به گزارش ایسنا، پس از آغاز نشست، درویشی درباره تاریخچه ساز عود و مسیری که در ایران طی کرده است گفت: ۴۰۰ سال پیش در دوران صفویه، شبه رنسانسی در همه حوزه ها معماری شهرسازی نگارگری و موسیقی رخ داد. صفویه آخرین دوره رواج موسیقی قدیم ایران بود که هنوز باقی ماندههای مکتب مراغهای در موسیقی باقی مانده بود، تا اینکه آلبومی به نام «در گلستان عجمها» ساخته شد که در آن تصنیفهایی متعلق به آهنگسازان ایرانی است که به عنوان غنیمت جنگی یا خودشان برای فرار از ستم برخی از پادشاهان صفویه به عثمانی یا هند مهاجرت کردند.
او ادامه داد: تاریخ ترکیه فعلی را که نگاه کنید به این موسیقی، موسیقی ایرانی میگویند که به هیچ عنوان ان را اجرا نمیکنند و عمدتا آثار مراغهای و آهنگسازان خود را مینوازند. به شکل مکتوب، در نگارگریهای تحت عنوان مینیاتور و نقاشیهای دیواری که در چهل ستون اصفهان هست انواع سازهای زهی، دایره، نی، نقاره، کرنههای بلندی که در استان قدس رضوی مینوازند را بسیار با وضوح میبینید.
کوچ عود و قانون از ایران
درویشی گفت: از اواخر صفویه آن شبه رنسانسی را که گفتم در معماری، تزئینات بنا و نقاشی به وجود آمد. در آن شبیه رنسانس صفویه دو ساز عود و قانون از ایران رفت و چند قرن در ایران تقریبا فراموش شد. این دو ساز از موسیقی ایران گم و به عثمانی و عربها سپرده شد. بعد از ۳۰۰ سال دوره تاریکی موسیقی ایران که اسنادی از موسیقی در آن دوره در دست نیست، از اواسط دوره قاجار سر و کله چند ساز که پیش از این در ایران نبود مانند تار، سهتار و سنتور که سابقه تاریخی در موسیقی ایران ندارند و هیچ نامی از آنها نیست پدیدار شدند اگرچه که در تاریخ بارها از قانون و عود یاد شده است و حتی به عبدالقادر مراغهای میگفتند عبدالقادر عودی.
او ادامه داد: بعد از اواسط دوره قاجار این سازها که منشأ آنها نامعلوم است پیدا شدند. البته چند تصویر از قبل از قاجار در زندیه موجود است که یک خواننده تار مینوازد و این تصاویر در موزه کریم خان زند موجود هستند. بنابراین نمی توان گفت منشأ آنها لزوما از دوره قاجار است. این سازها در دوره قاجار به سازهای اصلی ایران تبدیل شدند و تا هفتاد سال پیش از عود خبری نبود تا اینکه با رپرتوار عربی به موسیقی ایران بازگشتند و نوازندگانی مانند منصور نریمان موسیقی دستگاهی را با آن نواختند. اینگونه شد که عود و قانون در موسیقی دستگاهی به ایران بازگشتند.
عود واژهای ایرانی نیست
این پژوهشگر همچنین درباره ریشه کلمه «عود» گفت: عود یک واژه عربی است و عربها به آن العود میگویند. آن چیزی که در ایران پیش از اسلام بوده به آن بربط میگفتند که در مینیاتورهای تصویرگر دوره خسرو پرویز ساسانی یا در اشعار فردوسی، نظامی و حافظ به کرات تصویر و واژه بربط را میبینیم. در البته حافظ در یکی دو غزل خود از کلمه عود استفاده کرده است؛ «دانی که چنگ و عود چه تَقریر میکنند؟ پنهان خورید باده که تَعزیر میکنند». این از معدود غزلهای حافظ است که به جای بربط از واژه عود استفاده کرده است که احتمالا به خاطر وزن از آن بوده است. به هر حال این عثمانیها و عربها هستند که میگویند عود و اگر من جای برگزارکنندگان جشنواره بودم نام آن را «نخستین جشنواره بربط نوازی» میگذاشتم.
