نکاتپرس - بنگاه رسانهای نزدیک به غلامحسین الهام - نوشت: نیمه آبانماه ۱۳۹۰ بود که دکتر محمود احمدینژاد در جمع حامیان دولت اسلامی به سخنرانی پرداخت که قسمت عمدهای از این سخنان هیچگاه رسانهای نشد.
به گزارش ایسنا، گزیده بخش نخست اظهارات منتشرنشده احمدینژاد به نقل از نکاتپرس در پی میآید:
* اینها میخواستند به سوریه حمله کنند تا راه را باز کنند برای حمله به ایران. به دبیر کل گفتم برو به همه بگو ناتو پایش را بگذارد به سوریه، منطقه منفجر خواهد شد. انشاءالله اگر بتوانیم داخل سوریه و انقلابهای منطقه را خوب مدیریت کنیم، بعد از سه تا پنج سال آینده همه چیز به نفع ایران تمام خواهد شد.
* داخل کشور مشکلات و نارضایتی کم نیست. در انتخابات ۸۸ حدود ۱۴ میلیون نفر به مخالفان که به این مشکلات پرداختند رای دادند، ما هم همان حرفها را میزدیم اما مردم احساس کردند که آنها صداقت ندارند. هنر این دولت این بود که این انتقادات را در چارچوب نظام و ارزشها و انقلاب مطرح کرد. این اعتقاد ماست که این انقلاب ظرفیت پاسخگویی به همه نیازهای مردم را دارد.
* قبل از انتخابات ۸۸ از طریق بچههای حزباللهی که در ستادهایشان بودند متوجه شدم که جریانی بسیار پیچیده برای براندازی سازماندهی میکنند. آنها خانههای تیمی و موتور و حتی اسلحه آماده کرده بودند. ۶ ماه قبل از انتخابات به وزیر اطلاعات هشدار دادم که اینها قصد براندازی دارند؛ گفتند خبری نیست. ۳ ماه بعد گفتم دو نفر از معاونان وزارت اطلاعات با جریان فتنه همراهی میکنند. گفتم این دو معاون را بردارید اما گفت "من تکلیف خودم را از جای دیگری میگیرم!" گفتم اگر زمان انتخابات رسید و براندازی اتفاق افتاد، جواب خدا و شهدا را چه میدهید؟
* چند بار به آقای اژهای گفتم. عوض اینکه تمام انرژی را آن طرف بگذارند، آمدند روی ما کار کردند. بعد هم دیدید که آقای موسوی پنجشنبه قبل از انتخابات در مصاحبه با تایمز گفته بود که انتخابات فقط برای ما یک مرحله است، چه ببریم چه ببازیم در خیابانیم. برنامه بر این بود که جلوی هر وزارت را ۵۰۰ نفر بگیرند و وزارتخانه را اشغال کنند و سپس مجلس را تعطیل کنند و سپس به سمت بیت رهبری بروند.
* بعد از اینکه محضر رهبری عزیز رسیدم به ایشان گفتم آقا انشاءالله رای ما بیشتر است، انقلاب برنده است و ما پیروز انتخابات هستیم. آقا فرمودند: چطور این حرف را میزنید؟! گفتم چون در متن مردم هستم. گفتند: این حرف قابل قبول نیست، من هم در متن مردم هستم. گفتم مردم برای شما حریم قائل میشوند، شما مثل پدر هستید ولی من مثل برادر و داداش، مردم با ما رودرواسی ندارند مردم راحت به ما میگویند داش محمود! شما ناراحت نباشید تازه مناظرهها هم هست انتحاری میزنم به خط! آقا فرمودند: بسیار خوب ولی مواظب باشید تند نشوید. گفتم چشم. دیدید که دو سه تا کلمه بیشتر نگفتم این همه سر و صدا شد.
