به گزارش ایسنا، آیتالله سیدمحمد خامنهای ـ رییس بنیاد ایرانشناسی ـ در پیامی به این همایش تاکید کرد: شناخت ایران یک ضرورت برای ایرانیان بویژه جوانان و نویسندگان است. روز ایرانشناسی باید بهانهای باشد برای آنکه مقامات رسمی و دولتی به محاسبه بپردازند و اگر در این باب کوتاهی کردهاند آن را جبران کنند.
متن این پیام که توسط سیدعبدالمجید میردامادی ـ دبیر علمی همایش و مدیرکل همکاریهای علمی و بینالمللی بنیاد ایرانشناسی ـ خوانده شد به این شرح است: «معرفی و شناخت ایران برای ایرانیان، خاصه و عامه مردم، دارای اهمیت بسیاری است. زیرا علاوهبر آنکه به شناخت بهتر هویت فردی و ملی کمک میکند و نیز دانش افراد را بالا میبرد، به روحیه استقلالطلبی و حس دشمنستیزی نیز کمک میکند و از این رو دارای بعد سیاسی هم است.
با توجه به اهمیت و لزوم شناخت ایران تاریخی و فرهنگی، دستگاههای آموزشی، دانشگاهها و حوزه سیاستگذاری در کتب درسی، وظیفه اقدام جدی برای ایرانشناسی در همه سطوح را دارند.
بُعد دیگر کار معرفی ایران تاریخی و فرهنگی و حتی ایران انقلابی، به مردم جهان است و در اینباره هم دانشگاهها و مراکز علمی بینالمللی و رسانههای ملی و عمومی وظیفه دارند.
دشمنان ایران با شناختی که از عظمت فرهنگی و تاریخی ایران داشتند و خطرات شخصیتهای علمی و فرهنگی ایران و منش ملی را برای مقابله و ستیز با نقشههای استثماری خود میدانستند، نهایت سعی خود را کردند تا بخشهای مهم آن را پنهان کنند، یا با اشکال ناقص و بیمحتوا معرفی کنند. آنها خوب میدانند که ملت ایران در طول تاریخ همیشه با بزرگترین قدرت زمان جنگیده و پیروز شده است.
نکته دیگر، تحقیقات گاهنگاری بنیاد ایرانشناسی ثابت کرده است که حیات انسانی در دوران پارینه سنگی در قدیمیترین آثار سنگی دستساز بشر در ایران (در کَشَفرود مشهد) مشاهده شده که عمر و سابقه آن بیش از یک میلیون سال است. تحقیقات دیگر در دست انجام این بنیاد ثابت میکند که ایران خاستگاه اولیه انسان عاقل (بنیآدم) بوده است که در سلسله جبال زاگرس زندگی میکرده است و از اینرو مزایا و امتیازات بینالمللی بزرگی برای ایران است.
مقصود ما از اهمیت و شأن تاریخی ایران تنها این مطالب زمینشناسی نیست، بلکه بیشتر اهمیت تاریخی ایران در آن است که قدیمیترین یافتههای علوم انسانی و طبیعی و ریاضی در هزارههای پیش از تمدنهای دیگرِ قدیم در ایران بوده و آثاری مانند کشفیات جیرفت و سیلک و شهر سوخته و مرکز ایران نشان میدهد که ایران پایهگذار تمدن شهری و تمدنسازی و ترویج دانش (دانشهای فلسفه، نجوم، ریاضیات، پزشکی و جراحی و مانند آن) بوده است.
ایران اولین امپراتوری در جهان را در دو هزار و پانصد سال پیش در دست داشته و تمدن را به ملل دیگر از جمله آتن در یونان قدیم آموخته است. ملت تاریخی ایران تنها ملتی است که به طور ثابت هزاران سال در این سرزمین حضور داشته و مانند ملل دیگر از مهاجران سرزمینهای دیگر تشکیل نشده و اصالت دارد.
مورخان قدیم مردم ایران را بزرگمنش و دارای عزت ملی و تاریخی و شجاع و دشمنشکن و حافظ استقلال و مروج اخلاق و نگهبان خانواده شمردهاند، که زن در آن احترام داشته و حریم و حجاب برای او نگه میداشته است.
ملت ایران زودتر از ملل دیگر اسلام را با قلب و نه با زور پذیرفته و تمدن اسلامی را نشر داده و مواریث وحیانی اسلام را در قالب تشیع حفظ کرده است. پس از اسلام علم و حکمت و اخلاق - به عنوان دو بال رشد - تکامل یافت و انواع دانش را در سراسر جهان و از جمله در غرب ترویج و پراکنده کرد و غرب امروز مدیون دانشمندان ایرانی گذشته است.
