به گزارش ایسنا، روزنامه ایران نوشت: «پرسروصداترین شبکه اجتماعی این روزها، اپلیکیشنی است که بهسرعت و با حاشیه فراوان جای خود را در فضای مجازی ایران باز کرده است. کلاب هاوس مانند خانهای بزرگ پر از اتاقهای مجزا و متفاوت با موضوعات متنوع است؛ اتاقهایی که در آن از بازیکردن و تعریفکردن خاطرات ترسناک تا گفتوگوی وزیر امور خارجه کشور و جلسه پرسش و پاسخ با نامزدهای ریاست جمهوری بهصورت آنلاین در جریان است. مردم خسته از فاصلهگذاری اجتماعی و بی حوصله برای نوشتن و خواندن، هیجان گفتوگوهای آنلاین و بیپردهتری را با این اپلیکیشن تجربه میکنند که به نظر جای آن در رسانههای اصلی ایران خالی بود. چه نکاتی در این اپلیکیشن تازه وارد وجود دارد که آن را مورد توجه بخشی از جامعه قرار داده است؟ آیا پشت این ویترین شفاف و زنده گفتوگو، یک تجربه عمیق و پویا از گفتوگو شکل میگیرد؟ آیا این تجربه گفتوگوی بدون واسطه بین طیفهای مختلف فکری و عقیدتی تجربهای ماندگار و تأثیرگذار خواهد بود یا تبی که بعد از انتخابات ریاست جمهوری یا شاید بعد از تمام شدن همهگیری فروکش خواهد کرد؟ اینها سؤالاتی است که میخواهم به جواب آن دست پیدا کنم.
جمالالدین اکبرزاده جهرمی استاد ارتباطات معتقد است باید کمی محتاطانه در مورد استقبال از کلاب هاوس صحبت کرد چون دسترسی به این اپلیکیشن برای همه مقدور نیست و هنوز میزان دقیق کاربرهای آن در ایران مشخص نشده است. او استقبال از این تازه وارد را بیشتر در قشر نخبه و متوسط جامعه میداند. البته او دلایلی مانند فیلتر نشدن و اشتیاق مردم ایران به تکنولوژی را هم مزید بر علت میداند: «مردم ایران بنا به سنتی قدیمی علاقه به سخنوری دارند و حتی در متفکران معاصر ما هم دیده شده که تعداد سخنرانیها بیش از دستنوشته و کتابهای آنان بوده است. اتاقهای پر سروصدایی که شکل گرفته است هنوز در قیاس با لایوهای اینستاگرام خیلی مورد توجه بالا نبوده است. بازتاب حرفهایی که از کلاب هاوس بیرون آمده و در شبکههای اجتماعی دیگر و رسانههای جریان اصلی و سنتی بازنشر شده، یکی از دلایل مورد توجه قرار گرفتن این شبکه اجتماعی در فضای فعلی است.»
او نوشتن در شبکههای اجتماعی را کاری سختتر برای عموم مردم به نسبت حرف زدن میداند و این نکته را هم فارغ از نتایج آن امری میداند که میتواند به استقبال مردم از کلاب هاوس کمک کند.
اکبرزاده از زمان پیش از شبکههای اجتماعی میگوید؛ روزگاری که انحصار گفتوگو با مقامات در اختیار رسانههای اصلی و جمعی بوده که کنترل آن را افراد معدودی در اختیار داشتند و دروازهبانی در سطح بالایی بود و تریبون به هر کسی داده نمیشد. در واقع دسترسی به آن یک سلسله مراتب و مناسبات قدرتی را در پی داشت. او معتقد است شبکههای اجتماعی مدعی شکستن این فضا بودند: «این به کلاب هاوس برنمیگردد قبل از فیسبوک و اینستاگرام ما در وبلاگها این مسأله را داشتیم و اولین گفتوگوها بدون در نظر گرفتن سلسله مراتب قدرت از آنجا آغاز شد و ارتباطات از عمودی به افقی تغییر شکل داد. تفاوت کلاب هاوس با توجه به ادعایی که صاحبان پلتفرم داشتهاند این بوده که فارغ از قید و بندهایی که رسانههای تصویرمحور دارند، وارد تعامل بشوید. در واقع با حذف عنصر مکان در هر جایی میتوان در این شبکه حضور داشت. در لایوهایی که تصویری است بعد مکانی اهمیت دارد و در هر حالتی شاید تن به گفتوگو ندهید. در واقع این ویژگی مهم کلاب هاوس است.»
او یکی دیگر از ویژگیهای خوب این شبکه را معماری آن میداند که در آن خبری از حضور باتها یا الگوریتمهای شبکههای اجتماعی دیگر نیست که حرف یا نکتهای در آن به هر علت بازنشر شود و بیش از ارزش واقعی دیده شود: «گفتوگوهایی در حال رخ دادن است که شما این فرصت را پیدا میکنید یا گوش بدهید یا از دست بدهید و این ویژگی ای است که به گفتوگوها اصالت میدهد.»
اکبرزاده از مناسبات قدرت در مدیریت اتاقهای کلاب هاوس میگوید؛ نکتهای که شاید نشان از آن داشته باشد که امکان گفتوگوی بیواسطه با مقامات در یک اپلیکیشن آن قدرها هم کار راحتی نیست: «این که کلاب هاوس امکان گفتوگوی بیواسطه را فراهم میکند از یک نظر درست است از یک نظر نه، در این اتاقها اتفاقی که میافتد این است که کسی که اتاق را درست کرده است تعیین میکند که چه کسی برای گفتوگوی مستقیم اجازه حرفزدن دارد و چه کسی باید مستمع باشد، تفکر خامی است اگر بخواهیم بگوییم این مناسبات در این شبکه وجود ندارد. این که فکر کنیم این فضاها بری از قدرت و خنثی هستند و اجازه کنشگری به هر گروه و طیفی میدهد خیلی سادهانگارانه است. ضمن این که نمیشود منکر شد که تریبونی هستند برای نیروهای حاشیهای و باید هر دو سمت را دید.»
