صیاد بر بال ارتقاء

غافلگیر در فرهنگ لغت به کسی که بی خبر بر دیگری حمله‌ور شود یا آن که دیگری وی را در حین اجرای عملی غیر منتظره، گیر اندازد گویند و او، یکی از انسانهای تاریخ سازی بود که در خیابان، غافگیرِ قائمی شد که اگر در میدان نبرد بود قائمیِ منافق هرگز نمی توانست صیاد را غافلگیر کند.

به گزارش ایسنا، ۲۱ فروردین ماه، بیست و دومین سالگرد ترور سرلشکر علی صیاد شیرازی به دست زهره قائمی از اعضای ارشد گروهک تروریستی منافقین مقابل منزلش در تهران است.

درجه نظامی ایشان پس از شهادت با یک درجه ارتقاء به سپهبدی ارتقاء یافت، درجه ای که تا قبل از وی به سید محمدولی قرنی، اولین رییس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران تعلق داشت. فرمانده ارشدی که ۷۱ یک روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سوم اردیبهشت ۱۳۵۸ به دست حمید نیکنام، عضو گروهک تروریستی فرقان در داخل منزلش در تهران ترور شد.

صیاد که بود

علی خرداد ۱۳۲۳ در روستای کبودگنبد شهرستان درگز از توابع استان خراسان رضوی از شهربانو و زیاد متولد شد. مادرش اهل انارک از توابع نایین و پدرش از عشایر قشقایی بود که ابتدا به استخدام ژاندارمری درآمد و بعد به ارتش منتقل شد. علی تحت تأثیر پدر از کودکی به ارتش علاقه‌مند شد. خانواده علی به اقتضاء شغل پدر مثل خیلی از خانواده‌های نظامی ها در شهرهای زیادی از جمله مشهد، گرگان، شاهرود، گنبد، آمل و گرگان زندگی کردند.

علیِ ۱۷ ساله در سال ۱۳۴۰ برای ادامه تحصیل به تهران آمد و سال ششم متوسطه را در تهران گذراند و در سال ۱۳۴۲ از دبیرستان امیرکبیر دیپلم ریاضی گرفت و یک سال بعد در سال ۱۳۴۳ در کنکور دانشکده افسری شرکت کرد و دانشجوی دانشکده افسری شد و در مهر ۱۳۴۶ در رسته توپخانه با درجه ستوان دومی دانش آموخته شد و وارد ارتش شد و پس از طی دوره های آموزشی در شیراز و اصفهان در سال ۱۳۴۸ به لشکر تبریز پیوست. پس از انحلال لشکر تبریز در اسفند ۱۳۴۹ به لشکر ۸۱ زرهی کرمانشاه منتقل و در گردان ۳۱۷ توپخانه به عنوان فرمانده آتشبار مشغول به خدمت شد.

ستوان دوم علی صیاد در سن ۲۷ سالگی در سال ۱۳۵۰ برای گذراندن دوره آموزش زبان انگلیسی به تهران منتقل شد و پس از پایان دوره به دلیل تسلط بالا بر زبان انگلیسی از اساتید زبان انگلیسی در ارتش شد.

او در همان سال با عفت شجاع ازدواج کرد که البته این ازدواج برایش بدون حاشیه هم نبود. سابقه مبارزاتی پدر همسر با حکومت پهلوی به عنوان دلیل مخالفت ارتش با این ازدواج بیان شد اما با پافشاری و ابزار نارضایتی ستوان صیاد، فرماندهان مافوق را به رضایت به این ازدواج راضی کرد.

ستوان صیادِ ۲۹ ساله یک سال بعد از این ماجرا از طرف ارتش برای تکمیل دوره هواسنجی بالستیک از تخصص‌های توپخانه به شهر فورت سیل در ایالت اوکلاهما آمریکا اعزام و موفق به طی کردن این دوره سخت و تخصصی شد و پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۵۳ از سوی ارتش به مرکز توپخانه اصفهان منتقل شد.

علی صیاد قبل از انقلاب در اصفهان به مطالعات مذهبی علاقمند شد و با یافتن دوستان مذهبی به مطالعاتش در این زمینه ادامه داد. او در نامه‌ای برای محمد مهدی کتیبه، یکی از افسران مذهبی ارتش در رژیم پهلوی نوشت: «در مورد برنامه‌های مذهبی بحمدالله پیش می‌رویم مخصوصاً در آن قسمت که می‌دانید.» این جمله ستوان، حساسیت ضداطلاعات ارتش را برانگیخت و از آن پس ستوان صیاد تحت مراقبت ضد اطلاعات ارتش قرار گرفت.»

