• دوشنبه / ۲۸ فروردین ۱۳۹۱ / ۱۳:۰۷
  • دسته‌بندی: رسانه دیگر
  • کد خبر: 91012809715
  • خبرنگار : 90003

«جمعه‌بازار» گفتني نيست، ديـدنـي اسـت

« از ظرف عتيقه تا كفش اسكي » گزارش درباره‌ي جمعه بازار تهران كه در آن تلاش شده به زواياي مختلف اين پديده اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي شهر تهران پرداخته شود.

« از ظرف عتيقه تا كفش اسكي » گزارش درباره‌ي جمعه بازار تهران كه در آن تلاش شده به زواياي مختلف اين پديده اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي شهر تهران پرداخته شود.

به گزارش ايسنا، مرجان نيكروح نويسنده اين گزارش در روزنامه شرق امروز نوشت: پايتخت‌نشينان صبح‌هاي جمعه را به گونه‌هاي متفاوتي سپري مي‌كنند. برخي بعد از شش روز كاري، خواب صبحگاهي را بر هر چيزي ترجيح مي‌دهند، بعضي نيز ورزش‌كردن در بوستان و پارك‌ها را از دست نمي‌دهند، عده‌اي هم با دوستان و آشنايان خود، صبحانه را در كافه و رستوران‌هاي مختلف صرف مي‌كنند و در مقابل نيز برخي از تهراني‌ها، صبح آخرين روز هفته خود را در منطقه 12، خيابان جمهوري، بعد از چهارراه استانبول در پاركينگ پروانه و به عبارت ديگر در جمعه‌بازار متفاوت تهران سپري مي‌كنند.

اين پاركينگ كه در طول روزهاي عادي مامن خودروهاست و در آخرين روز هفته، تبديل به يكي از مكان‌هاي دوست‌داشتني تهران شده كه در هيچ كجاي پايتخت نظيرش ديده نشده است به قولي «جمعه‌بازار گفتني نيست بلكه ديدني است.»

پاركينگ پروانه شامل سه طبقه بزرگ است كه هر طبقه از پنج راهرو تشكيل شده است. ساعات كار جمعه‌بازار از هشت صبح تا پنج بعدازظهر است كه مشتريان را با هر سليقه، شكل و شمايل از هركجاي تهران، شمال، جنوب، غرب و شرق در يك نقطه گردهم مي‌آورد كه هر از چندگاهي در ميان آن ازدحام و همهمه مردم، توريست‌هاي خارجي هم ديده مي‌شوند.

در اين پاركينگ، هر جمعه، فروشندگان از نقاط مختلف تهران اجناس و بساط خود را در غرفه‌هاي مربوط به خود كه هركدام داراي شماره است روي يك زيرانداز پهن مي‌كنند و خود فروشندگان روي چهارپايه‌هاي خودشان مي‌نشينند كه مكان و غرفه هر بساط‌فروش متعلق به خودش است. درواقع هر فروشنده در جمعه‌بازار يك غرفه ثابت دارد.

در جمعه بازار چه چيزهايي به فروش مي‌رسد؟

اما اينكه در جمعه‌بازار چه چيزهايي به فروش مي‌رسد بايد پاسخ داد هر چيزي كه به فكرتان خطور مي‌كند در اين محل عرضه مي‌شود. از وسايل دست‌دوم تا وسايل مدرن، از اشيايي كه به قول خود فروشندگان از عهد دقيانوس است تا كفش اسكي. در ميان ظروف عتيقه، وسايل ساخته‌شده از چوب‌هاي جنگلي، زيورآلات دست‌ساز قديمي و جديد و البته كاسه و بشقاب وجود دارد.

يكي از مشتريان با دست به كاسه‌ها اشاره كرد و به همراهش گفت: «اين همان كاسه‌هايي است كه اوشين در آنها غذا مي‌خورد.» در آن بازار همين‌طور كيف و كفش‌هاي عجيب و غريب سنتي، كلاه‌هاي بافتني و پشمي، عروسك‌هاي دستباف، گرامافون و صفحه‌هايي از خوانندگان خارجي كه حتي اسم آنها تا به حال به گوش جوانان نخورده است، كتاب‌هاي دست‌دوم، مجلات قديمي از اطلاعات هفتگي تا سپيد و سياه، تمبر، عكس‌هايي از تهران قديم، شاهان قاجار و پهلوي، شمعدان و لاله‌هاي چيني، سنگ نمك، سماور و قوري‌هايي از آب نقره و مس و برنز و... وجود دارد. اما آن چيزي كه در اين جمعه‌بازار بيش از همه به فروش مي‌رسد و زنان و دختران برايش دست و پا مي‌شكنند، مانتو، شال و روسري‌هاي سنتي و رنگي متفاوت است. در آن بازار كمتر خانمي از كنارت عبور مي‌كند كه در كيسه‌اي كه به دست دارد مانتويي نباشد. جالب است كه بدانيد اين مانتوها كه قيمت‌شان در جمعه‌بازار بيش از 15هزار تومان نيست در مزون‌هاي بالاشهر، آرايشگاه‌ها و سالن‌هاي زيبايي به قيمت‌هاي بالاي 80هزار تومان فروخته مي‌شود.