ورود بربط به اروپا
این آهنگساز ادامه داد: در دوره جنگهای صلیبی که بین مسلمانان و مسیحیان بود و حدود ۹ سال طول کشید، مسیحیان و اروپاییها با عود آشنا شدند و آن را با خودشان به اروپا بردند. نام ساز ظاهرا با حذف و تغییر یکی دو حرف از کلمه العود به لوت تغییر پیدا کرد.
این ساز به اروپا که برده شد، تبدیل شد به لوا و بعضی از آهنگسازان اروپا از نیمه قرن ۱۶ تا ۱۷ میلادی مانند باخ آثاری دارند روی آن دارند که بسیار سخت هستند و هر کسی نمی تواند آنها را اجرا کند.
بازگشت بربط به خود حقیقیش
درویشی همچنین درباره تغییر و تحول شکل این ساز پس از بازگشت به ایران گفت: از دورهای که ابراهیم قنبریمهر از اوایل دهه ۴۰ خورشیدی در کارگاه سازسازی وزارت فرهنگ وقت شروع به کار کرد، نظرش این بود که فاصله حجیم عود عربی و ترکی با زیباییشناسی هنر ایرانی فاصله زیادی دارد و شروع کرد که کاسه آن را کوچکتر کرد و دسته را چند سانت بلندتر گذاشت. بیشتر سازهایی که الان در ایران مینوازین نمونه همان سازهایی است که از روی سازهای قنبری مهر ساخته شدهاند. من در این جشنواره سازی مانند سازهای عربی و ترکی با آن کاسه بزرگ ندیدم.
قدمت بربط
این آهنگساز ادامه داد: در شاهنامه به مراتب از بربط نام برده شده است. شاهنامه نیز با گردآوری آنچه در شاهنامکهای منصوری و منظومی که پیش از زمان فردوسی نوشته شده بودند، تدوین شده است. درحقیقت فردوسی شاهنامه پراکنده را جمعآوری کرد و سازمان داد. حال قدمت آن شاهنامکها بسیار پیش از فردوسی است، حدود ۱۲۰۰ سال پیش. بسیاری از آن داستان ها مربوط به قبل از اسلام است.
اصالتها را به کار بگیرید
درویشی همچنین درباره سبک عودنوازی شرکتکنندگان در جشنواره گفت: عود امروز یک ساز جا افتاده در موسیقی ایران است و منحصر به تهران و کلان شهرها نیست. شرکتکنندگانی را از فولاد شهر اصفهان یا گنبد کاووس داشتیم. همه این مناطق خود موسیقی دارند و شرکتکنندگان آنها مجبور نیستند فقط موسیقی دستگاهی بزنند؛ زیرا موسیقی دستگاهی تنها ۱۰ درصد موسیقی ایران است. درحقیقت موسیقی دستگاهی به لحاظ کمی اگر ۶ ساعت طول بکشد، کل دستگاهها و آوازهای موسیقی بلوچستان را اگر ضبط کنیم ۳۰۰ ساعت به طول میانجامد. در این حد اختلاف داریم. بنابراین موسیقی دستگاهی ۱۰ درصد کل موسیقی جغرافیای ایران است. اگر کسی در سنندج است الزامی ندارد موسیقی دستگاهی بنوازد.
او ادامه داد: نوجوان عزیزی آمده بود که موسیقیش ترکیبی بین موسیقی کردی و عربی بود و روی هیچکدام تثبیت نشد. نوجوان دیگری که از بندر ترکمن آمده بود، موسیقی دستگاهی نواخت. البته ایرادی ندارد ولی موسیقی بندر ترکمن خیلی عظیم است و در تهران به قدر کافی نوازنده داریم که دستگاهی بنوازند. در هرمزگان آوازهایی به نام شرند داریم، این بخش بسیار مهمی از موسیقی هرمزگان است که از غربیترین تا شرقی ترین نقطه آن که به بلوچستان میخورد. شرند مجموعه آوازی که بدون ساز اجرا میشود و میتوان آن را با عود ارائه داد. خب چرا نوازندگان هرمزگانی باید به خود زحمت بدهند که دستگاهی بنوازند؟ بهتر است آنچه را که در فضایش و همراه آن بزرگ شدهاند را بنوازند. ما در همه جای ایران موسیقی تخصصی خود را داریم و نیازی نیست کسی از موسیقی دستگاهی یا عربی تقلید کند.
