به گزارش ایسنا، روزنامه آفتاب یزد نوشت: «در ادامه غافلگیریها و حاشیههای عجیب و غریب سریال «معمای شاه» این بار نوبت حضور دومین خواننده پیش از انقلاب در تلویزیون رسید. در تازهترین قسمت از سریال «معمای شاه» «عبدالحسین ستارپور» مشهور به «ستار» یکی از آهنگهایش را برای درباریان پهلوی اجرا کرد. این در حالی است که در هفتههای پیشین محمدرضا ورزی، کارگردان این مجموعه برای اولین بار در یک تابوشکنی بیسابقه استارت ورود خوانندگان پیش از انقلاب را با اجرای آهنگی قدیمی از ابراهیم حامدی (ابی) زده بود.
حضور ادامهدار خوانندگان لسآنجلسی
آن طور که در خبرها آمده، انگار قرار است به غیر از ابی و ستار بینندگان تلویزیونی شاهد حضور خوانندههای دیگر دهه ۵۰ که اکنون به خوانندگان لسآنجلسی معروفند هم باشند؛ خوانندگانی مثل داریوش و شاید هم افرادی دیگر. اما همان طور که در ابتدای این گزارش آمده غافلگیریها و حاشیههای عجیب و غریب معمای شاه تنها به این دو مورد ختم نمیشود. با این توصیف که حتی در مورد حضور این خوانندگان نیز گافهایی توسط سازندگان مجموعه داده شد که از جمله آنها میتوان به اجرای آهنگ ابی اشاره کرد که به لحاظ زمانی اجرای آهنگ و دوره زمانی نمایش شده در سریال با هم منافات داشتند.
نگاهی کوتاه به برخی از حاشیهها
یکی از نقدهایی که به سریال «معمای شاه» وارد شد نقدی بود که خسرو سینایی، فیلمساز برجسته و پیشکسوت به این سریال وارد کرد. او با اشاره به تصویری که از حضور لهستانیها در ایران در شبکههای تلویزیونی نشان داده میشود، گفته بود: «متاسفانه در شبکههای داخلی و خارجی تصویر درستی از نحوه زندگی و حضور لهستانیها در ایران نمایش داده نمیشود.»
البته وی در ادامه سخنانش اظهار کرده بود که «نمیتوان گفت تصویری که در سریال معمای شاه نشان داده شده، دروغ است. قطعا وقتی آدمهایی از سیبری و از جنگ و فلاکت به یک کشور میآیند و حتی نان برای خوردن ندارند، دست به کارهای مختلفی میزنند که شاید بسیاری از آنها صحیح نباشد اما باید این واقعیت نیز نشان داده شود که چنین اموری از روی اجبار بوده است. مهم این است که ما در نشان دادن و به تصویر کشیدن اتفاقات تاریخی چه زاویه نگاهی را انتخاب میکنیم و دوربینمان کدام قسمت را درشت میکند. نباید یادمان برود که در تصویر رویدادهای تاریخی یک موضوع را به درستی موشکافی کرده و قبل و بعد آن و علل و عوامل آن را نیز بیاوریم تا نتیجهای که نشان داده میشود، غیرمنصفانه و یکسویه نباشد.»
انتقاد دختر آیتالله طالقانی
اما یکی از آخرین انتقاداتی که به سریال «معمای شاه» شده است، از سوی اعظم طالقانی مطرح شد. او در پاسخ به این که سریال «معمای شاه» تا چه اندازه توانسته واقعیت شخص آیتالله طالقانی را به تصویر بکشد و آن چه را به تصویر میکشد، تا چه حد با واقعیتی که شما از ایشان میشناسید، مطابقت دارد، گفت: «به طور کلی در این سریال عملکرد، مبارزات و فعالیتهای آیتا... طالقانی بسیار مختصر و خلاصه به تصویر کشیده شده است و حتی قسمتهایی از این سریال به دور از واقعیت است.»
اعظم طالقانی ادامه داد: «این اعتراض بر این سریال وارد است که چرا برخی قسمتها بیش از حد طولانی و به تفصیل است اما نهضت آزادی (جبهه ملی اول و جبهه ملی دوم) این قدر کوتاه و تبعیضآمیز به تصویر کشیده شدهاند. بنابراین در بهترین حالت میتوان گفت که این سریال شصت درصد با واقعیت آیتالله طالقانی مطابقت دارد.»