امروز نیز ملت ایران سرافراز از این است که سلطه دشمنان خود را از این کشور به دور انداخته و تنها ملت مقتدری است که با استکبار جهانی میجنگد.
ایرانشناسی مورد بیمهری صاحبان قدرت و ثروت است
در ادامه، ابوذر ابراهیمی ترکمان ـ رییس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ـ ایرانشناسی را مورد بیمهری صاحبان قدرت و ثروت دانست و افزود: پس از انقلاب اسلامی این دریچه گشوده شده است و دفترهای متنوعی را پیش روی ایرانشناسان گشوده و باید از این ظرفیت ها بهترین استفاده را برد.
او افزود: وجوه فرهنگی و معنوی ایران مهمترین محل ارجاع ایرانشناسان بوده است و سایر بخشها همچون بخشهای تمدنی و باستانشناسی هم به همین مناسبت، یعنی کشف رموز معنوی و فرهنگی آنها حائز اهمیت هستند. در بین این وجوه فرهنگی زبان فارسی یکی از مهمترین این مسائل بوده است.
ترکمان ادامه داد: زبان و کلام همواره محل بروز استعدادها و ما فیالضمیر انسانی بوده است. زبان فارسی محمل بسیار خوبی برای انتقال حکمت بشری به آیندگان است، چرا که این زبان توسط دانشمندان و حکما وضع و مدیریت شده است. رویآوری شخصیتهای برجسته سایر کشورها به زبان فارسی یکی از موارد مهم و حتی نادر است که کمتر به دیگر زبانی بروز و ظهور یافته است. برای نمونه دهلوی میگوید: عشق را طی لسانی است که صد ساله سخن/ یار با یار بیک چشم زدن میگوید.
انقلاب اسلامی بشارت تمدن نوین اسلامی را میدهد
حامد فروزان ـ معاون اطلاعرسانی و امور بینالملل بنیاد ایرانشناسی ـ نیز گفت: در عصر انقلاب اسلامی، تمدن اسلامی با استمرار انقلاب اسلامی و برپایی و استقرار نظام جمهوری اسلامی توانست دو بعد اصلی تمدن یعنی نرمافزار و سبک زندگی و بعد سختافزاری و مظاهر توسعه و پیشرفت را در کنار یکدیگر تعریف کند و بشارت برپایی تمدن نوین اسلامی را به بشریت دهد.
او افزود: تمدن فعلی جهان برآیندی از کوششهای ملل جهان در طول تاریخ است. با وجود آنکه تمدن معاصر ویژگیهای کاملاً متفاوتی با تمدنهای دیگر ملل داشته، اما در حقیقت ترکیبی از تمدنهای پیشین است که مسلماً سهم تمدن ایرانی در پیدایش و توسعه آن کمتر از سهم دیگر تمدنها نیست. ترجمه آثار دانشمندان مسلمان ایرانی در موضوعات گوناگونی همچون پزشکی، فلسفه، نجوم، اخلاق، سیاست و مانند اینها شاهدی بر این مدعاست.
فروزان در ادامه به برخی از ابعاد نقش تمدن ایرانی در تمدن جهانی در سه مرحله ایران باستان، ایران اسلامی و ایران انقلابی پرداخت و گفت: در دوران باستان، علاقه و توجه خاص ایرانیان در دوران باستان به علوم به حدی بود که ایران یکی از تمدنهای بزرگ آن روزگار محسوب میشد. پیشرفتهای ایرانیان و تمدن عظیم آن پس از ورود اسلام در خدمت آیین اسلام قرار گرفت و در پیشبرد اهداف آن تأثیر عظیم گذاشت.
او اضافه کرد: عظمت تمدن ایرانی پیش از اسلام به قدری است که همه اقوام به برتری ایرانیان اذعان داشتند. قبل از ورود اسلام، دانشگاه جندی شاپور یکی از مراکز مهمی بود که علوم مختلف در آن تدریس میشد. حوزه علمی ایران در عهد ساسانی در موسیقی، طب و ریاضی پیشرفت بسیار خوبی داشت، بهویژه در مداین و جندی شاپور تمام کتب آن در عصر اسلامی به عربی درآمد. ایرانیان نه تنها در زمینه علوم عقلی و دانشهای طبیعی، به پیشرفتهای چشمگیری رسیده بودند، بلکه چنانکه اشاره شد، در زمینههای مختلف دیگر، از جمله شهرسازی، معماری و هنر نیز رشد قابل ملاحظهای کرده بودند. صنایع عهد ساسانی از لحاظ تاریخ هنر ایران مهم است. فن معماری در آن دوره ترقی کرده بود و هنوز از بقایای کاخها و مساکن و معابد و قلاع و سدها و پلها میتوان به عظمت آن پی برد.