همچنین از این پژوهشگر موسیقی سوال شد که دورنمای عودنوازی ایران را چگونه میبیند؟ که گفت: آینده عودنوازی ایران گره خورده به آینده کل موسیقی ایران و پدیده مجزایی نیست و اگر بخواهیم راجع به آینده موسیقی ایران حرف بزنیم در بخشهایی آینده بهتری در انتظار موسیقی ایران نیست و در بخشهای آینده خوبی در انتظار است.
با دو تا آکورد زدن کسی کفر نمیگوید
ناظمپور که از داوران جشنواره موسیقی ملی عودنوازی قشم بود، طی سخنانی گفت: در حدود سه قرن این ساز و تجربیات آن در ایران فراموش شد.
باوجود این دوره فراموشی عود، مکتب عودنوازی و سبک عودنوازی نداریم. ما در یک دوران سرگردانی هستیم و افراد تنها سعی میکنند یک حرف تازه بزنند و یا گذشته را پیش بکشند. ولی اصل حفظ موسیقی است. اصل شعری است که حرف یا پیامی دارد. اصل تکنیک نیست. تکنیک هدف نیست، صرفا یک وسیله است که به آن هدف برسیم تا آن پیام فیلسوفانه و تاریخی خود را به گوش شنونده برسانیم.
او ادامه داد: در این جشنواره نوازندههای بسیار خوبی حضور پیدا کردند که تکنیکهای خیلی خوبی داشتند ولی بهتر است به اصالتها توجه کنیم. بربط و عود تفاوت دارند و اسناد نشان میدهند که ما هم عود و هم بربط داشتهایم. اینکه نوازنده چه سازی را در دست بگیرد، کسی نمیتواند برایش تعیین و تکلیف کند.
با دو تا آکورد زدن کفر نمیگوییم. میگویند فلانی گیتار می زند ولی درست نیست؛ زیرا گیتاریستها مانند ما ساز میزنند. ما میتوانیم هارمونی بنوازیم، اصلا هر چیزی که بخواهیم ولی تا وقتی که به اصالتها آسیب نرسد. نوازنده باید به آنچه که قرار بوده بنوازد عمل کند، اگر قرار بوده موسیقی دستگاهی بنوازد باید به همان عمل کند.
اصالتها را حفظ نکنیم دچار مشکل میشویم
غلامی هم بیان کرد: روند موسیقی دستگاهی روی عود، مشکلساز میشود، البته من خودم ساختارشکنی کردهام. به هر حال اصوات و زینتهایی به موسیقی اضافه میشود ولی براساس اصالتها. وقتی از موسیقی دستگاهی حرف میزنیم باید هویت فرهنگی را حفظ کنیم و اگر نکنیم دچار مشکل میشویم و اگر دچار مشکل شویم جای نگرانی است.
ساز بامزه شنیدم
توحیدی هم توضیح داد: تا چند دهه پیش تعداد عودنوازان ما به تعداد انگشتان دو دست هم نبود ولی این تعداد در این جشنواره شگفت انگیز بود. حدس میزنم که در حوزه نواحی حضور پیشکسوتهای ما بیشتر باشد و در حوزه دستگاهی نیز حضور جوانان. به هر موسیقی نواحی ما رو به افول است و کمتر پسری بهتر از پدرش مینوازد حتی زندگی روستایی به سمت شهری میرود. به شخصه من در این رویداد ساز خوب نشنیدم بلکه ساز بامزه میشنیدم. دیگر چقدر تکنیک؟ یک جمله ساده و زیبا هم آن وسط بنوازید، ولی شما متن را فدای حاشیه میکنید. تکنیک فقط برای کمک به ما است. سعی کنید خودتان باشید نه اینکه شبیه هم یا افراد خاص بندازید. ردیف نمیتواند اثر اجرایی شما باشد. ردیف برای رشد دادن شما است و باید براساس آن ارایه شخصی داشته باشید. اخلاق خوب داشته باشید، نوازندههای بسیار خوبی داریم که اخلاق ندارند. فیلم خوب ببینید و شعر خوب بخوانید. سعی کنید دید وسیعی داشته باشید.