اطلاعات ارتش پس از تحقیق و مراقبت متوالی علی را متعصب مذهبی معرفی کردند و مراقبت از وی را شدت بخشیدند و به همین دلیل از قرار گرفتن در پستهای حساس و همچنین از داشتن سلاح و جنگ افزار محروم شد با این حال فعالیتهای سیاسی و مذهبی سروان علی صیاد در ماههای پایانی عمر رژیم شدت گرفت و سرانجام در تاریخ ۱۹ بهمن ۱۳۵۷ درست سه روز قبل از پیروزی انقلاب اسلامی دستگیر و زندانی شد.

تنزل درجه صیاد و بنی صدر

سروان صیاد پس از پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۸ به فرماندهی عملیات شمالغرب کشور در استان کردستان انتخاب شد و در سلسله جنگهای کردستان به همراه شهید مصطفی چمران نقش مهمی در آرام کردن ناآرامی های این استان ایفا کرد. سروان صیاد پس از حوادث کردستان یک درجه ارتقاء یافت و با درجه سرگردی به همراه رحیم صفوی که در پادگان اصفهان با او آشنا شده بود به غرب کشور اعزام شد و در همکاری مشترک بین ارتش و سپاه شهر سنندج را فتح کرد.

این عملیات موفق باعث شد درجه سرگردی صیاد به سرهنگ دومی ارتقاء یابد و با این درجه به فرماندهی عملیات غرب کشور منصوب شود اما این ارتقاء و روش مبارزاتی صیاد موجب درگیری بنی صدر با او و خلع دو درجه از وی شد.

صیاد شیرازی درباره عزل خود گفت: «به موجب سعایت‌هایی که علیه اینجانب و قرارگاه عملیاتی غرب کشور انجام گرفت، به دستور رئیس‌جمهور وقت حیطه فرماندهی من به کردستان محدود شد. سپس از مسؤولیت خود عزل شدم. در ضمن به درجه قبلی، یعنی سرگردی تنزل یافتم. در همین اوان بود که جنگ تحمیلی نیز آغاز گردید.»

پس از شدت گرفتن ماجراهای بنی‌صدر و خلع وی از فرماندهی کل قوا و صدور رای بی کفایت وی از ریاست جمهوری، و قرار گرفتن سکان ریاست جمهوری در اختیار محمدعلی رجایی، علی صیاد شیرازی با دریافت دو درجه، به ارتش بازگشت و برای پایان دادن به ناهماهنگی ارتش و سپاه، قرارگاه مشترک عملیاتی سپاه و ارتش را تحت عنوان قرارگاه حمزه سیدالشهداء راه‌اندازی کرد.

صیاد شیرازی بعدها در خاطره‌ای از آن دوره بیان کرد: «نامه‌ای به من ابلاغ شد تا قرارگاه را به‌هم بزنم و به عنوان مشاور فرمانده لشکر کردستان در امر عملیات نامنظم کار کنم یعنی مسؤولیت من از فرماندهی منطقه کرمانشاه و کردستان محدود به کرمانشاه شد. حالا می‌بایست یک دفعه تشکیلات را برهم می‌زدیم در حالی که کار تمام نشده بود، چون کار را غیر معقول می‌دیدم غفلت کردم و نامه‌ای تهیه کردم و در آن جملاتی نوشتم که از نظر نظامی حالت طغیان و سرپیچی و تمرد را داشت. مستندترین مدرکی که بنی صدر به تحریک اطرافیانش همه جا بگوید «ببینید این همان است که می‌گفتم؛ صیاد طغیان و تمرد کرده‌است.» بنی صدر نامه را مستقیم برده بود خدمت حضرت امام و گفته بود که صیاد شیرازی تمرد کرده. حضرت امام هم که مرا نمی‌شناخت، ایشان هم همان اعتقادی که به اصول دین داشتند، دستور داده بودند با ایشان طبق مقررات رفتار کنید و منظور از مقررات نه تنها برکناری با قاطعیت بلکه گرفتن درجه و حتی دادگاهی کردن بود.»

صیاد بر بال ارتقاء

پس از سقوط پرواز هرکولس سی ۱۳۰ نیروی هوایی ارتش در هفتم مهر ۱۳۶۰ به دلیل نقص فنیِ ناگهانی در موتور و قطع کامل برق هواپیما و شهادت تیمسار ولی‏ الله فلاحی جانشین ستاد مشترک ارتش به همراه تیمسار موسی نامجو نماینده امام خمینی در شورای عالی دفاع، تیمسار جواد فکوری فرمانده نیروی هوایی ارتش، شهید یوسف کلاهدوز قائم مقام وقت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و شهید سید محمدعلی جهان‏ آرا فرمانده وقت سپاه خرمشهر در حوالی منطقه کهریزک تهران، قاسمعلی ظهیرنژاد فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش به سمت رییس ستاد مشترک ارتش و سرهنگ دوم علی صیاد شیرازی به پیشنهاد مرحوم اکبر هاشمی رفسنجانی رییس شورای عالی دفاع و با حکم امام خمینی (ره) به عنوان فرمانده نیروی زمینی ارتش منصوب شدند.