این استاد ارتباطات آینده استقبال از این اپلیکیشن را با توجه به تجربیات مشابه شبکه اجتماعی اینستاگرام نامعلوم میداند: «بخشی از این موضوع برمیگردد به معماری این پلتفرمها که خنثی نیستند و گاهی اجازه کنشگری میدهند و جایی هم نمیدهند و این حتی به تصمیمات صاحبان رسانه بستگی دارد. ما در مسأله استفاده رئیسجمهوری سابق امریکا دیدهایم که صاحبان رسانه بعضی از محتواها را به راحتی حذف یا به سمتی که می خواهند هدایت می کنند.»
سینا تفنگچی متخصص فناوریهای نوین رسانهای علت گرایش به سمت این اپلیکیشن صوتی را مردمی میداند که اهل خواندن نیستند: «عصر پادکست و خبرها و کتابهای صوتی است. فضای محیط زیستی که تبلیغات را روی نخریدن کتاب کاغذی گذاشته و از طرفی گرانی کاغذ بر این مسأله تأثیر گذاشته است.»
او قرنطینه و فاصله اجتماعی را دلیل دیگری برای استقبال مردم از کلاب هاوس میداند و میگوید: «یکی از مشکلات جامعه ما نبود گفتوگوی سالم است. در این فضای جدید میتوان تمرین مدارا و گفتوگوی با احترام از افرادی را دید که از نظر دیدگاهی با یکدیگر فاصله دارند. حتی بعضی از دوستان از این تجربه متعجب شدهاند که چطور افرادی چنین متضاد در یک اتاق گفتوگو گرد هم آمدهاند و بدون تنش با یکدیگر گفتوگو میکنند. ما در حال تمرین گفتوگو هستیم و این گستردگی دیدگاهها باعث ایجاد چندصدایی میشود که نکته بارز این شبکه اجتماعی جدید است.»
تفنگچی چشم به بروزرسانیهای این اپلیکیشن دارد و از نظر او کمی زود است که بخواهیم قضاوت نهایی در مورد این پلتفرم داشته باشیم. او مورد سؤال قرار نگرفتن یک مقام مسئول از طرف تمام شنوندگان یک اتاق را کمی طبیعی میداند: «در خیلی از اتاقهای عمومیتر همه افراد حرف می زنند اما در بعضی اتاقها که مسئولان بالادستی شرکت می کنند کمی طبیعی است که همه نتوانند صحبت کنند چون نیازمند یک سخنوری و احترام است که باید تمرین کرد. شاید در ادامه شاهد فضاهای چندصدایی بیشتری باشیم و برای همه مردم این فضا ایجاد شود تا صداها محدود نماند. باید در ادامه ببینیم این شبکه اجتماعی چطور پیش خواهد رفت تا یک مدیر گروه نتواند فضای تکصدایی و یکجانبه نگری ایجاد کند.»
چند روزی است که صحبت از دلایل اختلال در این شبکه اجتماعی داغ شده است. اتاقهای زیادی در مورد نقد و بررسی این اختلالات که شاید زمینهای برای فیلترشدن آن باشد در کلاب هاوس جریان دارد. هر چند هیچ مقام مسئولی تا لحظه نوشتن این گزارش فیلترشدن این شبکه اجتماعی را تأیید نکرده و اختلالات آن کمتر شده است اما این نگرانی وجود دارد که سرنوشتی مشابه توئیتر در انتظار آن باشد. سینا تفنگچی با انتقاد از تفکر فیلترینگ در کشور میگوید: «به جای این که یک مسیر مطلوب تری را نشان دهیم و انتخاب را در اختیار مردم قرار دهیم. به جای این که مدیریت بهینه کنیم تا استفاده بهتری از این فضا یا هر بستر دیگری اتفاق بیفتد، متأسفانه فقط میگوییم ببندیم و فیلتر کنیم. فیلترکردن این شبکه تنها یک معنی دارد و آن این است، ما یک سرمایه اجتماعی کافی ایجاد نکردیم، ضعف در تولید محتوا داریم، ترس از مدیریت مردم داریم و فکر میکنیم مردم رها شدهاند در یک فضایی که معلوم نیست برنامهریزی آن با چه کسانی است.»
برای تفنگچی کلاب هاوس یادآور سالهای آغازین انقلاب اسلامی ایران است که همه جریانهای فکری آن روزها در صداوسیما و محافل عمومی دور هم مینشستند و صحبت میکردند و به شائبهها پاسخ میدادند و ابهامشکنی صورت میگرفت: «این فضای به وجود آمده صد درصد فرصتی است برای بهرهگیری از فضای گفتوگو تا بتوانیم فرهنگ گفتوگو را در مقابل نزاع به وجود بیاوریم. این فرصتی است که باعث میشود آرا و اندیشههای متکثر را دریافت کنیم و این میتواند برای کشور سازنده و مفید باشد.»
سرنوشت کلاب هاوس چه خواهد بود؟ آیا با تمام شدن انتخابات جای نخبگان جامعه را سلبریتیها و بحثهای حاشیهای خواهد گرفت؟ آیا بزودی فیلتر خواهد شد؟ آیا پول و تبلیغات جای دغدغههای واقعی مردم را خواهد گرفت؟ هر چه شود جای خود، اما فعلاً باید از این فرصت مغتنم استفاده کرد.»
انتهای پیام