* در انتخابات سال ۸۴ به من گفتند برو کنار، گفتم چرا؟ گفتند تو یک درصد بیشتر رأی نداری، گفتم که من جوان هستم، کلی آرزو دارم، مگر یک درصد رای ندارم، برای شما که با این یک درصد مشکلی ایجاد نمیشود بگذارید شرکت کنم تا دلم خوش باشد. کار به جایی رسیده بود که گفتند اگر کنار نروی کاری میکنیم که در این مملکت نتوانی زندگی کنی. بعد از انتخابات ۸۴ با سایر کاندیداهای اصولگرا دیدار داشتم و گفتم هر کس طرح و برنامه و نیرویی دارد به من معرفی کند. یکی از آنها (قالیباف) که بعدا به مجموعه دیگری رفت گفت من نه طرح دارم و نه نیرو. ولی با این وجود از بیست و یک نفر اعضای کابینه اول، یازده نفر از کسانی بودند که در لیست آنها بودند که به خاطر همین موضوع از طرف حامیان و دوستان راجع به خیلیها مورد اعتراض قرار گرفتم اما بدانید اگر آنها را در کابینه نمی آوردم همان اول دولت نهم ریشهکن میکردند و کسی هم نمیفهمید حرفهای دولت چیست.
* قبل از انتخابات ۸۸ خبر دارم جلسهای با هم داشتند گفته بودند: اگر این دولت دوباره رأی بیاورد، ما دیگر نمیتوانیم در این مملکت کاری انجام بدهیم. اگر یک بار دیگر رای بیاورد غائله حزب و حزب بازی را جمع میکند. غرب هم نظرش این بود اگر این دولت رای بیاورد مناسبات جهانی به هم میخورد؛ به همین خاطر با تمام وجود به صحنه آمدند و جریان مخالف کمک کردند. حتی یکی از این آقایان به ظاهر اصولگرا نامه نوشته بود به رهبری که فلانی (موسوی) چون رأی میآورد، باید خودمان را برای کار کردن با آنها آماده کنیم.
* تخلف یک میلیاردی دولت که قبل از انتخابات مطرح کردند و بعد مشخص شد دروغ بود، بساطی که سر مرحوم کردان درست کردند همهاش از ابتدا یک سناریوی طراحی شده جهت انتخابات بود تا ما را تخریب کنند.
* برخی خودشان را آماده تبریک به طرف مقابل (موسوی) کرده بودند. اینها خودشان تمام حیثیتشان از جریان اصولگرا بود تبریک به نامزد اصلاحطلبان میگفتند و گول آنها را خوردند. وقتی ۱۰ درصد از صندوقهای تهران را بازشماری کردند، رأی من ۸ هزارتا بیشتر شد که تصمیم گرفتند بازشماری را ادامه ندهند چرا که در کل کشور اگر این کار را میکردند، حدود۷۰۰ - ۸۰۰ هزار تا به آرای من اضافه میشد. چون تهران نمونه آماری خوبی برای کل کشور است.
* بعد از انتخابات حدود ۳۰۰ خانه تیمی سازماندهی شده کشف شد که در برخی از آنها اسلحه وجود داشت اما وزارت اطلاعات از اینها غفلت کرد به جای اینکه روی براندازان تمرکز کند، روی دولت و تیم دولت تمرکز کردند.
* بعد از انتخابات ۸۸ در سفر به سازمان ملل اعتقاد آنها این بود که احتمالا به دلیل حوادث داخلی و جوی که بر علیه ما شروع کردند، ما در موضع انفعال قرار داریم اما ما از موضع قدرت رفتیم و تندتر از قبل هم عمل کردیم. کدام یک از مدعیان ولایت جرأت داشتند آن طرف مرز اینگونه حرف بزنند؟ تا می روند آن طرف مرز محافظهکار میشوند.
* از قبل برای ما روشن بود که از روز بعد از انتخابات شروع میکنند برای انتخابات ریاست جمهوری آینده کار کردن. چون دور آخر دولت بود، برخی به جای اینکه همکاری کنند از فردای انتخابات، موضوع انتخابات ریاست جمهوری بعدی را در کارگروههایشان قرار دادند و چون میدانستند دولت محبوب است و رأی میآورد، برای تخریب دولت برنامهریزی کردند و اتهامات عجیب و غریب به دولت زدند. برنامهریزی کردهاند و به مانعی بزرگ رسیدهاند که ارتباط دولت با مردم است. خطی که در امتداد کار دولت ترسیم میشود به آنها نمیرسد. جلسات گوناگون گذاشتند تا جایگاه دولت را در افکار عمومی له کنند و دگرگون نمایند؛ گفتند اگر خودمان را نمیتوانیم بالا بکشیم دولت را پایین میکشیم.
انتهای پیام
نظرات