به گزارش ایسنا، روزنامه «ایران» در این رابطه نوشته است: قصه کودکان کار سرتراشیده کرمانشاهی، زمانی به تهران رسید که خیلی پیشتر از اینها، شرح حالشان نقل قول مردم کوچه و خیابان شهرشان شده بود. کرمانشاهیها زودتر از همه ما، چشمشان که به کودکان سرتراشیده خیابان میافتاد، ذهنشان که نه نگاهشان! میرفت پی آن خبری که این روزها حال و روز خیلیها را بهم ریخته.
ماجرا از گزارش تراشیدن سر کودکان کار در روزنامه محلی باختر شروع شده بود؛ همان وقتی که نوشته بودند «شهرداری کرمانشاه با همکاری چند نهاد اداری دیگر اقدام به تراشیدن سر کودکان کار کرده است.»
میگفتند در یک ظهر تابستانی، مأموران فلان سازمان به خیابانها ریختند و دمدستشان هرچه کودک کار بود، جمع کردند تا با سر تراشیده شبیه زندانیان و خلافکاران، انگشتنمای کوچه و خیابانشان کنند! حرفها البته یکی بود. اما همان زمان هم خیلیها زیر بار درستی ماجرا نمیرفتند، تا اینکه خبر رسید نمایندگی جمعیت امام علی(ع) در کرمانشاه در حال رصد کردن این موضوع است؛ چراکه اعضای این جمعیت هر روز ساعتها برای این کودکان وقت گذاشتهاند و بسیاری از آنها تحت حمایت این سازمان مردمنهاد قرار دارند.
البته در نهایت هم مشخص شد، داستان این نوع برخورد و بازداشتها به اردوگاهی به نام اردوگاه «چشمه سفید» مربوط میشود. مکانی که راهاندازی شده، تا پایگاه نگهداری موقت متکدیان باشد. جمعیت امام علی(ع) درباره شرح حال یکی از این کودکان مینویسد: «حسن» یکی از این کودکان است که همراه با فاطمه 6 ساله، محمد 2 ساله و پدر و مادر معتادش زندگی میکند؛ فاطمهای که چند وقت پیش درد دندان امانش را بریده بود و مادر با چاقوی تیز و با خراشی بر لب، دندانش را کنده بود تا پولی برای دکتر نپردازند. پدر و مادر حسن، او را کتک میزنند و به زور سرکار میفرستند یا محمد و علی که یک ماه تمام کار کرده بودند تا پدرشان را به کمپ بفرستند.
رسول کودک دیگر میگوید بعد از اینکه سر چهارراه ما را دستگیرکردند موی سر ما را کوتاه کردند و بعد از کتک فراوان و برداشتن پولها و آدامسها، ما را در زیرزمین اردوگاه بین زنان معتاد انداختند. سه روز که آنجا بودیم آنقدر کثیف و تهوعآور بود که هیچ چیزی نخوردیم، یا مهدی 10 ساله که هفت خواهر و برادر دارد و پدرشان معتاد بوده و تومور مغزی دارد. بزرگترین بچه خانواده مهدی، دختری متولد هفتاد و نه است که او نیز تومور مغزی دارد. مهدی را هم پس از دستگیری آنقدر کتک زده بودند که دیگر جرأت نمیکند سر چهار راه برود. گویا فرمول مسئولان به خوبی جواب داده است! شهرداری کرمانشاه البته تاکنون سکوت کرده است؛ سکوتی که موجب شد، توپ به زمین بهزیستی استان بیفتد، با این حال، بهزیستی هم با تکذیب این خبر، مسئولیت تمام و کمال این حرکت را از دوش خود برداشت تا سرانجام سر تراشیدنهای کودکان کار بین چند نهاد متولی دیگر، این دست و آن دست شود.
دکتر امید قادری، مدیرکل بهزیستی استان کرمانشاه، با بیان اینکه آسیبهای اجتماعی مثل کودکان کار، یک مسأله میانبخشی است که بین چند نهاد متولی همچون شهرداری، دادگستری و بهزیستی مشترک است، به «ایران» میگوید: «استان کرمانشاه از سال 86 که نخستین بسته ساماندهی کودکان کار در کشور شکل گرفت؛ به عنوان یک استان پیشرو مطرح بود، بنابراین به شما اطمینان میدهم که از طرف بهزیستی، هیچ دستورالعملی مبنی بر تراشیدن موی کودکان کار صادر نشده، اگرچه ممکن است این کار دلیل دیگری غیرازآنچه که از سوی رسانهها اعلام شده، داشته باشد.
او با اشاره به خبری که این کار را به شهرداری کرمانشاه نسبت میدهد، ادامه میدهد: «من در این زمینه اطلاعی ندارم، اما همین قدر میدانم کودکان کاری که از سوی شهرداری جمعآوری میشوند به اردوگاهی به نام «چشمه سفید» در حوالی کرمانشاه انتقال داده میشوند که درآنجا معاینه پزشکی میشوند و در برخی مواقع با نظر مرکز بهداشت استان و زیر نظر آنها به علت بیماریهای عفونی و یا شپش، سرشان تراشیده میشود تا بیماری به دیگران انتقال داده نشود.»
قادری با تأکید بر اینکه ممکن است این کار به عنوان یک اقدام تنبیهی انجام نشده باشد، میگوید: «در کرمانشاه به طور تقریبی حدود 500 تا 600 کودک کار وجود دارد که مسئولیت جمعآوری آنها با شهرداری و نگهداریشان هم با بهزیستی است، هم اکنون چند مرکز در کرمانشاه زیر نظر بهزیستی استان فعال است که کودکان بدون سرپرست را نگهداری میکنند و کودکانی که سرپرست دارند هم به خانواده هایشان واگذار میشوند، البته تعدادی هم به شکل باندی و گروهی فعالیت میکنند که در حال شناسایی آنها هستیم.»
انتهای پیام
نظرات