به عقیده او، تاثیر تمدن ایرانی پس از ظهور اسلام در تمدن غرب در چند حوزه قابل بیان است؛ تاثیر فلسفه اسلامی و علوم عقلی بر تمدن غرب، تاثیر پزشکی اسلامی در تمدن غرب، تاثیر ریاضیات اسلامی در تمدن غرب، تاثیر دانش ستارهشناسی اسلامی در تمدن غرب، تاثیر جغرافیای اسلامی در تمدن غرب و هنرهای اسلامی و نفوذ آن در اروپا.
فروزان ادامه داد: تمدن غرب نمیتواند تمدن مطلوب و آرمانی جامعه اسلامی باشد، بلکه تمدن نوین اسلامی با بهرهمندی از شیوه زندگی و نوع نگاه اسلامی و دینی به زندگی است که شکل خود را پیدا کرده است. عبارت تمدنسازی نوین که توسط مقام معظم رهبری مطرح شده است در واقع همان احیاء تمدن اسلامی است که با پیروزی انقلاب اسلامی نگاهها به آن معطوف شده است، یعنی احیاء عزت و کرامت انسان مسلمان در کنار برخورداری از دستاوردهای علمی و فناورانه که میتواند نویدبخش ایجاد تمدنی نمونه باشد و تأکید مقام معظم رهبری بر عنصر پیشرفت همه جانبه بهعنوان ماهیت واقعی تمدن نوین اسلامی در واقع به معنای تاکید بر عنصر حرکت و تعالی در همه عرصهها و همه جنبههای زندگی مادی و معنوی است.
او بیان کرد: مقام معظم رهبری درباره تمدن نوین اسلامی و ارتباط آن با انقلاب اسلامی می فرمایند: «تمدن اسلامی یعنی آن فضایی که انسان در آن فضا از لحاظ معنوی و از لحاظ مادی میتواند رشد کند و به غایات مطلوبی که خدای متعال او را برای آن غایات خلق کرده است برسد، زندگی خوبی داشته باشد. زندگی عزتمندی داشته باشد، انسان عزیز، انسان دارای قدرت، دارای اراده، دارای ابتکار، دارای سازندگی جهان طبیعت، تمدن اسلامی یعنی این، هدف نظام جمهوری اسلامی و آرمان نظام جمهوری اسلامی این است.
معاون اطلاعرسانی و امور بینالملل بنیاد ایرانشناسی اظهار کرد: از منظر معظم له مسیر تمدن نوین اسلامی، پنج مرحلهای است که نهایتاً به شکلگیری تمدن بینالمللی اسلامی میانجامد. در توضیح این امر میفرمایند: «ما یک انقلاب اسلامی داشتیم، بعد نظام اسلامی تشکیل دادیم، مرحله بعد تشکیل دولت اسلامی است، مرحله بعد تشکیل کشور اسلامی است، مرحله بعد تشکیل تمدن بینالملل اسلامی است.
وی افزود: تمدن نوین اسلامی تمدنی است که ضمن پاسخگویی به نیازهای طبیعی و مادی انسانها بعد معنوی و روحی آنان را به سمت کمال و سعادت راهنمایی میکند و این ساختار مطلوب که ریشه در برنامههای انسانساز اسلامی دارد، نه تنها بعد مادی و سختافزاری تمدن را نفی نمیکند، بلکه به آن جهت داده و آن را از آفاتی که بشر دچار آن شده است مثل پوچگرایی، عدم احساس امنیت، نابرابری و فقدان معنی در زندگی نجات خواهد داد.
فروزان گفت: در مجموع شاهد بودیم که ایرانیان هم در دوره باستان و هم در دوره اسلامی تمدنساز بودند و هم در عصر انقلاب اسلامی با تحقق تمدن نوین اسلامی- ایرانی، تمدنساز خواهند بود.
در این همایش که با سخنرانی استادان ایرانشناس داخلی و خارجی و مشارکت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی و دانشگاههای علامه طباطبایی، تهران و تربیت مدرس و انجمن اساتید زبان فارسی و اندیشکده هویت و پیشرفت ایرانی- اسلامی مرکز مطالعات راهبردی فرهنگی ژرفا همراه بود، سخنرانان به بیان نقطه نظرات و دیدگاههای خود درباره موضوعات همایش پرداختند.
انتهای پیام