روحالله مجتهدزاده، عضو هیات علمی گروه معماری دانشگاه شهید چمران اهواز در گفتوگو با ایسنا، در پاسخ به این سوال که چه دلایلی باعث رونق احداث ساختمانهایی با معماری رومی شده است، اظهار کرد: این پرسش سوال بزرگی است که پاسخ دقیق آن نیازمند پژوهشی جدی با حضور دستاندرکارانی از حوزههای معماری، شهرسازی و جامعهشناسی است. تا آنجا که میدانم تاکنون چنین پژوهشی انجام نشده است و تا آن زمان هر پاسخی به این پرسش ظنّی و از زاویه دید شخصی خواهد بود. با این مقدمه اگر بنده بخواهم از ظن خود و از زاویه دید کسی که همزمان فعالیت حرفهای و دانشگاهی در حوزه معماری دارد به این پرسش پاسخ دهم، به چند علت میتوانم اشاره کنم. علت اول، به زعم بنده، اجتماعی است. جامعه ایرانی از سالها قبل به جامعهای مصرفگرا مبدل شده است. این مصرفگرایی از پیش از انقلاب (بنا به روایتی از بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲) آغاز شده و تقریباً بیوقفه تا به امروز ادامه یافته است.
تبدیل نمای رومی ساختمانها به "برند"
وی در ادامه گفت: جامعه مصرفگرا بیش از آنکه براساس نیازهای واقعی و الزامات زیستی برای نیازهای اساسی خود (مانند خوراک، پوشاک، مسکن و...) تصمیم بگیرد، براساس مُد و سلایق زودگذر تصمیمگیری میکند. معماری ایران نیز طی این بازه زمانی ۶۰-۷۰ ساله از چنین فرآیندی در گزینشها و تصمیمگیریهای خود به دور نبوده است. تحقیقی که در نیمه دهه ۸۰ در خصوص مصالح نماهای شهر تهران انجام شده به خوبی تاثیرپذیری دورهای نماهای شهر تهران از مد و مصالح رایج هر دوره را نشان میدهد. رواج پدیده "نمای رومی" هم از این قاعده مستثنی نیست؛ این نما، فارغ از علل موجود آن، امروز به نوعی مد روز یا به تعبیر تجاری برند، بدل شده و همین در یک جامعه مصرفگرا برای استقبال از آن کفایت میکند.
نقش معماران ایرانی در تغییر چهره شهرها
عضو هیات علمی گروه معماری دانشگاه شهید چمران اهواز با اشاره به علت دیگر تغییر معماری ساختمانها، بیان کرد: علت دیگر، معرفتی است و به معماران و بهطور خاصتر، آموزش آنها بازمیگردد. متاسفانه در آموزش معماری ما، معماران در بهترین حالت چون متخصصان صاحب فن و هنر بار میآیند. در این آموزش جایی برای پرورش قوه داوری و ارزشگذاری فرهنگی در باب خوب و بد امور وجود ندارد. بنابراین طبیعی است که اگر پدیدهای مانند نمای رومی مد روز شد، به صرف آنکه واجد عملکرد و ایستایی و حدی از زیبایی باشد، رواج پیدا کند. زیرا معمار تحصیلکرده ما هاضمه فرهنگی، جهت دفع یا تصفیه این پدیده را ندارد.
مجتهدزاده افزود: اگر بخواهم برای روشنتر شدن موضوع مثالی بزنم باید به حوزه تغذیه اشاره کنم. فرض کنید ما متخصصان تغذیهای تربیت کنیم که در مورد انواع غذاها تنها نسبت به عملکرد (سیرکنندگی) و طعم (خوشمزگی) حساسیت داشته باشند و درباره «ارزش غذایی» چیزی نشنیده باشند و حساسیتی نداشته باشند. در چنین شرایطی طبیعی است که فستفودها، علیرغم تمام مضراتشان، میتوانند به انتخاب اول غذایی، حتی نزد متخصصان، بدل شوند.
وی با اشاره به علت دیگر این پدیده، تصریح کرد: علت دیگر اقتصادی است؛ نماهای رومی تاثیر بهسزایی در افزایش کاربرد سنگ در معماری داشتهاند و سود حاصل از این افزایش چنان بوده که چرخهای از ذینفعان (از صاحبان معادن و سنگفروشان تا مجریان ساختمان و سنگکاران) را برای این مهمان ناخوانده فراهم آورده است.
معماری رومی با اصل غربی خود نیز هیچ نسبتی ندارد!
