راه یافته از زبان عربی برتری دارد. کدر شاهنامه بیش از ۱۲۰ واژه نجومی فارسی به کار رفته است.
این حجم گسترده استفاده از واژههای فارسی که بیش از ۷۵ درصد اصطلاحات را شامل میشود، ناشی از دلایلی مانند این است که متن داستانی فردوسی آن را به نظم میکشید، سرشار از باورها و اصطلاحات نجومی فارسی بود و همین امر فردوسی را بر آن میداشت که از اینگونه تعابیر بیشتر استفاده کند و دوم زبان کهن خراسانی که آمیختگی اندکی با زبان عربی داشت باعث میشد که او تا حد امکان از لغات فارسی در اثرش بهره ببرد و بدین ترتیب واژههای نجومی هم از این ویژگی بیبهره نمیماندند.
یکی از اصطلاحات نجومی در شاهنامه، استفاده از آنها در جهت افکار و باورهای اعتقادی است
همچنین، یکی از مهمترین کاربردهایی که اصطلاحات نجومی در شاهنامه پیدا کردهاند، استفاده از آنها جهت بیان افکار و باورهای اعتقادی و اجتماعی جامعه مسلمان و جامعه ایرانی است. گستره نفوذ این کاربردها به گونهای است که میتوان گفت، بخش مهمی از اصطلاحات نجومی در جهت بیان این افکار به کار گرفته شدهاند. از جمله موارد مهمی که در فرهنگ مردم ایران در پیش از اسلام وجود داشته و پس از اسلام نیز با جلوهای دیگر مورد توجه قرار گرفته است، مسئله تاثیر ستارگان و افلاک در زندگی انسانهاست.
در ایران پیش از اسلام، عقیده زردشتیان و همینطور مانویان، بر وجود جبر و حکمفرمایی افلاک و ستارگان بر سرنوشت انسان بوده است و ما میتوانیم از مذهب زروانی و اعتقادات موجود در آن به عنوان یکی از مهمترین نشانههای این عقاید نام ببریم. پس از ورود اسلام به ایران نیز، این باورها در قالب مذهب اهل سنت و مذهب اشاعره ادامه یافت و در آثار دینی وارد شد و بازتاب فراوانی در آثار ادبی یافت اما در شاهنامه فردوسی ما با پیچیدگیهایی در این زمینه روبرو هستیم.
در شاهنامه، فردوسی عقلگرا، باید بیانگر داستانهایی باشد که در آن پهلوانان، به جنگ تقدیر و سرنوشت میروند. بدین ترتیب در این کتاب، پهلوانان جرات مییابند تا با پهلوانان قوی و رویدادهای بزرگ به مبارزه بپردازند؛ اما این مخالفت با جبر و تاثیر ستارگان به هر میزان که قوی باشد، باز هم مانع از آن نشده است که آن باورهای کهن بازتاب خود را در شاهنامه نشان ندهند. به عنوان مثال در داستانهای رستم و سهراب و رستم و اسفندیار، ما به طور آشکارا نقش تقدیر را در ایجاد حوادث و اتفاقات میبینیم. همچنین ابیات فراوانی در زمینه عقیده به تاثیر اجرام سماوی، در شاهنامه آمده است. همانطور که پیش از این گفته شد، اعتقاد به تاثیر اجرام سماوی در سرنوشت انسانها از اعتقادات ایرانیان بوده و همین باور باعث ایجاد گروهها و آموزهها و ابزاری در جهت فهم بیشتر مسائل فلکی شده است.
تاثیرگذاری اصطلاحات نجومی در شاهنامه فردوسی، گاه از حد یک واژه یا اصطلاح منفرد، گذشته و بافت داستانی کلام فردوسی را شامل میشوند. در داستان زال و رودابه، منوچهر از ستارهشناسان میخواهد درباره عاقبت این ازدواج پیشگویی کنند و آنها با بررسی اجرام سماوی، تولد رستم را پیشبینی میکنند، همچنین در ادامه آن داستان، شاه، زال را با پرسیدن سؤالهایی که توسط ستارهشناسان و موبدان طرح میشوند و شکل معما دارند امتحان میکند و زال با پاسخ دادن به آنها فرزانگی خود را نشان میدهد.
یکی دیگر از داستانهایی که در آن ما شاهد تاثیر مستقیم باورهای نجومی هستیم، داستان پیشگویی کردن رستم، سردار سپاه یزدگرد در نبرد قادسیه، درباره اوضاع چهار صدساله ایران است که در آن این سردار با استفاده از دانش ستارهشناسی و بهرهگیری از زیج، سقوط دولت ساسانی و تسلط اعراب بر ایران و دیگر وقایع را پیشگویی میکند.
در شاهنامه، در زمینه استفاده از اصطلاحات نجومی به منظور ساخت تعابیر و فضای شاعرانه، میتوان مطالب زیر را مورد بحث قرار داد. تصویرهایی که در آنها با استفاده از تشبیهات و استعارات، اصطلاحات نجومی بیان شدهاند و به عبارت دیگر در آنها اصطلاحات نجومی، مشبه و مستعارله شدهاند. در این میان، تصاویر تشبیهی مرتبط با طلوع و دمیدن صبح، یکی از وسیعترین قلمروهای تصاویر تشبیهی فردوسی را تشکیل میدهند. همچنین تصاویر مربوط به شب و آسمان شب در شاهنامه کاربرد زیادی دارند. در این تصاویر، تیرگی شب به پر زاغ، آّبنوس، روی زنگی و... مانند شده و روشنی روز هم به چراغ روشن، دریای عاج و... تشبیه شده است.
تصویرهایی که در آنها با استفاده از اصطلاحات نجومی، تشبیهات و استعارات دیگری ساخته شدهاند و در آنها این اصطلاحات به عنوان مشبه به یا مستعارمنه بکار رفتهاند. فردوسی در این بخش تصویرهای ادبی فراوانی را به وجود آورده است که از میان آنها میتوان به مواردی مانند تشبیه دست انسان بخشنده به ابر بهمن، تشبیه افراد در سرعت حرکت به باد، تشبیه چهره زیبا به بهار و همچنین به تابش پروین و تابش خورشید، تشبیه آراستگی خانه به بوستان و تشبیه لشکر به سپهر اشاره کرد.
این پژوهش در فصلنامه تخصصی سبکشناسی نظم و نثر فارسی، بهار ادب منتشر شده است.
انتهای پیام