صیاد شیرازی در مقام فرمانده نیروی زمینی ارتش به همکاریش با سپاه پاسداران ادامه داد و موفق شد در عملیاتهای طریق القدس، فتح المبین، بیت المقدس، رمضان، مسلم بن عقیل، مطلع الفجر، محرم، خیبر، بدر، قادر، والفجرهای ۱، ۲، ۳، ۴، ۸ و ۹ پیروزی‌های بزرگی را برای کشور رقم بزند.

صیاد شیرازی با درجه سرتیپی در سال ۱۳۶۷ در عملیات فروغ جاویدان یا مرصاد که در خلال آن مرزهای غربی ایران مورد هجوم منافقین قرار گرفت، با طراحی و فرماندهی این عملیات به نیروهای منافقین  شکست سختی وارد کرد.

مجموعه اقدامات صیاد شیرازی در مبارزه با اشرار و معاندان جمهوری اسلامی به خصوص عوامل مزدور منافقین  باعث شد نقشه ترور این شهید والا مقام در بامداد ۲۱ فروردین ۱۳۷۸ به دست زهره قائمی از فرماندهان رده بالای سازمان مقابل منزلش در پیش چشم فرزندش رقم بخورد.

انگیزه سازمان برای ترور صیاد

منافقین  پس از ترور سرلشگر علی صیاد شیرازی با صدور اطلاعیه ای نظامی انگیزه های خود از این ترور را در ویژه نامه نشریه مجاهد این گونه توضیح داد: نقش صیاد شیرازی در دفاع از تمامیت ارضی ایران در جنگ با عراق، نقش شیرازی در مهار و کنترل غائله کردستان در بدو انقلاب سال ۱۳۵۷ و نقش وی در عملیات موسوم به فروغ جاویدان که منافقین  با پشتوانه ارتش عراق خاک ایران را مورد تعرض نظامی قرار دادند موجب طراحی و پیاده کردن این عملیات شد.

زهره قائمی، ضارب شهید علی صیاد شیرازی پس از مهاجرت به عراق در اسفند ۱۳۶۵ و استقرار در پادگان اشرف، در نبردهای آفتاب، چلچراغ و فروغ جاویدان شرکت کرد و با خوش خدمتیهایش موفق شد در شورای رهبری گروهک منافقین  تا سطح فرمانده ارشد سازمان و معاون مریم رجوی ارتقاء یابد.

وی دو سال و دو ماه قبل از ترور شهید صیاد شیرازی در ۱۱ بهمن ۱۳۷۵ طی یادداشتی خطاب به روسای سازمان نوشت: «من زهره قائمی فرزند کریم متولد ۱۳۴۳ عاجزانه درخواست دارم مرا به‌عنوان پیک مریم رهایی به داخل اعزام نمایید. گواهی می‌دهم در این سالیانی که با سازمان بوده‌ام هرجا که راه باز شده از فدا و پرداخت مطلق بوده است و خدا را شکر می‌کنم که با انقلاب رهایی‌بخش خواهر مریم به این ایمان رسیدم و شب قدر از خدا خواستم که در این راه عاقبت به خیر شوم.»

عاقبت، زهره قائمی در ۱۰ شهریور ۱۳۹۲ در پی یک حمله نظامی به همراه ۷۰ نفر دیگر از فرماندهان و نیروهای اصلی سازمان از جمله هفت نفر از اعضای شورای رهبری و مسؤولان اطلاعات و عملیات منافقین  با بیش از ۳۰ سال سابقه جنایت، به هلاکت رسید.

گوشه ای از وصیت نامه صیاد

بسم الله الرحمن الرحیم. الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین و سلم. انالله و انا الیه راجعون

خداوندا! این تو هستی که قلبم را مالامال از عشق به راهت، اسلامت، نظامت و ولایت قرار دادی. خدایا! تو خود می دانی که همواره آماده بوده ام آن چه را که تو خود به من دادی در راه عشقی که به راهت دارم نثار کنم. اگر جز این نبودم آن هم خواست تو بود.

پروردگارا رفتن در دست توست، من نمی دانم چه موقع خواهم رفت ولی می دانم که از تو باید بخواهم مرا در رکاب امام زمانم قرار دهی و آن قدر با دشمنان قسم خورده دینت بجنگم تا به فیض شهادت برسم.خداوندا ولی امرت حضرت آیت الله خامنه ای را تا ظهور حضرت مهدی(عج)، زنده، پاینده و موفق بدار.