ناراحتی برای نبود هنرمندان زن هرمزگان
نوشین پاسدار هم درباره حضور بانوان عودنواز محلی در جشنواره گفت: ما در یک دهکده هنری هستیم که علارغم همه محدودیتها همگام با دنیا در حال پیشرفت هستیم. اینجا فضا نسبت به تهران خیلی راحتتر است ولی من ناراحتم که چرا هنرمندان زن هرمزگان حضور نداشتند. امیدوارم شرایطی پیش بیاید که این عزیزان هم بتوانند شرکت کنند.
مشکلات سیستم آموزشی
حمید حاصلی نیز درباره تاثیر سیستم آموزشی در شیوه کنونی نوازندگان جوان گفت: در فضای کنونی یکی از مهمترین دلایل این است که نظام آموزشی کلا در خدمت موسیقی دستگاهی است. من کرد هستم و وقتی به دانشگاه رفتم و موسیقی خواندم، کلا روند زندگی و نوازندگیم عوض شد و بین دو راهی گیر کردم. اگر نظام آموزشی یک توازن بین توجه به موسیقی ایرانی و نواحی ایجاد میکرد قطعا شاهد این نبودیم که نوازندهها صرفا به سمت موسیقی کلاسیک ایرانی بروند. به هر حال این جوانها اینگونه آموزش دیدهاند و اگر فرصت ایجاد شود بخش بزرگی از این نگرانیها از بین میرود.
او ادامه داد: جشنواره مانند یک موزه است و ما انتظار داریم یک پک کامل ببینیم، به همین جهت ما چنین برخوردی هم داریم و آن بخش از پک تنها نباید تکنیک باشد.
در ذوق بچهها نزنیم
در همین راستا کامکار گفت: ما اول میگوییم بینظیر بودند و بعد در ذوق آنها میزنیم ولی باید پای حرف خود بایستیم. یک چیزهایی جالب نیست مانند اینکه بگوییم ایرانی باش! خب ایرانی است. خودش هست لازم نیست ما بگوییم. او جوان است و دوست دارد همه امکانات این ساز را ببلعد. آن فردی که مال ترکمن صحرا است میتواند در گروهنوازی، موسیقی محلی خود را بنوازد. نوازندگی همین است نوازنده دوست دارد تکنیک خود را نشان بدهد. نوازندگان دنیا در کنکور ویولن سعی میکنند قطعهای سخت را بزنند که تکنیک خود را به رخ بکشند.
او ادامه داد: من پای حرفم هستم. واقعا بینظیر بود نتایج که اعلام شد ناراحت نشوید. اختلافها کم است. همه شما خوب هستید. اینجا کسی بهتر از دیگری نبود. آسمان آبی و درخت سبز است. شما عمری است درخت سبز میبینید و هیچوقت خسته نشدید ولی یک روز میبینید آسمان قرمز است، اول برایتان جالب است ولی بعد چند روز میگویید ای بابا بس است دیگر. به هر حال مسیر اصلی را فراموش نکنید که میدانم نمیکنید. سن که بالا برود به همان مسیر اصلی برمیگردید.
پولمان صرف خودمان نمیشود
ایلیا تونک که از شرکتکنندگان جشنواره بود، درباره شرایط هنرستان موسیقی اصفهان گفت: هنرستان جوی دارد که خیلی از افرادی که آنجا هستند در پی منافع خود هستند. آموزش و پرورش هم اصول درستی را در پیش ندارد، چه لزومی دارد که مدیر یک هنرستان که شاید اصلا سررشتهای در موسیقی ندارد نظر خود را به ما اعمال کند. دانشآموزان هر سال هزینهای را برای تحصیل پرداخت میکنند که اصلا صرف هنرستان نمیشود، حتی یک ساز خوب هم نداریم. جا دارد اساتید خیلی بهتر و خوش اخلاقتر در هنرستان باشند؛ چون بچههای اصفهان خیلی مستعد و خوش اخلاق هستند.
در انتها نیز یکی دیگر از شرکتکنندگان به نام شاهین اکبری گفت: در نهایت ما نمیتوانیم سعادتمندی یک نوازنده را از راه خاصی به او تحمیل کنیم و بگوییم که صرفا از یک راه میتواند به موفقیت برسد. ما هم برای به دست آوردن تکنیک زحمت کشیدهایم حال یکی قبول دارد و یکی ندارد. چه خوب است که در این سن ما این گاردها نسبت به تکنیکمان نباشد.
انتهای پیام
نظرات