او تاکید کرد: «برای مثال در این سریال نشان داده میشود که هنگامی که ماموران به خانه ایشان حمله میکنند، ایشان به صورت مامور سیلی میزنند و مامور در حوض منزل میافتد؛ در حالی که این موضوع به هیچ وجه واقعیت ندارد. من این موضوع را از کسانی که آن هنگام در منزل حضور داشتند، پیگیری کردم و به این نتیجه رسیدم که هرگز چنین اتفاقی نیفتاده و ماموران کاملا مسلح در حیاط و پشتبام منزل ایستاده بودند.»
این همه حاشیه برای چیست؟
اگر بخواهیم بیغرضانه به سریال «معمای شاه» بنگریم و آن را با سریالهای طولانی مانند «کیمیا» یا حتی با سریالهای نود شبی طنز که البته پیشینه تاریخی هم ندارند، مقایسه کنیم به نقطه مشترکی در هر سه گزینه مطرح شده میرسیم که همانا جذب مخاطب است. گر چه به سریال «کیمیا» و حتی سریالهای نود شبی هم انتقادهایی وارد شد اما منصفانه اگر بنگریم درمییابیم که در طول سیوهفت سال گذشته یکی از پرحاشیهترین سریالهایی که از صداوسیما پخش و انتقادهای فراوانی به آن وارد شده، «معمای شاه» است. شاید مهمترین دلیل این پر حاشیه بودن همان موضوع تابویی است که محمدرضا ورزی با دستی باز آن را شکسته و وارد موضوعاتی شد که در مجموعههای تلویزیونی گذشته بسیار کم و تیتروار به آن پرداخته شده بود. شاید گروه سازنده «معمای شاه» پس از آن که مجوزهای لازم را برای تولید این مجموعه پر هزینه گرفتند با خود اندیشیدند که با قراردادن المانهایی مانند خوانندگان لسآنجلسی میتوانند گوی سبقت را از همتایان سریالساز خود در شبکههای دیگر ربوده و خود را به عنوان پر مخاطبترین سریال دهههای اخیر معرفی کنند. هر چند به نظر میرسد این ترفند چندان کارساز نباشد. ناظران فرهنگی معتقدند سریال «معمای شاه» در روایت تاریخی دچار مشکلات جدی است و تحریفهای آشکاری در آن صورت گرفته است. از همین رو اگر چه ممکن است با مدد گرفتن از برخی خوانندگان لسآنجلسی کمی به مخاطبان سریال مزبور افزوده شود اما به نظر نمیرسد این موضوع بتواند جایگاه ساخته ورزی را ارتقا دهد.
واکنش شبکههای اجتماعی
باز شدن پای خوانندگان لسآنجلسی به سریال «معمای شاه» اما خود حاشیههای جدیدی را در دنیای مجازی برای این سریال و سازندگان آن ایجاد کرده و سوژه خوبی به دست طنزپردازان داده و آنها را به واکنش در این باره واداشته است. در ادامه برخی از این واکنشها را میخوانید.
کاش استاد شجریان یه چیزی واسه دربار خونده بود، شاید این جوری میشد تو تلویزیون ببینیمشون!
اون جوکی که توش یارو زنگ میزنه به تلویزیون و میگه حالا که این وقت شب همه خوابیدن یه داریوش بذار، واسه شما جوکه، واسه کارگردان معمای شاه خاطرهست!
اون قدر که صداوسیما از طریق سریال معمای شاه، ابی و ستار پخش کرد، ... تو شبکهاش پخش نکرد...
دختر سه سالهام میپرسد چرا ماهواره نگاه میکنی پدر؟ از پاسخ میمانم.
میگن ... زنگ زده صداوسیما گفته داداش داری اشتباه پخش میکنی بازار ما رو هم کساد میکنی!
آن قدر این سریال کمبیننده هست که برای جذب مخاطب رو آوردن به پخش صحنههای منشوری؟»
انتهای پیام
نظرات