عضو هیات علمی گروه معماری دانشگاه شهید چمران اهواز در پاسخ به اینکه چرا به جای استفاده از معماری اصیل اسلامی ایرانی از معماری رومی استفاده میشود؟ گفت: البته الگوگیری از معماری ایرانی - اسلامی در معماری معاصر ما، از آغاز تا کنون، وجود داشته و آثار موفقی نیز در این حوزه خلق شده است. اما اگر منظور این است که چرا کسانی که به نماهای رومی اقبال نشان میدهند به جای این نماها به معماری خودی روی نمیآورند، با استفاده از آنچه پیش از این گفتم، باید بگویم نمای رومی مناسبت بیشتری با فرهنگ مصرفگرا دارد؛ تحقیقی که درباره این نماها در شهر تهران انجام شده است نشان میدهد که این نماها حتی با اصل غربی خود نیز هیچ نسبتی ندارد و خاستگاه آن مد، سوداگری و کالا شدن معماری، بدون توجه به معماری بومی ایرانی است.
وی با بیان اینکه تغییر در چهره شهرها اکنون هم اتفاق افتاده، یادآور شد: چون این نماها برخاسته از مد است و مد معمولا پدیدهای گذرا و متغیر است، امکان دوام و بقای این نماها در بازههای زمانی میانمدت و طولانیمدت اندک است. اما به هر حال تاثیر منفی خود را، در کنار سایر پدیدههای مدآمد، خواهد گذاشت.
مجتهدزاده تاکید کرد: مصرفگرایی و عدم شناخت از معماری ایرانی مهمترین عامل روی آوردن به معماری رومی است. در رابطه با معماری گذشته ما متاسفانه در مقیاس عام و خاص، دچار «آفتِ ناشناخت» هستیم. تحقیقی که در رابطه با شناخت مخاطبان معماری در ایران انجام شده نشان میدهد که میزان درک و آشنایی مخاطبان معماری با مفهوم معماری و معماری فرهنگی بسیار اندک و ناچیز است.
ضوابط به تنهایی گرهگشا نیست
عضو هیات علمی گروه معماری دانشگاه شهید چمران اهواز در پاسخ به این سوال که آیا ضوابطی برای احداث ساختمانها وجود دارد؟ بیان کرد: ضوابط وجود دارد، اما ضوابط به تنهایی گرهگشا نیست. در جهان امروز معماری فراتر از ابعاد عملکردی، فنی و هنری، دارای بعد فرهنگی است. در واقع معماری هر جامعه بخشی از میراث فرهنگی آن جامعه است و برخورد با آن با دقت و وسواسی در خور مواریث فرهنگی صورت میگیرد.
راههای زیاد دور زدن قوانین در حوزه شهرسازی و معماری
وی ادامه داد: آنچه در شهرهایی چون پاریس و لندن میبینیم، انعکاسی از این واقعیت است. متاسفانه در جامعه ما و حتی در آموزش دانشگاهی ما، این موضوع به خوبی جا نیفتاده است. ما اغلب میراث معماری را چون پدیدهای مربوط به گذشته مینگریم. در بهترین حالت ممکن است به استفاده احتمالی آن در معماری امروز هم بیندیشیم؛ اندیشیدن و رویکرد به معماری گذشته مانند جریانی متصل به زمان حال و پارهای از هویت کنونی ما است. تا زمانی که رویکرد این چنینی در بعد اجتماعی وجود نداشته باشد، وضع قوانین به تنهایی چارهساز نخواهد بود. خصوصا در حوزه معماری و شهرسازی که متاسفانه، راههای دور زدن قوانین و عمل طبق سلایق شخصی به عدد نفوس خلائق فراوان است.
مجتهدزاده در پایان گفت: از اواخر سال ۱۳۸۷ و به همت وزارت مسکن و شهرسازی سابق کمیتهای با عنوان کمیته سیما و منظر شهری، با زیرمجموعههای استانی و شهرستانی، مسئولیت نظارت بر نماها و کمک به تدوین ضوابط در این حوزه را به عهده گرفته است. اما تا زمانی که نوعی رویکرد عمومی و فرهنگی در این زمینه شکل نگیرد، نقش و رسالت چنین کمیتههایی در حد مطلوب ایفا نخواهد شد. برای این منظور کارهای زیربنایی در حوزه آموزش، رسانه و جامعه لازم است که متاسفانه کمتر نشانی از آن میبینیم.
انتهای پیام