آمین یا رب العالمین. من الله التوفیق. هذا ما وعدنا الله و رسوله و صدق الله و رسوله. اللهم زدنا ایماناً و ارحمنا. اشهد ان لااله الا الله وحده لا شریک له و أن محمّداً عبده و رسوله ارسله بالهدی و دین الحق و ان الصدیقة الطاهرة فاطمة الزهرا، سیدة نساء العالمین و أن علیاً أمیرالمؤمنین و الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمّد بن علی و جعفر بن محمّد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمّد بن علی و علی بن محمّد و الحسن بن علی و الحجة القائم المنتظر صلواة الله و سلامه علیهم ائمتی و سادتی و موالی بهم اتولی و من اعدائهم اتبرء و أن الموت و النشور حق و الساعة آتیة لا ریب فیها و أن الجنة و النار حق. اللهم أدخلنا جنتک برحمتک و جنّبنا و احفظنا من عذابک بلطفک و احسانک یا لطیفاً بعباده یا أرحم الراحمین.

منابع:

مجموعه مقالات اولین نشست کنفرانس بررسی دفاع مقدس؛ به‌کوشش ذاکر صالحی؛ دانشگاه امام حسین ۱۳۷۱.

خاطرات امیر شهید سپهبد صیاد شیرازی؛ مرکز اسناد انقلاب اسلامی  ۱۳۷۸.

خاطرات سال‌های نبرد؛ محسن مؤمنی؛ دفتر ادبیات و هنر مقاومت و نشر شاهد  ۱۳۷۸.

صیاد دل‌ها؛ احمد حسینیان؛ ارتش جمهوری اسلامی ایران، سازمان عقیدتی سیاسی  ۱۳۷۸.

ناگفته‌های جنگ؛ تدوین احمد دهقان؛ دفتر ادبیات وهنر مقاومت  ۱۳۷۸.

یادداشت‌های سفر شهید صیاد شیرازی؛ محسن کاظمی؛ دفتر ادبیات و هنر مقاومت  ۱۳۷۸.

عملیات آزادسازی سنندج و گردنه صلوات‌آباد (اردیبهشت ۱۳۵۹)؛ تدوین علی صادقی‌گویا؛ ایران سبز  ۱۳۷۹.

عملیات شیندرا ؛ تدوین علی صادقی‌گویا؛ هیئت معارف جنگ  ۱۳۷۹.

اسطوره‌ها؛ به‌کوشش خلیل اسفندیاری؛ نشر شاهد  ۱۳۸۰.

یادداشت‌های ویژه سپهبد علی صیاد شیرازی (۱۳۶۴تا ۱۳۶۸) ؛ به‌کوشش سیدحسام هاشمی ؛ ایران سبز  ۱۳۸۰.

امیر دلاور ؛ گردآورنده امیرحسین انبارداران؛ نشر شاهد  ۱۳۸۱.

گردنه خان تا قله آربابا؛ تدوین علی صادقی‌گویا؛ ایران سبز  ۱۳۸۱. ـ مسافر صبح؛ به‌کوشش شورای شعر بنیاد حفظ آثار و ارزش‌های دفاع مقدس؛ مؤسسه فرهنگی و انتشاراتی نخلستان  ۱۳۸۱.

در کمین گل سرخ؛ محسن مؤمنی؛ سوره مهر  ۱۳۸۲.

یادگاران (جلد ۱۱:کتاب صیاد شیرازی) ؛ رضا رسولی؛ روایت فتح ۱۳۸۲.

رفتارشناسی ایثارگران-سیری در رفتارشناسی امیر شهید سپهبد علی صیاد شیرازی؛ محمودرضا امینی؛ شعاع ۱۳۸۳. ـ یاد یار؛ هیبت‌الله اسدی؛ دانشگاه افسری امام علی ۱۳۸۳.

افلاکیان زمین (جلد ۱۰: علی صیاد شیرازی)؛ محمدحسین عباسی ولدی؛ نشر شاهد ۱۳۸۴.

خدا می‌خواست زنده بمانی (کتاب صیاد شیرازی)؛ فاطمه غفاری؛ روایت فتح ۱۳۸۴.

عاشق‌ترین صیاد؛ محبوبه معراجی‌پور؛ مرکز اسناد انقلاب اسلامی  ۱۳۸۵.

منش فرماندهی ؛ احمد نوروزی فرسنگی؛ عرشان  ۱۳۸۵.

پرواز غریبانه؛ مهدی وحیدی صدر ؛ حدیث نینوا (قم)  ۱۳۸۶.

جلوه یار ؛ احمد حسینیان ؛ ایران سبز  ۱۳۸۶.

سخن آشنا؛ علی اعوانی؛ ارتش جمهوری اسلامی ایران، سازمان عقیدتی سیاسی (نشر آجا)  ۱۳۸۶

انتهای پیام

  • شنبه/ ۲۱ فروردین ۱۴۰۰ / ۱۰:۵۵
  • دسته‌بندی: دفاعی - امنيتی
  • کد خبر: 1400012110552
  • خبرنگار : 90089