يكي از زنان در پاسخ به اينكه چرا از يك مدل مانتو، تعداد زيادي خريده‌ايد، با اندكي تامل گفت: «من مزون مانتو دارم و از اين مدل‌ها، الگوبرداري مي‌كنم.» و سپس يك كارت ويزيت تحويل من داد و غرفه را سريع ترك كرد. با يك شمارش سرانگشتي متوجه مي‌شويد كه تعداد زنان نسبت به مردان در جمعه‌بازار بسيار بيشتر است. طبق معمول هم زنان از چانه زدن و تخفيف گرفتن مردان نيز سبقت گرفته‌اند. يكي از فروشندگان، تعداد زياد زنان نسبت به مردان را در جمعه‌بازار ناشي از عرضه بيشتر اجناس زنانه و لوازم منزل دانست. او اعتقاد داشت: «مرد خانه از سماور، قوري، ظرف و ظروف چه مي‌داند، اگر هم مي‌بيني كه مردها هستند، آمده‌اند كه همسران‌شان جيب آنها را خالي كنند. در اينجا ما بيشتر با زنان معامله مي‌كنيم تا مردان.»

فروشندگاني كه ناراضي هستند

در جمعه‌بازار قيمت اجناس يا بسيار ارزان است كه گاهي فكر مي‌كنيد شايد فروشنده از ارزش آن جنس خبري ندارد يا اينكه در حال نوعي كلاهبرداري است اما بعد از اندك‌زماني متوجه مي‌شويد وي جدي و مصمم قيمت را گفته و مي‌خواهد هر طور كه شده كالايش را بفروشد. مثلا فروشنده 20هزار تومان قيمت مي‌دهد اما تا از غرفه دور مي‌شوي تا 15‌هزار تومان يا حتي10هزار تومان كوتاه مي‌آيد و راضي مي‌شود. در نقطه مقابل قيمت برخي از اجناس آنقدر گران است كه تا متوجه مي‌شويد، فرار را بر قرار ترجيح مي‌دهيد. براي مثال قاب عكس آب نقره 250هزار تومان، قاب آينه‌اي از آلياژ برنز 700هزار تومان. وقتي از فروشنده دليل گران بودن اجناس را مي‌پرسي، جواب مي‌دهد: «قدمت اشيا ملاك ما براي قيمت‌گذاري است. اين قاب عكس را كه مي‌بينيد، در دوره ناپلئون به دربار قاجار پيشكش داده شده است.»

با همه اين تفاصيل، برخي از فروشندگان مخصوصا عتيقه‌فروشان مي‌نالند و يكي از آنها مي‌گويد: «الان چند هفته‌اي است كه فروش‌مان كم شده، البته جنس عتيقه هم به نسبت ناياب شده است و اينكه مردم فقط نگاه مي‌كنند يا قيمت را مي‌پرسند، هيچ‌كدام دست توي جيب‌شان نمي‌كنند. در حال حاضر برد با مانتوفروشان است نه عتيقه‌فروشان.» يكي ديگر از فروشندگان اظهار داشت: «اين جمعيتي را كه مي‌بينيد براي خريد نيامده‌اند فقط براي اينكه صبح جمعه‌ خود را بگذرانند اينجا هستند كه قدم‌شان روي چشم، چرا كه ما مشتري‌ها را مي‌شناسيم و اكثر غرفه‌داران مشتري‌هاي ثابت دارند كه اگر جمعه‌بازار نيايند، هفته برايشان معني ندارد.»

تاريخچه‌اي مختصر از جمعه‌بازار

يكي از فروشندگان ريش‌سفيد، تاريخچه مختصري از جمعه‌بازار را توضيح داد: «قصه تشكيل و ايجاد جمعه‌بازار سر درازي دارد. ناصرالدين‌شاه بعد از رفتن به فرنگ و ديدن جمعه‌بازار در فرانسه، دستور داد كه براي نخستين‌بار در تهران، مردم جمعه‌بازار درست كنند. نخستين جمعه‌بازار در مسجدشاه سابق(مسجد امام‌خميني) در بازار بزرگ تهران تشكيل شد كه بساط‌فروشان اجناس خود را از صبح زود تا اذان ظهر پهن مي‌كردند. بعد از مسجدشاه، تكيه دولت محل برگزاري جمعه‌بازار شد. اما جمعه‌بازار به شكل و شمايل امروزي در پاركينگ ناصرخسرو (سعدي جنوبي) شكل گرفت كه در آن زمان من نيز در آنجا غرفه داشتم و از سال 1380 به بعد، پاركينگ پروانه در روزهاي جمعه تغيير كاربري دارد و جمعه‌بازار جديد در آنجا شكل گرفت كه نسبت به جمعه‌بازار ناصرخسرو از هر جهت بهتر است. بايد بدانيد اين نخستين جمعه‌بازاري است كه در آن خبري از سبزي، ميوه، ماهي، گوشت و مرغ نيست.

جمعه‌بازار كنوني در اختيار ميراث فرهنگي قرار دارد كه شهرداري، اين محل را از سازمان اجاره كرده و در سال گذشته به شخصي به نام سرهنگ گل‌محمدي پيمانكار شخصي كرايه داده است. فروشنده در پاسخ به اينكه اجاره هر غرفه چقدر است، گفت: «عصر هر جمعه بعد از آنكه فروش‌مان تمام شد، اجاره غرفه را پرداخت مي‌كنيم. تا سال گذشته اجاره هر غرفه سه‌هزار تومان بود كه از سال جاري سه‌برابر شده و ما بابت كرايه هر غرفه 9هزار تومان پرداخت كنيم.»

ساعت پنج‌ونيم بعدازظهر است. پاركينگ پروانه خالي از همهمه مردم شده. فروشندگان بعد از شمارش دخل‌شان و دادن كرايه، بساط خود را جمع كرده و در ازدحام شهر گم مي‌شوند تا هفته بعد دوباره كار خود را آغاز كنند.

انتهاي پيام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha